STUDENTS MENTAL HEALTH
Determinant Factors of Mental Health
Based on Social Cognitive Theory Among High School
Girl Students of Bushehr in 2013-14
Zohreh Shakib,1
Rahim Tahmasebi,2 & Azita Noroozi3*
1. MSc. Student of Health Education, Dept.
of Health, Bushehr University of Medical Sciences (BPUMS), Bushehr, Iran.
2. Associate Professor in Biostatistics,
School of Health, The Persian Gulf Tropical Medicine
Research Center, BPUMS, Bushehr, Iran.
*3.
Associate Professor in Health Education, School of Health, The
Persian Gulf Tropical Medicine Research Center, BPUMS, Bushehr, Iran. Tel:
0771-5565331 (Corresponding Author) azitanoroozi@yahoo.com
ABSTRACT
Background and objective: One of the critical components in
psychology and psychiatrics is mental health that is influenced by several
factors. The aim of this study was to investigate the factors affecting the
mental health of high school girls in Bushehr based on social cognitive theory.
Methods: In this cross-sectional study, 500
high school students evaluated with using multi-stage cluster random sampling.
Information was collected by five standardized questionnaire including social
self-efficacy, anxiety academic, multi-dimensional social support, educational
motivation and quality of life (SF-36). The data were analyzed with SPSS20
software by using Pearson correlation coefficient and linear regression model
in 0.05 significant level.
Results: The students had a moderate level of
mental health (50.99± 11) and mental health was associated with social support,
motivation and facilitator anxiety. Facilitating anxiety, family support and
friend support predicted 13.2% of mental health change.
Conclusions: Providing supportive environment in
home and school by parents and friends and education about coping skills
especially facilitative stress is necessary for promoting mental health in girl
students.
Paper Type: Research Article.
Keywords: Social cognitive theory, Mental health, Social support, Education motivation, Social
self-efficacy, Academic Anxiety, Bushehr.
u Citation: Shakib Z, Tahmasebi R, Noroozi A. Determinant
factors of mental health based on social cognitive theory among high school
girl students of Bushehr in 2013-14. Journal of Health
Education and Health Promotion. Summer 2014;2(2):
[131-142].
سلامت
روان دانشآموزان
عوامل
مؤثر بر سلامت
روان دختران
دبیرستانی شهر بوشهر
بر اساس نظریه
شناخت
اجتماعي
زهره
شکیب،1 رحیم
طهماسبی2 و
آزیتا نوروزی
3*
1.
دانشجوی
کارشناسی
ارشد گروه آموزش بهداشت
و ارتقاء
سلامت، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی بوشهر، بوشهر، ایران.
2. دانشیار
آمار زیستی، دانشکده بهداشت،
مرکز تحقیقات
طب گرمسیری و
عفونی خلیج
فارس، دانشگاه علوم پزشکی بوشهر، بوشهر، ایران.
*3. دانشیار
آموزش
بهداشت،
دانشکده بهداشت،
مرکز تحقیقات
طب گرمسیری و
عفونی خلیجفارس، دانشگاه علوم پزشکی بوشهر، بوشهر، ایران. (نویسنده
مسئول) تلفن:
5565331-0771 azitanoroozi@yahoo.com
چکیده
زمینه و هدف:
یکی از مقولههای
مهم در مباحث
روانشناسی و
روانپزشکی
سلامت روان
است که عوامل
متعددی بر آن
تأثیرگذار است.
هدف از این
مطالعه تعیین
عوامل مؤثر بر
سلامت روان
دانشآموزان
دختر دوره دوم
متوسطه شهر بوشهر مبتني
بر نظریه
شناخت
اجتماعي است.
مواد و روشها:
این مطالعه،
پژوهشی
توصیفی –
تحلیلی از نوع
مقطعی بوده که
در آن 500 نفر
دانشآموز
دختر
دبیرستانهای
دولتی شهر
بوشهر به روش
نمونهگیری
تصادفی چندمرحلهای
خوشهای
موردبررسی
قرار گرفتند. دادهها
توسط
پرسشنامههای
استاندارد
خودکارآمدي
اجتماعی،
اضطراب پیشرفت
تحصیلی،
حمايت
اجتماعي
چندبعدی،
انگیزش
تحصیلی و
کيفيت زندگي (SF-36) جمعآوری
گرديد. دادهها
توسط نرمافزار
SPSS نسخه
20 با استفاده
از آزمونهای آماری ضریب
همبستگی
پیرسون و
رگرسیون خطی
در سطح معناداری
05/0 تجزیهوتحلیل
شدند.
یافتهها:
دانشآموزان
موردبررسی از
سطح سلامت
روان متوسطی (11±
99/50) برخوردار
بودند و سلامت
روان آنان با
حمایت
اجتماعی،
انگیزش
تحصیلی و
اضطراب تسهیلکننده
ارتباط داشت.
اضطراب تسهیلکننده،
حمایت
خانواده و
حمایت دوستان
2/13% تغییرات
سلامت روان را
پیشگویی میکردند.
نتیجهگیری:
ایجاد محیط
حمایتکننده
در خانه و
مدرسه توسط
والدین،
دوستان و
آموزش نحوه
برخورد با
اضطراب بهویژه
اضطراب تسهیلکننده
جهت ارتقاء
سلامت روان
دانشآموزان
دختر ضروری است.
نوع
مقاله: مطالعه پژوهشی.
کلیدواژهها:
نظریه شناخت
اجتماعی،
سلامت روان
دانشآموزان،
حمایت
اجتماعی،
انگیزش
تحصیلی،
خودکارآمدی
اجتماعی،
اضطراب
پیشرفت
تحصیلی،
بوشهر.
t استناد: شکیب
ز، طهماسبی ر، نوروزی
آ. عوامل مؤثر بر
سلامت روان دختران
دبیرستانی شهر
بوشهر بر اساس
نظریه شناخت اجتماعي.
تابستان 1383؛2(2): [131-142].
مقدمه
سلامت
روان یکی از
مقولههای
مهم در مباحث
روانشناسی و
روانپزشکی
بوده و بیماریهای
روانی به شکل
خطرناکی رو به
افزایش است (1-2).
آمارهای
موجود شیوع
بالای مشکلات
روانی، بهویژه
افسردگی را در
میان جوانان
در محدوده 16 تا 30%
برآورد کردهاند
(3). در ایران نیز
39% دانشآموزان،
مبتلا به
مشکلات
رفتاری –
عاطفی بوده و
در دانشآموزان
دختر نسبت به
پسر (74/19 در برابر
91/15) از شیوع
بالاتری
برخوردار هستند
(4). مطالعات
نشان میدهند
که استرس مـیتـواند
مــنجـر به
بــروز
بیماریهای
جسمی و روانی،
اختلال در
عملکرد، قدرت
سازگاری و
درنهایت
پایین آمدن
کیفیت زندگی دانشآموزان
گردد (5-6). بهعلاوه
شیوع بالای
افسردگی و
آثار زیانبار
آن باعث کاهش
موفقیت و پیشرفت
تحصیلی دانشآموزان
شده و درنهایت
منجر به کاهش
بازده علمی
آنان میگردد (7).
با
توجه به نقش
برجسته سلامت
روان در رشد و
تکامل
اجتماعی –
روانی
نوجوانان و
تعدد عوامل
تأثیرگذار بر
سلامت روان،
نظریهها و
الگوهای
تغییر رفتار
میتوانند نقش
برجستهای در
شناسایی عوامل
مؤثر بر سلامت
روان ایفا
کنند (1،8). یکی از
نظریههای
تغییر رفتار
که هم عوامل
شخصی و هم
عوامل محیطی
مؤثر بر رفتار
را بررسی میکند
نظریه شناخت
اجتماعی است (8-9).
یکی از مؤلفههای
اصلی این
نظریه
خودکارآمدی است
که بهعنوان
اعتقاد فرد به
توانایی پاسخ
دادن به یک
موقعیت خاص
تعریف میشود (7).
خودكارآمدي
عامل مهمی در
پیشبینی
عملكرد
تحصيلي در
حوزههاي خاص
قلمداد میشود
(10-11). در مطالعهاي
كه توسط پرتو
و بشارت در
سال 2011 بر روی
دانشآموزان
دبیرستانی
شهر تهران
انجام شد،
خودكارآمدي
اثر مستقیم و
غیرمستقیمی
بر مشکلات
روان داشت (10).
علاوه بر این،
خودكارآمدي میتواند
با اثر بر
اضطراب آزمون،[1]
سلامت روان
افراد را تحت
تأثیر قرار
دهد. بهگونهای
که افراد با
باورهای
خودكارآمدي
پایین، موقعیت
امتحانی را
معمولاً
اضطرابآور
ارزیابی میکنند
و در زمان
امتحان دچار
احساس درماندگي
و ناتواني ميشوند
و قادر نيستند
كه رويدادهاي
امتحان را تحت
كنترل و نفوذ
خود درآورند (11).
در همین راستا،
در مطالعهای
كه توسط
خوشنویسان و
افروز در سال 1390
انجام گرفت
نشان دادند که
خودکارآمدی
با افسردگي، اضطراب و استرس همبستگي معكوس دارد (12).
از
دیگر عوامل و
سازههای این
نظریه که میتواند
سلامت روان را
بهصورت
درونی و
بیرونی تحت
تأثیر قرار
دهد انگيزش
تحصيلی[2]
میباشد (13).
انگيزه
تحصيلي،
انگيزه روانشناختی
فراگيري است
كه با
اثرگذاری بر
انواع مختلف
فعالیتهای
تحصيلي به
تمايل فرد
براي رسيدن به
هدفهای تحصيلي
اشاره دارد (14).
كاهش انگيزش
تحصيلي میتواند
باعث نوعي
بدبيني،
اضطراب،
افسردگي و متعاقباً
افت عملكرد
تحصيلي دانشآموزان
گردد. از سویی
خودکارآمدی
میتواند
زمینهساز
انگيزش باشد،
حس
خودکارآمدی
بالا منجر به
اتخاذ روشهایی
جهت بهبود
یادگیری
خواهد شد که
به دنبال آن
انگیزش
افزایش خواهد
یافت (14). مطالعهي
علاییخرایم و
همکاران در
سال 1391 بر روی دانشآموزان
شهر اردبیل،
بیانگر
ارتباط
مستقيم
انگيزش تحصيلي
با
خودكارآمدي
بود (14).
از
عوامل محیطی
تأثیرگذار بر
سلامت روان میتوان
به اضطراب
تحصیلی[3] و
حمايت
اجتماعي[4]
اشاره نمود.
اضطراب
امتحان بهعنوان
یک پدیده
متداول و مهم
آموزشی که
رابطه تنگاتنگی
با عملکرد و
پیشرفت
تحصیلی
کودکان و
نوجوانان
دارد، میتواند
سلامت روان آنها
را تحت تأثیر
قرار دهد (11). در
مطالعه
مظلومیمحمودآباد
و همکاران در
سال 1389 كه بهمنظور
بررسی رابطه
بین استرس
مزمن و کیفیت
زندگی دانشآموزان
دختر
دبیرستانی
شهر یزد انجام
شد، همبستگي
معكوس
معناداري
ميان استرس
مزمن و سلامت
روان ديده شد (5).
همچنین درک
حمایت
اجتماعی با
ایجاد تعهدات
متقابل،
تأثیر بالقوهای
را بر کیفیت
زندگی و
مقابله با تنشهای
ناشی از بیماری
روانی اعمال
میکند و منجر
به افزایش آن
دسته از
فعالیتهایی
میشود که به
حفظ رفتارهای
سلامتی کمک میکنند
(2). در همین
راستا در
مطالعهای که
توسط مرادی و طاهری
در سال 1391 بهمنظور
بررسی ارتباط
حمایت
اجتماعی و
سلامت روان در
سطح کشور
انجام گردید،
نشان داد که
حمایت
اجتماعی
رابطه قوی با
سلامت روان دارد
(2).
بنابراین،
با توجه به
حساسیت بالای
دوره نوجوانی
و شیوع بالای
اختلالات
روانی بهویژه
در دختران در
این مقطع سنی
و نقش سازنده سلامت
روان در رشد و
تکامل
اجتماعی-روانی
نوجوانان و
تعدد عوامل
درونی و
بیرونی تأثیرگذار
بر سلامت
روان، پژوهشگران
بر آن شدند تا
عوامل مؤثر بر
سلامت روان در
دانشآموزان دختر
مقطع متوسطه
شهر بوشهر را
با استفاده از
نظریه شناخت
اجتماعی
شناسایی
نمایند تا بر
اساس آن بتوان
مداخلات
آموزشی مؤثری
را جهت ارتقاء
سلامت روان
برنامهریزی و
طراحی نمود.
مواد و
روشها
این
مطالعه،
پژوهشی
توصیفی –
تحلیلی از نوع
مقطعی است.
جامعه آماری
در اين مطالعه
کلیه دانشآموزان
دختر شاغل به
تحصيل در
دبیرستانهای
شهر بوشهر در
سال تحصيلی 1392-1393
بودند. از
معیارهای
ورود به
مطالعه،
تحصیل در
دبیرستان یا
هنرستانهای
دولتی شهر
بوشهر و
نداشتن
ناراحتی روحی
روانی حاد بود.
حجم نمونه
لازم در اين
مطالعه مبتنی
بر برآورد
ضريب همبستگی
بين نمره
خودکارآمدی و
سلامت عمومی
که در مطالعه
نجفی و
فولادچنگ (1) 21/0-=r گزارش
گردیده است،
در سطح خطای 01/0 و
توان آزمون 90/0،
بر اساس فرمول
زیر 328 نفر
برآورد گردید
که با توجه به روش
نمونهگیری،
اثر خوشه 5/1 و
میزان ریزش
احتمالی، 500
نفر وارد مطالعه
شدند.
روش
نمونهگیری پژوهش
بهصورت
تصادفی
چندمرحلهای
خوشهای بود
که از بین 12
دبیرستان و
هنرستان
دولتی شهر
بوشهر بهصورت
تصادفی و با
قرعهکشی، 5
مدرسه انتخاب
گردیدند. در
هر مدرسه نیز
با قرعهکشی و
با توجه به
حجم نمونه
موردنیاز
متناسب با حجم
نمونه کل،
کلاسهای هر
پایه مشخص و
کلیه دانشآموزان
کلاسهای
منتخب وارد
مطالعه شدند.
در هر مدرسه
با دریافت
برنامه کلاسی
از دفتر مدرسه
و کسب اجازه
از مدرس پژوهشگران
در کلاس درس
حاضر شده و
پرسشنامهها
در اختیار دانشآموزان
قرار گرفت.
لازم به ذکر
است که قبل از
جمعآوری
دادهها جهت
بررسی پایایی
ابزارها،
پرسشنامهها
توسط 30 دانشآموز
تکمیل و ضریب
آلفای
کرونباخ
مربوط به پرسشنامهها
بررسی شد که
در زیر مقادیر
ضریب آلفای
کرونباخ
مربوط به هر
پرسشنامه ذکر
شده است.
ابزار
گردآوری دادهها،
پرسشنامهای 3
بخشی شامل
قسمتهای زیر
بود: (1) سؤالات جمعیتشناختی كه جهت بررسي اطلاعات
آموزشي (نوع رشته، سال
تحصیلی، علاقه به رشته،
مشاوره درسي و غیردرسی)
و غيرآموزشي (سن، جنس، شغل پدر
و مادر، میزان
تحصیلات پدر و
مادر و رتبه
فرزند)
استفاده شد. (2)
پرسشنامه
مربوط به سازهها
شامل
پرسشنامههای
استاندارد
مربوط به سازههای
خودکارآمدی
اجتماعي
نوجوانان (ASSES)،[5]
اضطراب
پيشرفت
تحصيلي (AAT)،[6]
حمایت
اجتماعی
ادراکشده
چندبعدی (MSPSS)[7]
و انگيزش
تحصيلي (AMS)[8]
بود. پرسشنامه
خودکارآمدی
اجتماعی
نوجوانان
داراي 25 گویه
با طيف ليكرت 6
سطحی (از
غیرممکن= 1 تا
بیشازحد
ساده =6) بوده که
دامنه نمرهای
بین 6 تا 150 را کسب
نموده و نمره
بالاتر نشاندهنده
خودکارآمدی
اجتماعی
بالاتر میباشد.
این ابزار روی
سه گروه از دانشآموزان
دبیرستانی
هنجاریابی
شده است. ضریب
آلفای کرونباخ
کل آزمون در
سه گروه بین 90/0- 95/0
بوده و پایایی
حاصل از روش
بازآزمایی در
یک فاصله
دوهفتهای 94/0
بوده است.
همچنین ضریب
پایایی حاصل
از روش بازآزمایی
برای پسران 81/0 و
برای دختران 86/0
گزارش شده است
(15-16). در مطالعه
حاضر ضریب
آلفای
کرونباخ 91/0
محاسبه گردید.
پرسشنامه
اضطراب
پيشرفت
تحصيلي دارای
19 گویه با
مقياس ليكرت 5
سطحی (از هرگز = 1
تا هميشه =5) میباشد
که دو نوع
اضطراب تسهیلکننده
و بازدارنده
را موردسنجش
قرار میدهد.
اضطراب تسهیلکننده
شامل 9 سؤال با
دامنه نمره 9
تا 45 و اضطراب
بازدارنده با
10 سؤال با
دامنه نمرات 10
تا 50 است. نمرات
بالاتر در این
دو زیرمقیاس
نشاندهنده
سطح بالاتر
اضطراب (تسهیلکننده
و بازدارنده) بوده
که اضطراب
تسهیلکننده
بهعنوان
عامل
برانگيزاننده
و اضطراب
تضعیفکننده
بهعنوان
عامل مؤثر در
اختلال
عملكرد است.
پایایی این
آزمون در
فاصله 8 ماه
برای زیرمقیاسهای
آن 75/0 و 76/0 بود (17).
ضریب آلفای
کرونباخ برای
کل آزمون در
این مطالعه 60/0
برآورد گردید.
پرسشنامه
حمایت
اجتماعی شامل
12 گویه با
مقیاس لیکرت 7
سطحی (از
کاملاً مخالفم=1
تا کاملاً
موافقم=7) است.
این
پرسشنامه،
میزان حمایت
اجتماعی
ادراکشده
توسط آزمودنی
را در 3
زیرمقیاس
حمایت خانواده،
دوستان و
افراد مهم میسنجد
که هر
زیرمقیاس 4
سؤال با دامنه
نمرات 7 تا 28 است.
دامنه نمره کل
مقیاس بین 7 تا 84
بوده و نمرات
بالاتر نشاندهنده
حمایت
اجتماعی درکشده
بالاتر است.
این مقیاس
اعتبار عاملی
و همزمان
مطلوبی داشته
و ازنظر
همسانی درونی
از وضعیت
مطلوبی برخوردار
است. ضریب
آلفای
کرونباخ کل
آزمون برابر
با 91/0 و ضریب
آلفای
زیرمقیاسهای
آن در دامنهای
از 90/0 تا 95/0 است (18).
روايي و پايايي اين مقياس در ايران توسط رجبي و هاشمیشیخشعبانی بررسي و روايي عاملي توسط تحليل عاملي و پايايي ابزار توسط ضريب آلفاي كرونباخ (88/0)
تأییدشده است
(19). در این
مطالعه ضریب آلفای
کرونباخ 84/0 بهدستآمد.
پرسشنامه
انگيزش
تحصيلي داراي
28 گویه با مقياس
ليكرت 7 درجهاي
(از اصلاً= 1 تا
كاملاً = 7) بوده
که سه بعد
اصلي انگيزش
يعني انگيزش
دروني،[9]
انگيزش
بيروني[10] و
بيانگيزشي[11]
را موردبررسی
قرار میدهد.
هر زیرمقیاس
شامل 4 گویه و
دامنه نمرات 4
تا 28 است. در این
پرسشنامه
نمرات مربوط
به زیرمقیاس
بیانگیزشی بهصورت
معکوس نمرهگذاری
مجدد گردید.
دامنه نمرات
مربوط به کل
پرسشنامه بین
28 تا 196 بوده و
نمرات بالاتر
نشاندهنده
انگیزش
تحصیلی
بالاتر میباشد.
والراند ضریب
آلفای
کرونباخ
زیرمقیاسهای
آزمون انگیزش
تحصیلی را بین
83/0 تا 86/0 گزارش کرده
است. ضریب
پایایی حاصل
از روش بازآزمایی
زیرمقیاسهای
آزمون انگیزش
تحصیلی در
فاصله یک ماه
نیز بین 71/0 تا 83/0
گزارششده
است (20). این
ابزار در
ایران توسط
کاوسیان و کدیور
روانسنجی
شده و ضریب
آلفای
کرونباخ برای
زیرمقیاسهای
آن مناسب
ارزیابیشده
است (انگیزش
درونی
تحصیلی=85/0،
انگیزش بیرونی
تحصیلی=752/0، بیانگیزگی
تحصیلی=672/0) (21).
ضریب آلفای
کرونباخ بهدستآمده
در این مطالعه
برای کل مقیاس
80/0 بود.
3- بخش
مربوط به
سلامت روان،
توسط سؤالات
مربوط به
سلامت روان
پرسشنامه
کیفیت زندگی SF-36))[12]
سنجیده شد.
این پرسشنامه
شامل چهار
حیطه محدودیت
ایفای نقش به
دلایل عاطفی (3
گویه)، عملکرد
اجتماعی (2 گویه)،
خستگی یا نشاط
(4 گویه) و سلامت
عاطفی (5 گویه) بوده
و نمره کل از 0
تا 100 نمرهگذاری
میشود که
شیوه نمرهگذاری
در پرسشنامه
استاندارد
توضیح دادهشده
است (22). نمرات
بالاتر در این
پرسشنامه
نشاندهنده
سطح بالاتر
سلامت روان است.
ویر[13] در
2000 پایایی 93/0 را
برای این بعد
از پرسشنامه
گزارش کرده
است. پایایی و
روایی نسخه
فارسی این پرسشنامه
در ایران
تأییدشده است
(9/0-7/0 r=). مطالعه
منتظری و
همکاران در
سال 1384 نشان داد
که این
پرسشنامه از
آلفای کرونباخ
بالاتر از 7/0 برخوردار
است (22). در
مطالعه حاضر
ضریب آلفای
کرونباخ 76/0 بهدستآمد.
جهت
رعایت
ملاحظات
اخلاقی،
پژوهشگران با ارائه
معرفینامه رسمی از دانشگاه
علوم پزشکی
بوشهر مجوز
انجام مطالعه
را از اداره
آموزشوپرورش
دریافت کردند.
همچنین قبل از شروع برنامه، اهداف پژوهش براي دانشآموزان توضیح داده شد و شرکت آنها در مطالعه منوط به رضایت و تمایل آنها بود و هیچگونه
اجباری برای
شرکت افراد در
مطالعه وجود
نداشت. همچنین
به دانشآموزان اطمینان لازم مبنی بر محرمانه بودن اطلاعات نیز داده شد.
بعد
از جمعآوری
پرسشنامهها
و کدگذاری آنها،
اطلاعات بهدستآمده
وارد
کامپیوتر
شدند. تحلیل
دادهها با
استفاده از
نرمافزار
آماری SPSS20
انجام شد.
ابتدا با
استفاده از
آزمون
کولموگروف-اسمیرنف
نرمال بودن
توزیع دادههای
کمی بررسی شد.
سپس از شاخصهای
توصیفی،
آزمون ضریب
همبستگی
پیرسون و رگرسیون
خطی استفاده
گردید. سطح
معناداری در
این مطالعه 05/0
بود.
یافتهها
500
دانشآموز با
میانگین سنی 134/1±27/16
در مطالعه
شرکت کردند.
تعداد 108 نفر (6/21%)
از دانشآموزان
در کلاس اول
مشغول به
تحصیل بودند؛
بنابراین
فاقد انتخاب
رشته بودند.
ازنظر رتبه
تولد، 8/33% نمونهها (169
نفر) فرزند
اول بودند.
تحصیلات پدر 4/34%
دانشآموزان (172
نفر) دیپلم
بود و تنها 2/3% (16
نفر) از دانشآموزان
پدرشان بیسواد
بودند.
تحصیلات مادر
6/37% نمونهها (188
نفر) زیر
دیپلم بود و 6/4% (23
نفر) مادر بیسواد
داشتند. شغل
پدر 4/40% دانشآموزان
(202 نفر) آزاد و
شغل مادر 6/86%
نمونهها (433 نفر)
خانهدار بود.
سایر ویژگیهای
غیرآموزشی
دانشآموزان
در جدول 1
آورده شده
است.
جدول
1. توزیع
فراوانی
متغیرهای
جمعیتشناختی
غیر آموزشی
متغیر
غیرآموزشی |
تعداد |
درصد |
|
شغل
پدر |
بیکار |
4 |
8/0 |
کارگر
و کشاورز |
17 |
4/3 |
|
کارمند |
133 |
6/26 |
|
نظامی |
63 |
6/12 |
|
بازنشسته |
69 |
8/13 |
|
آزاد |
202 |
4/40 |
|
بدون
پاسخ |
12 |
4/0 |
|
شغل
مادر |
خانهدار |
433 |
6/86 |
شاغل |
64 |
8/12 |
|
بدون
پاسخ |
3 |
6/0 |
|
تحصیلات
پدر |
بیسواد |
16 |
2/3 |
خواندن
و نوشتن زیر
دیپلم |
37 |
4/7 |
|
115 |
23 |
||
دیپلم |
172 |
4/34 |
|
بالای
دیپلم |
156 |
2/31 |
|
بدون
پاسخ |
4 |
8/0 |
|
تحصیلات
مادر |
بیسواد |
23 |
6/4 |
خواندن
و نوشتن |
62 |
4/12 |
|
زیر
دیپلم |
188 |
6/37 |
|
دیپلم |
161 |
2/32 |
|
بالای
دیپلم |
65 |
0/13 |
|
بدون
پاسخ |
1 |
2/0 |
|
رتبه
تولد |
اول |
169 |
8/33 |
دوم |
152 |
4/30 |
|
سوم |
72 |
4/14 |
|
چهارم |
47 |
4/9 |
|
پنجم
و بالاتر |
59 |
8/11 |
|
بدون
پاسخ |
1 |
2/0 |
با
توجه به بررسی
انجامشده،
از 392 دانشآموزی
که انتخاب
رشته کرده
بودند، 167 نفر (4/33%) علاقه
به رشته را
بسیار زیاد و 127
نفر (4/25%) زیاد
گزارش نموده و
تنها 8 نفر (6/1%)
علاقه خیلی
کمی به رشته خود
داشتند.
مشاوره درسی
توسط 150 دانشآموز
(30%) در سطح متوسط
و تنها توسط 45
دانشآموز (9%)
خیلی خوب
ارزیابی شده
بود. مشاوره
غیردرسی نیز
توسط اکثر دانشآموزان
(141 نفر معادل 2/28%)
در سطح متوسط
ارزیابی شده
بود. توزیع
فراوانی
متغیرهای
جمعیتشناختی
آموزشی در
جدول 2 نشان
دادهشده است.
جدول
2. توزیع فراوانی
متغیرهای
جمعیتشناختی
آموزشی
متغیر
آموزشی |
تعداد |
درصد |
|
سال
تحصیلی |
اول |
108 |
6/21 |
دوم |
156 |
2/31 |
|
سوم |
143 |
6/28 |
|
چهارم |
93 |
6/18 |
|
رشته
تحصیلی |
علوم
تجربی |
105 |
0/21 |
ریاضی
فیزیک |
87 |
4/17 |
|
علوم
انسانی |
103 |
6/20 |
|
فنی
حرفهای |
45 |
0/9 |
|
کار
و دانش |
52 |
4/10 |
|
عدم
انتخاب رشته |
108 |
6/21 |
|
علاقه
به رشته |
خیلی
زیاد |
167 |
4/33 |
زیاد |
127 |
4/25 |
|
متوسط |
79 |
8/15 |
|
کم |
11 |
2/2 |
|
خیلی
کم |
8 |
6/1 |
|
عدم
انتخاب رشته |
108 |
6/21 |
|
مشاوره
درسی |
خیلی
خوب |
45 |
0/9 |
خوب |
117 |
4/23 |
|
متوسط |
150 |
0/30 |
|
ضعیف |
98 |
6/19 |
|
خیلی
ضعیف |
89 |
8/17 |
|
بدون
پاسخ |
1 |
2/0 |
|
مشاوره
غیردرسی |
خیلی
خوب |
57 |
4/11 |
خوب |
106 |
2/21 |
|
متوسط |
141 |
2/28 |
|
ضعیف |
94 |
8/18 |
|
خیلی
ضعیف |
100 |
0/20 |
|
بدون
پاسخ |
2 |
4/0 |
میانگین
نمره سلامت
روان در دانشآموزان
(11± 99/50) بود که نشاندهنده
سطح متوسط
سلامت روان در
دانشآموزان است.
شاخصهای
توصیفی سلامت
روان و سازههای
نظریه شناخت
اجتماعی در
جدول 3 ارائهشده
است.
جدول
3. شاخصهای
توصیفی مربوط
به سلامت روان
و سازههای
تئوری شناخت
اجتماعی
متغیر |
میانگین |
انحراف
معیار |
دامنه
نمرات |
|
سلامت
روان |
99/50 |
11 |
71/25-80 |
|
سازهها |
حمایت
اجتماعی |
82/56 |
7/14 |
12-84 |
انگیزش
تحصیلی |
53/149 |
64/22 |
64-192 |
|
خودکارآمدی
اجتماعی |
78/94 |
43/18 |
25-142 |
|
اضطراب
تسهیلکننده |
90/25 |
79/5 |
9-45 |
|
اضطراب
تضعیفکننده |
49/28 |
26/7 |
10-50 |
جهت
بررسی رابطه
سازههای مدل
با سلامت روان
از ضریب
همبستگی
پیرسون
استفاده شد ؛که
بر اساس آن
بین سلامت
روان با حمایت
اجتماعی (298/0 =r، 001/0 >p)، انگیزش
تحصیلی (14/0 =r، 002/0 =p) و اضطراب
تسهیلکننده
(169/0 =r، 001/0 >p) رابطه
معنادار وجود
داشت. ولی بین
خودکارآمدی
اجتماعی (059/0 =r، 98/0 =p) و اضطراب
تضعیفکننده
(088/0- =r، 051/0 =p) با سلامت
روان رابطۀ
معناداری
وجود نداشت.
ازنظر
رابطه بین
زیرمقیاس
سازههای
معنادار با
سلامت روان،
بین حمایت
خانواده (299/0 =r، 001/0 >p)، حمایت
دوستان (235/0 =r، 001/0 >p)، حمایت
افراد مهم (157/0 =r، 001/0 >p)، انگیزش
درونی (131/0 =r، 004/0 =p)، انگیزش
بیرونی (099/0 =r، 028/0 =p) و بیانگیزشی
(109/0 =r، 015/0 =p) با سلامت
روان رابطه
معنادار وجود
داشت.
جهت
تعیین عوامل
پیشگوییکننده
سلامت روان از
مدل رگرسیون
خطی استفاده
شد که در آن
کلیه سازهها
و زیرمقیاسهای
دارای ارتباط
معنادار با
سلامت روان بهعنوان
متغیر مستقل و
سلامت روان به
بهعنوان
متغیر پاسخ در
نظر گرفته شد.
در این مدل
سازههای نظریه
2/13%، تغییرات
سلامت روان را
تبیین میکردند
(2/13% = 2R).
در
این مدل
رگرسیونی،
اضطراب تسهیلکننده،
حمایت
خانواده و
حمایت دوستان
تنها تبیینکنندههای
سلامت روان
بودند به گونهای
که با افزایش 1
واحد در
اضطراب تسهیلکننده،
سلامت روان به
میزان 24/0 واحد
افزایش مییافت
(24/0 =β ،
006/0 =p) و با
افزایش 1 واحد
در حمایت
خانواده
سلامت روان
تقریباً 43/0
واحد (427/0 =β، 001/0 > (p و با
افزایش 1 واحد
در حمایت
دوستان سلامت
روان تقریباً
3/0 واحد افزایش
مییافت (299/0 =β، 001/0 >p) (جدول 4).
جدول
4. برآورد
ضرایب
رگرسیون خطی
مربوط به سازههای
معنادار
نظریه شناخت
اجتماعی با
سلامت روان
زیرسازه |
β |
SE |
P |
حمایت
خانواده |
427/0 |
091/0 |
<001/0 |
حمایت
دوستان |
299/0 |
079/0 |
<001/0 |
حمایت
افراد مهم |
050/0- |
085/0 |
556/0 |
اضطراب
تسهیلکننده |
240/0 |
087/0 |
006/0 |
اضطراب
تضعیفکننده |
065/0- |
066/0 |
325/0 |
انگیزش
درونی |
034/0- |
060/0 |
577/0 |
انگیزش
بیرونی |
023/0 |
057/0 |
685/0 |
بیانگیزشی |
010/0 |
088/0 |
907/0 |
بحث
نتایج
مطالعه حاضر
بیانگر این
بود که دانشآموزان
از سطح سلامت
روان متوسطی
برخوردار
بوده و سلامت
روان با حمایت
اجتماعی،
انگیزش
تحصیلی و
اضطراب تسهیلکننده
ارتباط داشت.
در
مطالعه
مظلومیمحمودآباد
و همکاران در
سال 1389 که با هدف
بررسی رابطه
بین استرس
مزمن و کیفیت
زندگی دانشآموزان
دختر
دبیرستانی
شهر یزد انجام
گرفت، دانشآموزان
از سلامت روان
در سطح متوسط (67/8±
54/46) برخوردار
بودند (5).
همچنین در
مطالعه غفاری
و همکاران در
سال 1392 که به جهت
ارزیابی
کیفیت زندگی
جمعیت بالای 18
سال شهر قم
انجام گرفت،
زنان ازنظر
نمره سلامت
روان در سطح
متوسطی قرار
داشتند (69/20 ± 51/62) که
مؤید مطالعه
کنونی میباشد
(23). در مطالعه نوربالا
و همکاران در
سال 2004 شیوع
اختلالات
روانی در جنس
مؤنث 9/25% بود که
نشاندهنده
پایین بودن
سطح سلامت
روان در این
جنس است (24). با
توجه به یافتههای
مطالعه اخیر و
مطالعات
ذکرشده ضرورت
توجه به سلامت
روان در
دختران
نوجوانان بهویژه
در مقطع
متوسطه مشخص میباشد.
نتایج
مطالعه اخیر
در زمینه
رابطه حمایت
اجتماعی با
سلامت روان در
راستای یافتههای
برخی از
مطالعات است؛
ازجمله یافتههای
مطالعه
محمدیان و
همکاران در
سال 1389 نشاندهنده
رابطه مستقیم
معنادار بین
حمایت اجتماعی
با کیفیت
زندگی دانشآموزان
دختر شهر
کاشان بود (25).
همچنین در
مطالعه
فولادوند و
ولیالله در
سال 1386 حمایت
اجتماعی
رابطه مستقیم
و غیرمستقیمی از
طریق استرس
تحصیلی و
خودکارآمدی
با سلامت روان
داشت (26). لذا در
اکثر مطالعات
رابطه حمایت اجتماعی
با سلامت روان
(2،7،27) تائید شده
است. بنابراین،
میتوان گفت
که حمایت
اجتماعی با
نقش ضربهگیر
خود از ابتلای
افراد به
بیماریهای
روانی
جلوگیری میکند
و دانشآموزانی
که حمایت
بالایی از سوی
والدین، دوستان
و سایر افراد
مهم زندگی
دریافت میکنند،
از سلامت روان
بهتری
برخوردارند.
یکی
از شایعترین
و بارزترین
مشکلات
تحصیلی دانشآموزان
پایین بودن
انگیزش
تحصیلی آنان
است. در این
مطالعه
انگیزش
تحصیلی و کلیه
زیرمقیاسهای
آن با سلامت
روان در
ارتباط بود؛
بهطوریکه
افزایش
انگیزش موجب
ارتقاء سلامت
روان در دانشآموزان
میشد. در
مطالعه
کارشکی و
همکاران در
سال 1393 که جهت
بررسی رابطه
انگیزش
تحصیلی و
کیفیت زندگی
دانشآموزان
شهر قاین انجامگرفته
بود، مشخص
گردید که بین کیفیت زندگی و انگیزش
تحصیلی رابطه
مستقیم و
معناداری وجود
دارد (28).
مطالعات
متعددی بین
انگیزش
تحصیلی و پیشرفت
تحصیلی رابطه
معناداری را
گزارش نمودند
(9،14). همچنین در
پارهای از
مطالعات با
ایجاد انگیزش
تحصیلی از طریق
برنامههای
آموزشی در دانشآموزان،
سلامت روان آنان
بهبود یافته
بود (29،13) که این
نتایج با
یافتههای
مطالعه اخیر
همسو است. لذا
با توجه به اهمیت انگیزش و نقش آن در بهبود سلامت روان
بایستی پایین
بودن انگیزش
در بین دانشآموزان
را مورد توجه
خاص قرارداد.
در
مطالعه حاضر
بین سلامت
روان و اضطراب
تسهیلکننده
رابطه
معنادار وجود
داشت؛ بهطوریکه
با افزایش
اضطراب تسهیلکننده
سلامت روان
افزایش مییافت،
اما بین سلامت
روان و اضطراب
تضعیفکننده
رابطه
معناداری
دیده نشد.
مطالعه تقویلاریجانی
و شریفینیستانک
در سال 1387 که جهت
ارتباط
قاطعیت و
اضطراب بر
دانشجویان
پرستاری و
مامایی شهر
تهران انجام
گرفت نشان دادند
که نیمی از
دانشجویان
پرستاری و
مامایی (به ترتیب
6/56% و 6/63%) دارای
اضطراب خفیف
بودند که میتواند
سازنده باشد
اما مابقی
دارای اضطراب
متوسط و بالا
بودند که میتواند
اثرات
ناگواری بر
سلامت آنان
بگذارد (30). در
مطالعات
متعدد رابطه
بین اضطراب
امتحان و سلامت
روان منفی بود
(31-32) و ازآنجاییکه
در این
مطالعات تنها
اضطراب تضعیفکننده
موردبررسی
قرارگرفته
بود، این
روابط منفی
گزارششده ولی
بر اساس یافتههای
مطالعه اخیر
اهمیت اضطراب
تسهیلکننده
بر سلامت روان
بیش از اضطراب
تضعیفکننده
است. با توجه
به اینکه
اضطراب
امتحان پدیدهای
رایج است که
بهوفور در
مراکز آموزشی
و تحصیلی دیده
میشود و
همبستگی
زیادی با
عملکرد
موفقیتآمیز
یا ناموفق
دانشآموز
دارند،
برگزاری کلاسهای
مشاوره جهت
رفع اضطراب و
ایجاد اضطراب
تسهیلکننده
ضروری به نظر
میرسد.
در
مطالعات
متعددی که در
زمینه رابطه
بین خودکارآمدی
و سلامت روان
در دانشآموزان
انجام شده
رابطه
معناداری بین
این دو متغیر
گزارش شده است
(1،7،10،12). همچنین
خودكارآمدي، يكي از سازههاي مهم در نظريهي شناختي - اجتماعي بندورا بوده و به معني اطمينان و باور فرد نسبت به تواناييهاي
خود در كنترل افكار، احساسات، فعاليتها و نيز عملكرد مؤثر در موقعیتهای استرسزا است
(12). بااینوجود،
در مطالعه
اخیر ارتباطی
بین
خودکارآمدی
اجتماعی و
سلامت روان
وجود نداشت؛
که این تناقض
را میتوان به
استفاده از
ابزار
خودکارآمدی
اجتماعی جهت
سنجش
خودکارآمدی
در دانشآموزان
مطالعه حاضر
نسبت داد.
همچنین
معنادار
نبودن رابطه
بین این
متغیرها در
پژوهش حاضر را
میتوان به
پیچیدگی
عوامل
تأثیرگذار در
سلامت روان در
مقاطع مختلف
سنی،
خودگزارشیبودن
مقیاسها و
عوامل فرهنگی
و عقیدتی نسبت
داد.
نتایج
مطالعه حاضر
نشان داد که
اضطراب تسهیلکننده،
حمایت
خانواده و
حمایت دوستان
تبیینکنندههای
سلامت روان
بودند. در
مطالعه انجامشده
درباره رابطه
سلامت روان و
حمایت اجتماعی
توسط مرادی و طاهری
در سال 1391 حمایت
اجتماعی با
سلامت روان
رابطه قوی داشت
(2). همچنین در
مطالعه ریاحی
و همکاران در
سال 1387 که
جهت بررسی
رابطه حمایت
اجتماعی و
سلامت روان
انجام گرفت،
متغیر حمايت اجتماعي قویترین و
مهمترین پیشبینیکننده سلامت روان دانشجويان بود و حمايت اجتماعي از سوي اعضاي خانواده در مقايسه با دوستان و ديگران تأثیر
بیشتری داشت
که همراستا
با مطالعه
اخیر است (27). در
مطالعه ملکیپیربازاری
و همکاران بر
روی
دانشجویان
دانشگاههای
تهران در سال 1390
مشخص شد که
حمایت اجتماعی از جانب دوستان بهطور مستقیم و حمایت اجتماعی از جانب
خانواده، بهطور غیرمستقیم، با علائم افسردگی در دانشجویان
رابطه داشت. حمایت اجتماعی از جانب دوستان در مقابل اثرات منفی استرس از دانشجویان حمایت میکند و احساس عزتنفس و ارزشمندي در آنها به وجود میآورد. همچنین حضور در چنین
فضاي حمایتگري یک عامل مهم مقاومت در برابر افسردگی است.
حمایت اجتماعی از جانب خانواده
نیز، از طریق فراهم
کردن سرمشقهای مؤثر و تجربه جانشینی، افزایش
تفسیرهاي مثبت و فراهم
کردن حمایت اطلاعاتی، خودکارآمدي
دانشجویان را افزایش داده و به
دنبال آن، افسردگی بهطور
غیرمستقیم کاهش داده میشود
(7).
همچنین
در مطالعه
ونتزل در سال 1998
حمایت
خانواده و
دوستان با
کاهش اضطراب
بر سلامت روان
تأثیرگذار
بود و دختران
نسبت به پسران
سطح حمایت
بیشتری
دریافت میکردند
(33). یافتههای
این مطالعات
مؤید آن است
که حمایت
خانواده و
دوستان با
کاهش اضطراب و
بهویژه
ایجاد اضطراب
تسهیلکننده
موجب ارتقاء
سلامت روان در
این گروه از نوجوانان
خواهد شد.
از محدودیتهای این مطالعه، تمرکز بر تعداد محدودی از سازههای مؤثر بر پیشرفت تحصیلی بود که به دلیل حجیم بودن
ابزارها چارهای جز این نبود. این
امر ضرورت انجام مطالعات
متعدد با سازههای دیگر را مشخص مینماید. همچنین ازآنجاییکه کسب یافتهها در مورد سازهها از طریق
خودگزارشدهی بود، ممکن است دانشآموزان تحت تأثیر عوامل زمانی، محیطی و زیاد بودن تعداد
سؤالات قرار گرفته، پاسخهای متناسب با آن زمان خاص یا آن موقعیت را بیان کرده باشند. بهعلاوه
یکی دیگر از
محدودیتهای
این مطالعه
کار بر روی
دختران بوده
که توصیه میشود
مطالعاتی نیز
جهت بررسی
وضعیت سلامت
روان در پسران
دبیرستانی و
عوامل مؤثر بر
سلامت این
گروه نیز
انجام گیرد.
نتیجهگیری: نتایج این
تحقیق نشاندهنده
سطح متوسط
سلامت روان در
دانشآموزان
دختر
دبیرستانی
بود که ضرورت
طراحی برنامههای
مداخلهای جهت
بهبود و
ارتقاء سلامت
روان را مشخص
میسازد.
ازآنجاییکه
اضطرابِ
تسهیلکننده،
بهعنوان یک
عامل انگیزشی
عملکرد شخص را
بهبود میبخشد،
لذا برخلاف
عقیده دانشآموزان
که آن را مخرب
میدانند، میتوان
این احتمال را
مطرح کرد که
درجاتی از این
حالت
ناخوشایند،
میتواند
باعث عملکرد
بهتر در آنان
شود. از طرفی حمایت
اجتماعی یکی
از قویترین
پیشبینیکنندههای
سلامت روان
بوده و هرچه
شبکه حمایت
اجتماعی فرد
بهتر و گستردهتر
باشد، سلامت روان
آنان ارتقاء
مییابد.
حمایت
اجتماعی حاصل
از والدین و
دوستان میتواند
بسیاری از
علائم روانشناختی
از قبیل
اضطراب را
کاهش دهد. ذکر
این نکته حائز
اهمیت است که
در این بین دریافت
حمایت
اجتماعی از
سوی خانواده
تأثیر بسزایی
در کاهش
استرس،
سازگاری و
عملکرد مطلوبتر
دارد.
بنابراین با
استفاده از
آموزش مهارتهای
مدیریت
اضطراب و
ایجاد محیط
حمایتکننده
در خانه و
مدرسه توسط
والدین و
دوستان میتوان
سلامت روان دانشآموزان
را ارتقاء
بخشید. با توجه به نتايج مطالعه، توصیه میشود
تا آموزشهاي سلامت روان از سنين
نوجواني شروع شده
و ارائه خدمات مشاوره جهت كاهش مشكلات
اضطرابی در دانشآموزان
و برگزاري كارگاههاي آموزش برای والدین
جهت فراهمکردن
محیط حمایتی
مناسب در خانه
و درگیر کردن آنها
در رفع مشکلات
اضطرابی دانشآموزان
جزء دستور کار
مدیران مدارس
قرار گیرد.
همچنین انجام
مطالعات دیگر
با استفاده از
سایر الگوهای
تغییر رفتار و
نیز سازههای
دیگر این
نظریه بر روی دانشآموزان
دختر و پسر در
مناطق مختلف
کشور توصیه میگردد.
سپاسگزاري
این مقاله حاصل یافتههای طرح تحقیقاتی مربوط به پایاننامه کارشناسی ارشد آموزش بهداشت دانشگاه علوم پزشکی بوشهر است. بدینوسیله از کلیه شرکتکنندگان
که با صبر و حوصله در انجام این پژوهش ما را یاری نمودند و همچنین معاونت پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی بوشهر کمال تشکر و قدردانی را داریم.
References:
1. Najafi
M, Foladjang M. The relationship between self-efficacy and
mental health among high school students. Daneshvar Raftar. 2007;14(22):69-82. [Persian]
2.
Moradi A, Taheri
S, Javanbakht F, Taheri A. A
meta-analysis on the relationship between mental health and social support in
Iran. Journal of Research Behavioural Science. 2012;10(6):565-573.
[Persian]
3.
Baksheev GN, Robinson Jo, Cosqrave EM, Baker
K, Yung AR. Validity of the 12-item General Health Questionnaire (GHQ-12) in
detecting depressive and anxiety disorders among high school students.
Psychiatry Research. 2011;187:291–6.
4.
Sadeghian E, Moghadari Kousha M, Gorji S.
The study of mental health status in high school female students in Hamedan
city. Journal of Research Health Science. 2010;17(3):39-45.
[Persian]
5.
Mazloomy Mahmoudabad SS, Zolghadr R, Mirzaie
Alavijeh M, Hasan Baigi A. Relationship between chronic stress and quality of
life in female students in Yazd city.
Tolooe –Behdasht. 2011;10(2):1-10. [Persian]
6.
Tehrani H, Rakhshani
T, Zadeh DS, Hosseini SM, Bagheriyan S. Analyzing the relationship between job stress
to mental health, personality type and stressful life events of the nurses
occupied in tehran 115
emergency. Iran Red Crescent Med J. 2013;15(3):272-3.
7.
Maleki Pirbazari
M, Nouri R, Sarami GH. Social support and depression
symptoms: The mediating role of self-efficacy. Contemporary Psychology. 2012;6(2):26-34. [Persian]
8.
Rakhshani F, Esmaeili A, Charkazi A,
Haftsavar M, Shahnazi H, Jan Esmaeili A. Effect of education on smoking
prevention in students of Zahedan. Journal Health System Research. 2010;6(2):267-75.
[Persian]
9.
Artino
AR, Rochelle JS, Durning S. Second-year medical students’ motivational belifs,
emotions, and achievement. Medical Education. 2010;44:1203-12.
10. Parto
M، Besharat M A. The direct and indirect effects of self-efficacy and problem
solving on mental health in adolescents: Assessing the role of coping
strategies as mediating mechanism. Procedia -
Social and Behavioral Sciences. 2011;30:639-43.
11. Bakhtiarpoor
S, Hafezi F, Behzadi Sheni F. The relationship among locus of control,
perfectionism and self-efficacy with test anxiety and academic performance in
the students of the Islamic Azad University. New Findings in Psychology. 2010;5(13):35-52. [Persian]
12.
Khoshnevisan Z, Afrouz GH. Relationship
between self-efficacy and depression, anxiety and stress.
Andisheh va Raftar [Applied
Psychology]. 2011; 5 (20):73-80. [Persian]
13.
Omidvar H, Omidvar Kh, Omidvar A. The
determination of effectiveness of teaching time management strategies on the
mental health and academic motivation of school students. Journal of School
Psychology. 2013;2(3):6-23. [Persian]
14.
Alaei Kharaem R, Narimani M, Alaei Kharaem
S. A comparison of self-efficacy beliefs and achievement motivation in students
with and without learning disability. Journal of Learning Disabilities. 2012;11(3):85-104. [Persian]
15. Richardson ED. A denture- based
therapy and self-efficacy theory. Test of treatment model for late adolescents with depressive
symptomatology. Ph.D dissertation, Virginia Polytechnic Institute and State
University,1999.
16.
Nagle DW, Hansen DJ, Erdley CA, Norton PJ.Practitioner’s
guide to empirically based
measures of social skills. New York; Dordrecht; Heidelberg; London: Springer, 2010.
17. Corcoran K, Fischer J.
Measures for Clinical Practice and Research, Volume 1: Couples, Families, and
Children: Oxford University Press; 2013.
18.
Zimet GD, Powell SS, Farley GK, Werkman S,
Berkoff KA. Psychometric characteristics of the multidimensional scale of
perceived social support. Journal of Personality Assessment. 1990;
55(3-4):15-27.
19.
Rajabi Gh,
Hashemi-Sheykh-Shabani SE. The study of psychometric properties of the
multidimensional scale perceived social support. Journal of Behavioral
Sciences. 2011;5(4): 357-64. [Persian]
20.
Vallerand R, Pelletier I, Blais M, Briere N,
Seneeal C, Vallieres E. The academic motivation scale: A measure of intrinsie,
extrinsie, and motivation in education.
Educational and Psychological Measurement. 1992;52:1003-17.
21.
Kavousian J, Kadivar P. Normalization of
scale valler and academic motivation. Journal of Educational Sciences. 2009;5(4):103-130. [Persian]
22.
Montazeri A, Goshtasebi A, Vahdaninia M, Gandek B. The short form
health survey (SF36): Translation and validation study of the Iranian version. Quality of Life Research. 2005;14 (3):875-82.
23.
Ghafari R, Rafiei M, Taheri-Nejad MR.
Assessment of health related quality of life by SF-36 version 2 in general
population of Qom city. Arak Medical
University Journal. 2014;16(80):62-71. [Persian]
24.
Noorbala AA, Bagheri Yazdi SA. Mental health
survey of the adult population in Iran. British
Journal of Psychiatry. 2004;184 70- 3.
25.
Mohamadian H, Eftekhar Ardebili H, Rahimi A,
Taghdisi MH, Shojaiezade D, Montazeri A. Predicting health‐related quality of life by using a health promotion model among
Iranian adolescent girls: A structural equation modeling approach. Nursing and
Health Sciences. 2011;13(2):141-8.
26.
Fooladvand KH, Valiollah F. Role of social
support, academic stress and academic self-efficacy on mental and physical
health. Contemporary Psychology. 2010;4(2):81-95.
[Persian]
27.
Riahi ME, Aliverdinia A, Pourhussein Z. The
relationship between social support and mental health. Social Welfare Quarterly.
2011;10(39):85-121. [Persian]
28. Karshky
H, Momeni Mahmouei H, Qoreishi B. Comparison of educational motivation and
quality of life male students, subjected to descriptive evaluation with the
traditional evaluation. Research in Curriculum Planning. 2014;2(40):104-114.
[Persian]
29. Deci EL, Richard M. Facilitating optimal
motivation and psychological well-being across life's domains. Canadian
Psychology 2008; 49(1): 14-23.
30.
Taghavi Larijani T, Sharifi Neiestanak N. Assertiveness and
anxiety in midwifery and nursing students. Hayat. 2009;15(2):61-72.
[Persian]
31.
Soleimanizadeh L, Soleimanizadeh F.
Association between mental health and educational stressful factors among
students of Razi nursing and midwifery school in Kerman. Iranian Journal of
Medical Education 2011; 11(3): 200-209. [ Persian]
32.
Salehi T, Dehghan Nayeri N. Relationship
between anxiety and quality of life in students living in dormitories of Tehran
university of medical sciences. Payesh.
2011;10(2):175-81. [ Persian]
33.
Wentzel KR. Social relationships and
motivation in middle school: The role of parents, teachers and peers. Journal
of Educational Psychology. 1998;90(20):202-9.