Organ
Donation
Awareness and Attitude of Bandar Abbas Residents Towards Organ Donation
Ali Safarri
Moradabadi1, Abdoulhhossain Madani2, Fatemeh
Zare3, Firouz Amani4, Sakineh
Dadipoor5*
1. M.Sc. Student of Health Education, Student Research
Committee, Hormozgan University of Medical Sciences,
Bandar Abbas, Iran
2. Departments of
Public Health, Research center for social determinants for health promotion,school promotion, School
of health, Hormozgan University of Medical Sciences,
Bandar Abbas, Iran
3. M.Sc. student of Health Education, School of health, Hormozgan University of Medical Sciences,
Bandar Abbas, Iran
4. Assistant professor
of biostatistics, Ardabil University of Medical Sciences, Ardabil,Iran
*5. M.Sc. student of Health Education, Hormozgan
Fertility and Infertility Research Center, Hormozgan
University of Medical Sciences, Bandar Abbas, Iran(Corresponding
Author)Tel:07613337104mdadipoor@yahoo.com
ABSTRACT
Background and objective: Organ donation has been considered as a recent method of
supplanting patients organs orin the case of
advanced disability. A key obsession in transplantation is the shortage of
organs for transplanting. Depending on the type of disease, about 10-25% of
patients in need of transplantation die in the waiting list. The present
research was conducted to delve into the awareness and attitude of Bandar Abbas
residents towards organ transplantation.
Methods: In this
descriptive-analytic research, 900 subjects from Bandar Abbas (487 men along
with 413 women) all above 20 years of age participated. Sampling was done in
multiple stages. The data gathering instrument was a questionnaire devised by
the researcher, the reliability and validity of which were previously attested
by the field scholars. The collected data were later analyzed by SPSS version
16. Descriptive tests, ANOVA and Chi-squared test were used to analyze the
data. The significance level was set atp<0.05.
Results: The mean score of awareness of participants
in the present study was 42.26%. Television was the most influential medium to
raise peoples awareness. 260 (28.9%) participants were opposed to organ
donation. 52.30% stated revival as their reason for opposition. A significant
correlation was found between attitude and age (p=0.016), education (p=0.022)
and economic status (p=0.005). A further significant correlation was found
between awareness and education (p<.001), economic status (p<0.001).
Conclusion: According to the findings obtained from this
study, authorities planning for raising public awareness of organ
transplantation through mass media and healthcare organizations and changing
their attitude with this regard can effectively increase the number of
donations.
Paper
Type: Research Article
Keywords: awareness, attitude, organ donation,
Citation: Safarri Moradabadi
A, Madani A, Zare F, Amani
F, & Dadipoor S. Awareness and Attitude of Bandar
Abbas Residents Towards Organ Donation. Iranian Journal of Health Education and
Health Promotion 2014;2(3): 223-231
اهدای
عضو
آگاهی
و نگرش ساکنین
شهرستان
بندرعباس در
خصوص اهدای
عضو
علی
صفریمرادآبادی،1
عبدالحسین
مدنی،2
فاطمه زارع،3
فیروز امانی4
و سکینه
دادیپور5*
1. دانشجوی
کارشناسی
ارشد آموزش
بهداشت، کمیته
تحقیقات
دانشجویی،دانشگاه
علوم پزشکی هرمزگان،بندرعباس،ایران
2. دانشیار،
گروه بهداشت
عمومی، مرکز
تحقیقات
عوامل
اجتماعی در
ارتقاء
سلامت،
دانشگاه علوم
پزشکی هرمزگان،
بندرعباس،
ایران
3. کارشناس
ارشد آموزش
بهداشت،
دانشکده
بهداشت،دانشگاه
علوم پزشکی
هرمزگان،بندرعباس،ایران
4. استادیارآمارزیستی،دانشگاه
علوم پزشکی اردبیل،
اردبیل،
ایران
*5. دانشجوی
کارشناسی
ارشد آموزش
بهداشت، مرکز تحقیقات
باروری و
ناباروری
هرمزگان،دانشگاه
علوم پزشکی
هرمزگان،بندرعباس،ایران
(نویسنده
مسئول) تلفن:07613337104؛
mdadipoor@yahoo.com
چکیده
زمینه
و هدف:
پیوند اعضا به
عنوان یک شیوه
جدید درمانی
برای جایگزین
کردن اعضای
بیماران با از
کارافتادگی
پیشرفته اعضا
به کار گرفته
میشود. از
مهمترین دغدغهها
در پیوند،
کمبود عضو
اهداکننده
است. بسته به
نوع بیماری
حدود 10-25% از
بیماران
نیازمند
پیوند، بدون
دریافت عضو در
فهرست انتظار
فوت میکنند.مطالعه
حاضر با هدف
تعیین میزان
آگاهی و نگرش ساکنین
شهرستان
بندرعباس به اهدای
عضو انجام
گرفت.
مواد
و روشها:در
این مطالعه
توصیفی
تحلیلی 900 نفر (487
مرد و 413 زن) از
افراد بالای 20
سال شهر
بندرعباس
موردبررسی
قرار گرفتند.
روش نمونهگیری
چندمرحلهایی
بود. جمعآوری
دادهها توسط
پرسشنامهای
محققساخته
که دارای
روایی و
پایایی معتبر
بودصورت گرفت.
تجزیهوتحلیل
دادهها با
استفاده از
نرمافزار SPSS16و
آزمونهای توصیفی،
و
آزمونهای
استنباطی تی و
آنوا و پیرسون
انجام شد. از
نظر آماری05/0p<معنادار
در نظر گرفته
شد.
یافتهها:
میانگین نمره
آگاهی 26/42% و نمره
نگرش 73/70%.بود. 260 نفر (9/28%)
مخالف اهدای
عضو بودند؛که
دلیل مخالفت 3/52%
بازگشت به
حیات بود. بین
نگرش با سن(016/0p=)، تحصیلات
(022/0p=)،
وضعیت
اقتصادی (005/0p=) رابطه
معنادار
بود.همچنین بین
آگاهی
باتحصیلات (001/0>p).وضعیت
اقتصادی (001/0>p).
رابطه
معنادارمشاهده
گردید.تلویزیون
مهمترین
منبع
اطلاعاتی در
خصوص اهدای
عضو بود.
نتیجهگیری:
آموزش به مردم
در جهت افزایش
آگاهی نسبت به
اهدای عضوو
نگرش مثبت
ضروری به نظر
میرسد.همچنین
تبلیغات و
فرهنگسازی
به خصوص به
وسیله
صداوسیمامیتواند
در افزایش سطح
آگاهیهای
مردم نسبت به اهدای
عضو نتایج
مثبتی را به
دنبال داشته
باشد.
نوع
مقاله: مطالعه
پژوهشی.
کلیدواژهها:اهدای
عضو،آگاهی،نگرش
استناد:
صفریمرادآبادی
ع، مدنی ع،
زارع ف، امانی
ف، دادیپور س آگاهی
و نگرش ساکنین
شهرستان
بندرعباس در
خصوص اهدای
عضو. فصلنامه
آموزش بهداشت
و ارتقای
سلامت پاییز 1393؛2(3): 223-231
مقدمه
پیوند
اعضا به عنوان
یک شیوه جدید
درمانی برای
جایگزین کردن
اعضا از فرد
با مرگ مغزی و
بخشیدن آن به
یک فرد
نیازمند با آن
عضو به کار
گرفتهشده
است (1). اهدای
عضو تلفیقی از
عوامل
قانونی،
اخلاقی،
سازمانی و اجتماعی
پزشکی است (2-5). بسته
به نوع بیماری
از حدود 25-10% از
بیماران نیازمند
پیوند، بدون
دریافت عضو در
فهرست انتظار
فوت میکنند (6). بر
اساس نظر
سازمان بینالمللی
پیوند اعضای
اروپا 6469 پیوند
عضو در سال 2010 در
اروپا صورت
گرفته است (7).
از مهمترین
دغدغههای در
پیوند اعضا
کمبود عضو
اهداکننده
است. بیش از 50
هزار نفر از
مردم آمریکا در
فهرست انتظار
دریافت کلیه
هستند درحالیکه
کمتر از 9 هزار
پیوند کلیه در
دسترس آنان
قرار دارد (8).
در سراسر جهان
پیوند اعضا
موجب نجات جان
هزاران نفر
شده است.
درواقع،
پیوند اعضا
توانسته است کیفیت
زندگی
بیماران و
دیدگاه و نگاه
آنان را به
آینده بهبود
بخشد (9،10).مطالعهای
در صربستان در
2009 نشان داد که
مردم بهطورکلی
در مورد قانون
و روشهای
مربوط به
پیوند اعضا بیاطلاع
هستند (11).دانش
کم و نگرش ناصحیح
نسبت به اهدای
عضو میتواند
از عوامل
تأثیرگذار در
این ارتباط
باشد. مطالعهای
در پاکستان
نشان داد با
آنکه قریب به 90%
پاسخدهندگان،
اهدای عضو را
از لحاظ
اخلاقی منطقی
برشمرده
بودند ولی هیچکدام
از آنها
اهداکننده
عضو واقعی
نبودند و
تنها9/59%موافق
اهدای عضوبعد
از مرگشان
بودند (12).میزان
آگاهی از اهدای
عضو و قوانین
مربوط به آندر
مطالعات
مختلف متفاوت
بوده است. این
میزان در
مطالعهای در
هند 9/13% (13)،
در غنا 6/50%(14)،
و در مطالعهای
دیگر در شهر کرالای
هند 53% گزارش شده
است (15).
تعداد
پیوند اعضا در
ایران به دلیل
کمبود اعضای
اهداشده قابلِ
پیوند بسیار
پایینتر از
اروپا و
آمریکا است؛
بهطوریکه سالانه
هزاران نفر
جان خود را به
خاطر نبود عضو
اهدایی از دست
میدهند. از
طرفی، سالانه
بیش از 15 هزار
مرگ مغزی در
اثر سوانح و حوادث
رخ میدهد،
درحالیکه
کمتر از 10% آنها
جزء
اهداکنندگان
عضو هستند (16).
در مطالعهای
در اهواز 75% از
جمعیت
موردمطالعه
با اهدای عضو
خود و اعضای
خانوادهایشان
موافق بودند (8).
در مطالعهای
دیگر در
تهراناز467
بیمار
موردمطالعه
مشکوک به مرگ مغزی
درنهایت 373 نفر
مرگ مغزیشان
تأیید شد؛ و 184
نفر شرایط
مناسب برای اهدای
عضو داشتند.
بعد از مشاوره
با خانواده 160
نفر از این
بیماران، 117
نفر (73%) از
بستگان این
بیماران به اهدای
عضورضایت
نداشتند و
تنها در 41 نفر (26%)اهدای
عضو صورت گرفت (1).به
گفته پلانک، بروز
رفتار، یا قصد
انجام عملی
توسط فرد می
تواند تحت
تاثیر دانش و
نگرش وی نسبت
به آن رفتار
قرار گیرد (17).
ازآنجاییکه
اهدای عضو
نیازمند
داشتن آگاهی و
نگرش مثبت در
این زمینه است
و با
توجه به
مطالعات اندک
صورت گرفته در
این زمینه و همچنین
میزان آگاهی و
نگرش افرادتحت
تأثیر آداب، و
رسوم، عقاید
مذهبی و شرایط
فرهنگی قرار
دارد، مطالعه حاضر
با هدف تعیین
میزان آگاهی و
نگرش ساکنین
شهرستان
بندرعباس
نسبت به اهدای
عضو صورت
گرفت.
مواد
و روشها
پژوهش
حاضر مطالعهای
توصیفی- تحلیلی
بود که به صورت
مقطعی انجام
شد.جامعه
آماری آن را
کلیه ساکنین
شهر بندرعباس
تشکیل داد.
حجم نمونه با نظر
مشاور آماری و
براساس جدول
مورگان 300نفر برآورد
گردید.با توجه
به خطای موجود
در روش نمونهگیری
خوشهای، حجم
نمونه با
احتساب ضریب
سه به900 نفر
افزایش یافت.
روش نمونهگیری
ترکیبی از
خوشهای و
تصادفی نظاممند
بود. بدین
صورت که در
ابتدا شهر
بندرعباس به پنج
خوشه (شمال،مرکز،جنوب،شرق
و غرب) تقسیم
شد. به هر خوشه 180
نمونه اختصاص
یافت. سپس از
هر منطقه یک
خیابان،یک
کوچه و پلاک
به صورت
تصادفی ساده و
به عنوان
سرخوشه انتخاب
گردید. سپس
نمونهها به
روش نظاممند
(تصادفی منظم)
تا تکمیل
نمونهها
انتخاب شدند.
سپس از هر
منزل مسکونی
یک نفر از
افراد واجد شرایط
به روش تصادفی
ساده جهت
تکمیل
پرسشنامه انتخاب
گردید. شرایط
ورود آزمودنیها
به مطالعه
عبارت بودند
از: سن بالای 20
سال، سکونت در
شهر بندرعباس
و رضایت جهت
شرکت در
مطالعه و
شرایط خروج آنان
نیز از مطالعه
عبارت بودند
از: سن زیر 20 سال
یاناقص بودن
پرسشنامه.
ابزار
گردآوری دادهها
پرسشنامه محققساخته
بود که بر
اساس اهداف
مطالعه تهیه و
تنظیم شد.این پرسشنامه
درسه
بخش طراحی
گردید.بخش اول
شامل7سؤال در
مورد اطلاعات
جمعیتشناختی
ازجمله سن،
جنس، وضعیت
تأهل، وضعیت تحصیلات،
شغل، محل
سکونت و وضعیت
اقتصادی بود.
بخش دوم شامل 8
سؤال مربوط به
آگاهی بود.
پاسخهابه صورت
صحیح و غلط، و
به جواب صحیح
نمره 1 و به جواب
غلط نمره صفر
داده شد.
محدوده نمره
در بخش آگاهی 0 تا 8 بود.بخش
سوم13 گویه
نگرش را به
خود اختصاص
داد. نمرهدهی
هر سؤال در
طیف لیکرت
(کاملاً
مخالف، مخالف،
بینظر،
موافق،
کاملاً موافق)
و بین نمره
صفر تا 4 بود.محدوده
نمره در این بخش
0 تا 52 بود.جهت
تعیین روایی
محتوایی،
پرسشنامه در
اختیار 5 تن از
متخصصین صاحبنظرقرار
گرفت. صحت
پایایی در این
مطالعه از
طریق آزمون-بازآزمون79/0
=αبرآورد
گردید. جهت
گردآوری دادهها،
از معاونت
پژوهشی
دانشگاه علوم
پزشکی و خدمات
بهداشتی
درمانی
هرمزگان معرفینامه
دریافت شد. پس
از ارائه
توضیحات لازم
در خصوص هدف
پژوهش و
همچنین کسب
رضایت کتبی از
شرکتکنندگان
کار گردآوری
دادهها شروع
کرد. برای
افراد با
تحصیلات کم و
یا بیسوادپرسشنامه
توسط پرسشگر و
از طریق
مصاحبه شفاهی
تکمیل گردید. تجزیهوتحلیل
دادهها با
استفاده از
نرمافزار
آماری SPSS16و آزمونهای
توصیفی، آزمونهای
استنباطی تی و
آنواانجام شد.
از نظر آماری
معناداری 05/0p<در نظر
گرفته شد.
یافتهها
از900
نمونه
موردمطالعه 1/54%
مرد بودند.
میانگین سن
افراد 46/9 ± 14/30 بود؛ حداقل
سنی 20 سال و
حداکثر سنی67
سال بود؛ 2/57%
متأهل و 71% در
شهر سکونت
داشتند (جدول 1).
جدول
1: توزیع
فراوانی
متغیرهای
جمعیتشناختی
شرکتکنندگان
متغیر |
گروه |
فراوانی |
فراوانی
مطلق |
جنس |
مرد |
487 |
1/54 |
زن |
413 |
100 |
|
شغل |
غیر شاغل |
311 |
6/34 |
کارمند |
274 |
65 |
|
آزاد |
153 |
82 |
|
خانهدار |
162 |
100 |
|
وضعیت تأهل |
مجرد |
363 |
3/40 |
متأهل |
515 |
6/97 |
|
متارکه |
22 |
100 |
|
وضعیت
اقتصادی |
پایین |
241 |
8/26 |
متوسط |
616 |
2//95 |
|
بالا |
43 |
100 |
|
محل سکونت |
روستا |
261 |
29 |
شهر |
639 |
100 |
|
تحصیلات |
ابتدایی |
80 |
9/8 |
راهنمایی
و دیپلم |
373 |
3/50 |
|
کاردانی و
کارشناسی |
372 |
7/91 |
|
بالاتر
از کارشناسی |
75 |
100 |
میانگین
نمره آگاهی در
افراد
موردمطالعه06/20 ± 26/42 و
میانگین نمره
نگرش 85/7 ± 79/73 بود (جدول
2و3).
جدول
2. ميانگين امتياز
آگاهي گروه مورد
مطالعه براساس
متغيرهاي بررسیشده
متغیر |
آگاهی
داشتن (میانگین
امتیاز
آگاهی) |
آگاهی
نداشتن (میانگین
امتیاز
آگاهی) |
p-value |
مرگ مغزي
متفاوت از
كما است |
86/17± 23/49 |
15/18± 82/30 |
001/0> |
همه اعضا
قابلاهدا
میباشد |
38/16± 39/51 |
20±23/36 |
001/0> |
به صورت
مرگ طبيعي هم
امكان اهداي
عضو وجود دارد |
82/17± 57/51 |
58/19± 92/37 |
001/0> |
پيوند
اعضا جنسها
ونژادهای
مختلف امکانپذیر
است |
37/17±91/51 |
91/16±03/31 |
001/0> |
احتمال
بازگشت فرد
دارای مرگ
مغزی به حیات |
84/17±51 |
33/18±63/33 |
001/0> |
اجازه از
خانواده در
فرد دچار مرگ
مغزی |
57/18±13/50 |
08/18±81/33 |
001/0> |
اطلاع از
وجود قانون
اهدای عضو در
کشور |
19/18±18/59 |
61/17±08/37 |
001/0> |
جدول
3.ميانگين امتيازنگرش
گروه موردمطالعه
براساس متغيرهاي
بررسیشده
متغیر |
موافق |
مخالف |
p-value |
اهداي
عضو امري خداپسندانه
و کار اخلاقي
میباشد |
58/7±31/74 |
23/7±85/64 |
001/0> |
نوعدوستی
در اهداي عضو
انگيزه مهمي
است |
43/7±88/74 |
09/8±72/69 |
001/0> |
در
صورت نياز به
دريافت عضو،
عضو دريافت
میکنم |
36/7±73/74 |
04/8±02/67 |
001/0> |
دعوت
از سايرين به
اهدای عضو |
13/7±16/75 |
31/6±75/64 |
001/0> |
با
دوستانم در
مورد اهداي
عضو صحبت میکنم |
26/7±23/75 |
35/6±15/66 |
001/0> |
نياز
مالي انگيزه
مهمي براي
اهداي عضو
است |
23/7±66/70 |
28/7±72/76 |
001/0> |
تمام
اعضاي بدن
خود را اهدا
میکنم |
92/7±43/74 |
52/7±36/72 |
001/0> |
بدشكل
شدن جسد
عاملي براي
اجتناب از
اهداي عضو |
81/6±12/69 |
25/7±21/76 |
001/0> |
نتایج
از آنوا نشان
داد افراد
دارای
تحصیلات بیشتر
از کارشناسی
از آگاهی
بیشتری
برخوردار
بودند (001/0>p). همچنین
براساس آزمون
تی مردان
اطلاعات بیشتری
نسبت به زنان
در مورد اهدای
عضو داشتند (010/0p=).همچنین
تجزیهوتحلیل
حاصل از آزمون
آنوا نشان داد
افراد با سطح
اقتصادی خوب
آگاهی بیشتری
در خصوص اهدای
عضو داشتند (001/0>p).آزمون تی
حاصل از
مطالعه نشان
داد افراد با
سن پایینتر
نگرش بهتری
نسبت به اهدای
عضو، داشتند (042/0p=).
از طرفی دیگر،
آزمون پیرسون
همبستگی
معکوسی را بین
سن افراد و
نگرش نشان داد
(080/0-r=).
همچنین نگرش
در مورد اهدای
عضو در افراد
با تحصیلات
دانشگاهی براساس
آزمون آنوا
بیشتر از
افراد با
تحصیلات
پایینتر بود.
(022/0p=). تجزیهوتحلیل
حاصل از آزمون
آنوا نیز نشان
داد افراد با
وضعیت
اقتصادی
بالاتر نگرش
مثبتتری
نسبت به سایر
افراد با
وضعیت
اقتصادی پایینتر
داشتند (005/0p=). نتایج
آماری مطالعه
رابطه آماری
معناداری
رابین خود
ارزیابی
آگاهی
شهروندان
نسبت به اهدای
عضو و نگرش
بازگشت به
حیات در افراد
با مرگ مغزی
نشان داد (001/0>p).نتایج
مطالعات نشان
داد رسانهها
(3/42%) و پزشکان (6/12%)
به ترتیب بیشترین
منبع کسب
اطلاعات در
افراد
موردمطالعه بودند.
همچنین ضریب
همبستگی
پیرسون نیز نشان
داد بین نمره
آگاهی و نمره
نگرش همبستگی
وجود داشت (011/0p= و
058/0r=).افراد
دارای کارت اهدای
عضو آگاهی (001/0 >p) و نگرش (045/0p=)
بالاتری نسبت
به دیگر
افراد،در
مورد اهدای
عضو داشتند.
بحث
میانگین
نمره آگاهی شرکتکنندگان
در مطالعه
حاضر26/42% بود. در
مطالعات دیگر در
این زمینه میزان
آگاهی مطالعه
ایلییاسو[1]درشمال
نیجریه(6/79%)(17)، مطالعه اودوسانیا[2]در
لاگوس نیجریه
(60%)(18)، مطالعه
صورت گرفته
درکشورهای
آفریقایی (76%)(19)، اروپا (1/60%)(20)،ایالاتمتحده
امریکا (86%) (21)در سطح
بالاتری قرار
داشت.این
تفاوت شاید به
دلیلویژگیهای
فرهنگی و
قومی،
اقتصادی و
اجتماعی مردمآن
کشورها باشد.
براساس
تحقیقات و
جستجوی در
سایتهای
علمی انجامشده
در این
مطالعه،
یافتهای که
همراستا یا
پایینتر از
نتایج حاضر
باشد پیدا نشد.
رسانهها و
پزشکان به
ترتیب بیشترین
منبع کسب
اطلاعات در
افراد
موردمطالعه بودند.بین
میانگین نمره
آگاهی و
نگرشدر این
مطالعه همبستگی
وجود داشت.
با
وجود آگاهی
پایین در
افراد
موردمطالعه،
نگرش در مورد اهدای
عضو درسطح
بالایی قرار
داشت. نتایج
این مطالعه با
پژوهش قادیپاشا
و همکاران (22)،مطالعه
ارجمند و
همکاران (23) و مطالعه کلئر[3]و
همکاران (24) همخوانی
داشت. این
نگرش مثبت با
وجود آگاهی پایین
میتواند به
دلیل جنبه
خداپسندانه
این عمل باشد.
در مطالعه
حاضر مردان
آگاهی بیشتری
نسبت به زنان
در مورد اهدای
عضو داشتند.
نتایج این
مطالعه با خان[4](25) ،آنادورِی[5]و همکاران
(12)،همخوانی
داشت. ولی با
مطالعه هوشتاین[6]و
همکاران (26) همسو
نبود.از
آنجائیکه که مردان
نسبت به زنان بیشتردر
معرض عوامل
خطرات محیطی ناشی
از کار قرار
میگیرند،به نظر
میرسد تمایل
بیشتری به اهدای
عضو و به
دنبال آن غنینمودن
آگاهیهای
خود در این
زمینه
باشند.در
مطالعه حاضر
افراد با
تحصیلات بیشتر،آگاهی
بیشتری در
مورد اهدای
عضو داشتند که
با مطالعات آنادورِیو همکاران
(12)، مطالعه آگبینارکو[7]و
همکاران (13)، مطالعه ویواسولچوویک[8]
همکاران (27)، و
مطالعه نیازی
و شیرازی (28)، مطالعه اودوسانیاو
همکاران در
سال 2006 (19)،مطالعه هوشتاینو
همکاران در
سال 2004 (26) و مطالعه اشرف و همکاران در
سال 2005 (11) همخوانی
داشت. از
آنجائیکه
افزایش آگاهی
و اطلاعات در
زمینه مسائل
علمی، قانونی
و اجرایی
پیوند اعضای
ضروری نیازمند
دانش کافی در
این زمینه
است،
بنابراین به
نظر میرسد
افراد با
تحصیلات بیشتر
آمادگی
بیشتری برای
کسب این
اطلاعات
داشته باشند.
رسانهها
و پزشکان به
ترتیب بیشترین
منبع کسب
اطلاعات در
افراد
موردمطالعه بودند.
ساداتمنظری و
همکاران در 1391
به تأثیر
رسانه در
فرایند تصمیمگیریهای
خانواده به
اهدای عضو
تأکید نمودند.
تقریباً همه
خانوادههای
داوطلب اهدای
عضو،رسانه را
عامل مهمی در این
تصمیمگیری
ذکر نمودند و
برعکس
خانوادههای
غیرداوطلب از
تأثیر منفی
رسانه بر اهدانکردن
تأکید نمودند (29). نتیجه
مطالعه حاضر
با مطالعه
امدادی و
همکاران در
سال 1390(30)،مطالعه
ظهور و بزرگمقام
در سال 1381 (31)، مطالعه خان
و همکاران در
سال 2011 (25)، ایلییاسوو
همکاران در
سال 2014 (17)، اشرف و
همکاران در
سال 2005 (11) همسو
بود.به نظر میرسد
رسانهها در
زمینه آگاهسازی
و اطلاعرسانی
درست از اهمیت
اهدای عضو در
جامعه ونهادینهکردن
فرهنگ اهدای
عضو در بین
مردم نقش
برجستهای
داشته باشند.پزشکان نیز
در تقویت
باورهای مثبت
و افزایش
آگاهیهای
عمومی و آموزش
مؤثر مردم
نسبت به اهدای
عضومیتوانند
نقش اساسی را
ایفا کنند. در
بررسی حاضر
افراد با
تحصیلات
دانشگاهی نگرش
مثبتتری
نسبت به افراد
با تحصیلات کمتر
در مورد اهدای
عضو داشتند.
با نتایج این
مطالعه با
مطالعه ارجمند
در سال 1387(23)، مطالعه خان در سال 2011 (25)،ایلییاسوو
همکاران در
سال 2014 (17)،مطالعه هوشتاینو
همکاران در
سال 2004 (26) و اودوسانیاو
همکاران در
سال 2006 (18)همخوانی
داشت.
میتوان
چنین نتیجه
گرفت که برای
ایجاد انگیزه برای
همکاری جهت
اهدای عضو
(نگرش) افزایش
آگاهی و
اطلاعات در
زمینه مسائل
علمی، قانونی
و اجرایی
پیوند اعضا
ضروری به نظر
برسد. به
عبارت دیگر،
بدون داشتن
اطلاعات کافی
و صحیح ودرک
اهمیت اهدای
عضو، انجام
چنین کاری از
سوی افراد با
مشکل مواجه
شود.به همین
دلیل شاید
تمایل افراد
تحصیلکرده
(دانشگاهی) در
این زمینه
بیشتر از سایر
گروهها بوده
است.بر اساس
نتایج این مطالعه
نگرش افراد با
افزایش سن
نسبت به اهدای
عضو کم شده
بود. درواقع،
نوجوانان و
جوانان بیش از
میانسالان و سالمندان
به اهدای عضوتمایل
داشتند.
بنابراین، از
آنجائیکه
فرهنگسازی و
برنامهریزیهای
اساسی در این
زمینه میتواند
سودمند باشد،
میتوان با
گنجاندن
واحدهای درسی
در این زمینه
در کتب
دبیرستان و
دانشگاه برای
ارتقا فرهنگ و
ترویج این امر
خداپسندانه برنامهریزیهای
لازم را انجام
داد. البته
چنین کاری در
سایر اقشار جامعه
با برنامهریزیهای
خاص هر قشری
میتواند
مفید باشد.
نتایج
این پژوهش با
مطالعه
ارجمند و
همکاران در
سال1387(23)،خان در سال 2011(25) واودوسانیادر
سال 2006(18)همسوبود.
ولی با مطالعه
ایلییاسوو
همکاران (17)، که بین
سن و نگرش
رابطهای
مشاهده نشد،
همخوانی
نداشت. تجزیهوتحلیل
دادهها نشان
داد بین نگرش
به اهدای عضو
و وضعیت
اقتصادی
رابطه آماری
معناداری وجود
دارد؛ که با
مطالعه
شهبازیان در
سال2006 (8) وخان در سال 2011 (25) همخوانی
داشت.
مهمترین
دلایل موافقت
به اهدای عضودر
پژوهش حاضر اطلاعرسانی
از طریق
رسانه، فرهنگسازی
توسط پزشکان،
بُعد انسانی و
ثواب
اخروی،حمایت
افراد مذهبی
وکمک اقتصادی
به
بازماندگان
بودند. در
مطالعه ظهور و
بزرگمقام مهمترین
دلایل موافقت
بعد انسانی و
اخروی این کار
بود (29). در
مطالعه ظهور و
همکاران مهمترین
دلایل
موافقت،
انساندوستانه
بودن این عمل،
رضایت خداوند
(ثواب اخروی) و
گرفتن پول بود (31). مهمترین
دلایل موافقت در
مطالعه
عبدالهی بعد
انسانی و ثواب
اخروی اهدای
عضو بودند.
نتایج پژوهش
حاضر با
مطالعات فوق
همخوانی داشت.در
این مطالعه
بازگشت به
حیات،غیراخلاقی
بودن پیوند
اعضا،توزیع
ناعادلانه در
پیوند اعضا در
انتخاب
گیرندگان،
علاقه به
اعضای بدن
خود،بیثمر
بودن عمل
پیوند ومغایر
دانستن عمل
پیوند با سیر
طبیعی حیات جزو
مهمترین
دلایل مخالفت
افراد
موردمطالعه
بودند. در
مطالعه ظهور و
بزرگمقام مهمترین
علل مخالفت با
اهدای عضو را
مغایر دانستن
با مسائل
شرعی، بیثمر
دانستن
پیوند، علاقه
به اعضای بدن
حتی پس از مرگ
و مغایر
دانستن پیوند
با سیر طبیعی
حیات پس از
مرگ بودند (32). مهمترین
علل مخالفت با
اهدای عضودر
مطالعه دار[9]تمامیت
و حرمت جسد،
مغایرت با
مذهب و اطلاعنداشتن
از مفهوم مرگ
مغزی عنوانشده
بود (34). در
مطالعه ظهور و
پیری مغایرت
با مذهب، علاقه
به اعضای بدن
و مخالفت
خانواده از
مهمترین
دلایل مخالفت
با اهدای عضو
ذکر شده بود (31). مهمترین
دلایل مخالفت
با اهدای عضودر
مطالعه
قربانی اعتقاد
داشتن به
معجزه (احتمال
بازگشت به حیات)،
ترس از تجارت،
باورهای مذهبی
و اعتقاد به
تمامیت بدن پس
از مرگ عنوان
شد (32). مهمترین
دلایل مخالفت
پرستاران و
پزشکان در مورد
اهدای عضودر
مطالعه کنتو اوونز[10]باورهای
مذهبی و بدشکل
شدن جسد بود (33).
به نظر میرسد
آموزش و ایجاد
بسترهای
مناسب در زمینه
اهدای عضو، برای
افزایش گرایش
مردم به انجام
این کار
خداپسندانه
مؤثر واقع
شود. بر اساس
یافتهها بین
افراد داری
کارت اهدای
عضو با آگاهی
و نگرش رابطه
معناداری
وجود داشت. بهطوریکه
افراد دارای
کارت اهدای
عضو دارای
میانگین نمره
آگاهی (دانش) و
نگرش بالاتری داشتند.
در پژوهش بصر[11]و
همکاران بین
میزان نمره
دانش و نگرش
با افراد
دارای کارت اهدای
عضو رابطه
معنادار بود (34).مطالعه
ارجمند و
همکاران نیز نشان
داد افراد
دارای کارت اهدای
عضو دارای
نمره میانگین
آگاهی و نگرش
بالاتری نسبت
به افراد
غیرداوطلب
برای دریافت
کارت اهدای
عضوداشتند (23). نتایج
مطالعه حاضر
با مطالعات
فوق همخوانی داشت.
نتیجهگیری:بر اساس نتایج
این مطالعه آموزش
به مردم در
جهت افزایش
آگاهی نسبت به
اهدای عضوو
نگرش مثبت
ضروری به نظر
میرسد.تبلیغات
و فرهنگسازی
به خصوص به
وسیله
صداوسیمامیتواند
در افزایش سطح
آگاهیهای
مردم نسبت به اهدای
عضو نتایج
مثبتی را به
دنبال داشته
باشد.
سپاسگزاری:بدینوسیله
پژوهشگران از
مردم شریف شهر
بندرعباس و
معاونت محترم پژوهشی
دانشگاه علوم
پزشکی
هرمزگان، که
مقدمات انجام
این طرح را
فراهم کردند،
صمیمانه تشکر
و قدردانی میکنند.
References
1. KhoddamiVishteh HR, Ghorbani F, Ghobadi O, Shafaghi S,
Barbati ME, Louyeh AR, et al. Causes and follow-up outcomes of brain dead
patients in Shahid Beheshti University of Medical Sciences hospitals.
Pajoohandeh Journal. 2010;15(4):171-8.
2. Edwards TM, Essman C,
Thornton JD. Assessing racial and ethnic differences in medical student
knowledge, attitudes and behaviors regarding organ donation. Journal of the
National Medical Association. 2007;99(2):131-7.
3. Ghods AJ. Ethical issues and living unrelateddonor
kidney transplantation. Iranian journal of kidney diseases. 2009;3(4):183-91.
4. Edwards AG, Newman A, Morgan JD. Exposure to the
field of renal transplantation during undergraduate medical education in the
UK. BMC medical education. 2005;5(1):32.
5. Edwards AG, Weale AR, Morgan JD. A survey of
medical students to assess their exposure to and knowledge of renal
transplantation. BMC medical education. 2004;4(1):32.
6. Cypel M, Yeung JC, Liu M, Anraku M, Chen F,
Karolak W, et al. Normothermic ex vivo lung perfusion in clinical lung
transplantation. New England journal of medicine. 2011;364(15):1431-40.
7. Vlaisavljević Ž, Milutinović D, Miličić B,
Ješić-Vukićević R. Attitudes and knowledge of nurses on organ legacy and
transplantation. Srpski arhiv za celokupno
lekarstvo. 2014;142(3-4):213-8.
8.
Knoll G. Trends in kidney transplantation over the past
decade. Drugs. 2008;68(1):3-10
9. Schirmer J, de Aguiar Roza B. Family, patients,
and organ and tissue donation: who decides? Transplantation proceedings.
2008;40(4):1037-40.
10. Ministry of Health of the Republic of Serbia.
updated 2011 Apr9; Available from: http://www.zdravlje.gov.rs/showelement.php?id=2352.7. Daly JB. End of.
11. Ashraf O, Ali S, Li SA, Ali H, Alam M, Ali A, et
al. Attitude toward organ donation: a survey in Pakistan. Artificial organs.
2005;29(11):899-905.
12. Annadurai K, Mani K, Ramasamy J. A study on
knowledge, attitude and practices about organ donation among college students
in Chennai, Tamil Nadu-2012. Progress in Health Sciences. 2013;3(2):59-65.
13. Agbenorku P, Agbenorku M, Agamah G. Awareness and
attitudes towards face and organ transplant in Kumasi, Ghana. Ghana medical
journal. 2013;47(1):30-4.
14. Manojan K, Raja RA, Nelson V, Beevi N, Jose R.
Knowledge and Attitude towards Organ Donation in Rural Kerala. Academic Medical
Journal of India. 2014;2(1):25-7.
15. Ahmadian S, Haghdoost A, Mohammmmadalizadeh S.
Effective Factors on the Decision of Families to Donate the Organs of their
Brain Dead Relatives. Journal of Kerman University of Medical Sciences.
2009;16(4):353-63.
16. Fondevila C, Hessheimer A, Ruiz A, Calatayud D,
Ferrer J, Charco R, et al. Liver transplant using donors after unexpected
cardiac death: novel preservation protocol and acceptance criteria. American
Journal of Transplantation. 2007;7(7):1849-55.
17. Iliyasu Z, Abubakar I, Lawan U, Abubakar M, Adamu
B. Predictors of public attitude toward living organ donation in Kano, northern
Nigeria. Saudi Journal of Kidney Diseases and Transplantation. 2014;25(1):196.
18. Odusanya OO, Ladipo CO. Organ donation: knowledge,
attitudes, and practice in Lagos, Nigeria. Artificial organs. 2006;30(8):626-9.
19. Laouad I, Hbali G, Mouhoub R, Fadili W, Lisri M,
Kaitouni A, editors. Knowledge and attitudes of Moroccan hemodialysis patients
toward renal transplantation: did we inform our patients enough?
Transplantation proceedings; 2011: Elsevier.
20. Sander SL, Miller BK. Public knowledge and
attitudes regarding organ and tissue donation: an analysis of the northwest
Ohio community. Patient Education and Counseling. 2005;58(2):154-63.
21. Saleem T, Ishaque S, Habib N, Hussain SS, Jawed A,
Khan AA, et al. Knowledge, attitudes and practices survey onorgan donation
among a selected adult population of Pakistan. BMC medical ethics. 2009;10(1):5.
22. GHadipasha M, Nikian Y, Salehi mohammad TAZ. The
study of physician attitude concerning organ donation and the level of
information about laws & sanctionsand the procedure in brain death.
scientific journal of forensic medicine. 2008;14(2):112-6.
23. Arjmand B, Aghayan S, Goodarzi P, Razavi S,
Jafarian A, Larijani B, et al. Knowledge and attitude of donor cardholders
toward organ and tissue donation and transplantation in an Iranian tissue bank:
a case-control study. Transplantation proceedings. 2009;26(1):2715-17.
24. Wakefield CE, Reid J, Homewood J. Religious and
ethnic influences on willingness to donate organs and donor behavior: an
Australian perspective. Progress in Transplantation. 2011;21(2):161-8.
25. Khan N, Masood Z, Tufail N, Shoukat H, Ashraf K,
Ehsan S, et al. Knowledge and attitude of people towards organ donation. JUMDC.
2011;2(2):15-21.
26. Haustein SV, Sellers MT. Factors associated with
(un) willingness to be an organ donor: importance of public exposure and
knowledge. Clinical transplantation. 2004;18(2):193-200.
27. Vlaisavljević Ž, Milutinović D, Miličić B,
Ješić-Vukićević R. Attitudes and knowledge of nurses on organ legacy and
transplantation. Srpski arhiv za celokupno lekarstvo. 2014;142(3-4):213-8.
28. Niazi M, Shirazi M. The role of social and
cultural factors on organ donation among citizens Kashan. Journal of
Contemporary Sociology. 2010;2(2):51-82.
Abstract/FREE Full Text
29. Manzari ZS, MohammadiE, Heidari A. factor
influencing organ donation decisions by brain death patients'families:a
qualitative study. payesh. 2012;11(6):913-25.
30. Emdadi S, Jalilian F, Shiri M, Mirzayi Alavijeh M,
Morshedi M, Zinat Motlagh F. The Relationship Between Subjective Norms and
Registered Volunteer Organ Donors Among Students of Hamadan University of
Medical Sciences. SJFM. 2012;17(4):217-24.
31. Zohoor A, Piri Z. Attitudes of physicians and
nurses of Intensive Care Unite to organ transplantation with brain dead in the
hospital affiliated withIran University of Medical Sciences (Tehran-2003). J
Iran Univ Med Sci 2004;11(39):97-106.