Continued
Intention of Waterpipe Smoking
Predicting Factors on Continued Intention of Waterpipe
Smoking Among Women in Bushehr Using the Theory
of Planned Behavior
Malihe Saeed-Firoozabadi,1
Rahim Tahmasebi,2,
3 & Azita Noroozi 3, 4*
1. MSc
Student of Health Education, Dept. of Health, Bushehr
University of Medical Sciences (BPUMS), Bushehr, Iran
2. Associate
Professor in Biostatistics, Dept. of Biostatistics, BPUMS, Bushehr,
Iran
3. Dept.
of Health Promotion, The Persian Gulf Tropical
Medicine Research Center, BPUMS, Bushehr, Iran
*4. Associate
Professor in Health Education and Health Promotion, Dept. of Health, BPUMS, Bushehr, Iran (Corresponding Author) Tel:
0771-5565331 azitanoroozi@yahoo.com
ABSTRACT
Background and objective: Nowadays, waterpipe
smoking (WPS) had a growing trend especially among young people. The increased prevalence of tobacco use among
women is getting more concerned. Thus, this cross-sectional study was carried
out to examine the predicting factors affecting continued intention of WPS
among women consumers in the city of Bushehr, Iran by
using the theory of planned behavior.
Methods: In this cross sectional study,
430 women waterpipe tobacco smokers living in Bushehr
were examined using convenience and snowball sampling methods. A
researcher-made questionnaire was used to collect the data. After data
collection, data were analyzed using SPSS20 and appropriate statistical tests,
including descriptive statistics, analyze of variance
(ANOVA), Pearson correlation coefficient, Independent t-tests and linear
regression.
Results: There was an
association between continued intention of WPS and marital
status. Affective attitude (r= 0.57, p= 0.000), instrumental attitude
(r= 0.44, p= 0.000), subjective norms (r= 0.26, p= 0.000),
self-efficacy (r= -0.27, p= 0.000) and perceived behavioral control (r=
-0.17, p= 0.000) was associated with continued intention of WPS. Affective
attitude was the strongest and subjective norm was the weakest predictors of
continued intention of WPS (R2=40%).
Conclusion: Regarding to the impact of personal
attitudes on continued intention of WPS, it is recommended that professionals should
concentrate their attention on changing attitudes, reinforce behavioral control
and increasing their self-efficacy in coping with WPS temptation among women consumers.
Paper
Type: Research Article.
Keywords: Continued
intention of waterpipe smoking, Theory
of planned behavior, Waterpipe smoking (WPS), Women, Bushehr.
u
Citation: Saeed-Firoozabadi M, Tahmasebi R, & Noroozi A. Predicting
factors on continued intention of waterpipe smoking
among women in Bushehr using the theory of planned
behavior. Iranian Journal of Health Education and Health
Promotion. Winter 2015;2(4): [260-269].
قصد تداوم
مصرف قلیان
کاربردی
از نظریه
رفتار برنامهریزیشده
برای بررسی عوامل
پیشبینیکننده
قصد تداوم
مصرف قلیان در
زنان بوشهری
ملیحه سعید
فیروزآبادی 1
رحیم طهماسبی،2
و 3 و
آزیتا نوروزی3
و 4*
1.
دانشجوی
کارشناسی
ارشد گروه آموزش بهداشت و
ارتقاء
سلامت، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی بوشهر، بوشهر، ایران
2. دانشیار
گروه آمار زیستی، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی بوشهر، بوشهر، ایران
3. بخش
ارتقاء
سلامت، مرکز
تحقیقات طب
گرمسیری و
عفونی خلیجفارس،
دانشگاه علوم
پزشکی بوشهر، بوشهر، ایران
*4. دانشیار
گروه آموزش
بهداشت و
ارتقاء
سلامت،
دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی بوشهر، بوشهر، ایران.
(نویسنده
مسئول) تلفن:
07715565331 azitanoroozi@yahoo.com
چکیده
زمینه
و هدف: امروزه
مصرف قلیان خصوصاً
در جوانان
روند رو به
رشدی را طی
کرده و افزایش
شیوع مصرف دخانیات
در میان زنان نگرانکننده
است.
لذا مطالعه
حاضر جهت بررسی
عوامل مؤثر بر
قصد تداوم
مصرف قلیان بر
اساس نظریه
رفتار برنامهریزیشده
در زنان مصرفکننده
قلیان شهر
بوشهر انجام شده
است.
مواد و روشها: تعداد
430 زن مصرفکننده
قلیان ساکن
شهر بوشهر در
یک مطالعه
توصیفی-
تحلیلی از نوع
مقطعی با
استفاده از روش نمونهگیری
در دسترس و گلوله
برفی موردبررسی
قرار گرفتند.
جهت جمعآوری
دادهها از
پرسشنامه
محققساخته استفاده
گردید. پس از جمعآوری دادهها، تجزیهوتحلیل دادهها توسط نرمافزار SPSS20
و با استفاده از آزمونهای آماری مناسب
نظیر آمار
توصیفی،
آنالیز
واریانس،
ضریب همبستگی
پیرسون، آزمون
تی مستقل و
رگرسیون خطی انجام شد.
یافتهها:
قصد
تداوم مصرف
قلیان با
وضعیت تأهل (004/0p=) و مدت زمان
استفاده از
قلیان (001/0p =) در
ارتباط بود. نگرش
احساسی (000/0p=،
57/0=r)،
نگرش ابزاری (000/0p=،
44/0=r)،
هنجارهای
ذهنی (000/0p=، 26/0=r)،
خودکارآمدی (000/0p=،
27/0- =r) و
کنترل رفتاری درکشده
(000/0p=،17/0- =r) با
قصد تداوم
مصرف قلیان در
ارتباط بودند. نگرش
احساسی قویترین
و هنجار ذهنی ضعیفترین
پیشگوییکنندههای
قصد تداوم
مصرف قلیان بودند
(ضریب تبیین 40%).
نتیجهگیری:
با
توجه به تأثیر
نگرش شخصی
افراد بر روی
قصد تداوم
مصرف قلیان
توصیه میشود
تا متخصصان
امر توجه خود
را به تغییر نگرش
در زنان مصرفکننده
قلیان، تقویت
کنترل رفتاری
و افزایش
خودکارآمدی آنها
در برابر
مقابله با وسوسه
قلیان کشیدن
متمرکز نمایند.
نوع مقاله: مطالعه پژوهشى.
کلیدواژهها:
قصد تداوم
مصرف قلیان، نظریه
رفتار برنامهریزیشده،
مصرف قلیان، زنان،
بوشهر.
t استناد: سعید فیروزآبادی
م، طهماسبی ر،
نوروزی، آ. کاربردی از
نظریه رفتار برنامهریزیشده
برای بررسی عوامل
پیشبینیکننده
قصد تداوم مصرف
قلیان در زنان
بوشهری. فصلنامه
آموزش بهداشت و
ارتقاء سلامت.
زمستان 1393؛2(4): [260-269].
مقدمه
قلیانکشیدن
یکی از اشکال قدیمی
و باستانی مصرف
دخانیات است.
این پدیده در
قرنهای
گذشته به صورت
مشکل بهداشت
عمومی مطرح نبوده
ولی امروزه
مصرف قلیان خصوصاً
در بین جوانان
روند رو به
رشدی را طی
کرده است (1). عوامل
متعددی ازجمله
افزایش
دسترسی
افراد،
بازاریابی،
جنبههای
اجتماعی و
فرهنگی،
استفاده از
تنباکوهای
معطر و فقدان مقررات
در افزایش
مصرف قلیان
مؤثر هستند (2). اگرچه
مصرف قلیان
قدمتی طولانیتر
از سیگار دارد،
اما تحقیقات
زیادی در
ارتباط با
اثرات مصرف قلیان
در مقایسه با
سیگار بر بدن
انسان انجامنشده
است (3). با این
وجود، مصرفکنندگان
دخانیات برای
ابتلا به بیماریهای
قلبی- عروقی، سرطانها،
سکته مغزی،
بیماری عروق
محیطی،
بیماری انسدادی
مزمن ریوی، آبمروارید
و افسردگی مستعدتر
هستند (4). طبق برآوردهای
انجامشده تا
سال 2020 مصرف
تنباکو علت مرگومیر
7 میلیون نفر
در سال در
سراسر جهان خواهد
شد (1).
افزایش شیوع
مصرف دخانیات
در میان زنان نگرانکننده
است. مصرف دخانیات
بر سلامت
عمومی، بارداری
و یائسگی زنان
را تأثیر دارد
(5). علاوه
بر این موارد،
زنان مصرفکننده
دخانیات،
مستعد ابتلا
به سرطان گردن
رحم،
اختلالات کمبود
استروژن، تغییر
عملکرد
قاعدگی،
یائسگی زودرس،
کاهش تراکم
استخوان،
ناباروری
اولیه و ثانویه
و بارداری
خارج رحمی نیز
هستند (4).
یافتهها
نشان میدهند
که الگوی
استفاده از
توتون و
تنباکو، تابع
فرآیندهای
اجتماعی-
ساختاری
پیچیدهای
است (6). با توجه به
این پیچیدگی،
لازم است از
نظریههای
تغییر رفتار
جهت تعیین
عوامل تأثیرگذار
بر این رفتار
استفاده شود (7). یکی از
نظریههای استفادهشده
در زمینه مصرف
دخانیات،
نظریه رفتار برنامهریزیشده
است. در این
نظریه، مهمترین
عامل انجام
رفتار، قصد
رفتاری بوده
که خود
تحت تأثیر
سازههایی ازجمله
نگرش،[1]
هنجارهای درکشده[2] و
عاملیت شخصی[3] است.
نگرش خود شامل
نگرش احساسی و
ابزاری،
هنجارهای درکشده
شامل
هنجارهای
ذهنی و توصیفی
و عاملیت شخصی
شامل کنترل
رفتاری درکشده
و خودکارآمدی است
(8). در
مطالعات
مختلف سازههای
متفاوتی در
این نظریه به
عنوان تبیینکننده
قصد مصرف
قلیان مشخصشدهاند.
بهطور مثال،
در مطالعه
نورمن و
همکاران (9) قصد ترک
سیگار، توسط
کنترل رفتاری درکشده
و حساسیت درکشده
پیشگویی شد.
نتایج
مطالعه مالمبرگ و
همکاران (10) در سال 2012
در هلند نشان
داد که نگرش و پسازآن
خودکارآمدی و تأیید
اجتماعی (001/0> p، 11/0β=) قویترین
رابطه را با
قصد مصرف ماریجوانا
داشتند. در
این مطالعه، قصد
به عنوان یک
عامل پیشگوییکننده
طول عمر شیوع
استفاده از
ماریجوانا
توضیح داده شد.
بر اساس نتایج
حاصله از
مطالعه وی میتوان
چنین بیان
نمود که قصد
رفتاری به
عنوان مهمترین
عامل تأثیرگذار
در رفتار
استفاده از
ماریجوانا
مطرح است.
یافتههای
مطالعه
طاووسی و
همکاران (11) تحت
عنوان تمایز
بین دو سازه
کنترلی
کاربردی از
نظریه رفتار برنامهریزیشده
جهت پرهیز از سوءمصرف
مواد مخدر بر
روی نوجوان
نشان داد که
خودکارآمدی قویترین
پیشگوییکننده
قصد رفتار و
کنترل رفتاری درکشده
قویترین پیشبینیکننده
رفتار است، درحالیکه
خودکارآمدی رفتار
را بسیار ضعیف
و غیرمعنادار
پیشبینی
کرده و ضعیفترین
پیشبینیکننده
قصد در میان
سازههای
نظریه کنترل
رفتاری درکشده
بود.
با توجه
به پیامدها و
عوارض متعدد
مصرف تنباکو و
اهمیت شناخت عوامل
(فاکتور) مؤثر
بر مصرف این
ماده در زنان و
ارتباط
تنگاتنگ قصد
مصرف دخانیات
با انجام این
رفتار و اینکه
تاکنون همه عوامل
فرعی سازهها
بررسی نشدهاند
و نتایج مطالعات
موجود نیز
تناقضاتی دارند،
لذا قرار شد
مطالعهای
تحت عنوان
بررسی عوامل پیشگوییکننده
قصد تداوم
مصرف قلیان در
زنان مصرفکننده
قلیان در شهر
بوشهر با
استفاده از
نظریه رفتار برنامهریزیشده
انجام شود.
امید است که
شناخت این
عوامل در
طراحی مداخلات
مؤثر برای
اقدامات
پیشگیرانه و
آموزشهای
مؤثر در زمینه
عدم مصرف
قلیان در زنان
مفید باشد.
مواد و
روشها
در این
مطالعه
توصیفی-
تحلیلی از نوع
مقطعی بود که
بر روی 430 زن مصرفکننده
قلیان ساکن
شهر بوشهر
انجام شد.
معیار ورود به
شرکتکنندگان
در مطالعه
مصرف قلیان در
یک ماه اخیر و
رضایت آنان
جهت همکاری و
تکمیل
پرسشنامه بود.
حجم نمونه بر
اساس فرمول
حداقل حجم
نمونه مبتنی
بر کوهن با
تعداد 12 متغیر
تبیینی و
میزان خطای 2R 2/0 در مدل
رگرسیونی 430
نفر برآورد
گردید.
پس از
تصویب طرح
توسط معاونت
پژوهشی
دانشگاه علوم
پزشکی بوشهر،
بر اساس اهداف
پژوهش کتب و
مقالات علمی
داخلی و خارجی
مطالعه شدند و
اطلاعات
مرتبط با
موضوع گردآوري
شدند. به دلیل نبود
پرسشنامه
استاندارد
برای نظریه موردنظر،
بر اساس
راهنمای
طراحی
پرسشنامه،
سؤالاتی در
راستای اهداف
مطالعه طراحی
گردید. سپس با 20
نفر از زنان مصرفکننده
قلیان مصاحبهای
ساختارمند
انجام شد. پس
از اشباع
اطلاعاتی ایجادشده
از مصاحبهها،
گویهها استخراج
و سؤالات
مربوط به سازهها
طراحی گردید.
جهت بررسی
روایی محتوایی
ابزار،
سؤالات
پرسشنامه
برای 5 نفر از
اساتید آموزش
بهداشت ارسال
گردید تا نظرات
اصلاحی
خود را بیان نمایند.
شاخص و نسبت
روایی محتوایی
محاسبه گردید
که مقادیر
نسبت روایی
محتوایی برای سؤالات
بین 60/0 تا 00/1 و
برای کل آزمون
80/0 بهدستآمد.
شاخص سادگی
برای سؤالات
بین 86/0 تا 00/1 و
برای کل آزمون
96/0، شاخص وضوح
برای سؤالات
بین 93/0 تا 00/1 و
برای کل آزمون
98/0، همچنین
شاخص اختصاصیبودن
برای سؤالات
بین 84/0 تا 00/1 و
برای کل آزمون
92/0 بهدستآمد.
جهت تعیین
پایایی
سؤالات
سازهها،
پرسشنامه در
اختیار 33 نفر
از زنان موردمطالعه،
قرار
داده شد. پس از
محاسبه
پایایی مقیاسهای
موردنظر،
ضریب پایایی
آلفای
کرونباخ برای
سازه نگرش
احساسی 42/0 بهدستآمد
که بعد از
انجام تجزیهوتحلیل
گویهها یکی
از سؤالات این
سازه حذف و
ضریب آلفای کرونباخ
77/0 به دست آمد.
ضریب آلفای
کرونباخ برای
سایر سازهها
بین 60/0 (برای
سازه باورهای
کنترلی) تا 87/0
(برای سازه
خودکارآمدی درکشده)
برآورد گردید
که همگی در سطح
مطلوب بودند.
پرسشنامه
نهایی شامل دو
بخش بود: (1)
اطلاعات جمعیتشناختی
فرد با 17 سؤال و (2)
سؤالات مربوط
به سازههای
نظریه رفتار برنامهریزیشده.
در این مطالعه
سازهها به
صورت غیرمستقیم
سنجیده شدند. بهطورکلی،
سازهها در
قالب 51 سؤال
اندازهگیری
شدند. سازه
قصد رفتاری با
استفاده از 3
سؤال بررسی
شد. نگرش
احساسی با 5
سؤال، سازه
نگرش ابزاری
با استفاده از
6 جفت سؤال
سنجیده شد؛ بهطوریکه
6 سؤال
باورهای
رفتاری و 6
سؤال ارزیابی
پیامد را
بررسی نمودند.
برای سنجش
نمره نگرش
ابزاری ابتدا
نمرات مربوط
به جفتهای
متناظر در هم
ضرب و سپس
مقادیر بهدستآمده
برای 6 جفت
سؤال باهم جمع
شدند. سازه
هنجار توصیفی
با 5 سؤال و
سازه هنجار
ذهنی با 5 جفت
سؤال مربوط به
باورهای
هنجاری و انگیزه
پیروی سنجیده
شد.
خودکارآمدی
در این مطالعه
با 6 سؤال و
کنترل رفتاری درکشده
با 5 جفت سؤال
مربوط به
باورهای
کنترلی و قدرت
درکشده
بررسی شدند.
لازم به ذکر
است که هنجار
ذهنی و کنترل
رفتاری درکشده
مشابه سازه
نگرش ابزاری موردسنجش
قرار گرفت.
کلیه سؤالات
مربوط به سازهها
با مقیاس
لیکرت 5 سطحی
به صورت دوقطبی
(از 2- تا 2+)
سنجیده شدند.
نمونهگیری
از جامعه موردپژوهش
به روش در
دسترس و گلوله
برفی انجام شد.نحوه
اجرا به این
صورت بود که
با در دست
داشتن معرفینامه
از طرف معاونت
پژوهشی
دانشگاه به
اماکن عمومی،
پارکها،
مساجد و نیز درب
منازل در مورد
مصرف قلیان مراجعه
میشد و از آنها
سؤال میشد.
بعد از
شناسایی فرد موردنظر،
ابتدا از وی
سؤالاتی در
رابطه با سطح
سواد و مدت
مصرف قلیان
پرسیده میشد.
سپس در رابطه
با اهداف
پژوهش
توضیحات مختصری
ارائه میگردید
و در صورتی که فرد
تمایل به شرکت
در مطالعه
داشت،
پرسشنامه در
اختیار وی
قرار داده میشد.
پس از تکمیل
پرسشنامه
توسط فرد، از
وی در مورد
شناسایی
افراد دیگری
که قلیان مصرف
میکردند
سؤال میشد و
از افراد فوق
نیز پرسش میشد.
برای
رعایت
ملاحظات
اخلاقی،
پژوهشگران
با
ارائه معرفینامه
رسمی از دانشگاه
علوم پزشکی
بوشهر اقدام
به پرسشگری نمودند
و قبل از تکمیل
پرسشنامه،
اهداف
پژوهش
براي زنان موردمطالعه
توضیح
داده شد.
همچنین شرکت
افراد در مطالعه
منوط به رضایت و تمایل آنها
بود و هیچگونه
اجباری جهت
شرکت در
مطالعه وجود
نداشت. به زنان موردمطالعه
اطمینان
لازم مبنی بر محرمانه
بودن اطلاعات
آنها
داده شد. جهت
احترام و
رعایت حقوق
پرسششوندگان،
علیرغم ضبط
صدا هنگام
مصاحبه (جهت طراحی
پرسشنامه)، از
پرسیدن
هرگونه سؤالی
که نشاندهنده
هویت فرد باشد
خودداری
گردید.
بعد از
جمعآوری
پرسشنامهها
و کدگذاری آنها،
دادههای بهدستآمده
وارد
کامپیوتر شدند.
تحلیل دادهها
با استفاده از
نرمافزار
آماری SPSS20 انجام
شد. در تحلیل
دادهها
علاوه بر
استفاده از
شاخصهای
توصیفی، از
تحلیل ضریب
همبستگی
پیرسون، تی
مستقل،
آنالیز
واریانس و
رگرسیون خطی
استفاده شد.
برای
این منظور
ابتدا با
استفاده از
آزمون کولموگروف
اسمیرنف،
نرمالبودن
دادههای کمی
بررسی گردید.
سطح معناداری کلیه
آزمونها در
این مطالعه 05/0
بوده است.
یافتهها
در
این مطالعه،
دامنه سنی
زنان شرکتکننده
15 تا 83، با
میانگین و انحرافمعیار
57/13± 73/36 سال
بود. میانگین
تعداد افراد
خانواده آنها
98/1 ± 48/4
گزارش شد.
اکثر افراد (67% معادل
288 نفر) متأهل و 10% (43 نفر)
مطلقه و بیوه
بودند. از
لحاظ وضعیت
زندگی، 238 نفر (3/55%) با
همسر و
فرزندان، 6/22% (97 نفر)
با والدین، 7/3% (16 نفر)
تنها، 6/12%
(54 نفر) با
همسر و 9/4%
(21 نفر) با
سایر افراد
زندگی میکردند.
از نظر میزان
تحصیلات، 5/13% (58 نفر) بیسواد،
5/33% (144 نفر)
دیپلم و کمتر،
5/10% (45
نفر) بالاتر
از دیپلم و 13% (56 نفر) کارشناسی
و بالاتر
گزارش نمودند.
میزان
تحصیلات
همسر، در 9/7% (34 نفر) بیسواد،
2/44% (190
نفر) دیپلم و
کمتر، 1/8%
(35 نفر)
بالاتر از
دیپلم و 8/11% (51 نفر) کارشناسی
و بالاتر گزارش
شد؛ 8/69% (258
نفر) زنان
خانهدار
بودند. شغل
همسران آنها
در 4/27% (118
نفر) کارمند حقوقبگیر،
7/6% (29
نفر) کارگر
روزمزد، 9/4% (21 نفر)
کارگر فنی، 9/30% (133 نفر)
شغل آزاد و 2/1% (5 نفر)
بیکار گزارش
شد.
در
زمینه مصرف
قلیان، 20% (86 نفر) از
زنان کمتر از 1
سال، 32% (139
نفر) 1 تا 5 سال، 7/13% (59 نفر) 5
تا 10 سال و 6/31% (136 نفر) بیش
از 10 سال سابقه
مصرف داشتند.
از نظر نوع
تنباکوی
مصرفی، 8/69% (300 نفر) از
تنباکوی محلی
و 3/29% (126
نفر) از
تنباکوی میوهای
استفاده میکردند.
در اکثر افراد
(1/62% معادل
267 نفر) اعضای
خانواده نیز
قلیان مصرف میکردند
و 37% (159
نفر) سابقه
مصرف قلیان در
خانواده
نداشتند. در
جدول 1 شاخصهای توصیفی
مربوط به قصد تداوم
مصرف قلیان و
سازههای
نظریه رفتار برنامهریزیشده
نشان داده شده
است.
جدول
1. شاخصهای توصیفی و ضرایب پایایی قصد
تداوم مصرف
قلیان و سازههای
نظریه رفتار برنامهریزیشده
سازهها شاخص |
قصد |
نگرش
احساسی |
نگرش
ابزاری |
هنجارهای
توصیفی |
هنجارهای
ذهنی |
کنترل
رفتاری درکشده |
خودکارآمدی |
میانگین |
0023/0- |
1101/0- |
2256/0 |
1121/1- |
2977/0- |
5082/1- |
3888/0- |
انحرافمعیار |
26/3 |
60/4 |
92/6 |
39/4 |
38/5 |
65/5 |
97/5 |
دامنه |
6
تا 6- |
12
تا 12- |
24
تا 24- |
10
تا 10- |
20
تا 20- |
20
تا 20- |
12
تا 12- |
آلفای
کرونباخ |
74/0 |
72/0 |
79/0 |
86/0 |
78/0 |
74/0 |
87/0 |
در
مطالعه اخیر
جهت بررسی
وضعیت قصد
مصرف قلیان در
سطوح مختلف
متغیرهای جمعیتشناختی
کیفی از آزمون آنالیز
واریانس استفاده شد.
نتایج نشان
داد که بین
نمره کلی قصد
با متغیرهای جمعیتشناختی
کیفی ارتباط
معنادار
آماری وجود
دارد. بهطوریکه
در آزمونهای
مقایسهای
تعقیبی[4] اختلاف
معناداری در
گروه متأهلین
نسبت به دو گروه
بیوهها و یا مطلقهها
و مجردها دیده
شد؛ بهطوریکه
متأهلین قصد
بیشتری برای
ترک قلیان
داشتند. بین
نمره کلی قصد
با مدت زمان
مصرف قلیان
ارتباط
معنادار
آماری وجود
داشت. بهطوریکه
افرادی که بیش از ده
سال قلیان
مصرف میکردند،
با همه گروههای
دیگر (کمتر از 1
سال، 1 تا 5 سال و 5
تا 10 سال) اختلاف
معناداری دیده شد.
این بدین مهنی
است که افراد
با سابقه مصرف
بیش از 10 سال
بالاترین قصد
تداوم مصرف
قلیان را
داشتند. از
لحاظ وضعیت زندگی
در افرادی که
تنها زندگی میکنند
با دو گروه
متأهلین و
متأهلین
دارای فرزند
اختلاف
معنادار دیده
شد. همچنین
گروه متأهلین
با دو گروه
افرادی که با
والدین خود و
یا افراد دیگری
زندگی میکردند
دارای اختلاف
معنادار
آماری بودند.
بر این اساس،
افراد متأهل
همسردار و متأهل
دارای فرزند
نسبت به بقیه گروهها
دارای کمترین
قصد تداوم
مصرف بودند.
بین قصد تداوم
مصرف با میزان
تحصیلات فرد،
میزان تحصیلات
همسر، شغل
همسر تعداد
افراد خانوار
و وضعیت زندگی
ارتباط
معنادار دیده
نشد. در جدول 2 ميانگين
(انحرافمعیار)
قصد تداوم
مصرف قلیان در
سطوح مختلف
متغیرهای جمعیتشناختی
نمایش دادهشده
است.
جدول 2. ميانگين
(انحرافمعیار)
قصد تداوم مصرف
قلیان در سطوح
مختلف متغیرهای
جمعیتشناختی
متغیرهای
جمعیتشناختی |
ميانگين (انحرافمعیار)
قصد
تداوم مصرف
قلیان |
آماره F |
p-value |
|
وضعیت تأهل |
مجرد |
(35/3)1616/0 |
55/5 |
*004/0 |
متأهل |
(21/3)2762/0- |
|||
مطلقه و
همسر مرده |
(03/3)47/1 |
|||
میزان تحصیلات |
بیسواد |
(17/3) 4035/0 |
710/0 |
585/0 |
کمتر از
دیپلم |
(04/3) 0210/0 |
|||
دیپلم |
(37/3) 1048/0 |
|||
کاردانی |
(17/3) 6000/0- |
|||
کارشناسی |
(19/3)2500/0- |
|||
میزان تحصیلات همسر |
بیسواد |
(31/3)176/1 |
313/2 |
058/0 |
کمتر از
دیپلم |
(32/3)2157/0- |
|||
دیپلم |
(95/2)1149/0 |
|||
کاردانی |
(59/3)6571/0- |
|||
کارشناسی |
(26/3)8200/0- |
|||
وضعیت اشتغال همسر |
کارمند
حقوقبگیر |
(48/3)6239/0- |
36/1 |
24/0 |
کارگر
روزمزد |
(20/3)5172/0 |
|||
کارگر
فنی |
(11/3)6000/0 |
|||
شغل آزاد |
(09/3)0752/0- |
|||
بیکار
جویای کار |
(64/2)00/1 |
|||
مدت زمان استفاده از قلیان |
کمتر از
یک سال |
(36/3)744/5- |
50/5 |
*001/0 |
کمتر از
پنج سال |
(02/3)2246/0- |
|||
بیشتر از
پنج سال |
(17/3)2241/0- |
|||
بیشتر از
ده سال |
(23/3)9407/0 |
|||
تعداد افراد خانوار |
بین 1 تا 2
نفر |
(36/3)4000/0 |
659/0 |
518/0 |
بین 3 تا 5
نفر |
(20/3)1280/ 0- |
|||
6 نفر یا
بیشتر |
(29/3)1020/0 |
|||
وضعیت زندگی |
تنها |
(84/2)68/1 |
72/2 |
*029/0 |
با همسر |
(31/3)9259/0- |
|||
با همسر و
فرزندان |
(15/3)0975/ 0- |
|||
با
دیگران |
(68/3)8500/0 |
|||
با
والدین |
(30/3)2268/0 |
* 05/0> p
نتایج آزمون
تی مستقل نشان
داد که بین
شغل زنان شرکتکننده
در مطالعه (24/0p=، 15/1 =t)، نوع
تنباکوی
مصرفی اعم از
میوهای و
محلی (عجمی) (67/0p=، 42/0- =t) و مصرف
قلیان توسط
خانواده شرکتکنندگان
(07/0p=،
79/1- =t) با قصد
تداوم مصرف
قلیان ارتباط
معنادار آماری
وجود نداشت.
از
نظر ارتباط
بین سازههای
نظریه رفتار برنامهریزیشده
با قصد، بین
نمره قصد
تداوم مصرف با
نگرش احساسی (000/0p=،
57/0=r)،
نگرش ابزاری (000/0p=،
44/0=r) و
هنجارهای
ذهنی (000/0p=،
26/0=r)
ارتباط
معنادار
مستقیم و بین
قصد تداوم
مصرف با
خودکارآمدی (000/0p=،
27/0- =r) و
کنترل رفتاری درکشده
(000/0p=، 17/0- =r)
ارتباط
معنادار
معکوس وجود
داشت. همچنین این
پژوهش نشان
داد
که بین سن
زنان موردمطالعه
با قصد تداوم
مصرف قلیان
ارتباط
معنادار آماری
وجود داشت (034/0p=، 485/0=r).
جهت تعیین
پیشگوییکنندههای
قصد
تداوم مصرف
قلیان از
تحلیل رگرسیون
خطی
استفاده شد. بر
اساس ضرایب
مدل رگرسیونی از بین
سازهها،
نگرش احساسی (000/0p=،
407/0 =β) بیشترین تبیینکنندگی
را در افزایش
قصد تداوم
مصرف قلیان
داشت. کمترین پیشگوییکنندگی
مربوط به
هنجار ذهنی (002/0p=،
025/0 =β) بود.
مجموع سازههای
نظریه رفتار برنامهریزیشده
40% (405/0R2=)
تغییرات قصد
تداوم مصرف را
تبیین نمودند.
همچنین از بین
متغیرهای جمعیتشناختی
مصرف اخیر
قلیان و مصرف
قلیان بیش از 10
سال پیشگوییکنندههای
قصد تداوم
مصرف قلیان
بودند. در
جدول شماره 3
برآورد ضرایب
رگرسیون خطی
مربوط به سازههای
نظریه رفتار برنامهریزیشده
و متغیرهای جمعیتشناختی
معنادار نمایش
دادهشده است.
جدول 3. برآورد
ضرایب
رگرسیون خطی
مربوط به سازههای
نظریه رفتار برنامهریزیشده
و متغیرهای جمعیتشناختی
عوامل
پیشبینیکننده
قصد تداوم
مصرف قلیان |
B |
β |
SE |
p-value |
|
سازههای
الگو |
نگرش
احساسی |
292/0 |
407/0 |
037/0 |
*000/0 |
خودکارآمدی |
030/0- |
056/0- |
025/0 |
219/0 |
|
نگرش
ابزاری |
073/0 |
155/0 |
024/0 |
*002/0 |
|
هنجار
ذهنی |
015/0 |
025/0 |
027/0 |
588/0 |
|
کنترل
رفتاری درکشده |
073/0- |
130/0- |
023/0 |
*002/0 |
|
مصرف
اخیر قلیان |
69/1 |
136/0 |
518/0 |
*001/0 |
|
مصرف
قلیان بیش از 10 سال |
880/0 |
129/0 |
402/0 |
*029/0 |
* 05/0> p
بحث
مطالعه حاضر به
منظور بررسی
وضعیت قصد
تداوم مصرف
قلیان در زنان
مصرفکننده
قلیان شهر
بوشهر انجام
گرفت. یافتههای
این مطالعه
نشان داد که
اکثر افراد متأهل
قصد تداوم
مصرف
نداشتند،
همچنین افراد
با سابقه مصرف
طولانی قصد
بیشتری برای
تداوم مصرف داشتند.
در این
مطالعه در گروه
بیوهها و
مطلقهها، قصد
مصرف قلیان
بیشتر دیده
شد. نتایج
مطالعه دافا و
همکاران (12)
در
کالیفرنیا
هماهنگ با
مطالعه حاضر
بود؛ زیرا در
مطالعه وی نیز
در افراد بدون
همسر مصرف قلیان
بیشتر دیده شد. نتایج
مطالعه اخیر
نشان داد که
افراد متأهل
همسردار و متأهل
دارای فرزند
نسبت به بقیه گروهها
تمایل و قصد
بیشتری برای
ترک داشتند. این
یافته را میتوان
اینچنین
توجیه نمود که
افراد متأهل و
دارای فرزند
اوقات فراغت
کمتری را
خواهند داشت و
این وضعیت
کمتر به آنها
موقعیت مصرف
قلیان را میدهد.
بر اساس
مطالعات انجامشده
پیشین
هنجارهای
خانوادگی درکشده
در افراد متأهل
میتواند در
قصد ترک مؤثر
واقع شود (13)، بهعلاوه
زنان متأهل
نسبت به زنان
مجرد به عدم
استعمال
دخانیات بیشتر
تشویق میشوند
(14).
در مطالعه
اخیر افرادی
که دارای
سابقه مصرف
بیش از 10 سال
مصرف قلیان
بودند، قصد
بیشتری برای
تداوم مصرف
داشتند. این
یافته با
نتایج مطالعه
مودسته[5] و
همکاران (15)
هماهنگی
دارد. همچنین
یافتههای
مطالعه اصفار[6]
و همکاران (16)
نشان داد که مدت
زمان استفاده با
تکرار
استفاده از
قلیان ارتباط
دارد. در این
خصوص میتوان
چنین استنباط
کرد که هرچه
مصرف قلیان توسط
فرد افزایش
یابد و فرد به
کرات این
رفتار را انجام
دهد، میتوان
نتیجه گرفت که
قصد وی در
انجام دادن
رفتار نیز قویتر
خواهد شد؛ به
عبارتی این
افراد جزء مصرفکننده
همیشگی قلیان
خواهند بود.
در
مطالعه حاضر سن
زنان موردمطالعه
با قصد تداوم
مصرف قلیان
ارتباط داشت؛
بدین معنا که
با افزایش سن،
قصد تداوم
مصرف قلیان نیز
بیشتر میشد.
در توجیه این امر
میتوان اظهار
داشت که در
افراد مسنتر
ممکن است به
دلایل زیر قصد
تداوم مصرف
نیز بیشتر
داشته باشد:
از
کارافتادگی و
تراکم کاری و
مسئولیتی
کمتر، همچنین
تنهایی و
داشتن وقت
آزاد بیشتر و
یا نگرش مثبت
نسبت به مصرف
قلیان به دلیل
استفاده مکرر
در سالهای
متمادی. یافته
این پژوهش با
یافته مطالعه
چایا و
همکاران (17)
همخوانی دارد.
قصد
تداوم مصرف
قلیان با
تعداد افراد
خانواده در
این مطالعه
ارتباطی
نداشت. این
یافته با نتایج
مطالعه اصفار (16)
که در سوریه
انجام شد
همخوانی داشت.
در
مطالعه اخیر
بین قصد
تداوم
مصرف قلیان با
نوع تنباکوی
مصرفی و شغل،
ارتباط وجود
نداشت. متأسفانه
بر
اساس جستجوی انجامشده
در متون و
مقالات علمی در این
زمینه مطالعهای
یافت نشد. نوع
جامعه آماری
این مطالعه که
فقط از زنان مصرفکننده
قلیان تشکیلشده
بود و از طرفی
اکثر زنان این
مطالعه خانهدار
(بدون شغل)
بودند میتواند
توجیهکننده
این یافته
باشد.
در
پژوهش اخیر
بین قصد تداوم
مصرف قلیان با نگرش
احساسی، نگرش
ابزاری،
هنجارهای ذهنی،
خودکارآمدی و
کنترل رفتاری درکشده
ارتباط
معنادار وجود
داشت و مصرف
نکردن قلیان
در اطرافیان
فرد (هنجار
توصیفی) روی
قصد تداوم
مصرف تأثیری
نداشت.
مطالعات
متعددی مؤید
این یافتههاست؛
بهطوریکه نتایج مطالعه
وَن دو وِن و
همکاران (18) نیز
نشان داد که
نگرش، کنترل
رفتاری درکشده
و هنجار ذهنی
از طریق قصد،
شروع مصرف
دخانیات را در
جوانان
پیشگویی میکنند.
همچنین
مطالعه
مالمبرگ و
همکاران (10) نشان
داد که نگرش، تأیید
اجتماعی و
خودکارآمدی
از طریق قصد
بر انجام رفتار
مصرف ماریجوانا
تأثیر میگذارد.
مطالعه توپا و
همکاران (19)
همسو با
مطالعه حاضر
نیز تأیید کرد
که نگرش،
کنترل رفتاری درکشده
و هنجار ذهنی
از طریق قصد
بر انجام
رفتار مصرف
دخانیات تأثیرگذار
است. مطالعه
هیگینز و
همکاران (20)
نیز همراستای
مطالعه اخیر
بود. یافتههای
مطالعه گودین و
همکاران (21) نشان داد
که
کنترل رفتاری درکشده
و نگرش
متغیرهای
معناداری جهت
پیشگویی قصد بودند.
این
بدین معنی است
که هرچه فرد احساس
مطلوبی هنگام
مصرف قلیان
داشته باشد و از
طرف اطرافیان
نیز به مصرف
قلیان تشویق
شود (هنجار
ذهنی)، قصد تداوم
مصرف بیشتری را
تجربه خواهد
کرد. به
علاوه افرادی
که به خود
اطمینان کافی
جهت توانایی
ترک قلیان
نداشته و
کنترل ضعیفی
بر رفتار مصرف
قلیان در خود
درک میکنند،
قصد تداوم
مصرف بیشتری
خواهند داشت. بر
اساس جستجوی انجامشده
در متون و
مقالات علمی،
در ارتباط با
نگرش احساسی و
ابزاری
پژوهشی یافت
نشد.
در این
مطالعه، نگرش
احساسی بیشترین قدرت
تبیینکنندگی
در قصد تداوم
مصرف قلیان را
داشت، این
یافته با
مطالعاتی چند همراستاست.
در مطالعهی
بشیریان و
همکاران (22) نگرش و
هنجار ذهنی بیشترین تبیینکنندگی
را در سوءمصرف
دارویی
داشتند.
کولینز و
همکاران (23) در مطالعه
خود نشان
دادند که نگرش
و خودکارآمدی بیشترین تبیینکنندگی
را برای قصد
داشتند. بنابراین،
میتوان چنین
برداشت نمود
که هرچه فرد
احساس مطلوبی
از مصرف قلیان
داشته باشد، بهتبع
آن نیز قصد
بیشتری برای
مصرف قلیان
خواهد داشت.
لازم به ذکر
است که علیرغم
تحقیقات انجامشده
در مقالات و
متون علمی،
پژوهشی در
زمینه نگرش
احساسی در
زمینه مصرف
دخانیات یافت
نشد.
در مطالعه
اخیر، کمترین
پیشگوییکنندگی
مربوط به
هنجار ذهنی
بود. در همین
راستا، یافته
پژوهش کولینز
و همکاران (23) نشان داد
که هنجارهای
ذهنی پیشگوییکننده
قصد نیست.
بنابراین، میتوان
نتیجه گرفت که
قصد مصرف
قلیان بیشتر
از آنکه تحت تأثیر
توصیه و تشویق
اطرافیان
قرار بگیرد،
عاملی شخصی
بوده و توسط
نگرش خود فرد
و همچنین درک
فرد از کنترل
شخصی بر انجام
رفتار و اطمینان
به خود برای
توانایی
انجام رفتار
قرار میگیرد.
از محدودیتهای
مطالعه حاضر
استفاده از
پرسشنامه جهت جمعآوری
اطلاعات بود؛ که
این عامل میتواند
با احتمال
گزارش نشدن دقیق
و یا گزارشدهی
اغراقآمیز و
در بعضی مواقع
همکاری نکردن در
تکمیل
پرسشنامه
همراه باشد. همچنین
به دلیل
پراکندگی محل
زندگی جامعه
آماری موردنظر
و نداشتن آمار
ثبتشده از
مصرفکنندگان
قلیان و
مشخصات
جغرافيايي آنها،
امکان دسترسی
به افراد
نمونه در محلی
خاص فراهم
نبود. لذا با
مراجعه به
مراکز عمومی
به صورت در
دسترس و گلوله
برفی نمونهگیری
انجام شد که تعمیمپذیری
نتایج را تحت تأثیر
قرار میدهد.
نتیجهگیری: نتايج مطالعه حاضر بيانگر اين موضوع است که سازههای
نظریه رفتار برنامهریزیشده
به نحو
مطلوبی قصد
مصرف قلیان را
توصیف میکنند.
بنابراین، بر
اساس ضریب
تبیین مدل (40%) میتوان
نتیجه گرفت که
قدرت پیشگوییکنندگی
این نظریه در
زمینه قصد
مصرف قلیان نیز
مناسب است. یافتههای
این مطالعه
نشان داد که
نگرش احساسی قویترین
و هنجار ذهنی ضعیفترین
پیشگوییکننده
قصد تداوم
مصرف قلیان است.
بنابراین، با
ایجاد نگرش
منفی در
ارتباط با
مصرف قلیان میتوان
سعی در کاهش و نهایتاً
حذف این رفتار
در افراد به
ویژه زنان
جامعه نمود. لذا
با توجه به تأثیر
ادراک و نگرش
شخصی افراد بر
روی قصد تداوم
مصرف قلیان،
توصیه میشود
تا متخصصان
امر و مسئولین
کشوری توجه
خود را به
تغییر نگرش در
زنان مصرفکننده
قلیان، تقویت
کنترل رفتاری
و افزایش
خودکارآمدی آنها
در برابر
مقابله با وسوسه
قلیان کشیدن
متمرکز کنند. همچنین
طراحی پژوهشهای
گستردهتری در
این زمینه بر
روی زنان
توصیه میگردد؛
زیرا به دلیل
کمبود
مطالعات در
زمینه مصرف
قلیان توسط
زنان، امکان مقایسه این یافتهها
با مطالعات مشابه دیگر نبود.
سپاسگزاری
اين مقاله حاصل بخشی از پایاننامه
طرح تحقيقاتي مصوب شوراي پژوهشي دانشگاه
علوم پزشکی
بوشهر بود.
پژوهشگران
این طرح از معاونت پژوهشي دانشگاه علوم پزشكي بوشهر به
دلیل حمايتهاي
مالي و همچنین کلیه
بانوان محترم شرکتکننده
در این مطالعه
که با دقت و
حوصله فراوان
در تکمیل
پرسشنامهها
همکاری لازم
را مبذول
داشتند تشکر و
قدردانی میکنند.
References:
2. Kazemi-Mojarad M, Bahreynian
A, Mohamadi-Arya A. Impact of Training Choice Theory on Quality of Life and
Happiness of People Quiting Drugs. health education& health promotion.
2014;2(2):165-74.
7.
Zarei F, Taghdisi MH SM, Tehrani H,
Shojayizade D. The Effect of Educational Intervention Based on BASNEF Model to
Improve Interpersonal Communication Skills of Nurses. Journal of Alborz Health.
2012;1(3):173-8.
8.Glanz K, Rimer BK,
Viswanath K. Health behavior and health education: theory, research, and
practice: John Wiley & Sons; 2008.