Prevention of Domestic Violence
The Impact of Educational Intervention to Increase Self Efficacy and
Awareness for the Prevention of Domestic Violence Against Women
Mohammad Hossein Taghdisi,1
Marzieh Latifi,2* Mohammad Eshagh Afkari,3 Maryam
Dastoorpour,4 Fatemeh Estebsari,5& Fiesal Jamalzadeh4
1. Professor, Dept. of Health education & Health
Promotion, School of Public Health, Iran Univ. of Medical Sciences (IUMS),
Tehran, Iran
*2. PhD Candidate of Health education & Health
Promotion, Dept. of Health education & Health Promotion, School of Public
Health, Shahid Beheshti Univ. of Medical Sciences (SBUMS), Tehran, Iran (Corresponding
Author) marziye_latifi@yahoo.com
3. Assistant Professor, Dept. of Health education & Health Promotion, School
of Health, IUMS, Tehran, Iran
4. PhD Candidate of Epidemiology, Research Center for
Modelling in Health, Institute for Future Studies in Health, Kerman University
of Medical Sciences (KMS), Kerman, Iran
5. PhD in Health education & Health Promotion, Dept.
of Health education & Health Promotion, School of Health, IUMS, Tehran,
Iran
6. MSc. on Health Economics, Kerman University of Medical
Sciences (KMS), Kerman, Iran
ABSTRACT
Background and objective:Violence against women are commonly seenthroughout the world. Studies
showed that violence is related to self-efficacy. Therefore, this study was aimed to determine
the effect of an educational intervention to increase self-efficacy and
awareness for the prevention of domestic violence against women in the Gorgan
city, Iran.
Methods: This quasi-experimental study was designed with pre-and post-test on 91
married women under the aegis ofthe Imam Khomeini Relief Foundation (IKRF) in Gorgan
in winter and spring of 2012-2013. Tools for gathering data includeddemographic
information, General self-Efficacy questionnaire and a questionnaire about awareness
of violence. Based on the results of the pretest, the educational contentwas
prepared. Post-test was conducted 40 days later, after 3 educational sessions. Using
SPSS16and analytical test such as the paired t-test data were analyzed.
Results: The mean age of subjects were 37.37±12.13 years. The scores means of self-efficacy
(p<0.001) and awareness (p<0.001) before and after the
intervention were statistically had significant difference. Therefore, it seems
thateducational program was effective in the promotion of the variables means.
Conclusion: To decrease thedomestic violence against women, increasing women’s self-efficacy
and awareness through educational classes and proper planning is recommended.
Paper Type: Research Article.
Key words: Prevention of domestic violence, Self-efficacy, Awareness, Women, Gorgan.
uCitation:
Taghdisi MH, Latifi M, Afkari ME, Dastoorpour M, Estebsari
F, Jamalzadeh F. The Impact of
Educational Intervention to Increase Self Efficacy and Awareness for the
Prevention of Domestic Violence Against Women. Iranian Journal of Health
Education and Health Promotion. Spring 2015;3(1): [32-38].
پیشگیری
از خشونت
خانگی
تأثیر
مداخله
آموزشی بر
افزایش
خودکارآمدی و
آگاهی زنان
برای پیشگیری
از خشونت
خانگی
محمدحسین
تقدیسی،1
مرضیه لطیفی،2*
محمداسحاق
افکاری،3
مریم
دستورپور،4
فاطمه
استبصاری5 و
فیصل
جمالزاده6
1.استاد گروه
آموزش بهداشت
و ارتقاء
سلامت،
دانشكده بهداشت
و انستيتو
تحقيقات
بهداشتي،
دانشگاه علوم
پزشكي ایران،
تهران، ایران
*2.دانشجوی
دکترای آموزش
بهداشت و
ارتقا سلامت،
گروه آموزش
بهداشت و
ارتقاء
سلامت،
دانشكده
بهداشت،
دانشگاه علوم
پزشكي شهید
بهشتی، تهران،
ایران(نويسنده مسئول)
marziye_latifi@yahoo.com
3.استادیار
گروه آموزش
بهداشت و
ارتقاء سلامت،
دانشكده
بهداشت و
انستيتو
تحقيقات
بهداشتي،
دانشگاه علوم
پزشكي تهران،
تهران، ایران
4 . دانشجوی
دکترای
اپیدمیولوژی،
مرکز تحقیقات
مدلسازی در
سلامت،
پژوهشکده
آیندهپژوهی
در سلامت،
دانشگاه علوم
پزشکی کرمان، کرمان،
ایران
5. .دکترای
آموزش بهداشت
و ارتقا
سلامت، گروه
آموزش بهداشت
و ارتقاء
سلامت،
دانشكده
بهداشت،
دانشگاه علوم
پزشكي ایران،
تهران، ایران
6. کارشناس
ارشد اقتصاد بهداشت-
دانشگاه علوم
پزشکی کرمان.
کرمان. ایران
چکیده
زمینه
و هدف:
خشونت علیه
زنان در سراسر
جهان دیده میشود.
مطالعات نشان
داده است که
خشونت ارتباط
زیادی با خودکارآمدی
دارد.
بنابراین،
تعیین تأثیر
مداخله
آموزشی بر
افزایش خودکارآمدی
و آگاهی زنان
برای پیشگیری
از خشونت
خانگی علیه آنها
در شهر گرگان هدف
این پژوهش بود.
مواد و روشها: این
مطالعه نیمهتجربی
با طرح پیشآمون
پسآزمون بر
روی 91 زن
همسردار تحت
پوشش کمیته
امداد امام خمینیشهر
گرگان در
زمستان و بهار
1390-1391 انجام شد. ابزار جمعآوریدادهها
چکلیست
اطلاعات جمعیتشناختی
و دو پرسشنامه
سنجش خودکارآمدی
عمومی و آگاهی
زنان درباره
خشونت بود. بر
اساس نتایج پیشآزمونمحتوای
آموزشی تهیه
شد. پسآزمون 40
روز بعد پس از 3
جلسه آموزش
اجرا شد.دادهها
از طریق SPSS16 و با بهکارگیری
آزمون تحلیلی
مانند تی زوجی
تجزیهوتحلیل
شد.
یافتهها:
میانگین سنی
افراد 13/12±37/37سال بود.
نمرات
میانگین
میزان خودکارآمدی(001/0p<) و آگاهی زنان
درباره خشونت (001/0p<) قبل و بعد از
مداخله از نظر
آماری تفاوت معناداری
وجود داشت؛ به
عبارتی دیگر،
به نظر میرسد
برنامه
آموزشی بر
ارتقاء
میانگین
متغیرهای مذکور
مؤثر بوده است.
نتیجهگیری: برای
کاهش خشونت
خانگی علیه
زنان، افزایش
میزان آگاهی و
خودکارآمدی
آنان از طریق
برگزاری کلاسهای
آموزشی و برنامهریزی
صحیح پیشنهاد میشود.
نوع
مقاله:
مطالعه
پژوهشی.
کلیدواژهها: پیشگیری ازخشونت خانگی،خودکارآمدی،
آگاهی، خشونت
خانگی، زنان،
گرگان.
t
استناد:
تقدیسی
م ح،لطیفی م،افکاری
م ا،دستورپور
م،استبصاری
ف،جمالزاده .تأثیرمداخله
آموزشی برافزایش
خودکارآمدی وآگاهی
زنان برای پیشگیری
ازخشونت خانگی.
فصلنامه
آموزش بهداشت
و ارتقاء سلامت.
بهار 1394؛3(1): [32-38].
مقدمه
اهمیت
جایگاه زنان
در جامعه و
نقش آنها در
توسعه همهجانبه
کشور بر کسی
پوشیده نیست.
اطلاع از
وضعیت بهداشت
و سلامت زنان
و نیز عوامل مؤثر
بر آن، میتواند
مبنای برنامهریزی
ها و سیاست
گذاری های
مناسب جهت
اصلاح وضعیت پیشرفت
آنها قرار گیرد
(1). اما زنان
مورد خشونت
واقع میشوند.درمیان
انواع خشونتها
علیه زنان، شایعترین
نوع آن، خشونت
خانگی یا خشونت
توسط همسراست
(2) که به عنوان«هر
حادثه یا
رفتار تهدید،
خشونت و سوءاستفاده
اعم از روانی،
جسمی، جنسی، مالی
ویا عاطفی» تعریف
شده است (3). این
نوع خشونتها
روز به روز در
حال افزایش است
(4).
مطالعه
تقدیسی و
همکاران(5)
نشان داد شیوع
خشونت در
تهران 6/33% است؛
لذا زنان نیازمند
توانمندی
هستند. يکی از
مفاهيم الگوی
توانمندسازي،
خودكارآمدي
است. خودکارآمدی
یک متغیر
کلیدی در روانشناسی
بالینی،
آموزشی،
اجتماعی،
توسعهای،
بهداشتی و
شخصیتی است.
باندورا، خودکارآمدی
را ظرفیت درکشده
به وسیله فرد
برای اجرای
موفقیتآمیز
یک رفتار میداند.
در نتیجه، خودکارآمدی
یک مفهوم
شناختی است و
نیازهای
رفتاری را با
ظرفیتهای
فردی مقایسه
میکند (6). از نظر
بندورا این
عوامل در
ایجاد خودکارآمدی
مؤثرهستند: 1-تجربههاي
موفق، 2-تجربههاي
جانشيني،3- ترغيبهاي
کلامي يا
اجتماعي و4- حالات
عاطفي وفيزيولوژيک
(7-9).
خودکارآمدی
یا درک
توانایی
انجام موفقیتآمیز
یک وظیفه، اصل
مهمی است که
بین آگاهی و
عمل ارتباط
برقرار میکند.
خودکارآمدی
بر انتخاب
رفتار، زمان و
موقعیت انجام
رفتار و میزان
کوشش و
پافشاری برای
انجام دادن یک
وظیفه خاص تأثیر
میگذارد (10). برای
اینکه انسان
موفق شود،
باید تعهد،
کاردانی و
پشتکار داشته
باشد؛ که این
موارد از طریق
خودکارآمدی بهدست
میآید (11). قضاوت
فرد در مورد
توانایی
انجام یک عمل
ویژه میباشد
(12)؛ این کار
وابسته به
احساس کنترل
فرد بر محیط و
رفتار خود است
(13).
عقاید مربوط
به خودکارآمدی،
بر اهداف و
آرزوها اثر میگذارند
و تشکیلدهنده
پیامدهای
رفتار انسان هستند.
افرادی که
دارای خودکارآمدی
بیشتری هستند،
اهداف مهمتری
را در نظر میگیرند،
متعهدتر گشته
و در نتیجه
رفتار مطلوبتری
از خود بروز
میدهند. درحالیکه
افرادی که خودکارآمدی
کمی دارند،
رفتار مناسبی
از خود بروز
نمیدهند (14).درک خودکارآمدی
باعث حفظ و
نگهداری
رفتارهای
ارتقا دهنده
سلامت میشود
(13).افراد با
تلاش فراوان میتوانند
انتظارات را
تغییر دهند (15).مطالعات
زیادی تأثیرخودکارآمدی
بر تغییر
رفتار را تائیدکردهاند(16-21).
در پژوهشهای
مختلفی خودکارآمدی
به عنوان یک پیشبینیکننده
مهم رضایت از
زندگی بوده
است. خودکارآمدی
پایین با نشانههای
اضطراب،
افسردگی و نشانههای
روانتنی زیاد
ارتباط دارد (22).
مطالعات
زیادی در ایران
و خارج از
کشور در باره
خشونت انجام
شده است؛ اما طی
جستجوهای مختلف
مطالعه
مشابهی در
ایران یافت
نشد؛ اما در
مطالعه تاور و
همکاران برروی
زنان ساکن فلوریدا
که با هدف آموزش و
غربالگری زنان
برای کاهش و
شناسایی
قربانیان
خشونت خانگی
انجام شد،خودکارآمدی
درکشده وغربالگری
اجزای مهمی برای
پیشگیری ازخشونت
خانگی به حساب
آمد (23). بنابراین،
پژوهش حاضر باهدف
تعیین تأثیر مداخله
آموزشی بر
افزایش خودکارآمدی
وآگاهی زنان برای
پیشگیری ازخشونت
خانگی بر روی
زنان تحت پوشش
کمیته امداد
شهر گرگان
طراحی واجراشد.
مواد
و روشها
مطالعه
حاضراز نوع
مطالعات نیمهتجربی
با طرح پیشآزمون-پسآزمون،
بدون گروه
گواه بود.
جامعه آماری مطالعه 91
نفر از زنان
همسردار تحت
پوشش کمیته
امداد امام خمینیشهر
گرگان در
زمستان و بهار
1390-1391 بود. طبق
فرمول، حجم
نمونه با توان
آزمون 80% و سطح
اطمینان 95%
برابر 126 نفر بود
و با احتساب 15%
ریزش به دلایل
مختلف و با
توجه به محدود
بودن جامعه مورد
پژوهش، جمعیت
حجم نمونه طبق
فرمول 91 نفر
تعیین شد و این
تعداد بهطور
تصادفی ساده
از روی لیست
مددجویان
کمیته امداد
امام خمینی انتخاب
شدند. گردآوری
دادهها از
طریق
پرسشنامه
بود.معیارهای
ورود به
مطالعه عبارت
بودند از:
همسردار
بودن، حداقل
یک سال تحت
پوشش کمیته امداد
بودن و حداقل
یک فرزند
داشته باشند و
ایرانی الاصل
بودن. معیارهای
خروج از
مطالعه نیز
عبارت بودند
از: شرکت نکردن
در 2 جلسه
آموزشی،
مهاجرت از
گرگان، تمایل
نداشتن برای
ادامه همکاری.
ابزار
مورد استفاده: دو ابزار خودکارآمدی
عمومی و آگاهی
در این پژوهش
مورد استفاده
قرار گرفتند:
1-پرسشنامه
استاندارد
مربوط به سازه
خودکارآمدی عمومی:
به منظور سنجش
وضعیت خودکارآمدی
واحدهای مورد پژوهش،
ازپرسشنامه استاندارد
خودکارآمدی عمومی
(طراحی
شوارتسر و
جوروسالم، 1981[1]بهنقلاز24)که شامل 10سئوال
بامقیاس لیکرت
چهارگزینهای
(اصلا صحیح نیست
(1)، به سختی صحیح
(2)، تقریباً صحیح
(3) یا کاملاً صحیح
است (4)) استفاده شد.
به گویههای نسبتا
درست وکاملاًدرست
امتیازیک داده
شد و به گویههای
نسبتاًغلط و کاملاً
غلط امتیازی تعلق
نگرفت. روایی وپایایی
پرسشنامه خودکارآمدی
عمومی مورد
استفاده رجبی
(24) برابر 82/0بود. این مقیاس
دارای 10 گویه چهارگزینهای
با دامنه 1 تا 4 است.این
مقیاس جهت پیشبینی
سازگاری پس از
دگرگونی زندگی،
چگونگی زندگی درهرمرحله
رشد برای
کارهای
بالینی و دگرگونسازی
رفتار به کارمیرود
(24).درتفسیرنمرات
خودکارآمدی درمقیاس
لیکرت چهارگویهای(با
حداقل 10 و
حداکثر 40 نمره)
تاچهارک اول کل
جوابهای صحیح
بهعنوان خودکارآمدی
ضعیف،چهارک دوم
تاسوم بهعنوان
خودکارآمدی متوسط
وازچهارک سوم به
بالابهعنوان
خودکارآمدی خوب
درنظرگرفته شد.
2-پرسشنامه
آگاهی:
پرسشنامه محققساخته
آگاهی در مورد
خشونت بود.
برای تهیه آن
از پرسشنامههای
طرح صابریان و
همکاران (25)،که
درباره خشونت
مطالعه نموده
بودند،
استفاده شد.
روایی ابزار
توسط 6 نفر از
اساتید گروه
آموزش بهداشت
و ارتقا سلامت
و جامعهشناس پزشکی
تائید شد.
براي تعيين
پایایی
ابزار،
پرسشنامه آگاهی
در اختیار 10
نفر از زنان
تحت پوشش
کمیته امداد،
که بعداً از
مطالعه اصلی
خارج شدند،
قرار گرفت. با
استفاده از
روش همسانی
درونی، برای
تعیین پایایی
پرسشنامه آگاهی
از روش آزمون
مجدد استفاده
شد (001/0p=) و ضریب
همبستگی آن 883/0 بود.
در
ابتدای
مطالعه،
اهداف مطالعه برای
جمعیت موردمطالعه
توضیح داده شد.
پس از اخذ رضایتنامه
و تمایل برای
حضور در
مطالعه و بینام
و نشان کردن پرسشنامهها،91
نفر از افراد با
روش نمونهگیری
تصادفی طبق
فرمول حجم
نمونه برای
شرکت در مطالعه
دعوت شدند.در
مرحله اول پیشآزمون
پرسشنامهها
تکمیل شدند.
سپس با توجه
به نتايج پیشآزمون،برنامهریزی
آموزشي اجرا و
بسته آموزشي
مناسب تهيه
شد. این بسته
آموزشی براي
افراد مورد مطالعه
اجرا شد. نوع،
محتوا، روش
آموزش و تعداد
و زمان
برگزاري کلاسهای
آموزشي با
توجه به تجزیه
وتحلیل نتايج
مرحله پیشآزمون
انجام شد و
مواد آموزشي موردنیاز
طراحي شدند.
بر اساس
نتایج بهدستآمده
از تجزیه وتحلیل
این مرحله،
مداخله
آموزشی بر
اساس تئوری خودکارآمدی
در قالب سه جلسه
آموزشی 60دقیقهای
با موضوعات
افزایش مهارت
نه گفتن، حل
مسئله، روشهای
کاهش خشم، آگاهی
از انواع
خشونت با روش
بحث گروهی،
پرسش و پاسخ،
مشاوره،
نمایش عملی،
سخنرانی
کوتاه، پمفلت،
هدایت و
راهنمایی بحثها
طراحی و در یک
مطالعه
مقدماتی
بررسی و تکمیل شد.لازم
به ذکر است که
در مورد
افزایش آگاهی
در زمینه
انواع خشونتها
و نحوه برخورد
به شرکتکنندگان
در صورت مواجهشدن
با خشونت نیز آموزشهای
لازم داده شد.در
مرحله دوم (پسآزمون)
با فاصله 45 روز
بعد از مداخله
دوباره پرسشنامههاتوسط
افراد نمونه
تکمیل شد.
نتایج آزمون
دوم تجزیهوتحلیل
و با نتایج
آزمون اول
مقایسه شد.
پس از
جمعآوري
دادهها، در مراحل
گوناگون
سنجش، دادهها
کدگذاري شده و
سپس با
استفاده ازSPSS16 مورد تجزیهوتحلیل
قرارگرفت. جهت
تحليل دادهها
از شاخصهاي
مرکزي و
پراکندگي و
آزمونهاي
آماري
استفاده
گرديد. در
راستاي انجام آزمونها
جهت تجزیهوتحلیل
دادهها از آزمونهای
آنالیز
واریانس، تی
مستقل، کایاسکوئر
استفاده شد.
سطح معناداری
در این مطالعه
05/0 بود.اطلاعات
جمعیتشناختی
واحدهای مورد مطالعه
در جدول 1 نشان دادهشده
است. در این مطالعه
7 نفر از افراد
با توجه به
معیارهای
خروج از مطالعه
خارج و درمجموع
با تعداد 84 نفر
از زنان تحت
پوشش کمیته
امداد امام خمینیشهر
گرگان مطالعه
به اتمام
رسید.
یافتهها
بیشترین
گروه سنی موردمطالعه
افراد 35-45 ساله و 35% از
افراد موردمطالعه
بیسواد
بودند. شغل 2/91%
افراد خانهدار
بود (جدول 1).
جدول1. توزیع
فراوانی نسبی ومطلقشاخصهایجمعیتشناختی
واحدهای
موردپژوهش:
|
گویهها |
فراوانی |
درصد |
سن (سال) |
زیر 25
سال |
16 |
6/17 |
25-35 |
29 |
2/24 |
|
35-45 |
22 |
9/31 |
|
بیشتر
از 45 |
24 |
4/26 |
|
تحصیلات |
بیسواد |
32 |
35 |
ابتدایی |
27 |
7/29 |
|
راهنمایی |
19 |
9/20 |
|
دیپلم
و بالاتر |
13 |
4/14 |
|
شغل |
خانهدار |
83 |
2/91 |
شاغل |
8 |
8/8 |
|
محل
زندگی |
شهر |
40 |
44 |
روستا |
51 |
56 |
|
نوع
تملک منزل |
استیجاری |
29 |
9/31 |
ملکی |
62 |
1/68 |
|
زندگی
با خانواده
همسر |
بلی |
38 |
8/41 |
خیر |
53 |
2/58 |
|
جنسیت
فرزندان |
فقط
دختر |
16 |
6/17 |
دختر و
پسر |
75 |
4/82 |
میانگین
رفتار خودکارآمدی
قبل و بعد
مداخله
آموزشی
مداخله
از 66/1±24/5به29/1±19/7 و
نمره آگاهی
قبل مداخله
آموزشی از 44/2±53/6 به 2±54/8 افزایش
یافت. جدول 2نتایج
آزمون تی زوجی
نشان میدهد
که میانگین
نمرات سازههای
آگاهی، خودکارآمدی
قبل از مداخله
آموزشی نسبت
به بعد آن
افزایش معناداری
داشته است (001/0p<).
جدول 2.
میانگین و انحرافمعیار
متغیر خودکارآمدی
قبل و بعد
مداخله
آموزشی
متغیر |
میانگین
و انحرافمعیار |
|
|
پیشآزمون |
پسآزمون |
p-value |
|
آگاهی |
44/2±53/6 94/31 |
2±54/8 44/33 |
001/0p< |
خودکارآمدی |
66/1±24/5 40/32 |
29/1±19/7 |
001/0p< |
یافتههای
مطالعه نشان
داد که
میانگین نمره خودکارآمدی
در 2 مرحله پیشآزمون
و پسآزمون
سیر افزایشی
داشت. اختلاف
این میانگین خودکارآمدی
قبل و بعد
مداخله
آموزشی از نظر
آماری معنیدار
بود (001/0p<). میانگین
خودکارآمدی
نیز تغییریافته
و بدین معنی
است که آموزش
اثر معناداری
بر ارتقا خودکارآمدی
افراد مورد پژوهش
داشته است.
بهمنظور
مقایسه نمرات خودکارآمدی
واحدهای موردپژوهش
و تعیین رابطه
آن با سؤالات جمعیتشناختی،
از آزمون کایاسکوئر
استفاده شد.
نتایج آزمون
نشان داد که
بین خودکارآمدی
با اعتیاد همسر
(001/0P <)،
زندگی با
خانواده همسر
(001/0p<) و
سواد (001/0p<) رابطه معناداری
وجود دارد.
بین آگاهی و
سواد افراد موردبررسی
ارتباط معناداری
وجود داشت (001/0p<). آزمون
دقیق فیشر
بین
شغل، جنسیت
فرزندان،
تملک منزل،
محل زندگی و خودکارآمدی
ارتباط
معناداری ازنظر
آماری نشان
نداد.
بحث
متأسفانه مطالعهای
مبنی بر آموزش
خودکارآمدی
بر کاهش خشونت
خانگی علیه
زنان با توجه
به جستجوهای
صورت گرفته
توسط در ایران
صورت نگرفته
بود ولی
مطالعات
متعددی با تأکید
بر خودکارآمدی
بهعنوان یکی
از متغیرهای
روانی-
اجتماعی انجامشده
بود. نتایج
مطالعه حاضر
نشان داد که
آموزش خودکارآمدی
و آگاهی باعث
کاهش خشونت
خانگی میشود؛
که نتایج این مطالعه
همسو با نتایج
شی و همکاران (26)
و آلن و
همکاران (27) است.
در مطالعه
شی و همکاران (26)
در سال 2008 نیز نشان
دادند که مداخله
آموزشی بر
اساس الگوی خودکارآمدی
و با استفاده
از راهبردهای
آموزش بهداشت
سبب تغییرات
معنیدار
آماری در خودکارآمدی
در گروه
مداخله و
کنترل میگردد
(26).همچنین
مطالعه آلن و
همکاران در
سال 2012 نشان داد
که خودکارآمدی
بالا به میزان
بیشتری از
خشونت
خانگی جلوگیری
میکند (27). لذا
آموزش خودکارآمدی
در پیشگیری از
خشونت تأثیر
زیادی دارد؛که
همسو با نتایج
مطالعه حاضر
بود.
با توجه
به نتایج این مطالعه،
شرکت در کلاسهای
آموزشی و
تعامل با
دیگران سبب میشودآنها
را از فردی غیرفعال
به فردی فعال
و درگیر در
مراودات
اجتماعی تبدیل
کند و بیان
تجارب خود در
کلاس و
استفاده از تجارب
جانشین، قرار
گرفتن فرد در
معرض تجربههای
موفق قرار
بگیرد.
نتایج
آزمون تی زوجی
نشان میدهد
که میانگین
نمره آگاهی در
2 مرحله پیشآزمون
و پسآزمون
سیر افزایشی
داشت و سطح آگاهی
به میزان خوبی
افزایش یافت.
سپس فرضیه اول
مبنی بر تأثیر
آموزش بر
افزایش آگاهی
در این تحقیق
به اثبات رسید.
بنابراین،
فرضیه «آموزش
بر افزایش آگاهی
زنان مؤثر است»تائیدمیشود.
در مطالعه
خسرویزادگان
و همکاران (28) با
عنوان «بررسي
ابعاد جمعیتشناسی
و روانشناختی
خشونت خانگي
عليه زنان در
استان بوشهر»
که در سال 1379
انجام گرفت،
بیان شد که آگاهی
پایین زنان از
خشونت، یکی از
راههای
اعمال خشونت
همسرانشان
علیه آنهااست.
مطالعه فراتحلیل
فلمث[2]
و همکاران (29) تحت
عنوان «مداخلات
مبتنی بر مهارتهای
آموزشی برای
جلوگیری از
خشونت در
نوجوانان و بزرگسالان
جوان» که 38
مطالعه را موردبررسی
قرارداد، نیز نشان
داد که
مداخلات درباره
خشونت در نگرشها،
رفتارها و مهارتهای
مربوطه،
اثربخشی قابل
قبولی دارد و
در دانش افراد
نیز تغییر به
وجود میآورد. نتایج
این مطالعات
همسو با نتایج
مطالعه حاضر
بود.
بیسواد و یا
کمسواد بودن
افراد مورد
مطالعه در
تکمیل پرسشنامهها
را میتوان از
محدودیتهای
مطالعه حاضر
دانست.با توجه
به نتایج بهدستآمده
از نظر شرایط
ارتقایی مؤثر
بر رفتار فرد و
انتخاب شیوه
آموزشی و
منابع
اطلاعاتی
محیطی، به نظر
میرسد
ارتباط بهتر کارشناسان
بازنان و
مشاوره در
خصوص بالا
بردن
خودکارآمدی و آگاهی
در ارتقای
سلامتروانی
و خودکارآمدی
آنان مؤثراست.
نتیجهگیری:نتایج
مطالعه حاضر
نشان میدهد
مداخله
آموزشی و بهکار
بردن روشهای
افزایش خودکارآمدی
باعث ارتقاء
سطح آگاهی و خودکارآمدی
افراد میشود.
افزایش خودکارآمدی
ارتباط معناداری
با کاهش خشونت
دارد.لذا
پیشنهد می
گردد برای
ارتقا آگاهی
زنان درباره
حقوق خود و
افزایش مهارتهای
زندگی آموزشهایی
از طریق رسانههای
گروهی صورت
پذیرد. همچنین برگزاری
کلاسهای
آموزشی در محلهها
و مکانهای
تجمع زنان خانهدار
مثل مساجد
الزامی است.از
اهداف عمده
علم آموزش
بهداشت و
ارتقاء سلامت،
بهبود کیفیت و
استانداردهای
زندگی با افزایش
مشارکت آنها
در فعالیتهای
مرتبط با
سلامت است.
این امر با بهکارگیری
راهبردهای
سلامتی از
طریق انتخاب شیوههای
صحیح زندگی و
رفتارهای
سلامتی قابلدسترسی
است.
سپاسگزاری
این مقاله
ازپایاننامه
شماره 16418مصوب
دانشگاه علوم
پزشکی و خدمات
بهداشتی
درمانی تهران
در 1390 به دست
آمدهاست که با
حمایت «مرکز
مبتنی بر
مشارکت جامعه»اجراشد.
واجب میدانیم
که از ریاست
محترم کمیته
امداد استان
گلستان،
شهرستان
گرگان و علیآباد
و همه
عزیزانی که با
شرکت در جلسات
آموزشی باعث
اجرای موفقیتآمیز
این پژوهش
شدند، تشکر
نماییم.
References:
1. García-Moreno C, Jansen H, Ellsberg M, Heise L,
Watts C. WHO multi-country study on women’s health and domestic violence
against women. Geneva: World Health Organization. 2005;204.
2. Aklimunnessa K, Khan MM, Kabir M, Mori M.
Prevalence and correlates of domestic violence by husbands against wives in
Bangladesh: evidence from a national survey. The journal of men's health &
gender. 2007;4(1):52-63.
3. Trevillion K, Oram S,
Feder G, Howard LM. Experiences of domestic violence and mental disorders: a systematic
review and meta-analysis. PLoS One. 2012;7(12):e51740.doi:
10.1371/journal.pone.0051740.
4. Edleson Jeffrey L.
Children's Witnessing of Adult Domestic Violence. J Interpers Violence.
1999;14(8):839–870. doi: 10.1177/088626099014008004.
5. Latifi M, taghdisi
Mh, estebsari F, rahimi z, joveini H. Survey of wife abuse and influencing
Social factors incidence of domestic violence in Tehranian families. Alborz
university of medical science. Alborz journal;2014: (1)3.
6.Bandura A.
Health promotion from the perspective of social cognitive theory. Psychology
& Health 1998; 13(4):623-49.
7. Bandura A. Perceived self-efficacy in the exercise
of control over AIDS infection. Evaluation and program planning.
1990;13(1):9-17.
8. Appelbaum SH, Honeggar K. Empowerment: a contrasting
overview of organizations in general and nursing in particular-an examination
of organizational factors, managerial behaviors, job design, and structural
power. Empowerment in Organizations. 1998;6(2):29-50.
9. Carlopio J, Andrewartha G. Developing Management Skills: A comprehensive
guide for leaders: Pearson Education Australia; 2008.
10. Zarei F, Taghdisi MH,
Tehrani H. Normalizing health values in the socialization process. J Research
Health. 2012;2(2):169-71
11. Schwarzer R,
Luszczynska A. Self-efficacy, adolescents’ risk-taking behaviors, and health.
Self-efficacy beliefs of adolescents Adolescence and education. London: IAP
2006: 139-59.
12. Pender JN, Murdaugh LC, Parsons AM. Health promotion
in nursing practice. 5th ed, Upper Saddle River, Nurs J: Prentice Hall: 2006.
13. Strecher VJ,
DeVellis BM, Becker MH, Rosenstock IM. The role of self-efficacy in achieving
health behavior change. Health Education & Behavior. 1986;13(1):73-92.
14- Bandura A. Health promotion by social cognitive means. Health Education
& Behavior. 2004;31(2):143-64.
15-Bandura A.
“self-efficacy: Toward a unifying Theory of Behavioral Change”. Psychological
Review. 1977; 84(2): 191-215.
16. Tehrani H, Taghdisi
MH. Community Action: A Strategy for Health Promotion. Iranian Journal of
Health Education and Health Promotion. 2015;2(4):255-9.
17. Clark MM, Abrams DB, Niaura RS, Eaton CA, Rossi JS.
Self-efficacy in weight management. Journal of consulting and clinical
psychology. 1991;59(5):739.
18. Marcus BH, Selby VC, Niaura RS, Rossi JS.
Self-efficacy and the stages of exercise behavior change. Research quarterly
for exercise and sport. 1992;63(1):60-6.
19. Allison KR, Dwyer JJ, Makin S. Self-efficacy and
participation in vigorous physical activity by high school students. Health
Education & Behavior. 1999;26(1):12-24.
20. Long JD, Stevens KR. Using Technology to Promote
Self‐Efficacy for Healthy Eating in Adolescents. Journal of Nursing
Scholarship. 2004;36(2):134-9.
21. Von Ah D, Ebert S,
Ngamvitroj A, Park N, Kang DH. Predictors of health behaviours in college
students. Journal of advanced nursing. 2004;48(5):463-74.
22. Benight CC, Bandura A.
Social cognitive theory of posttraumatic recovery: The role of perceived
self-efficacy. Behaviour Research and Therapy. 2004;42(10):1129-48.
23. Tower LE. Domestic violence screening: Education
and institutional support correlates. Journal of Social Work Education.
2003;39(3):479-94
24.Rajabi Gh. Assessment of
Reliability and Validity
General self - efficacy scale
(GSE -10) in Faculty of Education and Psychology student Shahid Chamran University
and Marvdasht Azad University. Quarterly Journal of
New Thoughts on
Education. 2006;2(1,2):111-122
25. Saberian M, Atash
Nafas E, Behnam B. Prevalence of domestic violence in women referred to the
heath care centers in Semnan (2003). koomesh. 2005; 6 (2):115-122
26. Shi Q, Ostwald SK, Wang S. Improving glycaemic
control self‐efficacy and glycaemic control behaviour in Chinese patients
with Type 2 diabetes mellitus: randomised controlled trial. Journal of clinical
nursing. 2010;19(3‐4):398-404.
27. Allen
VD, Solomon P. Educational-entertainment as an intervention with black
adolescents exposed to community violence. Journal of prevention &
intervention in the community. 2012;40(4):313-24.
28. Azizi F, Khosravizadegan Z, Morvaridi MR. Demographic
and psychologic aspects of domestic violence against women. ISMJ.
2007;10(1):75-81
29. Fellmeth GLT, Heffernan C, Nurse J, Habibula
S, Sethi D. Educational and skills-based interventions for preventing
relationship and dating violence in adolescents and young adults. Cochrane
Database of Systematic Reviews 2013, Issue 6. Art. No.: CD004534. DOI:
10.1002/14651858.CD004534.pub3.