COMMUNICATION
TECHNOLOGIES-BASED LIFESTYLE INTERVENTION
The Effect of Theory and New
Communication Technologies-Based Lifestyle Intervention on the Weight Control
of the Employees with Overweight and Obesity
Jalal Abdi,1
Hassan Eftekhar,2 Mahmood Mahmoodi,3 Davood Shojayezadeh,4
Roya Sadeghi,5 Maryam Saber6 & Elham Beglarineshat7
1. PhD candidate of Health
Education and Health Promotion, Dept. of Health Education and Promotion, School
of Public Health, Tehran University of Medical Sciences (TUMS), Tehran, Iran
2. Professor of Dept. of Health
Education and Promotion, School of Public Health, TUMS, Tehran, Iran (Corresponding author) Tel: 98-21-8895-5888, Fax: 98-21-8898-9129. Eftkhara@sina.tums.ac.ir
3. Professor of Dept. of
Epidemiology and Biostatistics, School of Public Health, TUMS, Tehran, Iran
4. Professor of Dept. of Health
Education and Promotion, School of Public Health, TUMS, Tehran, Iran
5. Associate Professor of Dept. of
Health Education and Promotion, School of Public Health, TUMS, Tehran, Iran
6.
PhD candidate of Health Education and Health Promotion ,Dept. of Health Education and
Promotion, School of Public Health, TUMS, Tehran, Iran
7. MSc.
student of Health Education and Health Promotion ,Dept. of Public Health, School of Public
Health, Hamadan University of Medical Sciences, Hamadan, Iran
ABSTRACT
Background
and objective: Work
settings provide a unique opportunity for health promotion interventions.
Considering the issue of
obesity among employees, this study was conducted to evaluate the effect of the
intervention based on new communication technologies and the social cognitive
theory on weight control in the governmental employees of the city of Hamadan
in 2014.
Methods: This
clinical trial study was conducted among �telephone-assisted intervention�,
�web-assisted intervention�, and �control� groups comprising 435 employees with
excess weight or obesity. The educational intervention was performed for 6
months under the title of �lifestyle program.� Then, the participants were
evaluated in terms of weight and changes in the constructs of the
social-cognitive theory 6 and 9 months after the intervention. A
researcher-made questionnaire based on the Dishman and Dewar questionnaires was
used to evaluate the constructs of social-cognitive theory. The data were
collected and analyzed using one-way ANOVA, two-way analysis of variance, and
linear Regression test through SPSS 20.
Results: The
lifestyle intervention resulted in a weight loss of 1.92 and 1.08 kg among the
telephone-assisted and web-assisted intervention groups, respectively. The
intervention in the mobile telephone-assisted group increased the mean scores
of the participants in the constructs of self-efficacy, environment, outcome
expectations, and outcome expectancies. In the web-assisted intervention group,
the mean scores of the constructs of self-efficacy and outcome expectancies
increased.
Conclusion: The
results of the present study showed the effectiveness of the intervention based
on new communication technologies and the social-cognitive theory (SCT). We
recommend conducting studies to evaluate other health challenges based on the
Social-Cognitive Theory in work settings.
Paper Type: Research Article.
Keywords: Obesity,
Overweight, Lifestyle, Social-Cognitive Theory
(SCT), Hamadan.
u Citation: Abdi J, Eftekhar H, Mahmoodi M, Shojayezadeh D, Sadeghi R, Saber
M, Beglarineshat E. The effect of theory and new communication
technologies-based lifestyle intervention on the weight control of the
employees with overweight and obesity. Iranian
Journal of Health Education and Health Promotion. Falls 2015;3(3): [188-197]. |
مداخله
سبک زندگی
نظریه�محور
مبتنی بر
فناوریهای
نوین ارتباطی
تأثیر
مداخله سبک
زندگی نظریه�محور
مبتنی بر فناوریهای
نوین ارتباطی در
کارکنان
دارای اضافهوزن
و چاقی
جلال عبدی،1
حسن افتخار،2
محمود
محمودی،3 داود
شجاعی�زاده،4 رؤیا
صادقی،5 مریم
صابر6 و
الهام بگلری�نشاط7
1. دانشجوی
دکترای آموزش
بهداشت و� ارتقاء
سلامت، �گروه
آموزش و �ارتقاء
سلامت، دانشکده
بهداشت و
انستیتو
تحقیقات
بهداشتی، دانشگاه
علوم پزشکی
تهران، تهران،
ایران
2.
استاد گروه
آموزش و
ارتقاء
سلامت، دانشکده
بهداشت و
انستیتو
تحقیقات
بهداشتی، دانشگاه
علوم پزشکی
تهران، تهران،
ایران (نویسنده
مسئول) تلفن:
-02188955888، فاکس:02188989129 Eftkhara@sina.tums.ac.ir
3. استاد
گروه آمار و
اپیدمیولوژی،
دانشکده
بهداشت و انستیتو
تحقیقات
بهداشتی، دانشگاه
علوم پزشکی
تهران، تهران،
ایران
4. �استاد
گروه آموزش و
ارتقاء
سلامت،
دانشکده
بهداشت و
انستیتو
تحقیقات بهداشتی،
دانشگاه علوم
پزشکی تهران،
تهران، ایران
5. دانشیار
گروه آموزش و
ارتقاء
سلامت،
دانشکده
بهداشت و
انستیتو
تحقیقات
بهداشتی،
دانشگاه علوم
پزشکی تهران،
تهران، ایران
6. دانشجوی
دکترای آموزش
بهداشت و� ارتقاء
سلامت ،گروه
آموزش و
ارتقاء
سلامت،
دانشکده
بهداشت و
انستیتو
تحقیقات
بهداشتی،
دانشگاه علوم
پزشکی تهران،
تهران، ایران
7. دانشجوی
کارشناسی
ارشد آموزش
بهداشت و� ارتقاء
سلامت ،گروه
بهداشت
عمومی،
دانشکده
بهداشت، دانشگاه
علوم پزشکی
همدان، همدان،
ایران
چکیده
زمینه
و هدف: محیطهای
کار فرصتی
ماندگار برای
مداخلات
ارتقاء سلامت
فراهم مینمایند.
با توجه به
افزایش پدیده
چاقی در
کارمندان، این
مطالعه با هدف
ارزشیابی تأثیر
مداخله سبک
زندگی مبتنی
بر فناوریهای
نوین ارتباطی
و نظریه شناختی-اجتماعی
بر کنترل وزن
کارمندان
دولتی شهر
همدان در سال 1393
اجرا گردید.
مواد
و روشها: این مطالعه
مداخلهای از
نوع
کارآزمایی میدانی
است که در سه
گروه (مداخله
از طریق تلفن�همراه،
مداخله از
طریق اینترنت
و کنترل) در
بین 435 کارمند
دارای اضافهوزن
یا چاقی انجام
شد. مداخله
آموزشی تحت عنوان
�برنامه سبک
زندگی� به مدت 6
ماه انجام شد. سپس
مشارکتکنندگان
به مدت 6 ماه و 9
ماه بعد از
مداخله ازنظر
وزن و تغییر
در سازههای نظریه
شناختی-اجتماعی
موردبررسی
قرار گرفتند.
پرسشنامه محققساخته
با بهرهگیری
از پرسشنامههای
دِشمَن و
دیوئر که روایی
و پایایی آن
سنجیده شد، جهت
سنجش سازههای
نظریه شناختی-اجتماعی
بکار برده شد. دادههای
جمعآوریشده
با استفاده از
آزمونهای
آنالیز
واریانس یکطرفه،
آنالیز
واریانس
دوطرفه و رگرسیون
خطی از طریق SPSS 20 مورد
تجزیهوتحلیل
قرار گرفت.
یافتهها:
مداخله
سبک زندگی
منجر به کاهش
وزن به میزان 92/1 کیلوگرم
در گروه پیامک
و 08/1 کیلوگرم در
گروه اینترنت
گردید. مداخله
در گروه تلفن
همراه منجر به
افزایش
میانگین
نمرات مشارکتکنندگان
در سازههای خودکارآمدی،
محیط، انتظارت
پیامد و ارزشهای
پیامد گردید. در
گروه اینترنت میانگین
نمرات سازههای
خودمدیریتی و
ارزشهای
پیامد افزایش
یافت.
نتیجهگیری:
یافتههای
مطالعه حاضر مؤثر
بودن مداخله
مبتنی بر نظریه
شناختی-اجتماعی
و فناوریهای
نوین ارتباطی
را اثبات
نمود. انجام
مطالعه در
سایر مشکلات
سلامت در محیطهای
کار با بهرهگیری
از نظریه بکار
رفته در این
مطالعه توصیه میشود.
نوع
مطالعه: مطالعه
پژوهشی.
کلیدواژه�ها: چاقی، اضافهوزن،
سبک زندگی، محیط
کار، فناوری�های
نوین
ارتباطی،
نظریه شناختی-اجتماعی،
همدان.
t استناد: عبدی ج، افتخار
ح، محمودی م، شجاعی�زاده
د، صادقی ر، صابری
م، بگلری�نشاط
ا. تأثیر
مداخله سبک زندگی
نظریه�محور مبتنی
بر فناوریهای
نوین ارتباطی
در کارکنان دارای
اضافهوزن و چاقی. فصلنامه
آموزش
بهداشت و
ارتقاء
سلامت. پاییز
1394؛3 (3): [188-197]. |
مقدمه
در
حال حاضر چاقی
و اضافهوزن بزرگترین
مشکل بهداشت
عمومی دنیا است.
این مشکل
دارای عوارض و
تبعات جسمی، روانی
و اجتماعی است.
این پدیده
منجر به
افزایش خطر بیماریهایی
نظیر سندرم
متابولیک، بیماریهای
قلبی-عروقی، اختلالات
تنفسی، رتینوپاتی
دیابتی و
سرطان میشود.
افزایش وزن
کیفیت زندگی، آموزش
و درآمد را نیز
تحت تأثیر
قرار میدهد (1-2).
در
سال 2014 بیش از 9/1
میلیارد نفر 18
سال و بالاتر اضافهوزن
داشتند. از این
میزان 600
میلیون نفر
چاق بودند. باوجوداینکه
چاقی و اضافهوزن
از مشکلات
سلامت
کشورهای با
درآمد
بالاست، اما هماینک
این پدیده در
کشورهای با
درآمد متوسط و
پایین نیز بهسرعت
در حال گسترش است
(3). چاقی
از مشکلات
اپیدمیک و در
حال رشد در
ایران بوده و
برآوردهای
ملی نشان میدهد
میزان اضافهوزن
و چاقی در
گروه سنی 15-35 سال
به ترتیب 22% و 16% است
(4-5). پدیده
چاقی در
کارمندان به
دلیل سبک یکجانشینی
در حال افزایش
است. در مطالعهای
که توسط عبدی
و همکاران (6) در سال 2014
در بین
کارمندان
انجام شد، میزان
اضافهوزن و
چاقی به ترتیب
45% و 14% برآورد گردید.
شواهد
نشان میدهد
مداخلات
رفتاری مرتبط
با سلامت که
بر مبنای نظریهها
قرار دارند
بسیار مؤثرتر
از مداخلاتی هستند
که از رویکردهای
نظری استفاده نمیکنند
(7-8). یکی از نظریه�های
قوی رفتاری و مورداستفاده
در مداخلات
سلامت، نظریه شناختی-اجتماعی
است که در سال 1963
توسط باندورا
مطرح گردید.
این نظریه بیان
می�دارد که تغییر
رفتار ناشی از
تقابل دوسویه عوامل
محیطی، شخصی و
رفتار است و
تعامل این سه بعد
منجر به تغییر
رفتار میگردد.
در این نظریه،
یادگیری از
طریق مشاهده، تقلید
و الگوبرداری
صورت میگیرد
و فرد را
موجودی فعال میداند
و نقش تفکر و
فرایندهای
شناختی در
یادگیری انسان
را تائید میکند
(9-11). این نظریه
در مداخلات
آموزش و
ارتقاء سلامت
کاربرد فراوانی
داشته و اثربخشی
آن در کنترل
وزن در
مطالعات
متعدد به
اثبات رسیده است (12-15).
امروزه
در فرایند
توسعه
پایدار، مهمترین
عامل در
پیشبرد اهداف
و باقی ماندن
در عرصه رقابت
جهانی، استفاده
مؤثر از منابع
علمی و فناوریهای
نوین است. رسانههای
مدرن بهعنوان
ابزار سرآمد در
آموزش و فرهنگسازی
در حوزه سلامت
مطرح میباشند.
رویکرد نوین برنامهای
آموزش سلامت که
در آن یادگیری
فعال و مبتنی
بر تجربه است فرایندی
مشارکتی و خوداتکا
بوده و درست
در مقابل مدل توصیهای
و آمرانه قرار
میگیرد (16)؛
و درحالیکه الگوهای
سنتي آموزش
سلامت، بر جنبههای
فردي و معمول تأکید
دارند، در آموزشهای
نوين، تأکید
بر توانمندسازی
و عمل اجتماعي
است (17).
محیطهای
کار فرصتی
مناسب برای
پیشگیری از
بیماری و
ارتقاء سلامت
فراهم مینمایند؛
اما مشارکت
کارکنان در
این محیطها به
دلایل زمانی و
مکانی محدود میشوند
(18). مداخلات
طراحیشده از
طریق فناوریهای
نوین ارتباطی
نظیر پیامک و
اینترنت که
روشی اقناعکننده
و اثربخش
محسوب میشوند
(19) میتواند
بر مشکل فوق
غلبه نماید.
این
مطالعه با هدف
ارزشیابی تأثیر
مداخله سبک
زندگی مبتنی
بر فناوریهای
نوین ارتباطی
و نظریه شناختی-اجتماعی
بر کنترل وزن
کارمندان
دولتی شهر
همدان در سال 1393 اجرا
گردید.
مواد و روشها
این
مطالعه مداخلهای
از نوع
کارآزمایی
میدانی بود که
در سه گروه (مداخله
از طریق تلفن
همراه، مداخله
از طریق
اینترنت و
کنترل) در بین 435
کارمند دارای اضافهوزن
یا چاقی انجام
شد. مداخله
آموزشی تحت عنوان
�برنامه سبک
زندگی� به مدت 6
ماه انجام شد. سپس
مشارکتکنندگان
6 ماه و 9 ماه بعد
از مداخله ازنظر
وزن و تغییر
در سازههای نظریه
شناختی-اجتماعی
موردبررسی
قرار گرفتند. هر
سه گروه
بروشور مربوط
به روشهای
کنترل وزن را
دریافت کردند.
اما در گروه
کنترل آموزش
از طریق فناوریهای
نوین ارتباطی
انجام نشد. کمیته
اخلاق پزشکی
دانشگاه علوم
پزشکی تهران
این طرح را تائید
و از تمام مشارکتکنندگان
رضایت
اگاهانه
دریافت شد.
مشارکتکنندگان
کارمندان
شاغل در
ادارات دولتی
شهر همدان بودند
که نمایه توده
بدنی بالاتر از
25 داشتند. معیارهای
ورود افراد به
مطالعه عبارت
بودند از: 1) نمایه
توده بدنی[1]
بالاتر از 25، 2)
انجام حداقل 8
ساعت کار در هفته،
3) دسترسی به
اینترنت، تلفن
همراه و مهارت
در استفاده از
آن و 4) سن بالای 18
سال. معیارهای
خروج افراد از
مطالعه نیز
عبارت بودند
از: مواردی
نظیر بارداری،
افسردگی و
دیگر
اختلالاتی که
منجر به نداشتن
فعالیت بدنی میگردید.
بهمنظور
تصادفی کردن مشارکتکنندگان
در سه گروه از
روش تصادفی
کردن طبقهای[2] در
این مطالعه استفاده
شد. ابتدا
جامعه موردمطالعه
- ازنظر دو
متغیر سن و
نوع اداره (بهعنوان
متغیرهای مؤثر
در پیشآگهی پیامد)
طبقهبندی شد و
سپس درون هر
یک از طبقهها
انتخاب
تصادفی انجام شد.
برای تصادفی
کردن افراد در
سه گروه موردنظر
از جدول اعداد
تصادفی
استفاده شد. بدینصورت
که اعداد 1 تا 3
برای گروه
اول، 4 تا 6 برای
گروه دوم و
اعداد 7 تا 9
برای گروه سوم
اختصاص یافت و
از عدد صفر
نیز صرفنظر شد.
برای
محاسبه حجم
نمونه، مطالعات
اوليه (20)
نشان میداد كه
حدود 35% اضافهوزن
در جامعه موردبررسی
وجود دارد. و انتظار
میرفت با اين
مداخله حداقل
اين ميزان به
حدود 20% كاهش يابد.
لذا نمونهای
به حجم 135 نفر
براي هر گروه
با اطمينان 95% و
قدرت آزموني
برابر 80% جوابگوي
بررسي بود. نظر
به اينكه سه
گروه 135 نفري موردنظر
بود، لذا
حداقل 405 نفر
داراي اضافهوزن
و چاق موردنیاز
بود تا بتوان
اين مداخله را
پياده كرد.
جهت پیشگیری از
ریزشهای
احتمالی،
تعداد نمونههای
گروههای
مداخله و
کنترل به 145 نفر
افزایش یافت؛
یعنی مجموعاً 435
نفر.
برای
اندازهگیری
پیامدها، وزن بدن
از طریق
ترازوی
دیجیتالی
مارک ترلیون[3] با
دقت 1/0 کیلوگرم اندازهگیری
شد. مشارکتکنندگان
بالباس و بدون
کفش بودند. برای
تعیین روایی
ترازو، به
ازای هر 10 بار
استفاده، از
یک وزنه شاهد 5 کیلوگرمی
استاندارد
برای کنترل
استفاده میشد.
دور کمر با
واحد سانتیمتر
و با استفاده
از متر نواری
و با دقت 1/0
سانتی�متر
انجام شد.
نحوه اندازهگیری
حدفاصل لبه
تحتانی دندهها
و لبه فوقانی
لگن بود.
میانگین دو
بار اندازهگیری
ملاک عمل بود.
فشارخون
توسط دستگاه فشارسنج
عقربهای
مارک
مایکرولایف AGI-40 اندازهگیری
شد. کاف فشارسنج
روی بازوی
راست بسته شد
و بازو تکیهگاه
داشت. بعد از اندازهگیری
بار اول و 5
دقیقه
استراحت دوباره
فشارخون اندازهگیری
و میانگین دو
بار اندازهگیری
موردمحاسبه
قرار گرفت.
سازههای
نظریه شناختی
اجتماعی، از
طریق
پرسشنامه محققساخته
مبتنی بر آخرین
مطالعات که روایی
و پایایی آن
سنجیده شد، اندازهگیری
شد. در این
مطالعه، از دو
پرسشنامه
دِشمَن و
همکاران (21)
در سال 2010 �و
پرسشنامه
دیوئر،
لوبانز،
پلاتنیکاف و
مورگان (10)
�در سال
2012 (با اندکی
تغییرات) جهت
سنجش سازههای
نظریه شناختی
اجتماعی[4]
در
دو بخش فعالیت
بدنی و تغذیه
استفاده شد. ابتدا
پرسشنامهها توسط
پژوهشگران و تعدادی
از اساتید
مجرب در حوزه
آموزش و ارتقا
سلامت به صورت
متن ترجمه
اولیه شد و
سپس دوباره ترجمه
شد. از
کارشناسان
خواسته شد تا
ابزارها را ازنظر
روایی صوری،
وضوح،
خوانایی و
ارتباط گویهها
مورد ارزیابی
قرار دهند.
جهت سنجش
پایایی درونی
نیز از روش
آلفای
کرونباخ و جهت
سنجش پایایی
ثبات
ازآزمون-آزمون
مجدد استفاده
شد، بدینصورت
که پرسشنامه
توسط 20 نفر از
کارمندان به
فاصله دو هفته
تکمیل و ضرایب
پایایی سنجیده
شد. ضریب
آلفای
کرونباخ (77/0=α) و ضریب
پایایی 94% به�دست�آمد.
تعداد سؤالات،
مقیاس اندازهگیری
و نحوه نمره�دهی
سازههای نظریه
شناختی
اجتماعی در
جدول 1 آورده
شده است.
جدول
1. تعداد سؤالات،
مقیاس اندازهگیری
و نحوه نمره
دهی سازههای نظریه
شناختی
اجتماعی مورداستفاده
در مطالعه
نام
متغیر |
تعداد سؤالات |
مقیاس اندازهگیری |
خودکارآمدی |
7 |
طیف
پنج گزینهای
از خیلی
موافق...تا
خیلی مخالف |
خود
مدیریتی |
6 |
طیف پنج گزینهای
از هرگز ...تا همیشه |
قصد |
5 |
طیف چهارگزینهای
از اصلاً ...تا خیلی |
محیط |
4 |
طیف شش گزینهای
از خیلی
مخالف .... تا خیلی
موافق |
انتظار
پیامد |
5 |
طیف
پنج گزینهای
از خیلی
موافق...تا
خیلی مخالف |
ارزشهای
پیامد |
5 |
طیف پنج گزینهای
از کاملاً
غیرمهم ... تا
خیلی مهم |
حمایت
دوستان و
همکاران |
5 |
طیف
پنج گزینهای
از هرگز...تا
همیشه |
حمایت
خانواده |
5 |
طیف پنج گزینهای
از هرگز...تا
همیشه |
برنامه
سبک زندگی شامل
ده درس (تکلیف)
شخصی بود که اطلاعاتی
را در مورد
تغذیه و فعالیت
بدنی �به
افراد میداد. درسها
شامل محتوای آموزشی
ترکیبشده با راهبردهای
تغییر رفتار
بود. بهعنوانمثال
جهت افزایش خودکارآمدی
از تشویق و چندقسمتی
کردن رفتار موردنظر
استفاده شد.تکالیف
هر درس به مشارکتکنندگان
یاد میداد که
این راهبردها
را در زندگی
روزمره بکار
ببرند. گروه
مداخله تلفنی،
موارد را از
طریق نوشتاری
(پیامک) و گروه مداخله
اینترنتی آنها
را از طریق وبسایت
دریافت کردند.
بر مبنای
گروهی که
افراد بهصورت
تصادفی در آن قرارگرفته
بودند، مشاوره
از طریق تلفن
یا اینترنت (ایمیل)
در پایان هر دو
هفته (بین هر
تکلیف) انجام گرفت.
مداخله به مدت
6 ماه ادامه
یافت. تمام گروهها
ازجمله گروه
کنترل بروشورهای
عمومی در
زمینه سبک
زندگی و اضافهوزن
را دریافت کردند.
اما مشارکتکنندگان
گروه کنترل
مورد مشاوره و
آموزش �برنامه
سبک زندگی�
قرار نگرفتند.
دادههای
جمعآوریشده
با استفاده از
نرمافزار SPSS 20 مورد
تجزیهوتحلیل
قرار گرفت. عمده
آزمونهای
آماری مورداستفاده
شامل آنالیز
واریانس یکطرفه،
آنالیز
واریانس دوطرفه
و رگرسیون خطی
بود. سطح معناداری
کمتر از 05/0 در
نظر گرفته شد.
یافتهها
اکثریت
مشارکتکنندگان
در هر سه گروه زنان
(70%)، دارای
تحصیلات کارشناسی
(53%)، با دامنه
سنی 42 سال و سابقه
کاری 18-16 سال
بودند. ویژگیهای
جمعیتشناختی
مشارکتکنندگان
در حالت پایه
در جدول 2 آورده
شده است.
جدول
2. ویژگیهای جمعیتشناختی،
اندازه دور
کمر و میزان فشارخون
مشارکتکنندگان
در حالت پایه
متغیر |
گروه
کنترل |
گروه
اینترنت |
گروه
تلفن |
آزمون
آنالیز
واریانس یکطرفه |
|||
میانگین |
انحراف
معیار |
میانگین |
انحراف
معیار |
میانگین |
انحراف
معیار |
||
سن |
20/42 |
80/7 |
49/42 |
28/7 |
08/41 |
15/7 |
071/0 |
سابقه |
87/18 |
72/7 |
82/17 |
35/8 |
89/16 |
17/8 |
083/0 |
دور کمر |
97/95 |
83/10 |
37/92 |
02/9 |
07/94 |
86/12 |
061/0 |
فشارخون
سیستولیک |
58/112 |
28/14 |
74/112 |
31/17 |
49/115 |
18/15 |
123/0 |
فشارخون
دیاستولیک |
07/74 |
53/9 |
24/78 |
67/10 |
04/77 |
62/11 |
068/0 |
طبق
جدول 2 ازنظر برخی
از ویژگیهای جمعیتشناختی،
دور کمر و فشارخون
بین مشارکتکنندگان
سه گروه در
حالت پایه (قبل
از مداخله)
تفاوت معنادار
وجود نداشته
است.
آزمون
رگرسیون خطی (جدول
شماره 3) نشان
داد از بین سازههای
نظریه -شناختی
اجتماعی،
محیط و خودکارآمدی
قویترین پیشگوییکننده
کنترل وزن میباشند.
آنها توجیهکننده
2/24% واریانس در
واحدهای موردپژوهش
بودند (242/0R2=، 00/0p=).
جدول 3. خلاصه
آنالیز
رگرسیون برای متغیرهای
نظریه شناختی-اجتماعی
بهعنوان پیشگوییکننده
رفتار
متغیر |
β |
Std. Error |
Beta |
t |
p |
خودکارآمدی |
231/0 |
175/0 |
137/0 |
320/1 |
010/0 |
محیط |
096/1 |
436/0 |
261/0 |
514/2 |
014/0 |
میانگین
وزن مشارکتکنندگان
گروه تلفن
همراه از 01/83
کیلوگرم به میانگین
09/81 کیلوگرم در
پایان 6 ماه
مداخله کاهش
پیدا کرد؛ در
ماه نهم این
میزان اندکی
افزایش داشت و
به 02/82 کیلوگرم
رسید. آزمون
آنالیز
واریانس دوطرفه
این اختلاف را
در سه دوره زمانی
(قبل، 6 ماه و 9
ماه بعد از
مداخله) معنادار
نشان داد. در
گروه مداخله
از طریق
اینترنت نیز
میانگین وزن مشارکتکنندگان
از 44/79 کیلوگرم
به 36/78 در پایان
ماه ششم و 04/78 کیلوگرم
در پایان ماه
نهم کاهش پیدا
کرد. آزمون
آنالیز
واریانس دوطرفه
این اختلاف را
نیز در سه
دوره زمانی در
این گروه معنادار
نشان داد. در
گروه کنترل
میانگین وزن مشارکتکنندگان
در سه دوره
زمانی اختلاف معنادار
نداشت (جدول 4).
جدول 4. مقایسه
میزان
تغییرات وزن کارکنان
موردپژوهش در
حالت پایه،6 و 9 ماه
بعد از مداخله
���� زمان |
گروه
تلفن همراه |
گروه
اینترنت |
گروه
کنترل |
p-value |
||||
میانگین |
انحراف
معیار |
میانگین |
انحراف
معیار |
میانگین |
انحراف
معیار |
|||
|
قبل از
مداخله1 |
01/83 |
14/13 |
44/79 |
26/11 |
63/78 |
60/11 |
06/0 |
6
ماه پس از
مداخله2 |
09/81 |
97/12 |
36/78 |
23/10 |
67/78 |
48/10 |
001/0 |
|
9
ماه پس از
مداخله3 |
02/82 |
01/13 |
04/78 |
06/11 |
83/78 |
53/10 |
001/0 |
|
نتیجه
آزمون
آنالیز
واریانس
دوطرفه |
001/0 |
001/0 |
17/0 |
���
1. Baseline؛ 2. Follow-up؛ 3. Maintenance
در
مورد اثر
متقابل زمان و
گروه نیز با 03/0=p، این
اثر معنادار بود؛
به عبارتی با
گذشت زمان بین
گروهها ازنظر
کاهش وزن
اختلاف معنادار
به وجود آمد.
در
این مطالعه
برنامه سبک
زندگی منجر به
تغییر معنادار
در اندازه دور
کمر و میزان فشارخون
مشارکتکنندگان
نگردید (05/0p>).
در
این مطالعه
آموزش از طریق
تلفن همراه و اینترنت
منجر به تغییر
در نمرات برخی
از سازههای نظریه
شناختی-اجتماعی
به شرح ذیل
گردید:
�
در بعد فعالیت
بدنی �در گروه
آموزش از طریق
تلفن همراه: 1) خودکارآمدی،
2) محیط، 3) انتظارات
پیامد و 4) ارزشهای
پیامد؛
�
در بعد فعالیت
بدنی �در گروه
آموزش از طریق
اینترنت: 1) ارزشهای
پیامد؛
�
در بعد
تغذیه در گروه
آموزش از طریق
تلفن همراه: 1) خودکارآمدی
و 2) ارزشهای
پیامد؛
�
در بعد
تغذیه در گروه
آموزش از طریق
اینترنت: 1) خودمدیریتی
و 2) ارزشهای
پیامد.
بحث
در
این مطالعه
آموزش از طریق
فناوریهای
نوین ارتباطی
باعث کاهش وزن
مشارکتکنندگان
در دو دوره
زمانی 6 و 9 ماه
پس از مداخله
گردید.
t تأثیر
آموزش از طریق
تلفن همراه بر
وزن: در
مطالعه حاضر
آموزش از طریق
تلفن همراه
منجر به کاهش
وزن افراد
گردید. این
اختلاف در سه
دوره زمانی معنادار
بود. این کاهش
وزن در دوره
تدوام رفتار[5] (9
ماه پس از
مداخله) نیز
پایدار بود. این
یافتهها با
مطالعه وِن�ویر[6] و
همکاران (18) همخوانی
دارد. در
مطالعه سنگستر
و همکاران (22) در
میانمدت وزن
افراد کاهش
یافت و مشارکتکنندگان
گروه مداخله
کاهش وزنی در
حدود 6/1 کیلوگرم
داشتند. در
مطالعه پالِک
و همکاران (23) گروهی
که پیامکها
را دریافت
کرده بودند 86%
به پیامهای
نوشتاری جواب
داده بودند و 80%
نیز گفته
بودند که
برنامه را
برای
دوستانشان
نیز توصیه کردهاند؛
گروه پیامکی بهطور
میانگین 6
پوند کمتر وزن
در دوره بارداری
گرفته بودند.
در مطالعه وِن�ویر
و همکاران (18)
نیز میزان
کاهش وزن در
گروه تلفن
بیشتر از گروه
وبسایت بود. در
مطالعهای که
توسط فغانی�پور
و همکاران (24)
در ایران در
بین کارمندان
زن انجامشده بود،
سه ماه بعد از
مداخله
اختلافی در
حدود 5/1 کیلوگرم
کاهش در وزن
گروه مداخله
به نسبت گروه
کنترل مشاهدهشده
بود. در مطالعهای
که توسط پارک،
کیم و کیم (25) در
سال 2009 در کره
جنوبی انجام
شد، میانگین
کاهش وزن در
گروه مداخله
تلفنی در طول 8
هفته 6/1
کیلوگرم بود. در
دیگر مطالعه پارک و کیم (26)
در سال 2012 میزان
کاهش وزن بعد
از 12 هفته
مداخله به
میزان 3 کیلوگرم
رسیده بود.
t تأثیر
آموزش از طریق
اینترنت بر
وزن: اینترنت
روش مؤثری
برای ارائه برنامههای
تغییر رفتار
است. هزینه
پایین و امکان
دسترسی به
جمعیت بیشتر
از مزایای
استفاده
اینترنت در
ارتقا سلامت است
(27). سومینسکی
و پتوزا �(19) خاصیت
اقناع، جذابیت،
انعطافپذیر
بودن و متناسب
بودن را از
مزایای
ارتباطات تعاملی
در سلامت میدانند.
در این مطالعه
مداخله از
طریق اینترنت
باعث کاهش وزن
گردید که با یافتههای
مطالعه وِن�ویر
و همکاران (18) در
هلند همخوانی دارد.
اما این کاهش
وزن کمتر از
گروه مداخله
از طریق تلفن �همراه
بوده است.
دلایل آن میتواند
در دسترس بودن
محتوای پیامک
و وقتگیر
بودن و امکان
دسترسی به اینترنت
باشد. در
مطالعه دنیس و
همکاران (28)
نیز مشارکتکنندگان
اعلام نمودهاند
که جلسات برخط
(آن�لاین)[7]
نیازمند وقت
زیادی است. در
مطالعه دنیس و
همکاران
تغییری در وزن
ایجاد نشد. در
مطالعه پارک و کیم (26) �ترکیب
تلفن و وبسایت
منجر به کاهش 6/1
کیلوگرم وزن در
طول 8 هفته
مداخله گردید.
در مطالعه
پارک و کیم (25)
وزن بدن 2
کیلوگرم کاهش داشت.
در مطالعه
آندرسون و
همکاران (29)
مداخلهای 6
ماهه منجر به
کاهش وزن
گردید و متغیرهای
پیشبینیکننده
کاهش وزن در
مطالعه آنها
عبارت بودند
از: افزایش خودکارآمدی،
خودتنظیمی، حمایت
اجتماعی در
تغذیه و
انتظار پیامد
در تغذیه. این درحالی
استکه خودکارآمدی
و محیط در این مطالعه
قویترین پیشگوییکننده
بودند.
در
مطالعه توماس
و همکاران �(30) مداخله
از طریق
اینترنت منجر
به کاهش وزن
در ماه سوم به میزان
5/5 کیلوگرم و
ماه ششم 6/5
کیلوگرم نسبت
به سایر گروهها
گردید. در
مطالعه آنان گروه
مداخله
رفتاری از
طریق اینترنت
نسبت به گروهی
که راهنمای فعالیت
بدنی �و
تغذیه را
دریافت میداشتند،
تمایل بیشتری
به کاهش وزن
به میزان 5% در
ماه سوم و ششم داشتند
و نیز دفعات
بیشتری راهبردهای
کاهش وزن را
استفاده کرده بودند.
در مطالعه
تِیت میزان
کاهش وزن در
گروه اینترنت
نسبت به گروه رفتاردرمانی
کمتر بود (31).
بیشتر
بودن میزان
کاهش وزن در
مطالعه تِیت و دیگران
(31) ممکن
است به خاطر
توصیه آنان به
حداکثر رعایت
رژیم غذایی
روزانه آنها
باشد. درحالیکه
در مطالعه حاضر
تأکید بر رژیم
غذایی سالم
بود. در
مطالعه وِن�ویر
و همکاران (18) میزان مشاورههای
تلفنی بیشتر
از این مطالعه
بود. این
یافته با
مطالعه شاو[8] و همکاران
(32)
همخوانی دارد
که بیان می�دارد
افزایش تعداد مشاورهها
میتواند به
از دست دادن
وزن بیشتری
منجر شود. البته
افزایش تعداد جلسات
مشاوره میتواند
هزینه برنامه
را بالا ببرد. در
مطالعه حاضر به
دلیل محدودیت
زمانی و مالی
امکان افزایش
تعداد جلسات
مشاوره وجود
نداشت. تحقیقات
آتی میتواند
بر مطالعه
هزینه-اثربخشی
افزایش تعداد مشاورهها
متمرکز شود.
در
این مطالعه
برنامه سبک
زندگی منجر به
تغییر معنادار
در اندازه دور
کمر و میزان فشارخون
مشارکتکنندگان
نگردید؛ درحالیکه
مداخله
آموزشی در
مطالعه وِن�ویر
و همکاران (18) منجر به
کاهش 9/1 سانتیمتر
در سایز کمر
گروه تلفن و 2/1 سانتیمتر
در گروه
اینترنت گردید.
در مطالعه تِیت و
دیگران (31)
کاهش بیشتری
در سایز کمر
مشاهده گردید.
این کاهشِ
بیشتر سایز
کمر میتواند
به از دست
دادن وزن
بیشتر مشارکتکنندگان
مربوط باشد. در
سایر مطالعات �(25-26)
هم فشارخون و
هم اندازه دور
کمر کاهش
داشته است.
�در این مطالعه
نمرات برخی از
سازههای نظریه
شناختی-اجتماعی
افزایش داشت. میزان
تغییرات در سازههای
نظریه شناختی-اجتماعی
در مطالعات مختلف
�(12-15) بسیار
متفاوت بوده است.
دلایل این
تغییرات میتواند
روش آموزش، دوره
زمانی
مداخله، ترکیب
روشها، ویژگیهای
فردی-اجتماعی مشارکتکنندگان،
میزان در معرض
خطر بودن مشارکتکنندگان،
روشهای اندازهگیری
و نوع مطالعه
باشد. مرور نظامند
مطالعات فوق و
ارزشیابی
کیفی آنها در
تحقیقات آتی باید
مدنظر قرار
گیرد.
t محدودیتهای
مطالعه: این
مطالعه
دارای محدودیتهای
بالقوه بود که
باید مدنظر قرار
گیرد. این
محدودیت�ها
عبارت بودند
از:1) برای حدود 8% مشارکتکنندگان
امکان پیگیری
وجود نداشت. نظیر
همین محدودیت
در مطالعات
دیگر نیز وجود
داشته است
البته این
نسبت در
مطالعات دیگر
بیشتر از
مطالعه حاضر
بود (18). 2)
همراهی در
جلسات مشاوره میتواند
بهعنوان یک
شاخص از تبعیت[9]
در نظر گرفته
شود. بنابراین،
میزان
تغییرات وزن و
فعالیت بدنی �افراد
تبعیت�کننده
باید بیشتر
باشد. از منظر مشارکتکنندگان
کاهش حدود 2 کیلوگرم
در گروه تلفن
و 08/1 کیلوگرم در
گروه اینترنت،
آن میزانی
نبوده که
مطلوب و موردنظر
آنها بوده،
اما همانطور
که وِن�ویر و
همکاران و رز بیان
داشته�اند یک
کاهش جزئی در
یک جمعیت
بزرگی میتواند
اثرات عظیمی
بر بهداشت
عمومی داشته باشد
(18، 33). 3)
تعداد سؤالات
برای سنجش سازههای
نظریه شناختی-اجتماعی
بسیار زیاد و
و عملاً مشارکتکنندگان
را خسته و بر
میزان غیرقابلپذیرش
بودن
پرسشنامه میافزود.
4) محدودیت
دیگر اینکه جمعیت
موردمطالعه
ما ممکن است
نمایانگر
تمامی
کارکنان نباشد
(با توجه به
اینکه بیش از 70% مشارکتکنندگان
زن و بیش 53%
تحصیلات
دانشگاهی
لیسانس و بالاتر
داشتند). مورد
فوق ممکن است به
دلیل شیوع
بیشتر چاقی در
زنان به نسبت
مردان و یا معیارهای
ورودی در نظر گرفتهشده
باشد مثل در
نظر گرفتن
دسترسی و
توانایی
استفاده از اینترنت.
از طرفی علاقهمندی
بیشتر افراد تحصیلکرده
به تبعیت و
پیگیری وضعیت
سلامت خود به
نسبت سایر
افراد جامعه
ممکن است در
این زمینه
دخیل باشد. معمولاً
در مداخلات
ارتقا سلامت
درگیر کردن افرادی
که بیشتر
نیازمند
هستند مشکل و
پدیده شایعی
است. مداخلات
آتی میتواند بر
روی درگیر
کردن افراد
کمتر آموزشدیده
و در معرض خطر
متمرکز باشد. 5)
سنجش سازههای
نظریه شناختی �اجتماعی
بر مبنای خودگزارشدهی
قرار داشت. خودگزارشدهی
امکان به وجود
آمدن تورش از نوع
پاسخهایی که ازنظر
اجتماعی مقبولتر
هستند[10]
را بالا میبرد.
از
نقاط قوت
مطالعه میتوان
به اندازهگیری
عینی وزن، فشارخون،
اندازه دور
کمر، معیارهای
ورود گسترده، حجم
نمونه بالا و
طراحی مداخله
مناسب برای موقعیتهای
شغلی اشاره
نمود.
نتیجهگیری:
یافتههای
مطالعه حاضر مؤثر
بودن مداخله
مبتنی بر نظریه
شناختی-اجتماعی
و فناوریهای
نوین ارتباطی
را اثبات
نمود. انجام
مطالعه در
سایر مشکلات
سلامت در محیطهای
کار با بهرهگیری
از نظریه بکار
رفته در این
مطالعه توصیه میشود.
سپاسگزاری
این
مقاله بخشی از
پایاننامه
دوره دکتری
آموزش بهداشت
و ارتقاء
سلامت با کد 9021108006
دانشگاه علوم
پزشکی تهران است.
پژوهشگران از
کلیه کارمندان
و مدیران
ادارات و
نهادهای
دولتی شهر
همدان که در
انجام این طرح
همکاری نمودند
تشکر و قدردانی
می�کنند.
References:
3.
Moradi
F, Shariat F, Mirzaeian K. Identifying the Effects of Training of Obesity
Prevention and Weight Management an the Knowledge of Clients to Neighborhood
Health House in the City of Tehran. Iranian Journal of Health Education and
Health Promotion. 2013;1(1):33-40.
5.
Bahreini N, Noor MI, Koon PB, Talib
RA, Lubis SH, Dashti MG, et al. Weight status among Iranian adolescents:
Comparison of four different criteria. Journal of research in medical sciences:
the official journal of Isfahan University of Medical Sciences.
2013;18(8):641-646
6.
Abdi J, Eftekhar H, Mahmoodi M, Shojayzadeh D, Sadeghi R.
Lifestyle of employees working in Hamadan departments: An application of the
trans-theoretical model. Journal of Education and Community Health.
2014;1(1):46-54.
7. Zarei F, Taghdisi MH SM, Tehrani H,
Shojayizade D. The Effect of Educational Intervention Based on BASNEF Model to
Improve Interpersonal Communication Skills of Nurses. Journal of Alborz Health.
2012;1(3):173-8..
8.
Glanz K, Bishop DB. The role of behavioral science theory in
development and implementation of public health interventions. Annual review of
public health. 2010;31:399-418.
9.
Tehrani
H, Majlessi F, Shojaeizadeh D, Sadeghi R, Kabootarkhani MH. Applying
Socioecological Model to Improve Women�s Physical Activity: A Randomized
Control Trial. Iranian Red Crescent Medical Journal. 2016;18(1)
10.
Dewar DL, Lubans DR, Plotnikoff RC, Morgan PJ. Development
and evaluation of social cognitive measures related to adolescent dietary
behaviors. Int J Behav Nutr Phys Act. 2012;9(36):1-10. Abstract/FREE Full Text
11. Glanz
K, Rimer BK, Viswanath K. Health behavior and health education: theory,
research, and practice: John Wiley & Sons; 2008.
12.
Dennis EA, Potter KL, Estabrooks PA, Davy BM. Weight Gain
Prevention for College Freshmen: Comparing Two Social Cognitive Theory-Based
Interventions with and without Explicit Self-Regulation. Training Journal of
obesity. 2012;2012:803769.
13.
Jang Y, Yoo H. Self-management programs
based on the social cognitive theory for Koreans with chronic disease: A
systematic review. Contemporary nurse. 2012;40(2):147-59.
14.
Najimi A, Ghaffari M. Promoting fruit and
vegetable consumption among students: a randomized controlled trial based on
social cognitive theory. JPMA The Journal of the Pakistan Medical Association.
2013;63(10):1235-40.
15.
Hallam JS, Petosa R. The long-term impact of a four-session
work-site intervention on selected social cognitive theory variables linked to
adult exercise adherence. Health Education & Behavior. 2004;31(1):88-100.
16.
Asadi
AH,Zarei F,Nasiri A,Moraveji SS,Keykhani R,Tehrani H&Rajati F. Digital
media and health.2011, (1nd ed). Tehran, Iran: AsareSobhan Publication.
17. Farr AC, Witte K, Jarato K,
Menard T. The effectiveness of media use in health education: Evaluation of an
HIV/AIDS radio campaign in Ethiopia. Journal of health communication.
2005;10(3):225-35.
Abstract
18.
Van Wier MF, Ariëns GA, Dekkers JC, Hendriksen IJ, Smid
T, Van Mechelen W. Phone and e-mail counselling are effective for weight
management in an overweight working population: a randomized controlled trial.
BMC public health. 2009;9(1):6.
19.
Suminski RR, Petosa R. Web-assisted instruction
for changing social cognitive variables related to physical activity. Journal
of American College Health. 2006;54(4):219-26.
20.
Mohammadi N, Shobeiri F, Khirollahi A. Frequency of Over
Wieght & Obesity of Women in Referents to Medical and Health Centers in
Hamadam City. Scientific Journal of Hamadan Nursing & Midwifery Faculty.
2011;19(2):36-46.
21.
Dishman RK, Hales DP, Sallis JF, Saunders
R, Dunn AL, Bedimo-Rung AL, et al. Validity of social-cognitive measures for
physical activity in middle-school girls. Journal of pediatric psychology.
2010;35(1):72-88
22.
Sangster J, Furber S, Allman-Farinelli M, Phongsavan P,
Redfern J, Haas M, et al. Effectiveness of a Pedometer-Based Telephone Coaching
Program on Weight and Physical Activity for People Referred to a Cardiac
Rehabilitation Program: A Randomize Contoroled Trial. Journal of
cardiopulmonary rehabilitation and prevention. 2015;35(2):124-9.
23.
Pollak KI, Alexander SC, Bennett G, Lyna P, Coffman CJ,
Bilheimer A, et al. Weight-related SMS texts promoting appropriate pregnancy
weight gain: a pilot study. Patient Education and Counseling.
2014;97(2):256-60.
25.
Park M-J, Kim H-S, Kim K-S. Cellular phone and Internet-based
individual intervention on blood pressure and obesity in obese patients with
hypertension. International journal of medical informatics. 2009;78(10):704-10.
26.
Park M-J, Kim H-S. Evaluation of mobile phone and Internet
intervention on waist circumference and blood pressure in post-menopausal women
with abdominal obesity. International journal of medical informatics.
2012;81(6):388-94.
27.
Hatchett A, Hallam JS, Ford MA. Evaluation of a
social cognitive theory‐based email intervention designed to influence
the physical activity of survivors of breast cancer. Psycho‐Oncology.
2013;22(4):829-833
28.
Dennis EA, Potter KL, Estabrooks PA, Davy
BM. Weight Gain Prevention for College Freshmen: Comparing Two Social Cognitive
Theory-Based Interventions with and without Explicit Self-Regulation Training Journal of
obesity. 2012;2012:803769.
29.
Anderson ES, Winett RA, Wojcik JR. Self-regulation,
self-efficacy, outcome expectations, and social support: social cognitive
theory and nutrition behavior. Annals of behavioral medicine.
2007;34(3):304-12.
30.
Thomas JG, Leahey TM, Wing RR. An automated internet
behavioral weight-loss program by physician referral: a randomized controlled
trial. Diabetes Care. 2015;38(1):9-15.
31.
Tate DF, Wing RR, Winett RA. Using Internet
technology to deliver a behavioral weight loss program. Jama.
2001;285(9):1172-7.
32.
Shaw K, O�Rourke P, Del Mar C, Kenardy J.
Psychological interventions for overweight or obesity. Cochrane Database Syst
Rev. 2005;2(2).
33.
van Wier MF, Ariëns GA, Dekkers JC, Hendriksen IJ, Pronk
NP, Smid T, et al. ALIFE@ Work: a randomised controlled trial of a distance
counselling lifestyle programme for weight control among an overweight working
population [ISRCTN04265725]. BMC public health. 2006;6(1):140.