Health Belief Model
Using Health Belief Model to Prevent Skin Cancer among
Farmers
Reza
Sadeghi¹, Narges Khanjani², Mehri Hashemi3,
Mohammad Movagheripour4
1- MSc Health
Education, Research Center for Modeling in Health, Institute for Futures
Studies in Health, Kerman University of Medical Sciences, Kerman, Iran.
2- Associate
Professor, Dep. of Epidemiology and Biostatistics, Research Center for
Environmental Health Engineering, Faculty of Public Health, Kerman University
of Medical Sciences, Kerman, Iran.
(Corresponding
Author): Tel/Fax: 0341-3205102, E-mail: n_khanjani@kmu.ac.ir
3- Health Officer, Research Center for Modeling in Health,
Institute for Futures Studies in Health, Kerman University of Medical Sciences,
Kerman, Iran.
4- General Practitioner, Research Center for Modeling in Health,
Institute for Futures Studies in Health, Kerman University of Medical Sciences,
Kerman, Iran.
Abstract
Background and Objectives: Skin cancer is the most frequent
malignancy in Iran. Exposure to excessive ultraviolet radiation is an important
factor in creating skin tumors. This study was conducted to determine the effectiveness of the Health Belief
Model (HBM) on the health education of Farmers in Sirjan.
Methods: This study was a quasi- experimental study. Two hundred
Farmers attending health centers in Sirjan city, were selected to participate in this study (100 in
intervention group and 100 in control group). The intervention was conducted
over two sessions in 60 minutes. Data were collected by a validated and
reliable questionnaire (49 questions) before intervention and three months
after intervention. Data was analyzed by chi-square, Fisher's exact, paired
t-test and independent t-test.
Results: After intervention,
knowledge scores increased significantly in both intervention and control
group, which was probably due to the routine education program in that center.
Perceived susceptibility, perceived severity, perceived benefits, perceived
barriers, cues to action, and self-efficacy increased significantly in the
intervention group (P<0.001). But, there was no increase or significant
difference in the control group.
Conclusion: HBM was effective in educating the Farmers. Therefore, it is
proposed to use HBM along with the traditional training methods in training
farmers.
Paper
Type: Research Article
Key words: Skin Cancer, Health Belief Model, Health Education
Citation: Sadeghi R, Khanjani
N, Hashemi M, & Movagheripour
M. Usin Health Belief Model to prevent skin cancer
among farmers. Iranian Journal of Health Education and Health
Promotion. Autumn 2014;2(3):215-222.
الگوی اعتقاد
بهداشتی
کاربرد الگوی
اعتقاد
بهداشتی جهت
پیشگیری از
سرطان پوست در
کشاورزان
رضا
صادقی،1 نرگس
خانجانی،2* مهری هاشمی3 و
محمد موقریپور4
1. کارشناس
ارشد آموزش
بهداشت، مرکز
تحقیقات مدلسازی
در سلامت،
پژوهشکده آیندهپژوهی
در سلامت،
دانشگاه علوم
پزشکی کرمان،
کرمان، ایران
*2. (نویسنده
مسئول)
دانشیار گروه
آمار و
اپیدمیولوژی،
مرکز تحقیقات
مهندسی
بهداشت محیط، دانشکده بهداشت، دانشگاه
علوم پزشکی
کرمان، کرمان،
ایران
تلفن
و فاکس: 0341-3205102، پست الکترونیکی: n_khanjani@kmu.ac.ir
3.
کارشناس
بهداشت، مرکز
تحقیقات مدلسازی
در سلامت،
پژوهشکده آیندهپژوهی
در سلامت،
دانشگاه علوم
پزشکی کرمان،
کرمان، ایران
4.
پزشک عمومی، مرکز
تحقیقات مدلسازی
در سلامت،
پژوهشکده آیندهپژوهی
در سلامت،
دانشگاه علوم
پزشکی کرمان،
کرمان، ایران
چکيده
زمینه و
هدف: سرطان
بدخيم پوست همواره
یکی از شایعترین
سرطانها در
ايران بوده
است. تابش
بيش از حد
پرتوی فرابنفش
خورشيد مهمترین
عامل خطر
بالقوه (ریسک
فاکتور) محيطي
در ايجاد اين
بدخيمي است. اين
مطالعه با هدف
بررسي کارایی الگوی
اعتقاد
بهداشتي در آموزش
کشاورزان در
خصوص
رفتارهای
پیشگیریکننده
از سرطان پوست
انجام شد.
مواد و روشها: این
پژوهش مطالعهای
نیمهتجربی بود.
جمعيت موردمطالعه،
تعداد 200 نفر از کشاورزان
تحت پوشش مراکز
بهداشتی
درمانی
شهرستان
سیرجان بودند
که بهطور
تصادفي به دو
گروه مداخله (100
نفر) و کنترل (100
نفر) تقسيم
شدند. مداخله
آموزشی طی دو
جلسه 60 دقیقهای
انجام شد. اطلاعات
از طريق تکميل
پرسشنامه
(حاوی 49 سؤال) طي
مصاحبه
مستقيم قبل از
مداخله
آموزشي و سه
ماه بعد از آن،
جمعآوري
گرديد. و دادهها
با استفاده از
کایاسکوئر، آزمون
دقیق فیشر، تی
مستقل و تی
زوجی مورد
تجزیهوتحلیل
قرار گرفتند.
یافتهها: پس از
مداخله،
نمرات آگاهي
در هر دو گروه
مداخله و شاهد
افزايش يافت.
این یافته به
علت اجرای
برنامههای
آموزشی روتین
در آن مراکز
بود. حساسيت
درکشده، شدت
درکشده ، منافع
و موانع درکشده،
راهنما برای
عمل و
خودکارآمدی نيز
پس از مداخله
در گروه
مداخله
افزايش يافت، ولی
در گروه شاهد
افزایشی
نداشته و
اختلاف معناداری
مشاهده
نگردید.
نتيجهگيري: الگوی
اعتقاد
بهداشتي در
آموزش کشاورزان
مؤثر بود؛
بنابراین پیشنهاد
میگردد در
کنار روشهای
آموزش سنتی از
الگوی اعتقاد
بهداشتی
استفاده گردد.
نوع مقاله: مطالعه
پژوهشی.
کلیدواژهها:
الگوى اعتقاد بهداشتى، سرطان پوست، آموزش بهداشت، كشاورزان، سيرجان.
استناد: صادقی
ر، خانجانی ن،
هاشمی م، موقری
پور م کاربرد
الگوی اعتقاد
بهداشتی جهت
پیشگیری از
سرطان پوست در
کشاورزان. فصلنامه
آموزش بهداشت
و ارتقای
سلامت پاییز 1393؛2(3):215-222
مقدمه
بیماریهای
بدخیم یکی از
مهمترین علل
مرگ در جوامع
توسعهیافته
به شمار میروند.
این نوع
بیماریها در
سالهای آتی
با روند رو به
رشد شدیدی در
تمام دنیا به
ویژه در
کشورهای
درحالتوسعه
همراه خواهند
بود (1). تخمين
زده میشود كه
بيش از یکسوم
سرطانها
قابلپیشگیری
بوده و یکسوم
آنها با
تشخيص زودرس
به خوبي قابلدرمان
هستند (2). سرطان
پوست یکی از
شایعترین نوع
سرطانهاست و
بررسیهای
انجامشده در
اكثر كشورها
حكايت از شيوع
بالاي سرطان
پوست دارد و
تعداد
مبتلايان آن
روز بهروز در
حال افزايش
است (3). سرطان
پوست شایعترین
سرطان در
مردان و دومین
سرطان شایع در
زنان استان
کرمان است (4). مهمترین
عامل خطر این
سرطان مواجهه
با نور خورشید
و اشعه
ماوراءبنفش است.
عوامل محافظتکننده
در برابر نور
خورشید مهمترین
وسیله
پیشگیری
اولیه از
سرطان پوست به
شمار میروند.
در مناطقی که
به علت ویژگیهای
جغرافیایی
مواجهه
بیشتری با نور
خورشید دارند محافظت
در برابر نور
خورشید اهمیت
بیشتری دارد،
ولی محدود به
آنها نیست.
همین مسئله باعث
شده که علاوه
بر کشورهای
آفتابخیز
نظیر
استرالیا،
نیوزلند و
ژاپن در بسیاری
از کشورهای
دیگر نیز
برنامههایی
برای ترویج
رفتارهای
محافظتکننده
در برابر نور
خورشید در سطح
ملی اجرا گردد
(5).
گذر
اپیدمیولوژیک
در کشور ما با
افزایش بیمار
های غیرواگیر
و از جمله
سرطان ها
همراه است.مطالعات
نشان میدهند
که سرطانهای
پوست بهتنهایی
7/32% کل سرطانها
را تشکیل میدهد؛
بهطوریکه
در مردان شایعترین
سرطان محسوب
میشود و در زنان
رتبه دوم را
پس از سرطان
پستان به خود
اختصاص داده
است. با این
حال، به دلیل
آنکه سرطان
پوست در مجموع
درصد کمی از
مرگومیر
ناشی از سرطان
را تشکیل میدهند،توجه
کمتری به آن
میشود(5).
با
توجه به اینکه
خود کشاورزان
سهم عمدهای
در پیشگیری از
سرطان پوست
دارند، آموزش
به آنان یک
ضرورت محسوب میشود.
اما ارزش یک آموزش
به اثرگذاری آن
و تغییر یا ایجاد
رفتارهای
سلامت بستگی
دارد. تأثیرگذاری
آموزشی به
استفاده
مناسب از نظریههای
علوم رفتاری
بستگی دارد (6). به این
منظور،
پژوهشگران از الگوهایی
برای تغییر
رفتار کمک گرفتهاند.
یکی از این الگوهای
مؤثر در آموزش
بهداشت، الگوی
اعتقاد
بهداشتی است
که رفتار را
تابعی از دانش
و نگرش فرد میداند
و با
توجه به سازه
هایی که این
مدل دارد موجب
ادراک فرد از
یک موضوع تهدید
کننده سلامتی
شده و در
نتیجه
رفتارهای
آنها را به سمت
سلامتی سوق می
دهد (7). علت بهکارگیری
این الگو، مطالعه
علل نپذیرفتن
مسائل بهداشتی
توسط مردم و
تبیین رفتار افرادی
بود که فکر میکردند
که هیچ موقع
خودشان بیمار
نمیشوند (8). این الگو،
الگویی جامع
است که بیشتر
در پیشگیری از
بیماری به کار
می رود و رابطه
بین اعتقادات
و رفتار را
نشان میدهد.
این الگو بر این
فرض استوار
است که رفتار پیشگیریکننده
(آسیبپذیری
شخص نسبت به بیماری،
تأثیر وقوع بیماری
بر زندگی فرد
و تأثیر اقدامات
بهداشتی در
کاهش حساسیت و
شدت بیماری) مبتنی
بر اعتقادات
شخصی است.
سازههای الگوی
اعتقاد
بهداشتی شامل
حساسیت درکشده،[1]
منافع درکشده،[2]
راهنمای عمل،[3]
شدت درکشده،[4]
موانع درکشده،[5]
و خودکارآمدی[6]
است (9).
بر
اساس این الگو،
برای اتخاذ
رفتارهای
پیشگیری از
سرطان پوست (پیشگیری
اولیه) این
مراحل باید طی
شوند تا درنهایت
به عملکرد
درستی در خصوص
پیشگیری از
سرطان پوست اقدام
کنند: (1) کشاورزان
باید در برابر
مسئله احساس
خطر نمایند (حساسیت
درکشده)، (2) عمق
این خطر و جدی
بودن عوارض
مختلف آن را
درک کنند (شدت
درک شده)، (3) با
علائم مثبت
دریافتی از
محیط و عوامل
تسریع کننده
ای که موجب
احساس نیاز
شخص به انجام
عمل می گردد (راهنمای
عمل)، ( (4) مفید و قابلاجرا
بودن رفتارهای
پیشگیریکننده
را باور نمایند
(منافع درکشده)،
(5) عوامل
بازدارنده انجام
رفتارهای پیشگیریکننده
را نیز کمهزینهتر
از فواید آن بیابند
(موانع درکشده)
و (6) خود را نیز
قادر به انجام
رفتارهای پیشگیریکننده
بدانند (خودکارآمدی).
مطالعات
متعددی در
خصوص استفاده
از الگوی اعتقاد
بهداشتی انجامشده
است. مطالعهای
در شهر یزد
نشان داد که
رفتارهای
محافظتکننده
در برابر نور
خورشید بیش از
همه با ادراک
افراد از منفعت
آنان در خصوص
رفتار
محافظتی بر
علیه نور
خورشید در
ارتباط است (10).
نتایج پژوهشی
دیگر نشان داد
که نقش
حساسيت دركشده
بيش از ساير
متغيرها بود (11). مطالعه
دیگری نشان
داد که سازه
خودکارآمدی در
عملکرد رفتار
کنترل بیماری
دیابت نقش
بسزایی دارد (8). نتایج
پژوهش دیگری نشاندهنده
تأثیر مداخله
آموزشی در
کاهش موانع
درکشده بود (7،9).
بررسی
منابع نشان
داد مطالعه
مشابهی در
ایران در خصوص
کاربرد الگوی
اعتقاد
بهداشتی در رفتارهای
پیشگیریکننده
از سرطان پوست
در کشاورزان
انجامنشده
است. لذا با
توجه به نتایج
مطالعات قبلی
و با توجه به
اینکه
شهرستان سیرجان
یکی از قطبهای
کشاورزی در
استان کرمان است،
این پژوهش به
بررسی اثرات
مداخله
آموزشی با
استفاده از الگوی اعتقاد
بهداشتی در رفتارهای
پیشگیریکننده
از سرطان پوست
در کشاورزان
شهرستان
سیرجان
پرداخته است.
مواد و
روشها
این
مطالعه به
صورت مداخلهای
در سال 1392 انجام
شد. محیط
پژوهش مراکز
بهداشتی
درمانی
شهرستان
سیرجان به
همکاری اداره
جهاد کشاورزی
و جامعه پژوهش
کشاورزان
سیرجانی بودند.
افراد با
نمونهگیری
تصادفی ساده
انتخاب شدند.
حجم نمونه با
استفاده از
فرمول اختلاف
نسبت با در
نظر گرفتن سطح
اطمینان 95%،
توان 80%،
اختلاف امتیاز
قبل و بعد از
مداخله حدود 3/3
با انحرافمعیار
7، به
تعداد 82 نفر در
هر گروه
محاسبه شدند
که به دلیل
احتمال ریزش
تعداد نمونهها
برای هر گروه 100
نفر در نظر
گرفته شد (10).
معیارهای
ورود آزمودنیها
به مطالعه کشاورز
بودن و ساکن
شهرستان
سیرجان بود.
معیار خروج آنان
از مطالعه نیز
تمایل نداشتن
برای ادامه
شرکت در
مطالعه بود.
ابزار مورداستفاده
در این پژوهش
پرسشنامه بود.
پرسشنامهها
بینام و به
صورت کدگذاری
شده در سه
قسمت تنظیمشده
بود. بخش اول
شامل اطلاعات
جمعیتشناختی
با 6 سؤال در
زمینه سن،
جنس، تأهل،
تحصیلات، شغل و
سابقه ابتلا
به بیماری
دیابت در
افراد درجه یک
(پدر، مادر،
خواهر و
برادر) بود.
بخش دوم مربوط
به سنجش سازههای
الگوی اعتقاد
بهداشتی بود.
در این بخش، 7 سؤال
براي حساسيت
دركشده، 5 سؤال
برای شدت دركشده،
6 سؤال برای
منافع دركشده،
5 سؤال برای
موانع دركشده،
6 سؤال برای
راهنما براي
عمل و 6 سؤال
برای سازه
خودكارآمدي
در نظر گرفته
شد. بخش سوم شامل
8 سؤال سنجش
سازههای
آگاهی بود. نحوه
نمرهدهي به سؤالات
پرسشنامه متفاوت
بود. در سؤالات
بخش آگاهی و راهنما
برای عمل به
پاسخ بلی نمره
2 و خیر یا
اطلاعی ندارم
نمره 1 تعلق یافت؛
دامنه نمرات
آن برای آگاهی
از 8 تا 16 و برای
راهنما برای
عمل از 6 تا 12 بود.
در سؤالات
منافع دركشده،
موانع دركشده،
نگرش و عملکرد
بر اساس مقیاس
پنجگانه
لیکرت تنظیم و
به پاسخهای
كاملاً
موافقم نمره
5، موافقم
نمره 4، نظري
ندارم نمره 3،
مخالفم نمره 2
و گزينه كاملاً
مخالفم نمره 1
تعلق گرفت.
دامنه نمرات
برای منافع
درکشده و
خودكارآمدي
از 10 تا 50، برای
شدت و موانع
درکشده 5 تا 25 و
برای حساسیت
درکشده از 7 تا 35
بود.
برای
روایی پرسشنامه
پژوهش از روش
روایی محتوایی
استفاده شد.
برای این امر
پرسشنامه
برای بررسی در
مورد جامع
بودن به تأیید
متخصصین
آموزش بهداشت
رسید. همچنین
برای تعیین
پایایی از روش
آزمون مجدد که
به فاصله 2
هفته انجام
شد، استفاده
گردید. ضریب
همبستگی بین
پاسخهای دو
نوبت 87/0 به دست
آمد. روش کار
بدین صورت بود
که پس از انتخاب
افرادی که
معیارهای
ورود به
مطالعه را داشتند،
به صورت
تصادفی آنها
به گروه
مداخله و شاهد
تقسیم شدند.
ابتدا
پرسشنامه پیشآزمون
از طریق
مصاحبه تکمیل
گردید. سپس
برنامه
آموزشی برای گروه
مداخله به
اجرا درآمد.
محتوای
آموزشی شامل
تعریف بیماری
سرطان پوست،
علت و روشهای
پیشگیری و
آموزش نحوه
محافظت فردی
حین فعالیت
بود. برنامه
آموزشی برای
چهار گروه 25
نفری (100 نفر گروه
مداخله) شامل
دو جلسه
آموزشی به مدت
یک ساعت به
فاصله یک ماه
بود. آموزش به
روش سخنرانی و
بحث گروهی
برگزار شد.
محل برگزاری
کلاسهای
آموزشی مراکز
بهداشتی درمانی
و خانههای
بهداشت بود. برای
رعایت اخلاق
پژوهش، قبل از
شروع مطالعه
هدف از انجام
آن و همچنین محرمانهماندن
اطلاعات برای
بیماران
توضیح داده
شد. آنها با
رضایت کامل و
آگاهانه در
مطالعه شرکت
کردند. در ضمن
هرچند گروه
شاهد تحت
مداخله
آموزشی قرار
نگرفتند، اما
پس از تکمیل پسآزمون،
آموزشها با
همان کمیت و کیفیت
برای گروه
شاهد ارائه شد.
پس
از سه ماه از
برگزاری کلاسها،
پرسشنامههای
پسآزمون برای
بیماران در دو
گروه مداخله و
شاهد تکمیل
گردید. دادههای
جمعآوریشده
در نرمافزار SPSS16 و با
استفاده از آزمون
کای اسکوئر،
آزمون دقیق
فیشر، تی مستقل
و تی زوجی
مورد تجزیهوتحلیل
قرار گرفتند.
یافتهها
در
این مطالعه 200
نفر در دو
گروه مداخله (100
نفر) و شاهد (100
نفر)
موردبررسی
قرار گرفتند.
میانگین و
انحرافمعیار
سن افراد
موردبررسی در
گروه مداخله و
شاهد به ترتیب
53/11±92/47 و 77/10±42/48 سال
بود. این
تفاوت بر اساس
آزمون تی مستقل
در دو گروه
مداخله و شاهد
تفاوت معناداری
را نشان نداد (264/0p=). سایر ویژگیهای
جمعیتشناختی
آزمودنیها
نیز در دو
گروه تفاوت
آماری
معناداری
نشان نداد
(جدول 1).
جدول1.
مقایسه توزیع
فراوانی
مشخصات فردی
گروه مداخله و
شاهد
متغیر |
گروه
مداخله (n= 100) |
گروه
شاهد (n= 100) |
p-value |
||
|
تعداد |
درصد |
تعداد |
درصد |
|
جنس |
|||||
مرد |
79 |
6/50 |
77 |
4/49 |
251/0* |
زن |
21 |
7/47 |
23 |
3/52 |
|
وضعیت تأهل |
925/0* |
||||
متأهل |
84 |
3/50 |
85 |
7/49 |
|
مجرد، مطلقه
یا همسر فوتشده |
16 |
6/51 |
15 |
4/48 |
|
تحصیلات |
712/0** |
||||
بیسواد |
61 |
5/54 |
51 |
5/45 |
|
ابتدایی |
16 |
7/45 |
19 |
3/54 |
|
راهنمایی |
10 |
7/41 |
14 |
3/58 |
|
دیپلم |
9 |
45 |
11 |
55 |
|
کارشناسی و
بالاتر |
4 |
4/44 |
5 |
6/55 |
|
محل
سکونت |
283/0* |
||||
شهر |
32 |
4/52 |
29 |
6/47 |
|
روستا |
68 |
9/48 |
71 |
1/51 |
|
سابقه
بیماری
سرطان پوست
در بستگان |
772/0* |
||||
دارد |
4 |
1/57 |
3 |
9/42 |
|
ندارد |
96 |
7/49 |
97 |
3/50 |
*آزمون
کایاسکوئر؛ **آزمون
دقیق فیشر
نتایج
نشان داد که بین
میانگین
نمرات آگاهی،
حساسیت درکشده،
شدت درکشده،
منافع درکشده،
موانع درکشده،
راهنما برای
عمل،
خودکارآمدی
گروه مداخله و
شاهد قبل از
مداخله
اختلاف
معنادار مشاهده
نشد، ولی بعد
از مداخله،
اختلاف
معنادار شد و
نمرات افزایش
یافتند (جدول 2).
جدول 2.
مقایسه
میانگین
نمرات
متغیرها در دو
گروه مداخله و
شاهد به تفکیک
قبل و بعد از
مداخله
|
قبل
از مداخله گروه
مداخله گروه
شاهد (n= 100) (n= 100) |
p-value* |
بعد
از مداخله گروه
مداخله گروه
شاهد (n= 100)(n= 100) |
p-value * |
||
نمره
آگاهی |
15/1±14/13 |
42/1±94/12 |
141/0 |
64/0±42/15 |
56/1±02/13 |
001/0> |
حساسیت
درکشده |
72/2±82/31 |
09/3±77/30 |
340/0 |
77/1±77/36 |
01/3±25/30 |
001/0> |
شدت
درکشده |
77/3±94/33 |
37/4±64/32 |
055/0 |
75/1±18/38 |
97/3±29/32 |
001/0> |
منافع
درکشده |
61/2±19/33 |
83/2±71/32 |
391/0 |
78/1±50/37 |
78/2±54/32 |
001/0> |
موانع
درکشده |
75/2±30/33 |
43/5±58/21 |
001/0> |
69/5±12/22 |
83/5±68/21 |
922/0 |
راهنما
برای عمل |
55/1±72/13 |
18/0±08/13 |
170/0 |
77/0±46/15 |
93/1±09/13 |
001/0> |
خودکارآمدی |
53/3±53/29 |
46/3±31/29 |
845/0 |
48/2±75/35 |
32/3±37/29 |
007/0 |
*
آزمون تی
مستقل
نتایج
آماری نیز
نشان داد که آگاهی
کشاورزان بعد
از مداخله
آموزشی نسبت
به قبل از آن
در هر دو گروه
مداخله و شاهد
افزایش یافته
است. همچنین
در گروه
مداخله بین میانگین
نمره حساسیت و
شدت درکشده،
منافع و موانع
درکشده،
راهنما برای
عمل،
خودکارآمدی
قبل و بعد از
مداخله
افزایش
معناداری
داشته و
مداخله آموزشی
مؤثر بوده است
(جدول 3).
جدول
3. مقایسه
میانگین
نمرات
متغیرها قبل و
بعد از مداخله
در هر یک از
گروههای
مداخله و شاهد
|
گروه
مداخله انحرافمعیار
± میانگین قبل
از مداخله بعد
از مداخله |
p-value * |
گروه
شاهد انحرافمعیار
± میانگین قبل
از مداخله بعد از
مداخله |
p-value * |
||
نمره
آگاهی |
15/1±14/13 |
64/0±42/15 |
001/0> |
42/1±94/12 |
56/1±02/13 |
021/0 |
حساسیت
درکشده |
72/2±82/31 |
77/1±77/36 |
001/0> |
09/3±77/30 |
01/3±25/30 |
001/0> |
شدت
درکشده |
77/3±94/33 |
75/1±18/38 |
001/0> |
37/4±64/32 |
97/3±84/32 |
427/0 |
منافع
درکشده |
61/2±19/33 |
78/1±50/37 |
001/0> |
83/2±71/32 |
78/2±54/32 |
176/0 |
موانع
درکشده |
75/2±30/33 |
69/5±12/22 |
001/0> |
43/5±58/21 |
83/5±68/21 |
423/0 |
راهنما
برای عمل |
55/1±72/13 |
77/0±46/15 |
001/0> |
18/0±08/13 |
934/1±09/13 |
885/0 |
خودکارآمدی |
53/3±53/29 |
48/2±75/35 |
001/0> |
46/3±31/29 |
32/3±37/29 |
417/0 |
*آزمون
تی زوجی
بحث
یافتههای
مطالعه حاضر
نشان داد که
به کار بردن الگوی
اعتقاد
بهداشتی در
آموزش
کشاورزان به
افزایش آگاهی
و نمرات سازههای
الگوی اعتقاد
بهداشتی (به جز
سازه موانع
درکشده) گروه
مداخله در
مقایسه با
گروه شاهد
انجامیده است.
کشاورزان به
دلیل شغل خود
در معرض اشعه
ماوراءبنفش
خورشید بوده و
مستعد ابتلا
به بیماری
هولناک سرطان
پوست قرار
دارند.
بنابراین،
برای کنترل
این معضل مهم
و اساسی،
آموزشهای
پیشگیری از
سرطان پوست بر
اساس سازههای
الگوی اعتقاد
بهداشتی و
خودکارآمدی
در پیشگیری از
آن مورد سنجش
قرار گرفت.
یافتهها
حاکی از افزایش
معنادار
میانگین نمره
آگاهی کشاورزان
گروه مداخله
بعد از مداخله
آموزشی بود؛
که نشاندهنده
تأثیر مثبت
برنامه
آموزشی ارائهشده
در این زمینه است.
یافتههای
مطالعه پارک
و
همکاران (15) در
کره و مطالعه تووِن
و
همکاران (16) نشان
داد که آموزش
تأثیر مناسبی
در افزایش سطح
آگاهی زنان
گروه مداخله
نسبت به گروه
شاهد در
برنامه غربالگری
سرطان دهانه
رحم داشته است.
در
بخش سازههای الگوی اعتقاد بهداشتی، در گروه مداخله تمامی سازههای الگو پس از مداخله آموزشی تفاوت معناداری را نشان دادند. در مطالعه حاضر میانگین نمرات حساسیت درکشده در
مرحله بعد از
مداخله در
گروه مداخله
افزایش یافت. افزایش
میانگین
نمرات حساسیت
درکشده پس از
آموزش در
مطالعات
متعدد مشاهدهشده
است (14،6،2). مطالعه
حاضر حاکی از
افزایش
معنادار
میانگین نمره
شدت درکشده
کشاورزان
گروه مداخله بعد
از مداخله
آموزشی بود.
نتایج این
مطالعه در بخش
شدت درکشده
با نتایج باقیانیمقدم
و
همکاران (11) با
عنوان نقش
توجه بهظاهر
در انجام
رفتارهای
پیشگیریکننده
از سرطان
پوست، و
همچنین
مطالعه آزادبخت
و
همکاران (17) در
خصوص کاربرد الگوی
باور بهداشتی
در اثربخشی آموزش
تغذیه به
بیماران
دیابتی نوع 2
مشابهت دارد. وجود
کاهش معنادار
در میانگین
نمره موانع درکشده
بعد از مداخله
آموزشی بین دو
گروه حاکی از
تأثیر مثبت
آموزش بر رفع
موانع درکشده
در گروه
مداخله است.
مطالعه شمسی
و
همکاران (7) و نجیمی
و
همکاران (9)
نشان داد که مداخله
آموزشی در
کاهش موانع
درک شده مؤثر
بوده است.
راهنما
برای عمل برای
پیشگیری از
بیماری یا
برای اقدام در
مورد یک بیماری
به درک منافع
آن وابسته است.
در مطالعه
حاضر بعد از
آموزش
میانگین نمره
منافع درکشده
بیماران گروه
مداخله نسبت
به گروه شاهد
افزایش معناداری
پیدا کرد؛ که
با نتایج
مطالعات
مشابه
همخوانی داشت
(11،14،7). بعد از
آموزش نیز در
مطالعه حاضر
میانگین نمره
راهنما برای
عمل کشاورزان
گروه مداخله
نسبت به گروه
شاهد افزایش
معناداری
پیدا کرد؛ که
با نتایج
مطالعات
مشابه
همخوانی دارد
(17،11،6). باندورا[7]
خودکارآمدی را به عنوان اطمینان فرد نسبت به تواناییهایش در انجام موفقیتآمیز یک عمل تعریف کرده
است (18). در
مطالعه حاضر
میانگین نمره
خودکارآمدی
نیز پس از
مداخله
آموزشی در
گروه مداخله
افزایش یافت. مطالعه
آووجی[8]
در ترکیه نشان
داد که
خودکارآمدی و
انگیزه سلامتی
دو بخش مهم از
اجزای الگوی باور
بهداشتی
هستند که نسبت
به سایر اجزای
الگو،
پیشگوییکننده
قویتر
خودآزمایی
پستان در زنان
است (19). نتایج
مطالعات
مشابه نیز
نشاندهنده
تأثیر آموزش
بر اساس الگوی
باور بهداشتی
در افزایش
میانگین نمره
خودکارآمدیاند
(20،14،11،9).
با
توجه به این
بررسی و یافتههای
بهدستآمده
پیشنهاد میگردد
یک برنامهریزی
دقیق آموزشی
برای
کشاورزان بر
اساس الگوی اعتقاد
بهداشتی
انجام گیرد و
برنامهریزان
با استفاده از
روش مصاحبه
فردی و گروهی اقدام
به آموزش بیماران
نموده تا در
درازمدت
بتوان از
عوارض این
بیماری
جلوگیری کرد.
از
محدودیتهای
این مطالعه،
پایین بودن
احتمالی روایی
ابزار
پرسشنامه
برای سنجش
دیدگاه واقعی
افراد بود که
با بدون نام
بودن
پرسشنامه و
اطمینان جهت
محرمانه نگهداشتن
اطلاعات
افراد تا
حدودی کنترل
گردید.
نتیجهگیری:
نتایج
این مطالعه
حاکی از تأثیر
مداخله
آموزشی بر
اساس الگوی اعتقاد
بهداشتی بر
آگاهی
کشاورزان
شهرستان
سیرجان در
خصوص پیشگیری
از سرطان پوست
دارد. آموزش و
مداخله بر
اساس الگوی اعتقاد
بهداشتی جهت
تقویت آگاهی و انتخاب
دقیق
رفتارهای
پیشگیریکننده
از سرطان پوست
ضروری است.
سپاسگزاری
پژوهشگران
از کمیته
تحقیقات
پزشکی محیطی،
پژوهشکده آیندهپژوهی
در سلامت و
معاونت
پژوهشی
دانشگاه علوم
پزشکی کرمان
کمال تشکر را دارند.
References
1. Broome J. Measuring the burden of
disease. Fairness and goodness: Ethical issues in healthcare resource
allocation World Health Organisation(Forthcoming)..
2.Tabeshian A, Firozeh F. The effect of health education on performing Pap smear test for prevention of cervix cancer in teachers of Isfahan city. 2. 2009;19(1):35-40. [In Persian]
3. McMasters KM, Wong
SL, Edwards MJ, Ross MI, Chao C, Noyes RD, et al. Factors that predict the
presence of sentinel lymph node metastasis in patients with melanoma. Surgery.
2001; 130(2): 151-6.
4. Ramazani R, al. e. Iranian annual of
national cancer registration report. 1, editor. Tehran: tandis; 2009. [In Persian]
5. Montague M, Borland R, Sinclair C. Slip! Slop! Slap! and
SunSmart, 1980-2000: skin cancer control and 20 years of population-based
campaigning. Health Education & Behavior. 2001;28(3):290-305.
6. Sharifirad G,
Entezari MH, Kamran A, Azadbakht L. The effectiveness of nutritional education
on the knowledge of diabetic patients using the health belief model. J of res
in med scie: the official j of Isfahan Uni of Med Sci. 2009; 14(1):1.
7. Shamsi M, Sharifirad G, Kachoyee A, Hassanzadeh A.
Influence of walking training on haemoglobin glucosile and fasting blood sugar
levels in women with type 2 diabetes. Koomesh. 2010;11(2):Pe99-Pe105, En14. [In Persian]
8.
Zarei F,
Taghdisi MH SM, Tehrani H, Shojayizade D. The Effect of Educational
Intervention Based on BASNEF Model to Improve Interpersonal Communication
Skills of Nurses. Journal of Alborz Health. 2012;1(3):173-8. [In Persian]
9. Rosenstock IM. The health belief model and preventive
health behavior. Health Education & Behavior. 1974;2(4):354-86.
10. Davati A,
Moradilakeh M, Forghani H, mosavifirozabadi S. Prevalence of sun protective
behaviors in women and related factors. daneshvar. 2007;72. [In Persian]
11. Rothman AJ, Salovey P. Shaping perceptions to motivate
healthy behavior: the role of message framing. Psychological bulletin.
1997;121(1):3
12. Afzali M, Mirzaei M, Saadati H,
Mazloomi-Mahmood-Abadi SS. Epidemiology of skin cancer and changes in its
trends in Iran. KAUMS J (FEYZ). [Research]. 2013; 17(5): 501-11. [In Persian]
13. Buller DB, Buller
MK, Beach B, Ertl G. Sunny days, healthy ways: evaluation of a skin cancer
prevention curriculum for elementary school-aged children. J of the American
Aca of Derma. 1996; 35(6): 911-22.
14. Canbulat N, Uzun Ö. Health beliefs and breast cancer screening
behaviors among female health workers in Turkey. Euro J of Onco Nur. 2008;
12(2): 148-56.
15. Park
S, Chang S, Chung C. Effects of a cognition‐emotion
focused program to increase public participation in Papanicolaou smear
screening. Public health nursing. 2005; 22(4): 289-98.
16. Twinn
S, Shiu A, Holroyd E. Women’s knowledge about cervical cancer and cervical
screening practice: a pilot study of Hong Kong Chinese women. Cancer Nursing.
2002;25(5):377-84.
17. The effectiveness of nutrition education for patients
with type 2 diabetes: the health belief model. J of Dia and Lipid. 2009; 7(4):
379-86. [In Persian]
18. Bandura A. Guide for constructing self-efficacy
scales. Self-efficacy beliefs of adolescents. 2006;5(307-337).
19. Avci
IA. Factors associated with breast self-examination practices and beliefs in
female workers at a Muslim community. Euro J of Onco Nur. 2008; 12(2): 127-33.
20.
Sharifabad M, Tonekaboni R. Social support and self-care behaviors in diabetic
patients referring to Yazd diabetes research center. Tabib-e-Shargh. 2008;
24(5): 43- 49. [In Persian]