EMOTION
REGULATION TRAINING
Effectiveness of Emotion Regulation Training on Reduction
of
Anxiety, Stress and Depression Symptoms among University Students
Naser
Sobhi-Gharamaleki,1 Parviz Porzoor,2* Seifollah Aghajani,3
& Mohammad Narimani4
1. Associate Professor, Dept. of Psychology, University of Mohaghegh Ardabili (UMA), Ardabil, Iran
*2. MA in Psychology, Dept. of Psychology, Faculty of
Educational Sciences and Psychology, UMA, Ardabil, Iran (Corresponding Author) p.porzoor@gmail.com
3. Assistant Professor, Dept. of Psychology, Payam Noor University, Ardebil Branch, Ardabil, Iran
4. Professor, Dept. of Psychology, Faculty of
Educational Sciences and Psychology, UMA, Ardabil, Iran
ABSTRACT
Background and objective:
Stress, anxiety and depression, as mental health factors, creates several
problems for students – the country's future generation. The purpose of this
study was to determine the effectiveness of emotion regulation training on the
reduction of Anxiety, Stress and Depression symptoms among university students.
Methods: In
this semi-experimental research a pre-post test and a control group was used. For
this purpose, 186 male students using multistage cluster were selected and
stress, anxiety and depression questionnaire were performed on all of them.
After filling out the questionnaire, from students with a score of 28 or more, 40
ones were randomly selected and were divided into two groups- under training
and control. The experimental group received emotion regulation training
and the control group did not receive the training. Training
was performed in the experimental group for eight sessions (two sessions a week
and each half an hour) on all subjects. Before the training and after that, the
Depression, Anxiety and Stress Scale was completed.
The descriptive statistics and MANCOVA were used to analyze the data.
Results: Analysis
of covariance showed that the anxiety, stress and depression scores
of student in the emotion regulation training group compared to the control
group at posttest hadreduced (P<0.001).
Conclusion: Therefore
emotion regulation training significantly reduces the symptoms of anxiety,
stress and depression. These results have important implications in the field
of mental health of students.
Paper Type: Research
Aricle.
Keywords: Emotion
Regulation, Anxiety, Stress, Depression, University Students, Mental health,
Ardabil.
u
Citation: Sobhi-Gharamaleki N, Porzoor P, Aghajani S & Narimani
M.
Effectiveness
of Emotion Regulation Training on Reduction of Anxiety, Stress and Depression Symptoms among University Students.
Iranian Journal of Health Education and Health Promotion.
Spring 2015;3(1):[5-13].
آموزش
تنظیم هیجان
اثربخشی
آموزش متمرکز
بر تنظیم
هیجان بر کاهش
نشانههای
استرس،
اضطراب و
افسردگی دانشجویان
ناصر
صبحیقراملکی،1
پرویز
پرزور،2* سیفالله
آقاجانی3 و
محمد نریمانی4
[1]. دانشیار
گروه روانشناسی،
دانشکده علوم
تربیتی و روانشناسی،
دانشگاه محقق
اردبیلی،
اردبیل،
ایران
*2. کارشناس
ارشد روانشناسی، گروه
روانشناسی، دانشکده
علوم تربیتی و
روانشناسی،
دانشگاه محقق
اردبیلی،
اردبیل،
ایران (نویسنده
مسئول) p.potzoor@gmail.com
3. استادیار
گروه روانشناسی،
دانشگاه پیام
نور اردبیل، اردبیل،
ایران
4. استاد
گروه روانشناسی،
دانشکده علوم تربیتی
و روانشناسی،
دانشگاه محقق
اردبیلی،
اردبیل،
ایران
چكيده
زمینه
و هدف: استرس، اضطراب
و افسردگی بهعنوان
عوامل سلامتروانی،
مشکلات
متعددی برای
دانشجویان که
قشر آیندهساز
کشور هستند،
ایجاد میکند.
هدف این پژوهش
تعيين
اثربخشي آموزش
متمرکز بر تنظیم
هیجان بر کاهش
نشانههای استرس،
اضطراب و افسردگی
دانشجویان
بود.
مواد و روشها: پژوهش
حاضر نیمهتجربی
از نوع پیشآزمون-
پسآزمون با
گروه کنترل بود. براي
دستیابی به هدف
مذكور، 186 دانشجوی
پسر با روش خوشهای
چندمرحلهای انتخاب
و پرسشنامه استرس،
اضطراب و
افسردگی روي تمامي
آنها اجرا گرديد.
بعد از اجراي پرسشنامه
از دانشجویانی
كه نمره 28 به بالا
را در پرسشنامه
كسب كرده بودند،
تعداد 40 نفر بهصورت
تصادفي ساده
انتخاب و در دو
گروه آزمايش و
كنترل جايگزين
شدند. گروه آزمایش،
آموزش تنظيم
هيجان دريافت
كردند ولی به
گروه كنترل
آموزشي داده
نشد. آموزش بهصورت
گروهي در 8 جلسه (هفتهای
دو جلسه 90
دقیقهای) بر
روي گروه
آزمايش انجام شد.
دادهها با
استفاده از
پرسشنامه اضطراب،
استرس و افسردگي
لويندا گردآوری
شد. براي تجزیهوتحلیل
دادهها از روشهای
آماری توصیفی
و تحليل كوواريانس
استفاده شد.
یافتهها:
نتایج تحلیل
کوواریانس نشان
داد که نمرات استرس،
اضطراب و افسردگی
دانشجویان
شرکتکننده
در گروه آموزش
تنظیم هیجان
نسبت به گروه
کنترل در پسآزمون
کاهشیافته است
(001/0p<).
نتیجهگیری: آموزش تنظيم
هيجان نشانههای
استرس، اضطراب
و افسردگی را بهطور
معناداری
كاهش ميدهد.
اين نتايج تلويحات
مهمي در زمينه
ارتقاء سلامت روان
دانشجویان دارد.
نوع مقاله: مطالعه پژوهشى.
کلیدواژهها:
تنظيم هيجان،
استرس،
اضطراب،
افسردگي،
دانشجويان،
سلامت روانی، اردبیل.
t
استناد:
صبحیقراملکی ن،
پرزور پ، آقاجانی
س، نریمانی، محمد. اثربخشی
آموزش متمرکز بر
تنظیم هیجان بر
کاهش نشانههای
استرس، اضطراب
و افسردگی دانشجویان.
فصلنامه
آموزش بهداشت
و ارتقاء
سلامت. بهار 1394؛3(1):
[5-13].
مقدمه
جوانان، سرمایههای
اصلی هر کشوری
هستند (1). ورود به
دانشگاه مقطعی
بسیار حساس در
زندگی جوانان است؛
که غالباً با تغییرات
زیادی در روابط
اجتماعی و بین
فردی آنها همراه
است (2). امروز دانشجویان
نقش مهمی در اداره
آینده کشور به
عهدهدارند. اهمیت
این نقش در این
است که دانشجویان
نهتنها بخش اصلی
متخصصان زمینههای
گوناگون هر کشوری
را تشکیل میدهند،
بلکه همچنین این
گروه، مدیران اصلی
در اداره آینده
کشور و رهبر سایر
اقشار جامعه در
هدایت به سمت کمال
و اهداف کشور میباشند.
از سوی دیگر، بخشی
از دانشجویان در
آینده عهدهدار
آموزشوپرورش
نسلهای بعد از
خود خواهند بود
و از این طریق بهطور
غیرمستقیم در کمال
نسلهای بعدی جامعه
نیز دخالت دارند
(3).
سلامتروانی
یکی از ابعاد مهم
سلامت دانشجویان
بهعنوان آیندهسازان
کشور است. این گروه
به دلیل شرایط
سنی و موقعیت خاص
اجتماعی در معرض
استرسهای فراوان
هستند. عواملی
همچون دور بودن
از محیط خانه،
جدا شدن از خانواده،
ورود به محیط جدید،
مسائل و مشکلات
درسی، رقابت با
دیگر دانشجویان،
آینده کاری، نگرانیهایی
در خصوص امر
ازدواج و
زندگی در خوابگاه
را میتوان بهعنوان
استرسهای موجود
برای دانشجویان
بهحساب آورد.
استرس میتواند
منجر به بروز بیماریهای
جسمی و روانی گردد
(4). ازجمله بیماریها
و نشانههای روانی
ناشی از استرس
میتوان به افسردگی
و اضطراب اشاره
کرد. استرس، اضطراب
و افسردگی بهعنوان
عوامل سلامتروانی
علاوه بر مشکلاتی
که برای دانشجو
در طول تحصیل ایجاد
میکنند، سبب تداخل
با نقشهای
علمی و مسئولیتهای
متنوع
دانشجویان میشود.
بنابراین، پیشگیری
از استرس، اضطراب
و افسردگی دانشجویان
و کاهش فشار روانی
نقش مهمی در افزایش
علاقه به کار و
همکاری در جامعه
و احساس مسئولیت
خواهد داشت (5).
رضاییآدریانی
و همکاران در یک
مطالعه نشان دادند
که 6/51% از دانشجویان
خوابگاهی از افسردگی،
5/39% از اضطراب و 7/71% از
استرس رنج میبرند
(6). با توجه به این
مسائل، ضرورت شناخت
عوامل مؤثر بر
سلامت روان دانشجویان
و درنهایت طراحی
مداخلات متناسب
ضرورت است. ازجمله
درمانی که میتواند
بر سلامت روان
دانشجویان تأثیر
داشته باشد و
تاکنون موردتوجه
پژوهشگران
قرار نگرفته
است آموزش
تنظیم هیجان
است.
آموزش تنظیم
هیجان به
معنای کاهش و
کنترل هیجانات
منفی و نحوه
استفاده مثبت
از هیجانات
است (7). در سالهای
اخیر تنظیم
هیجان بهعنوان
یک فرایند
هستهای در
تحقیق و درمان
آسیبشناسی
روانی مورد
هدف واقعشده
است (8). بررسي
متون و
مطالعات روانشناختی
نشان ميدهد
كه تنظيم
هيجان، عامل
مهمي در تعيين
سلامتي و
داشتن عملكرد
موفق در
تعاملات
اجتماعي است و
نقص در آن با
اختلالات
درونريز و برونريز
ارتباط دارد (9).
گروس،
الگوی
فرایندی
تنظیم هیجان
را پیشنهاد
کرده است (10). بر طبق
الگوی گروس (11)،
تنظیم هیجان
شامل همه
راهبردهای
آگاهانه و غیرآگاهانه
میشود که
برای افزایش،
حفظ و کاهش مؤلفههای
هیجانی،
رفتاری و
شناختی یک
پاسخ هیجانی بهکاربرده
میشود. پاسخهای
هيجاني،
اطلاعات مهمي
درباره تجربه
فرد در ارتباط
با ديگران
فراهم ميكند.
با اين
اطلاعات،
انسانها ياد
ميگيرند كه
در مواجهه با
هيجانات
چگونه رفتار كنند،
چگونه تجارب
هيجاني را بهصورت
كلامي بيان
كنند، چه
راهكارهايي
را در پاسخ به
هيجانها به
كار برند و در
زمينه هيجانهاي
خاص، چگونه با
ديگران رفتار
كنند (12). به
عقيده
گارنفسكي،
كرايی و
اسپینهاون[1]
(13) در مطالعه
سال 2001، افراد
در مواجهه با
شرايط تنيدگيزا
از راهبردهاي
متنوع تنظیم
هیجان
استفاده ميكردند؛
ازجمله اين
راهبردها
عبارت بودند
از: نشخوار
فكري، سرزنش
خود، سرزنش
ديگري، فاجعهانگاري
و تمركز مجدد
مثبت، ديدگاهگيري،
ارزيابي مجدد
مثبت، پذيرش و
برنامهريزيكردن.
در سالهای
اخیر مطالعات
اساسی به مشخص
کردن رابطه
بین تمایل به
کاربرد
راهبردهای
معین و انواعی
از اختلالها اختصاصیافته
است که شامل
افسردگی و
اختلال
اضطراب تعمیمیافته است (15-14) .
بنابراین،
راهبردهاي
تنظيم هيجان
با كاهش
هيجانات منفي
و مديريت
هيجان و بهزیستی
رابطه مثبتي
دارد (16)
و راهبردهای
شناختی تنظیم
هیجان که کمتر
انطباقیاند،
ازجمله مقصر
دانستن خود، مصیبتبار
تلقی کردن و
تمرکز بر تفکر
با جلوههایی
از هیجان و
هیجانات منفی
نظیر استرس،
خشم، افسردگی
و اضطراب،
رابطه
معنادار دارد
(17). در
مطالعهاي،
افراد مبتلا
به اضطراب و
اختلالات
خلقي با گروه
كنترل مورد
مقايسه قرار گرفتند.
نتايج آن نشان
داد گروه
مبتلا به
اختلال به
هنگام تماشاي
فيلم هيجانبرانگيز،
بيشتر از
راهبردهاي
ناسازگارانه تنظيم
هيجان نظير
رفتار اجتنابي
يا سركوبي
استفاده ميکنند
(18). درواقع، نوعی توافق
در حال گسترش
یافتن است که
بسیاری از
ویژگیهای
بالینی این اختلالها
(اضطراب،
افسردگی و
استرس)،
از شکست در
تنظیم سازگارانه
هیجانات منفی
ناخواسته
ناشی میشود.
این چشمانداز
با اصول اساسی
درمان
شناختی، که
اصلاح و تغییر
ارزیابیهای
منفی را
درباره خود،
دنیا و آینده،
شامل میشود،
همخوان است (19). همچنین،
بررسیها
نشان میدهند که آموزش
گروهی تنظیم
هیجان، تأثیر
مثبتی بر کاهش
آسیبرساندن
به خود، تنظیم
نشدن هیجان و
نشانههای
ویژه اختلال
شخصیت مرزی و بهبود
سلامت عمومی دارد (20). سالوو[2] در سال 2006
نیز يادآور
شده است فردي
كه در تنظيم
هيجانات منفي
مشكل دارد، در
برابر
فشارهاي
محيطي آسيبپذيرتر
است. حتي اين بهصورت
يك باور
درآمده است كه
مهارتها يا
تواناييهاي
ضعيف اشخاص،
باعث افزايش آسیبپذیری
آنها در
برابر استرس
ميشود (21). بنابراین،
تنظیم هیجان
سازگارانه با
عزتنفس و
تعاملات
اجتماعیِ
مثبت مرتبط
است و افزایش دفعات
تجربه هیجانی
مثبت باعث
مراقبه مؤثر
با موقعیت
استرسزا میشود
و حتی رفتارها
و فعالیتهای
مناسب در پاسخ
به موقعیتهای
اجتماعی را
بالا میبرد و عاملی
کلیدی و تعیینکننده
در بهزیستی
روانی و
کارکرد اثربخش
است (22).
سوابق
پژوهشی و مطالب
مطرحشده در تحقیقات
مختلف نشان دادهاند
که سطوح بالای
استرس، اضطراب
و افسردگی میتواند
آثار منفی بر سلامت،
زندگی شخصی، کیفیتزندگی،
عملکرد علمی و
نیز میزان آمادگی
دانشجویان برای
پذیرش نقشهای
حرفهای خود بر
جا گذارد. توجه
به این موضوع و
پیامدهایش و نیز
اتخاذ راهكارها
و مداخلات مناسب
برای رهایی از
آن، از اهمیت زیادی
برخوردار است.
با توجه به اهمیت
شناخت تأثیر تنظیم
هیجان بر بهبود
وضعیت روانشناختی
دانشجویان جهت
طراحي مداخلات
مرتبط، این مطالعه
با هدف تعيين اثربخشي
آموزش متمرکز بر
تنظیم هیجان بر
کاهش نشانههای
استرس، اضطراب
و افسردگی دانشجویان
انجامگرفته است.
لذا پژوهش حاضر
میتواند آغازی
برای انجام مداخلات
مرتبط با آموزش
تنظیم هیجان برای
بهبود و کاهش نشانههای
منفی روانی ازجمله
استرس، اضطراب
و افسردگی در دانشجویان
به عنوان قشر مهم
و تأثیرگذار جامعه
باشد.
مواد و روشها
این
تحقیق نیمهتجربی
از نوع پیشآزمون-
پسآزمون با گروه
کنترل است. در
این پژوهش،
آموزش تنظیم
هیجان بهعنوان
متغیر مستقل و
نشانههای
استرس،
اضطراب و
افسردگی بهعنوان
متغیر وابسته
محسوب میشود.
آموزش تنظیم
هیجان فقط بر
روی گروه
آزمایشی انجام
شد و تأثیر آن
بر نمرات پسآزمون
افراد گروه
آزمایش نسبت به
گروه گواه،
مورد مقایسه
قرار گرفت.
جامعه آماري پژوهش
كليه دانشجویان
پسر دانشگاه محقق
اردبیلی در سال
تحصيلي 1393-1394 بودند.
برای انتخاب
نمونه پژوهش
با استفاده از
روش نمونهگیری
تصادفی خوشهای
چندمرحلهای،
ابتدا از بين شش
دانشکده، سه دانشکده
و از بين کلاسهای
هر یک از این دانشکدهها،
پنج کلاس بهصورت
تصادفی انتخاب
شدند. پرسشنامه
اضطراب، استرس
و افسردگي لويندا
توسط 186 دانشجوی
پسر آن کلاسها
پر گردید. بعد پر
کردن پرسشنامه،
دانشجویانی كه
نمره بالایی
(نقطه برش 28) كسب كرده
بودند، یعنی 58 نفر
انتخاب شدند. بعد
از توضیح پیرامون
مطالعه و کسب
رضایت از افراد
برای ورود به
پژوهش، از بین
این 58 نفر، 40
آزمودنی بهصورت
تصادفی در دو
گروه آزمايش و
كنترل جايگزين
شدند.
ابزارهای
گردآوری
اطلاعات در
این پژوهش شامل
2 بخش بود: (1) متغيرهاى
جمعیتشناختی
شامل سن و وضعيت
اقتصادى؛ و (2) مقياس
استرس، افسردگي
و اضطراب لويندا.
مقیاس لويندا در
1995 توسط لويندا ساخته
است. این
مقیاس شامل 21 ماده
است كه آزمودني
به هر ماده بهصورت
هرگز (0)، كم (1)، زياد
(2) یا خيلي زياد (3)
پاسخ میدهد. پژوهشهاي
فراواني بهمنظور
به دست آوردن روایی
و پايايي اين مقياس
صورت گرفته است.
ضريب آلفاي كرونباخ
براي اين مقياس
در يك نمونه هنجاري
717 نفري عبارت
بودند از: افسردگي
81/0، اضطراب 73/0 و استرس
81/.. ضريب آلفاي كرونباخ
در يك نمونه جمعيت
عمومي شهر مشهد
(400=n)، براي افسردگي
70/0، اضطراب 66/0 و استرس
76/0 گزارششده است.
همچنين براي محاسبه
روایی آن از روش
ملاكي استفادهشده
است و ضريب همبستگي
آن با پرسشنامه
افسردگي بِك با
خردهمقياس افسردگي
66/0، استرس 49/0 و با اضطراب
76/0 معنادار است (30).
اصول
اخلاقی در پژوهش
بعد از مشخص شدن
گروه آزمایشی و
کنترل رعایت
گردید. پس از برقراری
ارتباط با افراد
دو گروه و کاهش
حساسیت آزمودنیها
در باره روش آموزش
و دلیل انتخاب
آنها، برگزاری
کلاسها و پر کردن
پرسشنامهها توضیحات
لازم داده شد. گروه
آزمايشي (20 نفر) به
مدت 8 جلسه 90 دقیقهای
(هر هفته 2 جلسه)
در یکی از کلاسهای
دانشکده پیرامون
تنظیم هیجان آموزش
داده شدند؛ از
آنها نیز پیشآزمون
و پسآزمون گرفته
شد. آموزش بهصورت
سخنرانی،
پرسش و پاسخ و نیز
همراه با کتابچههای
آموزش تنظیم
هیجان در یکی از
کلاسهای دانشکده،
در فضایی آرام
و بدون اضطراب
و افت آزمودنی
اجرا شد. در پایان
از همکاری این
دانشجویان تقدیر
و تشکر به عمل آمد.
گروه كنترل هیچگونه
مداخله آموزشى
دريافت نكرد.
محتوای
اين روش درماني
که توسط گراتز
و گاندرسون (به
نقل از 12) ارائهشده
است، در طی
8 جلسه به
ترتیب زیر
بود: 1) جلسه اول: اجرای
پیشآزمون، برقراری
ارتباط و مفهومسازی
و لزوم استفاده
از آموزش تنظيم
هيجان. 2) جلسه دوم:
آموزش آگاهی از
هیجانات مثبت[3] شامل
مروري كوتاه بر
جلسه قبل، آموزش
آگاهی از هیجانات
مثبت و انواع آنها
(شادي، علاقهمندی
و عشق) و آموزش توجه
به هیجانات مثبت
و لزوم استفاده
از آنها همراه
با مثال بهصورت
تجسم ذهني (بهعنوانمثال
تجسم يك صحنه شاديبخش)،
تكليف خانگي نوشتن
هيجانات مثبت عمده
و ثبت در فرم مربوطه.
3) جلسه سوم:
آموزش آگاهی از
هیجانات منفی[4] که شامل
مروري كوتاه بر
جلسه قبل، آموزش
آگاهی از هیجانات
منفي، و انواع
آنها (اضطراب،
غمگيني، خشم و
نفرت) و آموزش توجه
به هیجانات منفي
و لزوم استفاده
از آنها همراه
با مثال بهصورت
تجسم ذهني (بهعنوانمثال
تجسم يك صحنه اضطراب زا)، تكليف خانگي
نوشتن هيجانات
منفي عمده و ثبت
در فرم مربوطه.
4) جلسه چهارم: آموزش
پذیرش[5] هیجانات
مثبت شامل مرور
جلسه قبل، آموزش
پذيرش بدون قضاوت
ميزان و تعداد
(بالا يا پايين)
هيجانات مثبت و
پيامدهاي مثبت
و منفي استفاده
از اين هيجانات،
تكليف خانگي نظرخواهي
از خانواده و دوست
نزديك در مورد
پايين يا بالا
بودن هيجانات مثبت
و ثبت در فرم مربوطه.
5) جلسه پنجم: آموزش
جلسه چهارم براي
هيجانات منفي به
همراه تكليف خانگي
همان جلسه در مورد
هيجانات منفي.
6) جلسه ششم: آموزش
ارزیابی مجدد[6] و ابراز
هیجانات مثبت شامل
مرور جلسه قبل،
آموزش تجربه ذهني
هيجانات مثبت بهصورت
تجسم ذهني (شادي،
علاقهمندی و عشق)،
بازداري ذهني و
آموزش ابراز مناسب
اين هيجانات. 7) جلسه
هفتم: آموزش ارزیابی
مجدد و ابراز هیجانات
منفي شامل مرور
جلسه قبل، آموزش
تجربه ذهني هيجانات
منفي (اضطراب،
غمگيني، خشم و
نفرت) ابراز نامناسب
و بازداري از ابراز
نامناسب اين هيجانات.
8) جلسه هشتم: جمعبندی
جلسات آموزشی و
اجرای پسآزمون.
دادهها
بعد از جمعآوری
توسط نرمافزار
آماری SPSS18 مورد تجزیهوتحلیل
قرار گرفتند. برای
تحلیل دادهها
از آمار توصیفی
شامل میانگین
و انحرافمعیار
و آمار
استنباطی
شامل تحلیل کوواریانس[7] استفاده
شد.
یافتهها
میانگین
(و انحرافمعیار)
سنی
دانشجویان در
گروه آزمایش و
کنترل به
ترتیب برابر
با 26/21 (34/3)[8] و 53/21 (64/3)
بود. وضعیت
اقتصادی (پولتوجیبی
یا درآمد) 3/7% از
دانشجویان
ضعیف، 3/65%
متوسط، 2/18% خوب و
2/9% وضعیت
اقتصادی (پولتوجیبی
یا درآمد)
عالی بودند. بين
دو گروه آزمايش
و کنترل ازلحاظ
متغيرهاي جمعیتشناختی
سن و وضعیت اقتصادی
تفاوت معناداري
وجود نداشت.
همانطور که
در جدول 1
مشاهده میشود، میانگین
(و انحرافمعیار)
دانشجویان در مرحله
پیشآزمون برای
گروه کنترل به
ترتیب برای اضطراب
20/15 (77/4)،[9]
استرس 93/13 (98/3) و
افسردگی 23/12 (17/3) و گروه
آزمایش به ترتیب
برای اضطراب 18/16 (21/5)،
استرس 40/13 (02/3) و
افسردگی 35/13 (58/3) است.
همچنین،
میانگین (و انحرافمعیار)
دانشجویان در مرحله
پسآزمون برای
گروه کنترل به
ترتیب برای اضطراب
40/14 (95/4)، استرس 40/13 (و 89/3) و
افسردگی 66/12 (11/2) و گروه
آزمایش به ترتیب
برای اضطراب 73/12 (53/4)،
استرس 80/10 (48/3) و افسردگی
46/10 (12/2) بود.
جدول 1. میانگین
و انحرافمعیار
اضطراب،
استرس و
افسردگی در
پیشآزمون و
پسآزمون
گروههای
موردمطالعه
متغیر |
گروه کنترل |
گروه
آزمایش |
||||||
پیشآزمون |
پسآزمون |
پیشآزمون |
پسآزمون |
|||||
M |
SD |
M |
SD |
M |
SD |
M |
SD |
|
اضطراب |
20/15 |
77/4 |
40/14 |
95/4 |
18/16 |
21/5 |
73/12 |
53/4 |
استرس |
93/13 |
98/3 |
40/13 |
89/3 |
40/13 |
02/3 |
80/10 |
48/3 |
افسردگی |
23/13 |
17/3 |
66/12 |
11/2 |
35/13 |
58/3 |
46/10 |
12/2 |
قبل از استفاده
از آزمون تحليل
کوواريانس، براي
رعايت فرضهای
آن، از آزمونهاي
باكس و لون استفاده
شد. بر اساس آزمون
باكس كه براي هیچیک
از متغيرها معنادار
نبوده است، شرط
همگني ماتریسهای
واريانس/ کوواریانس
بهدرستی رعايت
شده است (57/0=P، 788/0=F و 35/5=BOX). بر اساس آزمون
لون و معنادار
نبودن آن براي
همه متغيرها، شرط
برابري واريانس
هاي بين گروهي
رعايت شده است.
جدول 2.
جدول اطلاعات
مربوط به شاخصهای
اعتباری
آزمون
واریانس
چندمتغیره
متغیر |
آزمون |
ارزش |
F |
P |
گروه |
پيلايي-
بارتلت |
629/0 |
978/12 |
000/0 |
لامبداي
ويلكز |
371/0 |
978/12 |
000/0 |
|
اثر
هتلينگ |
693/1 |
978/12 |
000/0 |
|
بزرگترين
ريشه روي |
693/1 |
978/12 |
000/0 |
بر اساس
جدول 2، اثر گروه
بر تركيب متغيرهاي
وابسته (اضطراب،
استرس و
افسردگی) در
دو گروه
آزمایش و
کنترل معنادار
است (001/0P<، 978/12F= و 371/0=لامبدای
ویلکز). نتايج نشان
داد كه حداقل بين
يكي از
متغيرهاي موردبررسی
در بين دو گروه
موردبررسی تفاوت
معناداري وجود
دارد. لذا
سطوح معناداري
آزمونهای
فوق قابليت استفاده
از تحليل کوواريانس
چند متغیری را
مجاز میشمارند.
در این نوع مداخلات،
مقایسه اختلاف
متغیرهای وابسته
بین دو گروه آزمایش
و کنترل، قبل و
بعد از مداخله
توسط آزمون آماری
تحلیل کوواریانس
صورت میگیرد.
جدول
3. نتایج تحلیل
کوواریانس
برای مقایسه
متغیرهای
وابسته در
گروههای
آزمایش و گواه
متغیر |
SS |
DF |
MS |
F |
p |
اضطراب |
066/35 |
1 |
066/35 |
817/17 |
001/0 |
استرس |
275/28 |
1 |
275/28 |
544/11 |
002/0 |
افسردگی |
844/25 |
1 |
844/25 |
072/25 |
001/0 |
در جدول 3
نتایج آزمون
تحلیل
واريانس چند متغيره
نشان میدهد كه
بین میانگین
نمرات اضطراب
(817/17F=)، استرس (544/11F=) و
افسردگی (072/25F=) در
بین گروههای
آموزش تنظیم
هیجان و گروه
کنترل تفاوت
معناداری
وجود دارد (001/0p<). بهعبارتدیگر،
این یافتهها
بیانگر کاهش نشانههای
اضطراب،
استرس و
افسردگی در
گروه آزمایش
نسبت به گروه
کنترل است.
بحث
هدف
از انجام این پژوهش،
تعيين اثربخشي
آموزش متمرکز بر
تنظیم هیجان بر
کاهش نشانههای
استرس، اضطراب
و افسردگی دانشجویان
بود. نتایج پژوهش
نشان داد که نمرات
اضطراب،
استرس و
افسردگی دانشجویان
شرکتکننده در
گروه آموزش تنظیم
هیجان نسبت به
گروه کنترل در
پسآزمون کاهشیافته
است. این یافتهها
با نتایج حاصل
از مطالعات قبلی همسوست (12،
18-19).
در
تبیین این یافتهها
میتوان گفت که
آموزش تنظیم هیجان
میتواند با آگاه
نمودن فرد از هیجانات
مثبت و منفی، پذیرش
و ابراز بهموقع
آنها، نقش مهمی
در کاهش علائم
جسمانی، اضطراب،
افسردگی و اختلال
در عملکرد اجتماعی
(سطوح سلامتروانی)،
داشته باشد. زیرا
تحقیقات قبلی نشان
داده است که سطوح
بالای هیجانات
مثبت و کاهش هیجانات
منفی نقش مهمی
در قضاوت و ادراک
مثبت از خویش دارد
(12). علاوه بر این،
شیوع بالای اضطراب،
افسردگی و سایر
مشکلات هیجانی
و تأثیر این مشکلات
روی عملکرد کلی
فرد (فردی، خانوادگی،
شغلی و اجتماعی)،
موجب شده که برخی
از محققان، عوامل
مرتبط با این مشکلات
را موردتوجه قرار
دهند. ازجمله یکی
از این عوامل،
وجود نوعی اختلال
در نظم هیجانی
ذکرشده است (23) که
به عقیده متخصصان
پیشبینیکننده
آسیب روانی فرد
در آینده و عامل
کلیدی و مهمی در
پیدایش اضطراب،
استرس و افسردگی
است (24). بنابراین،
تنظیم هیجان، فرایندها
و راهبردهای تنظیمی
بیشماری را در
برمیگیرد که شامل
ابعاد شناختی،
جسمی، اجتماعی
و رفتاری میشود.
ازجمله این راهبردها
میتوان به نشخوار
فکری، خوداظهاری،
اجتناب و بازداری
اشاره کرد. جنبههای
شناختی تنظیم هیجان
همانند دیگر ابعاد
رفتاری و اجتماعی
آن درواقع با هدف
مدیریت هیجانها
جهت افزایش سازگاری
و تطابق بهکار
میروند و بخشی
از راهبردهای
تطابقی هستند که
با تجربه و درمان
ناراحتیهای هیجانی
و جسمانی مرتبطاند
(25). لذا تنظيم هيجان
و مخصوصاً راهبردهای
مثبت تنظیم هيجانات
باعث كاهش احساسات
منفي و افزايش
احساسات مثبت و
رفتار سازگارانه
افراد میشود
(26). در نتیجه، آموزش
تنظيم هيجان در
دانشجویان باعث
میشود كه آنان
با آگاهي از هيجانات
و استفاده درست
پذيرش آنها و
ابراز هيجانات،
مخصوصاً هيجانات
مثبت در موقعیتهای
زندگي، احساسات
منفي خويش را كاهش
دهند. كه
بهتبع آن ميزان
اضطراب، استرسهای
غیرمنطقی و
افسردگی ناشی
از این
احساسات منفی در
آنان كاهش پيدا
خواهد كرد.
همچنین
این نتیجه تائیدی
بر یافته رضوان
و همکاران است که نشان
داد سرکوب ابراز
هیجان نهتنها
باعث بروز نشخوار
فکری میشود بلکه
بر کاهش شادکامی
نیز مؤثر است(27). همچنین
پن بیکر معتقد
است که سرکوب هیجان
مانع ایجاد تکانههای
هیجانی و
اضطراب و
استرس شده و
موجب سازگاری و
یا پاسخهای مقابلهای
مؤثر میگردد.
بهبیاندیگر،
افرادی که روش
تنظیم هیجان از
نوع سرکوب ابراز
هیجان را بکار
میبرند، همیشه
در حال نظارت بر
رفتار خود هستند
تا تظاهرات رفتاری
خود را در موقع
بروز هیجان اصلاح
کنند این فرآیند
نیازمند صرف انرژی
زیادی است که میتواند
منابع شناختی را
کاهش دهد (بهنقلاز 27).
یکی
از محدودیتهای
عمده پژوهش پيگيري
بکردن براي بررسي
تداوم نتايج درمان
بود. تكجنسيتي
بودن نیز محدودیت
دیگر آن بود؛ یعنی
اين پژوهش فقط
در مورد پسران
انجام شده
بود. بنابراين،
در تعميم يافتههاي
آن به دختران باید
احتياط بيشتري
به عمل آورد.
نتیجهگیری: نتایج
این پژوهش نشان
داد که آموزش تنظيم
هيجان نشانههای
استرس، اضطراب
و افسردگی
دانشجویان را بهطور
معناداری كاهش
میدهد. با
توجه به اینکه
برخی مشكلات روانشناختی
(اضطراب،
استرس و
افسردگی) در دانشجويان
زياد بوده و نيازمند
برنامهریزی و
توجه ويژه مسئولين
به اين امر است،
لذا شناخت این
مسائل روانشناختی
در دانشجویان و
مداخلات بهموقع
در این زمينه با
آموزشهای
مناسبی همچون
آموزش تنظیم
هیجان، میتواند
گام بسیار
مهمی در تأمین
سلامت روحی و
روانی این قشر
آیندهساز
باشد. نقشي كه مسئولان
دانشگاهی،
بالأخص مراكز مشاوره
دانشگاهها میتوانند
در اين زمينه ايفا
نمايند، بسيار
برجسته است.
سپاسگزاری
نویسندگان
این مطالعه نهایت
تشکر و قدردانی
خود را از مسئولان
محترم
دانشگاه محقق
اردبیلی و همچنین
از دانشجویان شرکتکننده
در پژوهش، بالأخص
دانشجویان
حاضر در جلسات
گروه آموزشی، که
امکان اجرای این
پژوهش را فراهم
نمودند، اعلام
میدارند.
References:
1. Dibajnia P. Relation of family
functioning and self concept in students of Shahid Beheshti Medical Sciences
University during 2002. Pajouhandeh Journal 2004; 9(40): 237-240. [Persian]
2. mozafarinia
f, Shokravi FA, hydarnia A. Relationship between spiritual health and happiness
among students. health education& health
promotion. 2014;2(2):97-108.. [Persian]
3. Fooladi N, Jirdehi R,
Mohtasham-Amiri Z. Comparison of Depression, Anxiety, Stress and Quality of
Life in Drug Abusers with Normal Subjects. Procedia-Social
and Behavioral Sciences. 2014;159:712-7. Abstract/FREE Full Text
4. Dehghan-nayeri N, Adib-Hajbaghery M.
Effects of progressive relaxation on anxiety and quality of life in female
students: A non-randomized controlled trial. Complementary
therapies in medicine. 2011;19(4):194-200.
5. Tehrani H, Rakhshani T, Zadeh DS,
Hosseini SM, Bagheriyan S. Analyzing the relationship between job stress to
mental health, personality type and stressful life events of the nurses
occupied in Tehran 115 emergency. Iran Red Crescent Med J. 2013;15(3):272-3.
6. Rezaei-Adryani M, Azadi A, Ahmadi F,
Azimi AV. Comparison level of stress, Anxiety, Depression and quality of life
in dormitory resident students. Iranian Journal of Nursing
Research. 2007;2(5):31-8.
[Persian]
7. Dahlin M, Joneborg N, Runeson B.
Stress and depression among medical students: A cross‐sectional study. Medical Education. 2005;39(6):594-604.
8.
Martini TS, Busseri MA. Emotion regulation strategies
and goals as predictors of older mothers’ and adult daughters’ helping-related
subjective well-being. Psychology and aging.
2010;25(1):48.
9.
Saber M, Tehrani H, Shojaeizadeh D, Maleki Z, Esfandiyarpoor R. Mental Health
and Exposure to Stressful Life Events of Nurses Working in Emergency Medical
Service (ER 115). J Health Syst Res. 2013;9(3):294-300.
[Persian]
10.
Gross JJ, John OP. Individual differences in two emotion regulation processes:
Implications for affect, relationships’ and well-being. Journal of Personality
and Social Psychology 2003; 85: 348–362.
11.
Gross J. J. Emotion regulation in adulthood: Timing is everything. Journal of
Current Directions in Psychological Science 2001; 10: 214-219.
12. Narimani M, Ariapooran S,
Abolghasemi A, Ahadi B. Effectiveness of mindfulness-based stress reduction and
emotion regulation training in the affect and mood of chemical weapons victims.
Arak University of Medical Sciences Journal. 2012;15(2):107-18.
13. Garnefski N, Kraaij V, Spinhoven P.
Negative life events, cognitive emotion regulation and emotional problems. Personality and Individual Differences. 2001;30(8):1311-27.
14. Nolen-Hoeksema S, McBride A, Larson
J. Rumination and psychological distress among bereaved partners. Journal of personality and social psychology. 1997;72(4):855.
15. Omran MP. Relationships
between cognitive emotion regulation strategies with depression and anxiety.
Open Journal of Psychiatry. 2011;1(03):106.
16. Martini TS, Busseri MA. Emotion regulation strategies and goals as predictors of older
mothers’ and adult daughters’ helping-related subjective well-being. Psychology and aging. 2010;25(1):48.
17. Goldin PR, Manber T, Hakimi S,
Canli T, Gross JJ. Neural bases of social anxiety disorder: emotional
reactivity and cognitive regulation during social and physical threat. Archives of general psychiatry. 2009;66(2):170-80.
18. Marcks BA, Woods DW. A comparison
of thought suppression to an acceptance-based technique in the management of
personal intrusive thoughts: A controlled evaluation. Behaviour
Research and Therapy. 2005;43(4):433-45.
19.
Campbell-Sills L, Barlow DH, Brown TA, Hofmann SG. Effects of
suppression and acceptance on emotional responses of individuals with anxiety
and mood disorders. Behaviour Research and Therapy.
2006;44(9):1251-63.
20. Gratz KL, Gunderson JG. Preliminary
data on an acceptance-based emotion regulation group intervention for
deliberate self-harm among women with borderline personality disorder. Behavior Therapy. 2006;37(1):25-35.
21. Salovey P. Applied emotional
intelligence: Regulating emotions to become healthy, wealthy, and wise. Emotional intelligence and everyday life. 2001:168-84.
22. Jennings PA, Greenberg MT. The
prosocial classroom: Teacher social and emotional competence in relation to
student and classroom outcomes. Review of educational research. 2009;79(1):491-525.
23. Sandler IN, Tein JY, West SG.
Coping, stress, and the psychological symptoms of children of divorce: A
cross‐sectional and longitudinal study. Child development.
1994;65(6):1744-63.
24. Beauregard M, Lévesque J, Bourgouin
P. Neural Correlates of Conscious Self-Regulation of Emotion. The Journal of
Neuroscience 2001; 21(RC165):1-6.
25. Richards JM, Gross JJ. Emotion regulation and memory: the
cognitive costs of keeping one's cool. Journal of personality
and social psychology. 2000;79(3):410.
26. Tugade MM, Fredrickson BL.
Regulation of positive emotions: Emotion regulation strategies that promote
resilience. Journal of Happiness Studies. 2007;8(3):311-33.
27. Rezvan SH, Bahrami F, Abedi MR.
Effects of emotion regulation on happiness and rumination student. Journal of
Psychiatry and Clinical Psychology 2006; 12 (3): 255. [Persian]