Prevention of Domestic Violence

 

The Impact of Educational Intervention to Increase Self Efficacy and Awareness for the Prevention of Domestic Violence Against Women

 

Mohammad Hossein Taghdisi,1 Marzieh Latifi,2* Mohammad Eshagh Afkari,3 Maryam Dastoorpour,4 Fatemeh Estebsari,5& Fiesal Jamalzadeh4

 

1. Professor, Dept. of Health education & Health Promotion, School of Public Health, Iran Univ. of Medical Sciences (IUMS), Tehran, Iran

*2. PhD Candidate of Health education & Health Promotion, Dept. of Health education & Health Promotion, School of Public Health, Shahid Beheshti Univ. of Medical Sciences (SBUMS), Tehran, Iran (Corresponding Author) marziye_latifi@yahoo.com

3. Assistant Professor, Dept. of Health education & Health Promotion, School of Health, IUMS, Tehran, Iran

4. PhD Candidate of Epidemiology, Research Center for Modelling in Health, Institute for Future Studies in Health, Kerman University of Medical Sciences (KMS), Kerman, Iran

5. PhD in Health education & Health Promotion, Dept. of Health education & Health Promotion, School of Health, IUMS, Tehran, Iran

6. MSc. on Health Economics, Kerman University of Medical Sciences (KMS), Kerman, Iran

ABSTRACT

Background and objective:Violence against women are commonly seenthroughout the world. Studies showed that violence is related to self-efficacy.  Therefore, this study was aimed to determine the effect of an educational intervention to increase self-efficacy and awareness for the prevention of domestic violence against women in the Gorgan city, Iran.

Methods: This quasi-experimental study was designed with pre-and post-test on 91 married women under the aegis ofthe Imam Khomeini Relief Foundation (IKRF) in Gorgan in winter and spring of 2012-2013. Tools for gathering data includeddemographic information, General self-Efficacy questionnaire and a questionnaire about awareness of violence. Based on the results of the pretest, the educational contentwas prepared. Post-test was conducted 40 days later, after 3 educational sessions. Using SPSS16and analytical test such as the paired t-test data were analyzed.

Results: The mean age of subjects were 37.37±12.13 years. The scores means of self-efficacy (p<0.001) and awareness (p<0.001) before and after the intervention were statistically had significant difference. Therefore, it seems thateducational program was effective in the promotion of the variables means.

Conclusion: To decrease thedomestic violence against women, increasing women’s self-efficacy and awareness through educational classes and proper planning is recommended.

Paper Type: Research Article.

Key words: Prevention of domestic violence, Self-efficacy, Awareness, Women, Gorgan.

uCitation: Taghdisi MH, Latifi M, Afkari ME, Dastoorpour M, Estebsari F,  Jamalzadeh F. The Impact of Educational Intervention to Increase Self Efficacy and Awareness for the Prevention of Domestic Violence Against Women. Iranian Journal of Health Education and Health Promotion. Spring 2015;3(1): [32-38].

 

 

پیشگیری از خشونت خانگی

تأثیر مداخله آموزشی بر افزایش خودکارآمدی و آگاهی زنان برای پیشگیری از خشونت خانگی

محمدحسین تقدیسی،1 مرضیه لطیفی،2* محمداسحاق افکاری،3 مریم دستورپور،4 فاطمه استبصاری5 و فیصل جمالزاده6

1.استاد گروه آموزش بهداشت و ارتقاء سلامت، دانشكده بهداشت و انستيتو تحقيقات بهداشتي، دانشگاه علوم پزشكي ایران، تهران، ایران

*2.دانشجوی دکترای آموزش بهداشت و ارتقا سلامت، گروه آموزش بهداشت و ارتقاء سلامت، دانشكده بهداشت، دانشگاه علوم پزشكي شهید بهشتی، تهران، ایران(نويسنده مسئول) marziye_latifi@yahoo.com         

3.استادیار گروه آموزش بهداشت و ارتقاء سلامت، دانشكده بهداشت و انستيتو تحقيقات بهداشتي، دانشگاه علوم پزشكي تهران، تهران، ایران

4 . دانشجوی دکترای اپیدمیولوژی، مرکز تحقیقات مدل‌سازی در سلامت، پژوهشکده آینده‌پژوهی در سلامت، دانشگاه علوم پزشکی کرمان، کرمان، ایران

5. .دکترای آموزش بهداشت و ارتقا سلامت، گروه آموزش بهداشت و ارتقاء سلامت، دانشكده بهداشت، دانشگاه علوم پزشكي ایران، تهران، ایران

6. کارشناس ارشد اقتصاد بهداشت- دانشگاه علوم پزشکی کرمان. کرمان. ایران

 

چکیده

زمینه و هدف: خشونت علیه زنان در سراسر جهان دیده می‌شود. مطالعات نشان داده است که خشونت ارتباط زیادی با خودکارآمدی دارد.  بنابراین، تعیین تأثیر مداخله آموزشی بر افزایش خودکارآمدی و آگاهی زنان برای پیشگیری از خشونت خانگی علیه آن‌ها در شهر گرگان هدف این پژوهش بود.

مواد و روش­ها: این مطالعه نیمه‌تجربی با طرح پیش­آمون پس‌آزمون بر روی 91 زن همسردار تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی‌شهر گرگان در زمستان و بهار 1390-1391 انجام شد. ابزار جمع‌آوریداده­ها چک­لیست اطلاعات جمعیت‌شناختی و دو پرسشنامه سنجش خودکارآمدی عمومی و آگاهی زنان درباره خشونت بود. بر اساس نتایج پیش‌آزمونمحتوای آموزشی تهیه شد. پس‌آزمون 40 روز بعد پس از 3 جلسه آموزش اجرا شد.داده‌ها از طریق SPSS16 و با به‌کارگیری آزمون تحلیلی مانند تی زوجی تجزیه‌وتحلیل شد.

یافته­ها: میانگین سنی افراد 13/12±37/37سال بود. نمرات میانگین میزان خودکارآمدی(001/0p<) و آگاهی زنان درباره خشونت (001/0p<) قبل و بعد از مداخله از نظر آماری تفاوت معناداری وجود داشت؛ به عبارتی دیگر، به نظر می‌رسد برنامه آموزشی بر ارتقاء میانگین متغیرهای مذکور مؤثر بوده است.

نتیجه‌گیری: برای کاهش خشونت خانگی علیه زنان، افزایش میزان آگاهی و خودکارآمدی آنان از طریق برگزاری کلاس‌های آموزشی و برنامه‌ریزی صحیح پیشنهاد می‌شود.

نوع مقاله: مطالعه پژوهشی.

کلیدواژه­ها: پیشگیری ازخشونت خانگی،خودکارآمدی، آگاهی، خشونت خانگی، زنان، گرگان.

t استناد:  تقدیسی م ح،لطیفی م،افکاری م ا،دستورپور م،استبصاری ف،جمالزاده .تأثیرمداخله آموزشی برافزایش خودکارآمدی وآگاهی زنان برای پیشگیری ازخشونت خانگی. فصلنامه آموزش بهداشت و ارتقاء سلامت. بهار 1394؛3(1): [32-38].

مقدمه

اهمیت جایگاه زنان در جامعه و نقش آن‌ها در توسعه همه­جانبه کشور بر کسی پوشیده نیست. اطلاع از وضعیت بهداشت و سلامت زنان و نیز عوامل مؤثر بر آن، می‌تواند مبنای برنامه‌ریزی ها و سیاست گذاری های مناسب جهت اصلاح وضعیت پیشرفت آن‌ها قرار گیرد (1). اما زنان مورد خشونت واقع می‌شوند.درمیان انواع خشونت­ها علیه زنان، شایع‌ترین نوع آن، خشونت خانگی یا خشونت توسط همسراست (2) که به ‌عنوان«هر حادثه یا رفتار تهدید، خشونت و سوءاستفاده اعم از روانی، جسمی، جنسی، مالی ویا عاطفی» تعریف شده است (3). این نوع خشونت­ها روز به روز در حال افزایش است (4).

مطالعه تقدیسی و همکاران(5) نشان داد شیوع خشونت در تهران 6/33% است؛ لذا زنان نیازمند توانمندی هستند. يکی از مفاهيم الگوی توانمندسازي، خودكارآمدي است. خودکارآمدی یک متغیر کلیدی در روان­شناسی بالینی، آموزشی، اجتماعی، توسعه‌ای، بهداشتی و شخصیتی است. باندورا، خودکارآمدی را ظرفیت درک‌شده به وسیله فرد برای اجرای موفقیت‌آمیز یک رفتار می‌داند. در نتیجه، خودکارآمدی یک مفهوم شناختی است و نیازهای رفتاری را با ظرفیت‌های فردی مقایسه می‌کند (6). از نظر بندورا این عوامل در ایجاد خودکارآمدی مؤثرهستند: 1-تجربه­هاي موفق، 2-تجربه­هاي جانشيني،3- ترغيب­هاي کلامي يا اجتماعي و4- حالات عاطفي وفيزيولوژيک (7-9).

خودکارآمدی یا درک توانایی انجام موفقیت‌آمیز یک وظیفه، اصل مهمی است که بین آگاهی و عمل ارتباط برقرار می‌کند. خودکارآمدی بر انتخاب رفتار، زمان و موقعیت انجام رفتار و میزان کوشش و پافشاری برای انجام دادن یک وظیفه خاص تأثیر می‌گذارد (10). برای اینکه انسان موفق شود، باید تعهد، کاردانی و پشتکار داشته باشد؛ که این موارد از طریق خودکارآمدی به­دست می­آید (11). قضاوت فرد در مورد  توانایی انجام یک عمل ویژه می‌باشد (12)؛ این کار وابسته به احساس کنترل فرد بر محیط و رفتار خود است (13).

عقاید مربوط به خودکارآمدی، بر اهداف و آرزوها اثر می­گذارند و تشکیل­دهنده پیامدهای رفتار انسان  هستند. افرادی که دارای خودکارآمدی بیشتری هستند، اهداف مهم­تری را در نظر می­گیرند، متعهدتر گشته و در نتیجه رفتار مطلوب­تری از خود بروز می­دهند. درحالی‌که افرادی که خودکارآمدی کمی دارند، رفتار مناسبی از خود بروز نمی­دهند (14).درک خودکارآمدی باعث حفظ و نگهداری رفتارهای ارتقا دهنده سلامت می‌شود (13).افراد با تلاش فراوان می‌توانند انتظارات را تغییر دهند (15).مطالعات زیادی تأثیرخودکارآمدی بر تغییر رفتار را تائیدکرده‌اند(16-21). در پژوهش‌های مختلفی خودکارآمدی به ‌عنوان یک پیش‌بینی­کننده مهم رضایت از زندگی بوده است. خودکارآمدی پایین با نشانه‌های اضطراب، افسردگی و نشانه‌های روان­تنی زیاد ارتباط دارد (22).

مطالعات زیادی در ایران و خارج از کشور در باره خشونت انجام شده است؛ اما طی جستجوهای مختلف مطالعه مشابهی در ایران یافت نشد؛ اما در مطالعه تاور و همکاران برروی زنان ساکن فلوریدا که با هدف  آموزش و غربالگری  زنان برای کاهش و شناسایی قربانیان خشونت خانگی انجام شد،خودکارآمدی درک‌شده وغربالگری اجزای مهمی برای پیشگیری ازخشونت خانگی به حساب‌ آمد (23). بنابراین، پژوهش حاضر باهدف تعیین تأثیر مداخله آموزشی بر افزایش خودکارآمدی وآگاهی زنان برای پیشگیری ازخشونت خانگی بر روی زنان تحت پوشش کمیته امداد شهر گرگان طراحی واجراشد.

 

مواد و روش­ها

مطالعه حاضراز نوع مطالعات نیمه‌تجربی با طرح پیش­آزمون-پس‌آزمون، بدون گروه گواه بود. جامعه آماری  مطالعه 91 نفر از زنان همسردار تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی‌شهر گرگان در زمستان و بهار 1390-1391 بود. طبق فرمول، حجم نمونه با توان آزمون 80% و سطح اطمینان 95% برابر 126 نفر بود و با احتساب 15% ریزش به دلایل مختلف و با توجه به محدود بودن جامعه مورد پژوهش، جمعیت حجم نمونه طبق فرمول 91 نفر تعیین شد و این تعداد به‌طور تصادفی ساده از روی لیست مددجویان کمیته امداد امام خمینی  انتخاب شدند. گردآوری داده­ها از طریق پرسشنامه بود.معیارهای ورود به مطالعه عبارت بودند از: همسردار بودن، حداقل یک سال تحت پوشش کمیته امداد بودن و حداقل یک فرزند داشته باشند و ایرانی الاصل بودن. معیارهای خروج از مطالعه نیز عبارت بودند از: شرکت ­نکردن در 2 جلسه آموزشی، مهاجرت از گرگان، تمایل نداشتن برای ادامه همکاری.

ابزار مورد استفاده: دو ابزار خودکارآمدی عمومی و آگاهی در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفتند:

1-پرسشنامه استاندارد مربوط به سازه خودکارآمدی عمومی: به ‌منظور سنجش وضعیت خودکارآمدی واحدهای مورد پژوهش، ازپرسشنامه استاندارد خودکارآمدی عمومی (طراحی شوارتسر و جوروسالم، 1981[1]به­نقل­از24)که شامل 10سئوال بامقیاس لیکرت چهارگزینه­ای (اصلا صحیح نیست (1)، به سختی صحیح (2)، تقریباً صحیح (3) یا کاملاً صحیح است (4)) استفاده شد. به گویه­های نسبتا درست وکاملاًدرست امتیازیک داده ‌شد و به گویه­های نسبتاًغلط و کاملاً غلط امتیازی تعلق نگرفت. روایی وپایایی پرسشنامه خودکارآمدی عمومی مورد استفاده رجبی (24) برابر 82/0بود. این مقیاس دارای 10 گویه چهارگزینه‌ای با دامنه 1 تا 4 است.این مقیاس جهت پیش‌بینی سازگاری پس از دگرگونی زندگی، چگونگی زندگی درهرمرحله رشد برای کارهای بالینی و دگرگون­سازی رفتار به کارمی‌رود (24).درتفسیرنمرات خودکارآمدی درمقیاس لیکرت چهارگویه‌ای(با حداقل 10 و حداکثر 40 نمره) تاچهارک اول کل جواب­های صحیح به‌عنوان خودکارآمدی ضعیف،چهارک دوم تاسوم به‌عنوان خودکارآمدی متوسط وازچهارک سوم به بالابه‌عنوان خودکارآمدی خوب درنظرگرفته ‌شد.

2-پرسشنامه آگاهی: پرسشنامه محقق‌ساخته آگاهی در مورد خشونت بود. برای تهیه آن از پرسشنامه‌های طرح صابریان و همکاران (25)،که درباره خشونت مطالعه نموده بودند، استفاده شد. روایی ابزار توسط 6 نفر از اساتید گروه آموزش بهداشت و ارتقا سلامت و جامعه‌شناس پزشکی تائید شد. براي تعيين پایایی ابزار، پرسشنامه آگاهی در اختیار 10 نفر از زنان تحت پوشش کمیته امداد، که بعداً از مطالعه اصلی خارج شدند، قرار گرفت. با استفاده از روش همسانی درونی، برای تعیین پایایی پرسشنامه آگاهی از روش آزمون مجدد استفاده شد (001/0p=) و ضریب همبستگی آن 883/0 بود.

در ابتدای مطالعه، اهداف مطالعه برای جمعیت موردمطالعه توضیح داده شد. پس از اخذ رضایت‌نامه و تمایل برای حضور در مطالعه و بی‌نام و نشان کردن پرسشنامه‌ها،91 نفر از افراد با روش نمونه‌گیری تصادفی طبق فرمول حجم نمونه برای شرکت در مطالعه دعوت شدند.در مرحله اول پیش­آزمون پرسشنامه‌ها تکمیل شدند. سپس با توجه به نتايج پیش‌آزمون،برنامه‌ریزی آموزشي اجرا و بسته آموزشي مناسب تهيه شد. این بسته آموزشی براي افراد مورد مطالعه اجرا شد. نوع، محتوا، روش آموزش و تعداد و زمان برگزاري کلاس‌های آموزشي با توجه به تجزیه ­وتحلیل نتايج مرحله پیش‌آزمون انجام شد و مواد آموزشي موردنیاز طراحي شدند.

بر اساس نتایج به‌دست‌آمده از تجزیه ‌وتحلیل این مرحله، مداخله آموزشی بر اساس تئوری خودکارآمدی در قالب سه جلسه آموزشی 60دقیقه‌ای با موضوعات افزایش مهارت نه گفتن، حل مسئله، روش‌های کاهش خشم، آگاهی از انواع خشونت با روش بحث گروهی، پرسش و پاسخ، مشاوره، نمایش عملی، سخنرانی کوتاه، پمفلت، هدایت و راهنمایی بحث‌ها طراحی و در یک مطالعه مقدماتی بررسی و تکمیل  شد.لازم به ذکر است که در مورد افزایش آگاهی در زمینه انواع خشونت‌ها و نحوه برخورد به شرکت‌کنندگان در صورت مواجه‌شدن با خشونت نیز آموزش‌های لازم داده شد.در مرحله دوم (پس­آزمون) با فاصله 45 روز بعد از مداخله دوباره پرسشنامه‌هاتوسط افراد نمونه تکمیل ‌شد. نتایج آزمون دوم تجزیه‌وتحلیل و با نتایج آزمون اول مقایسه شد.

پس از جمع‌آوري داده‌ها، در مراحل گوناگون سنجش، داده‌ها کدگذاري شده و سپس با استفاده ازSPSS16 مورد تجزیه‌وتحلیل قرارگرفت. جهت تحليل داده‌ها از شاخص‌هاي مرکزي و پراکندگي و آزمون‌هاي آماري استفاده گرديد. در راستاي انجام آزمون‌ها جهت تجزیه‌وتحلیل داده­ها از آزمون‌های آنالیز واریانس، تی مستقل، کای­اسکوئر استفاده شد. سطح معناداری در این مطالعه 05/0 بود.اطلاعات جمعیت‌شناختی واحدهای مورد مطالعه در جدول 1 نشان داده‌شده است.  در این مطالعه 7 نفر از افراد با توجه به معیارهای خروج از مطالعه خارج و  درمجموع با تعداد 84 نفر از زنان تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی‌شهر گرگان مطالعه به اتمام رسید.

 

یافته‌ها

بیشترین گروه سنی موردمطالعه افراد 35-45 ساله  و 35% از افراد موردمطالعه بی‌سواد بودند. شغل 2/91% افراد خانه‌دار بود (جدول 1).

جدول1. توزیع فراوانی نسبی ومطلقشاخص‌هایجمعیت‌شناختی واحدهای موردپژوهش:

 

گویه­ها

فراوانی

درصد

سن

(سال)

 

زیر 25 سال

16

6/17

25-35

29

2/24

35-45

22

9/31

بیشتر از 45

24

4/26

تحصیلات

بی‌سواد

32

35

ابتدایی

27

7/29

راهنمایی

19

9/20

دیپلم و بالاتر

13

4/14

شغل

خانه‌دار

83

2/91

شاغل

8

8/8

محل زندگی

شهر

40

44

روستا

51

56

نوع تملک منزل

استیجاری

29

9/31

ملکی

62

1/68

زندگی با خانواده همسر

بلی

38

8/41

خیر

53

2/58

جنسیت فرزندان

فقط دختر

16

6/17

دختر و پسر

75

4/82

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

میانگین رفتار خودکارآمدی قبل و بعد مداخله آموزشی مداخله  از 66/1±24/5به29/1±19/7 و نمره آگاهی قبل مداخله آموزشی از 44/2±53/6 به 2±54/8 افزایش یافت. جدول 2نتایج آزمون تی زوجی نشان می‌دهد که میانگین نمرات سازه‌های آگاهی، خودکارآمدی قبل از مداخله آموزشی نسبت به بعد آن افزایش معناداری داشته است (001/0p<).

جدول 2. میانگین و انحراف‌معیار متغیر خودکارآمدی قبل و بعد مداخله آموزشی

متغیر

میانگین و انحراف­معیار

 

پیش‌آزمون

پس‌آزمون

p-value

آگاهی

44/2±53/6                                                                                                 94/31

2±54/8                                                                                                      44/33

001/0p<

خودکارآمدی

66/1±24/5                                                                                                 40/32

29/1±19/7

001/0p<

 

یافته‌های مطالعه نشان داد که میانگین نمره خودکارآمدی در 2 مرحله پیش‌آزمون و پس‌آزمون سیر افزایشی داشت. اختلاف این میانگین‌ خودکارآمدی قبل و بعد مداخله آموزشی از نظر آماری معنی‌دار بود (001/0p<). میانگین خودکارآمدی نیز تغییریافته و بدین معنی است که آموزش اثر معناداری بر ارتقا خودکارآمدی افراد مورد پژوهش داشته است.

به‌منظور مقایسه نمرات خودکارآمدی واحدهای موردپژوهش و تعیین رابطه آن با سؤالات جمعیت‌شناختی، از آزمون کای‌اسکوئر استفاده شد. نتایج آزمون نشان داد که بین خودکارآمدی با اعتیاد همسر (001/0P <)، زندگی با خانواده همسر (001/0p<) و سواد (001/0p<) رابطه معناداری وجود دارد. بین آگاهی و سواد افراد موردبررسی ارتباط معناداری وجود داشت (001/0p<). آزمون دقیق فیشر بین  شغل، جنسیت فرزندان، تملک منزل، محل زندگی و خودکارآمدی ارتباط معناداری ازنظر آماری نشان نداد.

بحث

متأسفانه مطالعه‌ای مبنی بر آموزش خودکارآمدی بر کاهش خشونت خانگی علیه زنان با توجه به جستجوهای صورت گرفته توسط در ایران صورت نگرفته بود ولی مطالعات متعددی با تأکید بر خودکارآمدی به‌عنوان یکی از متغیرهای روانی- اجتماعی انجام‌شده بود. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که آموزش خودکارآمدی و آگاهی باعث کاهش خشونت خانگی می‌شود؛ که نتایج این مطالعه همسو با نتایج شی و همکاران (26) و آلن و همکاران (27) است.

در مطالعه شی و همکاران (26) در سال 2008 نیز نشان دادند که مداخله آموزشی بر اساس الگوی خودکارآمدی و با استفاده از راهبردهای آموزش بهداشت سبب تغییرات معنی‌دار آماری در خودکارآمدی در گروه مداخله و کنترل می‌گردد (26).همچنین مطالعه آلن و همکاران در سال 2012 نشان داد که خودکارآمدی بالا به میزان بیشتری از خشونت  خانگی جلوگیری می‌کند (27). لذا آموزش خودکارآمدی در پیشگیری از خشونت تأثیر زیادی دارد؛که همسو با نتایج مطالعه حاضر بود.

با توجه به نتایج این مطالعه، شرکت در کلاس‌های آموزشی و تعامل با دیگران سبب می‌شودآن‌ها را از فردی غیرفعال به فردی فعال و درگیر در مراودات اجتماعی تبدیل کند و بیان تجارب خود در کلاس و استفاده از تجارب جانشین، قرار گرفتن فرد در معرض تجربه‌های موفق قرار بگیرد.

نتایج آزمون تی زوجی نشان می‌دهد که میانگین نمره آگاهی در 2 مرحله پیش‌آزمون و پس‌آزمون سیر افزایشی داشت و سطح آگاهی به میزان خوبی افزایش یافت. سپس فرضیه اول مبنی بر تأثیر آموزش بر افزایش آگاهی در این تحقیق به اثبات رسید. بنابراین، فرضیه «آموزش بر افزایش آگاهی زنان مؤثر است»تائیدمی‌شود. در مطالعه خسروی­زادگان و همکاران (28) با عنوان «بررسي ابعاد جمعیت‌شناسی و روان‌شناختی خشونت خانگي عليه زنان در استان بوشهر» که در سال 1379 انجام گرفت، بیان شد که آگاهی پایین زنان از خشونت، یکی از راه‌های اعمال خشونت همسرانشان علیه آن‌هااست. مطالعه فراتحلیل فلمث[2] و همکاران (29) تحت عنوان «مداخلات مبتنی بر مهارت‌های آموزشی برای جلوگیری از خشونت در نوجوانان و بزرگ‌سالان جوان» که 38 مطالعه را موردبررسی قرارداد، نیز نشان داد که مداخلات درباره خشونت در نگرش‌ها، رفتارها و مهارت‌های مربوطه، اثربخشی قابل قبولی دارد و در دانش افراد نیز تغییر به وجود می‌آورد.  نتایج این مطالعات همسو با نتایج مطالعه حاضر بود.

بی­سواد و یا کم­سواد بودن افراد مورد مطالعه در تکمیل پرسشنامه‌ها را می‌توان از محدودیت‌های مطالعه حاضر دانست.با توجه به نتایج به‌دست‌آمده از نظر شرایط ارتقایی مؤثر بر رفتار فرد و انتخاب شیوه آموزشی و منابع اطلاعاتی محیطی، به نظر می‌رسد ارتباط بهتر کارشناسان بازنان و مشاوره در خصوص بالا بردن خودکارآمدی  و آگاهی در ارتقای سلامت‌روانی و خودکارآمدی آنان مؤثراست.

نتیجه‌گیری:نتایج مطالعه حاضر نشان می‌دهد مداخله آموزشی و به­کار بردن روش‌های افزایش خودکارآمدی باعث ارتقاء سطح آگاهی و خودکارآمدی افراد می‌شود. افزایش خودکارآمدی ارتباط معناداری با کاهش خشونت دارد.لذا پیشنهد می گردد برای ارتقا آگاهی زنان درباره حقوق خود و افزایش مهارت‌های زندگی آموزش‌هایی از طریق رسانه‌های گروهی صورت پذیرد.  همچنین برگزاری کلاس‌های آموزشی در محله‌ها و مکان‌های تجمع زنان خانه‌دار مثل مساجد الزامی است.از اهداف عمده علم آموزش بهداشت و ارتقاء سلامت، بهبود کیفیت و استانداردهای زندگی با افزایش مشارکت آن‌ها در فعالیت‌های مرتبط با سلامت است. این امر با به‌کارگیری راهبرد‌های سلامتی از طریق انتخاب شیوه‌های صحیح زندگی و رفتارهای سلامتی قابل‌دسترسی است.

 

سپاسگزاری

این مقاله ازپایان‌نامه شماره 16418مصوب دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تهران در 1390 به دست آمدهاست که با حمایت «مرکز مبتنی بر مشارکت جامعه»اجراشد. واجب می‌دانیم که از ریاست محترم کمیته امداد استان گلستان، شهرستان گرگان و علی‌آباد و  همه عزیزانی که با شرکت در جلسات آموزشی باعث اجرای موفقیت‌آمیز این پژوهش شدند، تشکر نماییم.

 

References:

1. García-Moreno C, Jansen H, Ellsberg M, Heise L, Watts C. WHO multi-country study on women’s health and domestic violence against women. Geneva: World Health Organization. 2005;204.

Abstract/FREE Full Text

 

2. Aklimunnessa K, Khan MM, Kabir M, Mori M. Prevalence and correlates of domestic violence by husbands against wives in Bangladesh: evidence from a national survey. The journal of men's health & gender. 2007;4(1):52-63.

Abstract/FREE Full Text

 

3. Trevillion K, Oram S, Feder G, Howard LM. Experiences of domestic violence and mental disorders: a systematic review and meta-analysis. PLoS One. 2012;7(12):e51740.doi: 10.1371/journal.pone.0051740.

Abstract/FREE Full Text

 

4. Edleson Jeffrey L. Children's Witnessing of Adult Domestic Violence. J Interpers Violence. 1999;14(8):839–870. doi: 10.1177/088626099014008004.

Abstract

 

5. Latifi M, taghdisi Mh, estebsari F, rahimi z, joveini H. Survey of wife abuse and influencing Social factors incidence of domestic violence in Tehranian families. Alborz university of medical science. Alborz journal;2014: (1)3.

Abstract/FREE Full Text

 

6.Bandura A. Health promotion from the perspective of social cognitive theory. Psychology & Health  1998; 13(4):623-49.

Abstract/FREE Full Text

 

7. Bandura A. Perceived self-efficacy in the exercise of control over AIDS infection. Evaluation and program planning. 1990;13(1):9-17.

Abstract/FREE Full Text

 

8. Appelbaum SH, Honeggar K. Empowerment: a contrasting overview of organizations in general and nursing in particular-an examination of organizational factors, managerial behaviors, job design, and structural power. Empowerment in Organizations. 1998;6(2):29-50.

Abstract

9. Carlopio J, Andrewartha G. Developing Management Skills: A comprehensive guide for leaders: Pearson Education Australia; 2008.

View Link

 

10. Zarei F, Taghdisi MH, Tehrani H. Normalizing health values in the socialization process. J Research Health. 2012;2(2):169-71

Abstract/FREE Full Text

 

11. Schwarzer R, Luszczynska A. Self-efficacy, adolescents’ risk-taking behaviors, and health. Self-efficacy beliefs of adolescents Adolescence and education. London: IAP 2006: 139-59.

View Link

 

12. Pender JN, Murdaugh LC, Parsons AM. Health promotion in nursing practice. 5th ed, Upper Saddle River, Nurs J: Prentice Hall: 2006.

Abstract/FREE Full Text

 

13. Strecher VJ, DeVellis BM, Becker MH, Rosenstock IM. The role of self-efficacy in achieving health behavior change. Health Education & Behavior. 1986;13(1):73-92.

Abstract

 

14- Bandura A. Health promotion by social cognitive means. Health Education & Behavior. 2004;31(2):143-64.

Abstract

 

15-Bandura A. “self-efficacy: Toward a unifying Theory of Behavioral Change”. Psychological Review. 1977; 84(2): 191-215.

Abstract

 

16. Tehrani H, Taghdisi MH. Community Action: A Strategy for Health Promotion. Iranian Journal of Health Education and Health Promotion. 2015;2(4):255-9.

Abstract/FREE Full Text

 

17. Clark MM, Abrams DB, Niaura RS, Eaton CA, Rossi JS. Self-efficacy in weight management. Journal of consulting and clinical psychology. 1991;59(5):739.

Abstract

 

18. Marcus BH, Selby VC, Niaura RS, Rossi JS. Self-efficacy and the stages of exercise behavior change. Research quarterly for exercise and sport. 1992;63(1):60-6.

Abstract

 

19. Allison KR, Dwyer JJ, Makin S. Self-efficacy and participation in vigorous physical activity by high school students. Health Education & Behavior. 1999;26(1):12-24.

Abstract

 

20. Long JD, Stevens KR. Using Technology to Promote Self‐Efficacy for Healthy Eating in Adolescents. Journal of Nursing Scholarship. 2004;36(2):134-9.

Abstract/FREE Full Text

 

21. Von Ah D, Ebert S, Ngamvitroj A, Park N, Kang DH. Predictors of health behaviours in college students. Journal of advanced nursing. 2004;48(5):463-74.

Abstract/FREE Full Text

 

22. Benight CC, Bandura A. Social cognitive theory of posttraumatic recovery: The role of perceived self-efficacy. Behaviour Research and Therapy. 2004;42(10):1129-48.

Abstract

 

23. Tower LE. Domestic violence screening: Education and institutional support correlates. Journal of Social Work Education. 2003;39(3):479-94

Abstract

 

24.Rajabi Gh. Assessment  of  Reliability  and  Validity  General  self - efficacy scale (GSE -10) in Faculty of Education and Psychology student Shahid Chamran University and Marvdasht Azad University. Quarterly Journal  of  New  Thoughts  on  Education. 2006;2(1,2):111-122

Abstract/FREE Full Text

 

25. Saberian M, Atash Nafas E, Behnam B. Prevalence of domestic violence in women referred to the heath care centers in Semnan (2003). koomesh. 2005; 6 (2):115-122

Abstract/FREE Full Text

 

26. Shi Q, Ostwald SK, Wang S. Improving glycaemic control self‐efficacy and glycaemic control behaviour in Chinese patients with Type 2 diabetes mellitus: randomised controlled trial. Journal of clinical nursing. 2010;19(3‐4):398-404.

Abstract/FREE Full Text

 

27. Allen VD, Solomon P. Educational-entertainment as an intervention with black adolescents exposed to community violence. Journal of prevention & intervention in the community. 2012;40(4):313-24.

Abstract

 

28. Azizi F, Khosravizadegan Z, Morvaridi MR. Demographic and psychologic aspects of domestic violence against women. ISMJ. 2007;10(1):75-81

Abstract/FREE Full Text

 

29. Fellmeth GLT, Heffernan C, Nurse J, Habibula S, Sethi D. Educational and skills-based interventions for preventing relationship and dating violence in adolescents and young adults. Cochrane Database of Systematic Reviews 2013, Issue 6. Art. No.: CD004534. DOI: 10.1002/14651858.CD004534.pub3.

Abstract/FREE Full Text



[1] Schwarzer& Jerusalem, 1981

[2]Fellmeth