FEEDING BEHAVIOR

Feeding Behavior Associated With Gastric Cancer

 

Kiyana Kasiri 1, Farkhondeh Amin-Shokravi2*& Hossein Shahnazi3

1.MSc. Student of Health Education and Health Promotion, Dept. of Health Education, Faculty of Medical Sciences, Tarbiat Modares Univ. (TMU), Tehran, Iran

*2. Associate Professor of Health Education Dept., School of Medical Sciences, TMU, Tehran, Iran (Corresponding Authoraminsh_f@modares.ac.ir

3.Assistant Professor, Dept. of Health Education and Health Care Services, School of Health, Isfahan University Of Medical Sciences, Isfahan, Iran

 

ABSTRACT

Background and objective: Preparing educational programs related to prevention of prevalent diseases like cancer is considered a health necessity. The aim of this paper was to study the impact of feeding behavior associated with gastric cancer in women working in Isfahan in 2013.

Methods: In this semi-experimental interventional study, 72 female workers were classified into two case and control groups, each 36 workers. Inclusion criteria of the study were: Iranian nationality, female workers, married, educated, having at least 20 years, and residents of Isfahan. Data was gathered using a questionnaire (s=0.810). Based on the results of pre-test, the nutrition educational package was designed to suit the training needs. The experimental group received the educational intervention (six45-minutes sessions in six weeks).Then immediately and three months after educational intervention both groups were asked to complete the questionnaire again. Data was analyzed using independent T test with alpha level of 0.05. The study was approved by the Tarbiat Modress University’s Medical Ethics Committee.

Results: The mean age of cases was 33.12 and control group 33.22, significant difference (p<0.001) in case and control groups in mean awareness (89.72 vs. 36.85), attitude (69.50 vs. 34.98) and practice (75.63 vs. 40.22) after the intervention.

Conclusion: The effectiveness of nutrition educational package showed a developed accretion of knowledge, attitude and practice of employed women in feeding behavior associated with gastric cancer.

Paper Type: Research Article.

Keywords: Feeding behaviors, Gastric cancer, Nutrition, Isfahan

uCitation: KasiriK, Amin-Shokravi, F. & Shahnazi, H.  Feeding Behavior Associated With Gastric Cancer In Women Working in Isfahan in 2013. Iranian Journal of Health Education and Health Promotion.Summer 2015;3 (2) :[83-94].

 

 

رفتارهای  تغذیه­ای

                                            رفتارهای  تغذیه­ای مرتبط باسرطان معده

کیانا کثیری،1 فرخنده امین­شکروی2* و حسین شهنازی3

1. كارشناس ارشدآموزش بهداشت، دانشكده علوم پزشکی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ايران

*2. دانشياررگروه آموزش بهداشت، دانشكده علوم پزشکی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ايران (نویسنده مسئول)  Aminsh_f@modares. ac. ir         

3. استادیارگروه خدمات بهداشتی درمانی، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی و خدمات درمانی، اصفهان، ایران

چکیده

زمینه وهدف: تدوین برنامه آموزشی درباره پیشگیری ازبیمارهای شایع مانندسرطان ازضرورتهای بهداشتی می­باشد. مطالعه حاضرباهدف بررسی تأثیر برنامه آموزش رفتارهای تغذیه­ای مرتبط باسرطان معده درزنان شاغل متاهل شهراصفهان در 1391 انجام شد.

موادوروش­ها:مطالعه حاضرپژوهش مداخله­ای  نیمه­تجربی است. جامعه پژوهش 72زن متاهل شاغل شهراصفهان بودند. نمونه­هابه صورت تصادفی به دوگروه آزمون وکنترل و هرکدام 36نفرتقسیم شدند. معیارهای ورودافراد به مطالعه عبارت بودنداز: داشتن ملیت ایرانی، زنان شاغل، متاهل، باسواد، حداقل سن 20سال وساکن شهراصفهان. ابزارگردآوری داده­هاپرسشنامه­ای باآلفاکرونباخ 81/0بود.براساس نتایج پیش­آزمون بسته آموزشی تغذیه­ای متناسب نیازهای اموزشی نمونه هاطراحی شد. مداخله آموزشی برای گروه آزمون درطی 6 هفته ودرقالب 6 جلسه آموزشی 45 دقیقه­ای انجام گردید. سپس بلافاصله و 3ماه پس ازمداخله آموزشی درهردوگروه آزمون وکنترل اطلاعات دوباره گردآوری وبااستفاده ازآزمون تی مستقل درسطح آلفای 05/0موردتجزیه وتحلیل قرارگرفت. این پژوهش درکمیته اخلاق پزشکی دانشگاه تربیت مدرس تائیدشد.

یافته ها: میانگین سن گروه آزمون 12/33وگروه کنترل 22/33بودواختلاف معناداری (001/0p)  درگروهآزمون وکنترل درمیانگین نمرات آگاهی (72/89 دربرابر85/36)، نگرش (50/69دربرابر98/34)وعملکرد (63/75دربرابر22/40) بعدازمداخله بوجودآمد.

نتیجه گیری: یافته هااثربخشی تدوین بسته آموزشی تغذیه رابرافزایش آگاهی، نگرش وعملکردزنان شاغل  درموردرفتارهای تغذیه­ای مرتبط باسرطان معده رانشان داد.

نوع مقاله: مطالعه پژوهشی.

کلیدواژه ها: رفتارهای تغذیه­ای، سرطان معده، تغذیه، اصفهان.

t استناد: کثیری ک، امین­شکروی ف و شهنازی ح. رفتارهای  تغذیه­ای مرتبط باسرطان معده . فصلنامه آموزش بهداشت و ارتقاء سلامت. تابستان 1394؛3 (2) : [83-94].

 

 

مقدمه

بشر از دیر باز در پی یافتن علت بیماریها و راههای مبارزه با آن بوده است (1). در این میان سرطان یک بیماری نام آشنایی است که همواره مورد توجه دانشمندان و مردم عادی بوده و به عنوان یک بیماری لاعلاج خود را نشان داده است (2). در حال حاضر موضوعی که مورد قبول تمامی سرطان­شناسان است ارجحیت اقدامات پیشگیری از ابتلا به سرطان به جای درمان آن است (3). در مطالعات ثابت شده که حداقل 40% از سرطان ها قابل پیشگیری­اند (5-4).  در بین سرطان ها، بیشترین علت مرگ ناشی از سرطان درجهان، سرطان ریه و بعد سرطان معده است. اما در ایران سرطان معده جایگاه اول مرگ را در بین سرطان­ها دارد (6).

سرطان معده ناشی از رشد بیش از حد سلول‌های‌ بدخیم‌ در معده‌ است و علائم اولیه آن مبهم و نامشخص بوده، دیرعلامت نشان می­دهدداده و به سرعت هم به اندام­های دور و نزدیک خود دست­اندازی می­کند (7). در مقایسه با سایر سرطان ها، سرطان معدهاز نظر پیش­آگهی و نیز از نظر میزان بقاء5 ساله وضعیت وخیم­تری دارد (8). طول عمر افراد مبتلا کوتاه است. این سرطان  کشنده­ترین سرطان است (11-9).  سرطان معده دومین علت مرگ ناشی از سرطان را در جهان به خود اختصاص داده و معمولاً پیش­آگهی بدی دارد (12). بروز آن در برخی کشورها همچون آمـــریکا و انگلیس کاهش یافته است (13)؛ امـــا در بسیـــاری کشورها همچون ژاپن، چین، ایتالیا و کشورهای در حال توسعه همچنان در حد بالایی قرار دارد (14). سرطان معده در ایران جایگاه اول مرگ را در بین سرطان­ها دارد (15). براساس گزارش انجمن سرطان و مرکز مبارزه با بیماری های وزارت درمان، بهداشت و آموزش پزشکی، سرطان معده رتبه اول در مردان را دارد؛ به طوري که از هر 10هزار ايراني 21نفر مبتلا به سرطان معده هستند. این بیماری رتبه سوم در زنان را دارد؛ در حالی که در گزارش سازمان جهانی سرطان، این بدخیمی در جهان دومین سرطان در بین مردان و ششمین سرطان در بین زنان می باشد (16).

سرطان معده یک بیماری چندعلتی است و عوامل محیطی و وراثتی در ابتلا به آن مؤثر هستند (17-18).  بروز این بیماری در برخی از نقاط دنیا به علت اصلاح رژیم غذایی و روشهای آماده سازی غذا کاهش یافته است (19)؛ لذا عوامل خطری که عمدتاً رفتاری و تغذیه­ای می باشند، در ایجاد آن مطرح شده­اند (20). مطالعات نشان داده­اند که نوعی تماس محیطی در ایجاد سرطان معده نقش دارد و در این مورد عوامل سرطان­زای غذایی را محتمل­ترین عامل یا عوامل می­دانند (21). از طرفی ارتباط این بیماری با عفونت هلیکوباکترپیلوری مورد تأیید قرار گرفته است (22).

با دقت در آمار بیان شده و این که تا کنون راهکارهای مشخصی برای غربالگری و تشخیص زودرس سرطان معده ارائه نشده است و با توجه به اینکه تغییر در روش زندگی و عادات غذایی در الگوی بیماری مؤثر  است (23)، امروزه در اکثر کشورهای پیشرفته 85% زنان 25 تا 49 سال درکنار زندگی خانوادگی خود، زندگی حرفه‌ای‌شان را نیز دنبال می‌کنند. به دلیل مشغله زیاد خانم­های شاغل وقت ندارند ساعت­ها برای تهیه غذای سالم در آشپزخانه سپری کنند. بعضی از این خانم­های شاغل، که مسئولیت تربیت فرزندان و کارهای خانه را نیز به عهده دارند. برای برطرف کردن مشکل کم وقتی خود، خانم­ها روش مفیدی به­کار می­گیرند. این روش به این صورت است که در آخر هفته مقدار بیشتری غذای سالم تهیه و آن­ها را به بخش­های مجزا تقسیم بندی وبرای مصرف هفته­ها در فریزر نگهداری می­کنند. استفاده از غذاهای فریز و منجمد شده بسیار مضر است. در غذاهای فریز شده، ماهیت مواد غذایی دچار تحولاتی می‌شود که خواص و فواید غذا را تغییر داده و از بین می‌برد. در نتیجه، بدن انسان را با کمبود مواد غذایی مفید روبرو می‌کند. همچنین نگهداری طولانی مدت این مواد در فریزر موجب تجمع مواد سرطان‌زا در غذاها می‌گردد. هر چه مدت فریز کردن غذاها طولانی‌تر باشد، مضرات آن نیز بیشتر است (24). توانایی هماهنگ‌کردن زندگی حرفه‌ای خسته‌کننده با زندگی خانوادگی کاملاً  منظم یک شاهکار است؛ مخصوصا اگر خانم خانه، مادر هم باشد. با آموزش در حیطه رفتارهای تغذیه­ای به زنان که در منزل غذا تهیه می­کنند، می­توان به سادگی از آلودگی­های منتقله از راه موادغذایی پیشگیری کرد (25- 26). در این راستا، نقش آموزش بهداشت و در نتيجه ارتقاء سلامت جامعه نقشی کلیدی مي­باشد (27). مطالعه حاضربا هدف ارتقاء رفتارهای تغذیه­ای مرتبط باسرطان معده درزنان شاغل شهراصفهان بودتا نتایج آن گامی در راه ارتقای سلامت جامعه باشد و برنامه­های آموزشی برای مردم به منظورپیشگیری ازبیماری­های شایع، ازجمله سرطان هاتدوین شود.

 

موادوروش­ها

دراين مطالعه نيمه­تجربي كه در 1391 انجام شد، فهرست كليه مراكزبهزیستی شهراصفهان تهيه وبه طورتصادفي دومركز (يكي به­عنوان آزمون وديگري به­عنوان کنترل) انتخاب شدند. معيارهاي ورود افراد در مطالعه عبارت بودنداز: زنان شاغل با حداقل 20سال،دارای سواد خواندن و نوشتن ومتاهل بودن، به سرطان معدهمبتلا نبودن خود افراد و خانواده آن­ها. معیارهای خروج نیز عبارت بودند از: بازنشسته شدن خانم­های شاغل وتمایل نداشتن به همکاری. بادعوت­نامه کتبی، ازافرادبه منظورشركت درمطالعه دعوت به عمل آمد. شركت افراددرپژوهش، منوط به كسب رضايت ازآنان بودوبه هريك ازافراددربارة محرمانه ماندن اطلاعات جمع­آوري شده اطمينان داده شد. نمونه هادردوگروه آزمون وشاهدازنظرشرايط اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و مبتلا نبودن بستگان به سرطان معده همسان سازي گروهي شدند. براساس فرمول حجم نمونه:

2× (1/effectsize) 2][ (1. 96+0. 84) 2× (1/0. 46) 2≈36.95]

به37نفردرهرگروه نيازبودكه با در نظر گرفتن دليل احتمال ريزش نمونه­هادرهرمركزبا49 نفرتماس گرفته شد. كه درادامه، افرادي به دلايل گوناگون حاضربه پيگيري نشدندودرهرگروه36نفرتاآخرمطالعه همكاري كردند. ابزار جمع­آوری داده­ها (پرسشنامه)  که حاصل ازنتایج پیش­آزمون و مروری بر منابع  مرتبط، کتب علمی، مقالات متعدد و مطالب منتشر شده از مرکز تحقیقات سرطان کشور و مرکز مدیریت بیماری­های وزارت بهداشت به منظور دستیابی به اهداف پژوهش طراحی شد. پرسشنامه قبل از آموزش، بلافاصله بعد از آموزش و 3ماه بعد از آموزش توسط افراد گروه آزمون و کنترل تکمیل شد.

پس ازتكميل پرسشنامه توسط دوگروه، برنامه آموزشي براساس نتايج حاصل ازپيش­آزمون و مروری بر متون مرتبط باهدف مشخص، محتواي علمي معتبروموادآموزشي متناسب طراحي شد. پژوهشگرمداخله آموزشي رابراي گروه آزمون به صورت مستقيم وبااستفاده ازروش سخنراني، روش­هاي مشاركتي وفعالسازي توأم باپرسش وپاسخ، بحث گروهي وبارش افكاراجراكرد. برگزاری جلسات آموزشی برای گروه آزمون 6جلسه 40 تا 50دقیقه ای براي هرگروه باهماهنگي مسئول مركزدرسالن جلسات اجراشد.

ملاحظات اخلاقی در این پژوهش شامل مراحل زیر است: 1-ارائه معرفی­نامه رسمی از دانشگاه تربیت مدرس تهران به سازمان بهزیستی اصفهان و انجام هماهنگی لازم جهت معرفی به مراکزمداخله و مقایسه، 2- کسب رضایت و تمایل آن­ها برای همکاری در مطالعه، 3-دادن اطمینان خاطر درمورد محرمانه ماندن اطلاعات جمع­آوری شده، 4-ارائه مطالب آموزشی (کتابچه و پمفلت ) -برگزاری یک جلسه آموزشی یک ساعته برای گروه کنترل بعد از پایان مطالعه.

ابزار جمع­آوری داده­ها:پرسشنامه دارای 60سوال و درچند بخش تنظیم شده بود: الف) 7سوال مربوط به مشخصات جمعیت­شناختی (سن وتحصیلات خود، تحصیلات همسر، شغل همسر، سابقه رعایت رژیم غذایی خاص و سابقه سرطان در فامیل)، 2سوال آخر نیز دارای دو زیر مجموعه (نوع سرطان چه بوده؟وشخص یا اشخاص مبتلا به سرطان با شما چه نسبتی دارند؟)؛ ب)  22سوال مربوط به سنجش آگاهی در خصوص سرطان معده به صورت سه و چهار گزینه­ای طراحی شده بود. برای نمره­دهی به پاسخ صحیح نمره یک و برای پاسخ غلط و نمی­دانم نمره صفر در نظر گرفته شد. کمترین نمره­برای سنجش آگاهی صفر و بیشترین نمره100 بود؛ ج) 20سوال مربوط به سنجش نگرش بود که بامقیاس لیکرت به صورت پنج گزینه­ای با حداقل نمره0و حداکثر نمره100در نظر گرفته شده بود؛ د)18سوال مربوط به سنجش عملکرد طراحی شده است که سوالات به صورت چهارگزینه­ای و نمره­دهی از صفر تا سه در نظر گرفته شده بود. اما در مورد چهار سوال آخر نحوه نمره دهی به این صورت بود: برای پاسخ 5/1قاشق چایخوری کوچک و  سه ماه یکبار یا کمتر (نمره3)، برای پاسخ 2 قاشق چایخوری کوچک و 2ماه یکبار (نمره2)، برای پاسخ 3 قاشق چایخوری کوچک و ماهی یکبار (نمره1) و در پاسخ 4 قاشق چایخوری کوچک و ماهی 2بار یا بیشتر (نمره 0) در نظر گرفته شد. اگر مصرف ازمقدارهای ذکر شده بیشتر می­بود،به آن هم نمره صفر داده شد. در کل حداقل نمره به دست آمده برای عملکرد صفر و حداکثر 100 بود. به طور کلی، برای نمرات آگاهی و نگرش و عملکرد، نمره (0-20) ضعیف، نمره (20-40) متوسط، نمره (40-60) خوب، نمره (60-80) خیلی خوب، نمره (80-100) عالی در نظر گرفته شد.

روایی وپایایی ابزار: در بررسی میزان روایی محتوایی[1] یا CVR، پرسشنامه در اختیار 10 نفر از متخصصین و افراد صاحب­نظر قرار گرفت و از ایشان در خصوص ضرورت و یا عدم ضرورت هر آیتم نظرخواهی شد و بر اساس جدول لاوشه در خصوص  قبول و یا رد هر سئوال تصمیم گیری شد. دربررسی میزان هماهنگي يا پايايي  محتوایی پرسشنامه دراختيار10 نفرازكاركنان بهزیستی  منفك ازنمونه هاي مورد مطالعه، نیز قرارداده شد و از نظر قابل فهم و واضح بودن، مطالب تك تک پرسش ها بررسي  و اصلاح هاي لازم انجام شد؛ CVR بالای 7/0قابل قبول تلقی شد و امتیاز اثر نیز محاسبه گردید که بالای 7/0قابل قبول بود. براي تعيين پايايي ابزار، 20نفرازاعضاي جامعه موردپژوهش كه درمراحل مطالعه شركت نداشتندپرسشنامه راتكميل كردند و با استفاده ازروش همساني دروني، آلفاكرونباخ هرقسمت به اين شرح به دست آمد: مقادیربالای7/0=q قابل قبول بود. برای سوالات آگاهی 79/0= q، نگرش 72/0=q، عملکرد81/0= q  بدست آمد.

بسته  آموزشی: مداخله آموزشی در شش جلسه برگزار گردید که برای هر جلسه آموزشی 45 دقیقه اختصاص داده شد.

t جلسه اول: 1-آشنایی زنان با موقعیت و ساختمان معده (5 دقیقه)، 2-آشنایی با بیماری سرطان معده (5 دقیقه)، 3-آشنایی با چگونگی ایجاد سرطان معده (4 دقیقه)، 4-آشنایی باعوامل خطر و ایجاد کننده سرطان معده (4 دقیقه)، 5-آشنایی بارفتارهای مرتبط با سرطان معده (5 دقیقه)، 6- اهمیت تغذیه و اینکه از کدام غذاها خودداری کنند (4دقیقه)، 7-آموزش نکات بی خطر کباب کردن گوشت (3 دقیقه)، 8-شرکت زنان در بحث گروهی که تجربیات خود را در مورد روش های نگهداری غذاهای اضافه را مطرح کردند (8 دقیقه)، 9- توصیه به زنان که به اندازه نیاز غذا تهیه کنند و از پخت غذاهای اضافه ونگهداری طولانی آنها خودداری کنند تا خواص مواد غذایی که مصرف می­کنند از بین نرود (4 دقیقه)، 10- نکات مورد توجه در نگهداری و مصرف غذای اضافه (3 دقیقه)، 11- کتابچه آموزشی در اختیار تک تک زنان قرار گرفت تا خود و خانواده­شان مطالعه کنند و به­کار بگیرند و در کل این جلسه بیشتر در جهت افزایش آگاهی زنان در مورد سرطان معده برگزار گردید.

tجلسه دوم: 1-مروری برجلسات قبلی (5 دقیقه)، 2-پذیرفتن مادران حساسیت خودنسبت به مبتلاشدن به سرطان معده درصورت رعایت نکردن نکات تغذیه­ای (5 دقیقه)، 3- رسیدن به این اعتقاد که درصورت مصرف زیادغذاهای سرخ شده، کنسروی، ترشیجات وشوریجات ومصرف سوسیس وکالباس مستعدسرطان معده خواهند شد (5 دقیقه)، 4-رسیدن به این اعتقاد که مصرف میوه وسبزیجات عامل پیشگیری ازسرطان معده است (5 دقیقه)، 5- رسیدن به این اعتقاد که درصورتی هم که سابقه سرطان معده درفامیل نداشته باشند،بارعایت نکردن نکات تغذیه­ای مستعد سرطان معده خواهندشد (5 دقیقه)، 6- رسیدن به این اعتقاد که  مصرف غذاهایی که ساعت پخت آن­هاگذشته وبه طورصحیح نگهداری نشده باشد، آن­هارامستعدابتلابه سرطان معده می­کند (5 دقیقه)، 7-بحث گروهی (5 دقیقه)، 8-پاسخ به سوالات فراگیران وجمع بندی جلسه (10 دقیقه). این جلسه برای افزایش نگرش نسبت به سرطان معده برگزار گردید. زنان شاغل به اهمیت رعایت نکات تغذیه­ای پی بردند. برخلاف این که اکثریت در جلسه اول، ابتلا به سرطان را بیشتر درافرادی که سابقه فامیلی دارند می دانستند، در انتهای جلسه دوم، خود و خانواده را بارعایت نکردن نکات تغذیه­ای درمعرض ابتلا به سرطان معده می دیدند.

tجلسه سوم: 1-مروری برمطالب جلسات قبلی (5 دقیقه)، 2- رسیدن به این اعتقاد که سرطان معده بیماری ناتوان­کننده­ای است (5 دقیقه)، 3- رسیدن به این اعتقاد که  ابتلابه سرطان معده هزینه سنگین اقتصادی برای فرددارد (5 دقیقه)، 4- رسیدن به این اعتقاد که  درصورت ابتلا یا پیشرفت سرطان مسکن­هاهم اثربخش نخواهندبود (5 دقیقه)، 5- رسیدن به این اعتقاد که سرطان معده باعث درگیرشدن سایراعضای بدن هم می­شودوعوارض وخیمی به دنبال دارد (10 دقیقه)، 6- رسیدن به این اعتقاد که درصورت ابتلابه سرطان معده مرگ حتمی است (5 دقیقه)، 7-پاسخ به سوالات فراگیران وجمع بندی جلسه (10 دقیقه).

tجلسه چهارم: 1-مروری برمطالب جلسات قبلی (5 دقیقه)، 2- رسیدن به این اعتقاد که  علاقه­مندی به غذاهای خاص وعادات تغذیه­ای نادرست نمی­تواندمانعی برای رعایت نکات تغذیه­ای شود (10 دقیقه)، 3- رسیدن به این اعتقاد که  راحتی دسترسی به غذاهای آماده نبایدمانعی برای رعایت نکات تغذیه­ای شود (10 دقیقه)، 4-پاسخ به سوالات فراگیران وجمع بندی جلسه (10 دقیقه). در این جلسه قسمتی از بحث متوجه این مطلب بود که یکی از وظایف زنان تهیه غذای سالم است؛ به­گونه ای که عادات نادرست در فرزندان ایجاد نشودو زنان به این نتیجه رسیدند که موانعی مثل تمایلشان به غذاهای سرخ­کرده، شور یا سایر غذاهای مضر را باید کنار بگذارند و رفتارهای سالم را جایگزین آن کنند و در صورت مخالفت اعضای خانواده در توجیه کردن آن تلاش کنند. توجه مادران به این مطالب طوری بود که اکثریت معتقد بودند قبلا خیلی از نکات را نمی دانستندو حال که فهمیدند سعی می کنند رعایت کنند.

t جلسه پنجم: 1-مروری برمطالب جلسات قبلی (5 دقیقه)، 2- رسیدن به این اعتقاد که مصرف میوه وسبزیجات سبب عملکردبهتردستگاه گوارش می­شود (5 دقیقه)، 3- رسیدن به این اعتقاد که مصرف میوه وسبزیجات چندان پرهزینه نیست و بیان خواص مصرف میوه وسبزیجات (10 دقیقه)، 4- رسیدن به این اعتقاد که تغذیه سالم باعث پیشگیری ازبیماریهاوسرطان های دیگرهم میشود (10 دقیقه)، 5-رسیدن به این اعتقاد که کاهش مصرف غذاهای سرخ کردنی ومضردر پیشگیری از سرطان معده نقش دارد (5 دقیقه)، 6-پاسخ به سوالات فراگیرانو جمعبندی (10 دقیقه).

t جلسه ششم: 1-مروری برمطالب جلسات قبلی (5 دقیقه)، 2- رسیدن به این اعتقاد که می­توانندموادغذایی ایجادکننده سرطان معده راتشخیص دهند (5 دقیقه)، 3- رسیدن به این اعتقاد که می­توانندموادپیشگیری­کننده ازسرطان معده راتشخیص دهند (5 دقیقه)، 4-رسیدن به این اعتقاد که رفتارهای تغذیه­ای مرتبط باسرطان رامی­توانندبه راحتی رعایت کنند (5 دقیقه)، 5-رسیدن به این اعتقاد که می­تواننددیگران را پیرامون رفتارهای تغذیه­ای مرتبطباسرطان معده آگاه کنند (5 دقیقه)، 6- رسیدن به این اعتقاد که اگرخانواده مخالف رعایت رفتارهای تغذیه­ای باشند، می­توانندآن­هاراتوجیه کنند (5 دقیقه)، 7-بحث گروهی (5 دقیقه)، 8-پاسخ به سوالات فراگیران وجمع بندی جلسه (10 دقیقه). در این جلسه توجه برعملكردبود؛اززنان شاغل خواسته شده تا خارج ازجلسه آموزشي هريك به پخت يك نوع غذاي سالم با توجه به مطالب ارائه شده اقدام كنند و مسابقه­اي به منظورتشويق اين عمل برپاشد. به نظرمي­رسيد این کار تأثيري بسزایی درافزايش انگيزة مادران براي بهبود عملكرد شان داشت. با ارائه يك كتابچه و دو پمفلت آموزشي محقق­ساخته به تمامي افرادگروه آزمون به­صورت غيرمستقيم هم آموزش داده شد.

سه ماه بعدازاجراي برنامه آموزشي، دوباره همان دوگروه، همان پرسشنامه را تكميل كردند؛سپس داده ها با استفاده از SPSS18 مورد تجزيه ­و تحليل قرار گرفتند. براي مقايسه ميانگين نمرات متغيرهاي مورد بررسي قبل ازمداخله و سه ماه بعد ازآن در هرگروه ازآزمون تي زوج، براي مقايسه ميانگين نمرات  ميان دوگروه دريك زمان ازآزمون تي مستقل، براي مقايسه سطح تحصيلات زنان دردوگروه ازآزمون من­ويتني، براي مقايسه ميانگين سن افرادموردبررسي دردوگروه ازآزمون تي مستقل، و براي مقايسه سابقه سرطان درفاميل وسابقه آموزش رژيم غذايي ازآزمون كاي­اسكوئراستفاده شد؛ ميزان (05/0p<) ازنظرآماري معناداردرنظرگرفته شد.

 

يافته­ها

دراين مطالعه، ميانگين سني افرادموردبررسي در گروه آزمون12/33ودرگروه کنترل 22/33بودوتفاوتي معنادارميان دوگروه وجودنداشت. حدود5/30%افراددرگروه آزمون و3/33%درگروه کنترل و38/8%همسران گروه آزمون و3/33% همسران گروه کنترل، تحصيلات متوسطه داشتندوتفاوت دوگروه، معنادارنبود. 5/80% ازافرادگروه آزمون و75% ازگروه کنترل، هيچ نوع سابقه آموزش رژيم غذايي نداشتندوآزمون كاي­اسكوئرنشان دادكه دراين زمينه ميان گروه آزمون و کنترل تفاوتي معناداروجودندارد (773/0=p)، همچنین درزمينه سابقه سرطان درفاميل، ميان گروه آزمون وکنترل تفاوت معنادارمشاهده نشد (784/0=p). مقايسه ميانگين نمرات آگاهي، نگرش و عملكرد افراد، قبل وبعدازآموزش دردوگروه درجدول 1ارائه شده، نشان مي­دهدكه تفاوتي معناداردرميانگين نمرات قبل وبعد ازآموزش درگروه کنترل وجودندارد؛امااين تفاوت درگروه آزمون معناداراست (001/0=p) [جدول 1 ] .

جدول شماره 1.مقایسه میانگین نمرات متغیرهای مورد بررسی در گروه مورد وشاهد قبل و بعد از آموزش

متغیر

گروه

قبل از آموزش

سه ماه بعد از آموزش

نتیجه آزمون

انحراف معیار±میانگین

انحراف معیار±میانگین

آگاهی

مورد

88/12±34/37

68/5±72/89

P<001/0

شاهد

65/14±65/36

68/13±85/36

P=12/0

نگرش

مورد

35/6±62/36

80/5±5/69

P<001/0

شاهد

18/8±25/34

54/7±98/34

P=54/0

عملکرد

مورد

38/5±72/40

76/5±63/75

P<001/0

شاهد

54/7±14/40

89/7±22/40

P=23/0

 

همانطوركه درجدول 2ديده مي­شود، ميانگين نمرات آگاهي، نگرش وعملكرددوگروه قبل ازآموزش تفاوتي معنادارباهم ندارد؛امااين تفاوت3ماه بعدازآموزش معنادارشد (001/0=p) [جدول 2] .

جدول شماره 2.مقايسه ميانگين نمرات متغيرهاي موردبررسي گروه موردبا شاهدقبل وبعدازآموزش

متغيير

 

زمان آزمون

مورد

شاهد

نتیجه آزمون

انحراف معیار±میانگین

انحراف معيار± ميانگين

آگاهي

قبل ازآموزش

88/12±34/37

65/14±65/36

P=594/0

بعد ازآموزش

68/5±72/89

68/13±85/36

P<001/0

نگرش

قبل ازآموزش

35/6±62/36

18/8±25/34

P=711/0

بعد ازآموزش

80/5±5/69

54/7±98/34

P<001/0

 

عملکرد

قبلازآموزش

38/5±72/40

54/7±14/40

P= 508/0

بعدازآموزش

76/5±63/75

89/7±22/40

P<001/0

بحث

مطالعه حاضرنشان دادكه آموزش رفتارهاي تغذيه­اي مرتبط باسرطان معده به افزايش سطح آگاهي ونگرش مثبت پیرامون رفتارهای صحیح تغذیه­ای وعملكردتغذيه اي زنان شاغل منجرمي­شود. آمادگي مردم براي عمل كردن به شيوه­هاي درست زندگي براي اجتناب ازبيماري به شكل­دادن رفتارنيازداردوبالابردن آگاهي مردم، قدم اوليه درايجادرفتارصحيح است. افزايش آگاهي مردم دربارةسرطان معده وآموزش دربارةعوامل خطرآن، اهميتي بالادارد. نتايج اين مطالعه نشان دادسطح آگاهي هردوگروه، قبل ازانجام مداخله پايين بود؛ دليل كمبودآگاهي هاي عمومي دراين خصوص رامي­توان بانبودن تبليغات ازسوي رسانه­هاي گروهي، برگزار نشدن جلسات مرتبط واهميت ندادن به مسائل پيشگيري وتمركزبردرمان مرتبط دانست. اما بعد از آموزش، ميانگين نمرةآگاهي گروه آزمون، افزايشي معنادار يافت. اين يافته ها مشابه نتايج، سايرتحقيقات انجام شده ازجمله مطالعه عبداللهی­زاده (28)، معطري (29مظلومی (30)، تابشیان (31)، حمایلی (32)، علیدوستی (33)، رضایی (35)، پورعبداالهی (36)، معتمدزاده (37)، لین (38)، اندرسون (39)، منیوس (40)، غفاري (41)  وگاميگ (42)، پارک (43)، آبود (44)، نانسی وان (45) است، دراين مطالعات هم، بيشترواحدهاي موردپژوهش قبل ازآموزش، ميزان آگاهي پايين يامتوسطي داشتندامابعدازآموزش ميزان آگاهي آن­ها افزايش يافته وبيشترافرادآموزش­ديده ازآگاهي بالايي بهره مندشدند.

يافته هايي راجع به نگرش زنان شاغل حاكي ازآن بودكه قبل ازمداخله آموزشي، بيشترافراد خود را چندان در معرض خطرسرطان معده نمي­ديدند. اين مسئله که اگر افراد معتقد باشندكه رعايت نکردن يكسري مسائل مي­تواندآن­ها را به بيماري مبتلاكند، با انگيزة بيشتري رفتار تغذیه­ای را  رعايت مي­كنند. درمطالعه شریفی­راد (46)، كلير (47)، پارک (43)، دانیل (48)، تان می (49)، علیدوستی (33)، معطري (29)، غفاري (41)، و هزاوه ای (50) نيز ميانگين نمره نگرش قبل ازمداخله پايين و بعد از مداخله آموزشي افزايشي معنادارداشت. در زمينه عملكرد زنان شاغل، نتايج نشان دادكه بعدازآموزش درگروه شاهد، ميزان مصرف ميوه، سبزيجات ولبنيات افزايش يافته و مصرف شوريجات درسبدغذايي خانواده كاهش يافته است. نكاتي مانند نگهداری نکردن طولانی مدت غذا در فریزر، استفاده نکردن ازكنسروها، سوسيس، كالباس، نمك زياد و استفاده بيشتر ازحبوبات درپخت غذاهايي مانندبرنج وانتخاب روش پخت آب پز و بخارپز به جاي روش سرخ­كردن ازسوي زنان شاغل بيشتر رعايت شد.

دركل، عملكرد افرادگروه آزمون بعدازمداخله آموزشي به طورمعناداري ارتقا يافت. درمطالعه مظلومی (30)، هم بعد ازمداخله آموزشي، ميانگين نمره عملكرد از 11/15به 36/17 (ازكل22نمره) افزايش يافته بودوگفته شده كه علت عملكرد غير بهداشتي زنان قبل ازمداخله آموزشي، پايين بودن سطح آگاهي آنان واطلاع نداشتن ازضرورت انجام آن بوده است. درمطالعه غفاري (41) وشريفي­راد (42) هم قبل ازمداخله آموزشي، اختلافي معناداردرميزان عملكرد تغذيه اي دوگروه ديده نشد و عملكرد تغذيه اي هردوگروه، قبل ازمداخله دروضعيت مشابهي بود؛ اما بعد از مداخله ميانگين نمرات عملكرد تغذيه­­اي درگروه آزمون درمقايسه باگروه شاهد، افزايشي معنادار يافت و نشان دادكه آموزش رژيم غذايي به ا فزايش سطح آگاهي وعملكرد تغذيه­اي منجرشده است. درمطالعه پارك (43) وهان (53) نيز بهبود عملكرد پس ازآموزش گزارش شده است. نتایج مطالعه حمایلی ­و همکاران (34) هم حاکی از آن بود که میانگین نمره عملکرد دو گروه  مداخله و شاهد قبل از مداخله آموزشی تفاوت معناداری نداشت. این میزان در انتهای مطالعه و بعد از مداخله آموزشی به ترتیب 29% و 28% افزایش یافت و در هر دو گروه تفاوت معناداری ایجاد شد که به دلیل انتقال اطلاعات و تمایل مربیان بهداشت مدرسه شاهد به رعایت نکات تغذیه­ای بود. مطالعه رضایی و همکاران (35) نیز، که تأثیر آموزش تغذیه را بررسی می­کرد، نشان داد عملکرد افراد مورد پژوهش قبل از مطالعه بسیار اندک و ضعیف بوده و بعد از مداخله آموزشی درصد افرادی که عملکرد خوب داشتند 60% افزایش یافت و درصد افرادی که عملکرد ضعیف داشتند به صفر رسید. در مطالعه پورعبداله و همکاران (36) نیز در زمینه تأثیر آموزش بر رفتارهاي تغذيه اي  نشان می­داد که میانگین نمره عملکرد قبل از مداخله آموزشی در گروه آزمایش 8/87 و بعد از مداخله آموزشی 6/94 بود و این اختلاف از نظر آماری معناداربود؛ اما در گروه کنترل میانگین نمره عملکرد قبل و بعد از مداخله آموزشی تفاوت معناداری نداشت. مطالعه دیگری نیز در زمینه تغذیه که توسط منتظری­فر و همکاران (37) انجام شد نشان دادکه عملکرد دانش­آموزان مدرسه مورد در قبل و بعداز آموزش تفاوت معناداری داشت اما این تفاوت در مدرسه شاهد معنادارنبود.

مطالعه علیدوستی (33)تحت عنوان «بررسی تأثیر مداخله آموزشی مبتنی بر الگوی اعتقاد بهداشتی برارتقاءرفتارهای بهداشتی، تغذیه­ای مرتبط با سرطان معده در زنان خانه­دار شهر اصفهان» نشان داد میانگین نمره عملکرد دو گروه مداخله و شاهد در ابتدای مطالعه و قبل از مداخله آموزشی تفاوت معناداری نداشت اما بعد مداخله آموزشی میانگین نمره عملکرد در گروه مورد افزایش معناداری داشت. میانگین نمرات آگاهی افراد مورد پژوهش قبل از آموزش 71/40و بعد از آموزش 62/76 افزایش یافت. نتایج اثربخشی برنامه های آموزشی براساس الگوی اعتقاد بهداشتی برافزایش عملکرد، زنان در مورد رفتارهای بهداشتی و تغذیه­ای مرتبط با سرطان معده را نشان داد. آبود (52)  هم درپژوهش خودنشان دادكه عملكردتغذيه اي افرادگروه مورد بعدازآموزش، افزايش يافته است وآنان به طورعمده، ميزان جذب كالري، چربي اشباع شده وكلسترول راكاهش داده اندونتيجه گرفته اندكه آموزش در این خصوص، كارا و مؤثر بوده است. در مطالعه تان (49) نیز بعد از مداخله آموزشی درصد رفتارهای پیشگیری­کننده در گروه مورد افزایش یافت و اختلاف معناداری به وجود آمد. نتايج مطالعه منيوس (40) نيزنشان دادكه بعد از مداخله آموزشي براساس شاخص تغذيه سالم، ميزان مصرف افزايش يافته، مصرف چربي­ها، ویتامین د، شيرو کلسيم كاهش يافته است. درمطالعه لين (38) مشخص شدكه نمره آگاهي، بيش ازنمره عملكرداست وشكاف ميان آگاهی وعملكردتغذيه اي به خصوص درمصرف ميوه وسبزيجات بيشترمشاهده شد؛ به بيان ديگر، واحدهاي موردپژوهش درحاليكه توانايي تشخيص غذاي سالم­تر را داشتند، كمترازآن مصرف مي­كردند . اين يافته بايافته­هاي مطالعه حاضرهم راستاست. مطالعه تابشيان وفرخ (31) نتيجه­اي متفاوت با این مطالعه داشت.به طوری­كه ميانگين نمرات آگاهي ونگرش درقبل وبعدازمداخله آموزشي تفاوتي معنادارباهم داشتند؛امادرميانگين نمرات عملكرد درقبل و بعدازآموزش اختلافي معنادارمشاهده نشد. كه به دليل پيگيري نکردن دربارة مطالب گفته شده ومشغله كاري افراد موردپژوهش، تغييري درعملكردآن­هاديده نشده است.

از محدودیت­های مطالعه می­توان به موارد زیر اشاره نمود: 1-هماهنگی لازم با مرکز بهزیستی به علت مشغله کاری زیاد نیازمند چندین جلسه رفت و آمد و پیگیری بود. 2-به دلیل برگزاری جلسات اداری در سالن جلسات، استفاده از سالن جلسات نیازمند هماهنگی قبلی بود و ما باید جلسات را در روزهایی برگزار می­کردیم که کارکنان مرکز جلسه ای نداشته باشند و تداخلی با فعالیت کارکنان نداشته باشد. 3- همکاری نکردن زنان شاغل در مرکز برای شرکت به موقع در جلسات آموزشی به دلیل ماموریت های اداری.4-به علت حضور نیافتن به موقع افراد تحت مطالعه و تاخیرهای یک ساعته تعدادی از کارکنان، برای جلوگیری از ریزش زیاد نمونه ها مجبور به برگزاری یک جلسه آموزشی دو بار در روز می شدیم و وقت بیشتری از پژوهشگر صرف می شود. 5- همکاری نکردن گروه مقایسه برای تکمیل پرسشنامه ها ولزوم پیگیری­های متعدد برای حضور گروه مقایسه درمرکز جهت تکمیل پرسشنامه­ها.

نتيجه گيري: بر اساس نتايج به دست آمده، برنامه آموزش بهداشت طراحي­­شده درزمينه رعايت نكات تغذيه­اي مرتبط باسرطان معده كارا و مؤثربوده، لذا به نظر مي­رسد برگزاري كلاسهاي آموزشي درکلیه ادارات واستفاده ازمتخصصان آموزش بهداشت وعلوم تغذيه مي­تواند زمينة افزايش آگاهي، نگرش وعملكردزنان شاغل رادرمحیط کارفراهم آورد.

 

سپاسگزاری

این مقاله مستخرج از تحقیق دوره کارشناسی ارشد آموزش بهداشت است. بر خود لازم می دانیم از دانشگاه تربیت مدرس به دلیل حمایت مالی و معنوی قدردانی نموده و همچنین ازمسئولان مراكزبهزیستی شهراصفهان وزنان شاغلی كه مارادرانجام اين پژوهش ياري دادند تشكروقدرداني نماییم.

 

References:

1. Vinson JA, Su X, Zubik L, Bose P. Phenol antioxidant quantity and quality in foods: fruits. Journal of Agricultural and Food Chemistry. 2001;49(11):5315-21.

Abstract

 

2. Radmard AR. Five common cancers in Iran. Archives of Iranian medicine. 2010;13(2):143-6.

Abstract/FREE Full Text

 

3. Miller B. Cancer: We Can Win The War Against Cancer By Aggresively pursuing Prevention: Oak Publication Sdn Bhd; 2005.

Abstract/FREE Full Text

 

4. Alireza S, Mehdi N, Ali M, Alireza M, Reza M, Parkin D. Cancer occurrence in Iran in 2002, an international perspective. Asian Pacific Journal of Cancer Prevention. 2005;6(3):359.

Abstract/FREE Full Text

 

5. Stewart BW, Kleihues P, Cancer IAfRo. World cancer report: IARC press Lyon; 2003.

Abstract/FREE Full Text

 

6. Khosravi A, Rao C, Naghavi M, Taylor R, Jafari N, Lopez AD. Impact of misclassification on measures of cardiovascular disease mortality in the Islamic Republic of Iran: a cross-sectional study. Bulletin of the World Health Organization. 2008;86(9):688-96.

Abstract/FREE Full Text

 

7. Coussens LM, Werb Z. Inflammation and cancer. Nature. 2002;420(6917):860-7.

Abstract/FREE Full Text

 

8. Samadi F, Babaei M, Yazdanbod A, Fallah M, Nouraie M, Nasrollahzadeh D, et al. Survival rate of gastric and esophageal cancers in Ardabil province, North-West of Iran. Arch Iran Med. 2007;10(1):32-7.

Abstract/FREE Full Text

 

9. Shimada H, Takiguchi N, Kainuma O, Soda H, Ikeda A, Cho A, et al. High preoperative neutrophil-lymphocyte ratio predicts poor survival in patients with gastric cancer. Gastric Cancer. 2010;13(3):170-6.

Abstract/FREE Full Text

 

10. Tanner M, Hollmen M, Junttila T, Kapanen A, Tommola S, Soini Y, et al. Amplification of HER-2 in gastric carcinoma: association with Topoisomerase IIα gene amplification, intestinal type, poor prognosis and sensitivity to trastuzumab. Annals of Oncology. 2005;16(2):273-8.

Abstract

 

11. Rajaeifard A, Moghimidehkordi B, Tabatabaei H, Zighami B, Safaei A, Tabei Z. Estimating survival rates in gastric cancer patients on the basis of clinicopathologic factors in Fars Cancer Registry(2001-2005). Zahedan Journal of Research in Medical Sciences. 2009;11(1): 49-56.

Abstract/FREE Full Text

 

12. Pellicano R, Fagoonee S, Palestro G, Rizzetto M, Ponzetto A. [Intestinal metaplasia, dysplasia, gastric cancer and Helicobacter pylori: epidemiological observations]. Minerva medica. 2005;96(1):1-10.

Abstract

 

13. Devesa SS, Blot WJ, Fraumeni JF. Changing patterns in the incidence of esophageal and gastric carcinoma in the United States. Cancer. 1998;83(10):2049-53.

Abstract/FREE Full Text

 

14. Noguchi Y, Yoshikawa T, Tsuburaya A, Motohashi H, Karpeh MS, Brennan MF. Is gastric carcinoma different between Japan and the United States? Cancer. 2000;89(11):2237-46.

Abstract/FREE Full Text

 

15. Mousavi SM, Gouya MM, Ramazani R, Davanlou M, Hajsadeghi N, Seddighi Z. Cancer incidence and mortality in Iran. Annals of Oncology. 2009;20(3):556-63.

Abstract/FREE Full Text

 

16. Moghimbeigi A, Tapak L, Roshanaei G, Mahjub H. Survival Analysis of Gastric Cancer Patients with Incomplete Data. Journal of gastric cancer. 2014;14(4):259-65.

Abstract/FREE Full Text

 

17. Lee MC. Knowledge, barriers, and motivators related to cervical cancer screening among Korean-American women: A focus group approach. Cancer Nursing. 2000;23(3):168-75.

Abstract/FREE Full Text

 

18. Chang JY, Lee RM, Locke GR, Schleck CD, Zinsmeister AR, Smyrk TC, et al. A shift in the clinical spectrum of eosinophilic gastroenteritis toward the mucosal disease type. Clinical Gastroenterology and Hepatology. 2010;8(8):669-75.

Abstract/FREE Full Text

 

19. Saffari j, Moradi m, Farrokhi e, Tabatabaiefar m, Taherzadeh Farrokhshahri m, Shayesteh f, et al. Study of two common P53 gene mutations in gastric cancer using PCR-RFLP in Chaharmahal va Bakhtiari province, Iran, 2003. Journal of Shahrekord Uuniversity of Medical Sciences. 2009;10(4):43-50.

Abstract/FREE Full Text

 

20. sanei MH, sanei B, mahzouni P, chehrei A. Comparison of histopathologic findings of non-tumoral gastric mucus of patients with gastric cancer and patients with chronic gastritis. Journal of Shahrekord Uuniversity of Medical Sciences. 2007;8(4):15-20.

Abstract/FREE Full Text

 

21. Mönkemüller KE, Call SA, Lazenby AJ, Wilcox CM. Declining prevalence of opportunistic gastrointestinal disease in the era of combination antiretroviral therapy. The American journal of gastroenterology. 2000;95(2):457-62.

Abstract/FREE Full Text

 

22. Panesar SS, Philippon MJ, Bhandari M. Principles of evidence-based medicine. Orthopedic Clinics of North America. 2010;41(2):131-8.

Abstract/FREE Full Text

 

23. Amin M, Kazemi A, Eskandari O, Ghias M, Fatehizadeh A, Zare M. Geographical distribution of stomach cancer related to heavy metals in Kurdistan, Iran. International Journal of Environmental Health Engineering. 2015;4(1):12.

Abstract/FREE Full Text

 

24. Hodgson JM, Hsu‐Hage BHH, Wahlqvist ML. Food variety as a quantitative descriptor of food intake. Ecology of food and nutrition. 1994;32(3-4):137-48.

Abstract/FREE Full Text

 

25. Azadbakht L, Mirmiran P, Azizi F. Dietary diversity score is favorably associated with the metabolic syndrome in Tehranian adults. International journal of obesity. 2005;29(11):1361-7.

Abstract/FREE Full Text

 

26. Tohidi F, Gorbani M. The effect of personal health education in prevention of intestinal parasite infection in Gorgan students. Persian.J Knowledge &Health  shahrod Med Sci Uni 2009; 4 (2) : 14-17. [Persian]

Abstract/FREE Full Text

 

27. Tehrani H, Taghdisi MH. Community Action: A Strategy for Health Promotion. Iranian Journal of Health Education and Health Promotion. 2015;2(4):255-9.

Abstract/FREE Full Text

 

28- Abdullah-zadeh F, Agahosseini S, Asvadi-Kermani I, Rahmani A. Hope in Iranian cancer patients. Iranian journal of nursing and midwifery research. 2011;16(4):288.

Abstract/FREE Full Text

29. Moattari M, Rouzitalb M, Saber Firoozi M, Zare N, Gholamzadeh. The Effect of Educational Intervention on the knowledge and participation of Administrative Health Personnel in Colorectal Cancer Screening program at Shiraz University of Medical Sciences Shiraz 2003. Research in Medicine. 2009;33(1):47-54.

Abstract/FREE Full Text

 

30. Mazlomi S, Zare M, Feisal M. Effects of health education on knowledge, attitude and practice of female teachers in Yazd intermediate schools on breast cancer. J Birjand Med Sci Uni 2006; 13 (1) :12-19.

Abstract/FREE Full Text

 

31. Tabeshian A, Firozeh F. The effect of health education on performing Pap smear test for prevention of cervix cancer in teachers of Isfahan city. Medical Science Journal of Islamic Azad Univesity. 2009;19(1):35-40.

Abstract/FREE Full Text

 

32. Salehi M, Kimiagar SM, Shahbazi M, Kolahi AA, Mehrabi Y. Effect of education given to the nomadic women on the nutrition, health and hygiene of the tribe, and the role of nomadic women in development of nutrition culture and hygiene. Journal of Mazandaran University  of Medical Sciences. 2003;13(41):55-63.

Abstract/FREE Full Text

 

33. Alidosti M, Sharifirad GR, Golshiri P, Azadbakht L, Hasanzadeh A, Hemati Z. An investigation on the effect of gastric cancer education based on Health Belief Model on knowledge, attitude and nutritional practice of housewives. Iranian journal of nursing and midwifery research. 2012;17(4):256.

Abstract/FREE Full Text

 

34. Hamayeli Mehrabani H, Mirmiranl P, Alaiin F, Azizi F. Changes in Nutritional Knowledge, Attitude, and Practices of Adolescents in District 13 of Tehran after 4 Years of Education. Iranian Journal of Endocrinology and Metabolism. 2009;11(3):235-43.

Abstract/FREE Full Text

 

35. Rezaei N, Tahbaz F, Kimiagar M, Majd HA. Effect of nutrition education on metabolic control of subjects with type 1 diabetes. Feyz Journals of Kashan University of Medical Sciences. 2006;9(4):36-42.

Abstract/FREE Full Text

36. Pourabdollah P, Rozaty, Razavieh V,Dastgiri S, Ghaem maghami J, Fathi S. The Effect of Nutrition Education on the Knowledge and Practice of Elementary School Children Regarding Junk Food Intake .Journal of Zanjan University of Medical Science & Health Service. 2005; 13(51): 13-20

Abstract/FREE Full Text

 

37. Motamedrezaei O, Moodi M, Miri MR, Khodadadi M. The effect of nutrition and food hygieneeducation on the knowledge of female elementary school teachers in city of ferdows. Journal of Education and Health Promotion. 2013; 2 (10) : 16-19

Abstract/FREE Full Text

 

38. Lin W, Yang H, Hang C, Pan W. Nutrition knowledge, attitude, and behavior of Taiwanese elementary school children. Asia Pacific journal of clinical nutrition. 2007;16:534.

Abstract/FREE Full Text

 

39. Anderson A, Porteous L, Foster E, Higgins C, Stead M, Hetherington M, et al. The impact of a school-based nutrition education intervention on dietary intake and cognitive and attitudinal variables relating to fruits and vegetables. Public health nutrition. 2005;8(06):650-6.

Abstract/FREE Full Text

 

40. Manios Y, Moschonis G, Katsaroli I, Grammatikaki E, Tanagra S. Changes in diet quality score, macro‐and micronutrients intake following a nutrition education intervention in postmenopausal women. Journal of human nutrition and dietetics. 2007;20(2):126-31.

Abstract

 

41. Ghaffari M, Tavassoli E, Esmaillzadeh A, Hasanzadeh A. The Effect of Education based on Health Belief Model on the improvement of osteoporosis Preventive Nutritional Behaviors of Second Grade Middle School Girls in Isfahan. Journal Health Research System 2010; 6 (4): 1-10.

Abstract/FREE Full Text

 

42. Gammage KL, Francoeur C, Mack DE, Klentrou P. Osteoporosis health beliefs and knowledge in college students: the role of dietary restraint. Eating behaviors. 2009;10(1):65-7.

Abstract

 

43. Somi P,Soon BC,Chae WC. Effect of cognition emotion focused program to increase public participation in papanicolaour smear screening. Public health nursing ,2005: 22 (4) : 289-298

Abstract

 

44. Abood DA, Black DR, Feral D. Nutrition education worksite intervention for university staff: application of the health belief model. Journal of nutrition education and behavior. 2003;35(5):260-7.

Abstract

 

45. ahcivan NO, Secginli S, editors. Health beliefs related to breast self-examination in a sample of Turkish women. Oncology nursing forum. 2007: 34(2):425-432.

Abstract

 

46. Sharifirad G, Hazavehie S, Mohebi S, Rahimi M, Hasanzadeh A. The effect of educational programme based on Health Belief Model (HBM) on the foot care by type II diabetic patients. Iranian Journal of Endocrinology and Metabolism. 2006;8(3):231-9.

Abstract/FREE Full Text

 

47. Kleier JA. Using the health belief model to reveal the perceptions of Jamaican and Haitian men regarding prostate cancer. Journal of Multicultural Nursing & Health. 2004;10(3):41.

Abstract/FREE Full Text

 

48. Daniel M, Messer LC. Perceptions of disease severity and barriers to self-care predict glycemic control in Aboriginal persons with type 2 diabetes mellitus. Chronic Diseases and Injuries in Canada. 2002;23(4):130.

Abstract

 

49. Tan MY. The relationship of health beliefs and complication prevention behaviors of Chinese individuals with Type 2 Diabetes Mellitus. Diabetes research and clinical practice. 2004;66(1):71-7.

Abstract

50. Hazavehei S, Taghdisi M, Saidi M. Application of the Health Belief Model for osteoporosis prevention among middle school girl students, Garmsar, Iran. Education for health. 2007;20(1):23.

Abstract/FREE Full Text

 

51. Sharifirad G, Entezari MH, Kamran A, Azadbakht L. The effectiveness of nutritional education on the knowledge of diabetic patients using the health belief model. Journal of research in medical sciences: the official journal of Isfahan University of Medical Sciences. 2009;14(1):1.

Abstract/FREE Full Text

 

52. Avci IA, Gozum S. Comparison of two different educational methods on teachers’ knowledge, beliefs and behaviors regarding breast cancer screening. European Journal of Oncology Nursing. 2009;13(2):94-101.

Abstract/FREE Full Text

 

53. Han H-R, Lee H, Kim M, Kim K. Tailored lay health worker intervention improves breast cancer screening outcomes in non-adherent Korean-American women. Health education research. 2009;24(2):318-29.

Abstract

 

 

 



[1]content validity rate (CVR)