PHYSICAL
ACTIVITY TRAINING
The Effectiveness of Physical Activity
Training on Depersonalization and lack of accomplishment of Employees
Ali VafaiNajar,1 Mohammad
Vahedian-Shahroodi,2 Hadi Tehrani,3* Mitra Dogonchi,4
& Elaheh Lael-monfared 5
1. Associate Professor, Health Sciences Research
Center, Dept. of Health and Management, School of Health, Mashhad University of
Medical Sciences (MUMS), Mashhad, Iran
2. Assistant Professor, Health Sciences Research Center,
Dept. of Health and Management, School of Health, MUMS, Mashhad, Iran
*3. Assistant Professor, Health Sciences Research Center,
Dept. of Health and Management, School of Health, MUMS, Mashhad, Iran(Corresponding
Author: Tehranih@mums.ac.ir )
4. MSc in Health Education and Health Promotion,
School of Health, MUMS, Iran
5. MSc in
Health Education and Promotion, Student Research Committee, School of Health, MUMS,
Mashhad, Iran
ABSTRACT
Background and objective: Human in this period in the adaptability to the
environment and his/her job is forced to undergo constraints and pressures. If
we have extreme job stress, it can create
physical,
mental, behavioral complications
for the individual, and in turn jeopardize his/her
health.
The objective of this study is to assess the effectiveness of physical activity
training on worker burnout.
Methods: In this semi-experimental study,
which was carried out among 200 employees of Electricity Office, City Hall, the
Governor and the Department of Education of Agh Ghala county, north of Iran.
The employees were selected by random sampling. A three-part questionnaire (Demography,
International Physical Activity Questionnaire (IPAQ), Maslach Burnout Inventory
(MBI)) was used for collecting data. Data were analyzed using SPSS16 and descriptive
statistics and independent t test, paired t test, Pearson correlation
coefficient and ANOVA test; significant level was considered 0.05 in all
analyses.
Results: 57.5% of the employees were men and 91% were
married. Average age was 38.52±7.86 years. Results showed that the mean of physical
activity had increased after the intervention and with the increase in physical
activity the mean of lack of job accomplishment decreased, which in turn shows
increase in employees’ job satisfaction. And with the decrease in the mean of
depersonalization, employees’ relationship with coworkers and those receiving services
improved.
Conclusion: Physical activity is one of the ways of reducing
depersonalization and lack of accomplishment among employees.
Paper
Type: Research Article.
Keywords: Physical activity training, staff,
Depersonalization, Lack of accomplishment, Maslach Burnout Inventory (MBI), International Physical Activity Questionnaire (IPAQ),
Agh Ghala county, Golestan.
u
Citation: VafaiNajar A, Vahedian-Shahroodi M, Tehrani H, Dogonchi M,
Lael-monfared E. The effectiveness of physical activity training on
depersonalization of employees. Iranian Journal of Health Education and Health
Promotion. Summer 2015;3 (2):[116-124].
آموزش
فعالیت بدنی
تعیین
اثربخشی
آموزش فعالیت
بدنی بر مسخ
شخصیت و عدم
کفايت شغلی کارمندان
علی
وفایینجار،1 محمد
واحدیانشاهرودی،2
هادی طهرانی،3* میترا
دوگونچی4و الهه
لعلمنفرد5
1-
دانشيار
مرکز تحقیقات
علوم بهداشتی،
گروه بهداشت و
مدیریت، دانشکده
بهداشت، دانشگاه
علوم پزشکی
مشهد، مشهد،
ایران
2-
استادیار
مرکز تحقیقات
علوم بهداشتی،
گروه بهداشت و
مدیریت، دانشکده
بهداشت، دانشگاه
علوم پزشکی
مشهد، مشهد،
ایران
3-
استادیار
مرکز تحقیقات
علوم بهداشتی،
گروه بهداشت و
مدیریت، دانشکده
بهداشت، دانشگاه
علوم پزشکی
مشهد، مشهد، ایران(نویسنده
مسئول:tehranih@mums.ac.ir)
4-
کارشناس
ارشد آموزش
بهداشت،
کمیته
تحقیقات دانشجویی،
دانشکده
بهداشت،
دانشگاه علوم
پزشکی مشهد،
مشهد، ایران
5-
دانشجوي
کارشناسي
ارشد آموزش
بهداشت، کمیته
تحقیقات دانشجویی،
دانشکده
بهداشت،
دانشگاه علوم
پزشکی مشهد،
مشهد، ایران
چکیده
زمینه
و هدف: انسان عصر حاضر در جریان سازگاری با محیط اجتماعی و شغلی خود ناچار است محدودیتها و فشارهایی را متحمل شود.
فشارهای
روانی ناشی از
شغل ازجمله
استرسهایی
هستند که اگر
بیش از حد
باشند، میتوانند
با ایجاد
عوارض جسمی، روانی
و رفتاری برای
فرد، سلامت وی
را به مخاطره
اندازند. لذا
این مطالعه با
هدف تعیین
اثربخشی
آموزش فعالیت
بدنی بر
مسخ شخصيت و
عدم کفايت
شغلی انجام
شد.
مواد و روشها: این پژوهش نیمهتجربی،
با مشارکت 200
نفر کارمندان
آققلا انجام
شد. این افراد بهصورت
نمونهگیری
آسان و در
دسترس انتخاب
شدند. ابزار جمعآوری
دادهها
پرسشنامه 3
قسمتی مشتمل
بر مشخصات جمعیتشناختی،
پرسشنامه
فعالیت بدنی (IPAQ) و
پرسشنامه
فرسودگی شغلی
(MBI) بود. دادهها
با استفاده از
آمار توصیفی و آزمونهای تی مستقل،
تی زوجی، ضریب
همبستگی
پیرسون و آنالیز واریانس یکطرفه با
بهرهگیری از SPSS16 در
سطح معناداری
05/0 تحلیل شدند.
یافتهها: 5/57%
از افراد را
مردان تشکیل
دادند که 91% آنها
متأهل بودند. میانگین
سنی افراد 86/7±52/38 سال بود. نتایج
نشان داد پس
از مداخله
میانگین نمره
فعالیت بدنی افزایشیافته
و همچنین با
افزایش فعالیت
بدنی میانگین
نمره احساس عدمکفایت
شغلی افراد کاهش
یافته که
نشاندهنده افزایش
رضایت از کار
کارمندان است
و همچنین با
کاهش میانگین
نمره مسخ
شخصیت باعث
بهبود روابط
افراد با
همکاران و دریافتکنندگان
خدمات گردید.
نتیجهگیری: افزایش
فعالیت بدنی
یکی از
راهکارهای
کاهش مسخ
شخصیت و عدمکفایت
شغلی در
کارمندان است.
نوع
مقاله: مطالعه
پژوهشی.
کلیدواژهها: آموزش
فعالیت بدنی، مسخ
شخصیت، عدمکفایت
شغلی، پرسشنامه
فرسودگی شغلی
مسلش (MBI)، پرسشنامه
فعالیت بدنی (IPAQ)، آققلا،
گلستان.
t
استناد: وفایینجار
ع، واحدیانشاهرودی
م، طهرانی هـ،
دوگونچی م، لعلمنفرد
الف. تعیین اثربخشی
آموزش فعالیت بدنی
بر بر مسخ
شخصيت و عدم
کفايت شغلی کارمندان.
فصلنامه
آموزش بهداشت
و ارتقاء
سلامت. تابستان
1394؛3 (2): [116-124].
مقدمه
نیروی شاغل بخش مولد جامعه را تشکیل میدهد. به همین دلیل شرایط،
محیط و توجه به بهداشت روانی در محیط کار اهمیت زیادی دارد (1). انسان عصر حاضر در جریان سازگاری با محیط اجتماعی و شغلی خود ناچار است محدودیتها و فشارهایی را متحمل شود.
لذا
ممکن است شغل باعث نارضایتی و ناسازگاری شده و درنتیجه فرد از روال طبیعی و عادی خود خارج گردیده و دچار فرسودگی شود (2). فشارهای
روانی ناشی از
شغل ازجمله
استرسهایی
هستند که اگر
بیش از حد
باشند، میتوانند
با ایجاد
عوارض جسمی، روانی
و رفتاری برای
فرد، سلامت وی
را به مخاطره
اندازند. همچنین
وجود این
فشارها، با
تهدید اهداف
سازمانی، میتواند
موجب کاهش
کیفیت عملکرد
فرد گردد (3). یکی از
نتایج استرسهای
طولانی مدت
در محیط کار فرسودگی
شغلی است. و
فرسودگی شغلی
سندرمی مشتمل
بر خستگی
عاطفی، مسخ
شخصیت و عدم
توانایی فردی
می باشد(4).
امروزه فرسودگی
شغلی یکی از رایجترین مشکلات در محیطهای کاری است.
متأسفانه این وضعیت در دنیای شغلی و زندگی نوین بسیار رایج است. فرسودگی شغلی بهعنوان سازه محصول عوامل متعددی است که
شناخت این عوامل میتواند نقش مؤثری در کنترل آن ایفاء
کند (5). فرسودگی
شغلی،
اصطلاحی است
که برای توصیف
تغییرات منفی
در نگرش، خلق
و رفتار
افرادی که در
مواجهه با
فشارهای مربوط
به کار قرار میگیرند
استفاده میشود (6). اصطلاح
فرسودگی شغلی
اولین بار
توسط فریدنبرگ[1] در
1974 استفاده شد (7). ماسلاچ
در سال 2001 سندرم روانشناختی
فرسودگی شغلی
را شامل فرسودگی
شغلی بهصورت
کاهش انرژی و
احساس تخلیه
توان روحی، مسخ
شخصیت با
واكنش منفي،
عاري از احساس و توأم با بیاعتنایی مفرط نسبت به همكاران و مراجعين
و کاهش عملکرد
فردی با
نارضايتي از كار میدانست
(8).
هزینه سازمانها
به دلیل فرسودگی
شغلی در ایالاتمتحده
آمریکا 50 تا 75
میلیارد دلار
در سال تخمین
زده میشود.
همچنین در انگلستان
برآورد شده است که 40 میلیون روز کاری هر ساله به دلیل اختلالاتی که توسط استرس ایجاد میشود از دست میرود (9). فرسودگی
شغلی همراه با
افزایش خطر
ابتلا به غیبت
از کار و خسارات
اقتصادی و
روزهای کاری
از دست رفته
به علت بیماری،
ناتوانی در
کار کردن و
نارضایتی از
کار همراه است (10). تخمین
زده میشود که
شیوع فرسودگی
شغلی شدید بین
گروههای
کاری مختلف
بین 2-7% متفاوت
است و غیبت از محل
کار با
اختلالات
روانی در محیط
کار مرتبط است
که در ایالاتمتحده
و کشورهای
اروپایی در
حال افزایش است
(11)؛ بهطوریکه
این پدیده
برای اقتصاد
کشور آمریکا
سالانه 200
میلیارد دلار
به شکل تعدیل
نیرو و بازدهی
متوسط، هزینه
در برداشته
است (12).
فرسودگی
شغلی با
علائمی مانند
افسردگی، اختلال
خواب، بیماریهای
جسمی مثل قلب و
عروقی و واکنشهای
فیزیولوژیک
مانند افزایش قندخون
و التهاب
همراه است (13). تحقیقات بیشماری درباره شیوههای کاهش فشار روانی به کمک ورزش صورت گرفته که اکثر آنها نشان میدهند فعالیتهای بدنی میتواند موجب کاهش فشارهای
روانی شود (14). امروزه فعالیت بدنی بهعنوان یک وسیله درمانی در چارچوب علم پزشکی و در زمینه درمان نارساییها و اختلالهای جسمی و روانی جایگاه ویژهای را به خود اختصاص داده است (15).
طبق آمارهای سازمان جهانی بهداشت 9/1 میلیون مرگ در جهان به علت بیتحرکی رخ میدهد و 22% مرگها
ناشی از بیماریهای قلبی عروقی،
10-16% مرگهای ناشی از سرطان کولون،
سینه و دیابت ملیتوس به دلیل بیتحرکی رخ میدهد (16). طبق گزارشهای
سازمان جهانی بهداشت
بیتحرکی یکی
از 10 علت عمده
مرگ و ناتوانی
است. در
کشورهای
سراسر جهان
بین 60-80% بزرگسالان
بهاندازهای
که برای
سلامتی آنها
مفید است، فعالیت
بدنی ندارند (17). نتایج
حاصل از بررسی
ملی در ایران
که توسط سازمان
جهانی بهداشت منتشرشده
است نشان داده
که شیوع بیتحرکی
در مناطق شهری
و روستایی با تأکید
بر انجام
فعالیت
جسمانی اوقات
فراغت بین زنان
و مردان گروه
سنی 15-64
سال 5/67% بوده است (18). در بسیاری از حوزههای مرتبط با سلامت در برنامههای مراقبت سلامت مزایای جسمی و روانشناختی فعالیت
بدنی منظم در کاهش مرگومیر با دلایل کافی ثابتشده
است (19).
مطالعه
جلیلیان و
همکارن (18) نشان
داد که حدود 65%
از کارمندان
جزء افراد بیتحرک
و کمتحرک
بودند و
همچنین مطالعه
علی سان(20)
بر روی اعضای هیئتعلمی
حاکی از تأثیر
مثبت فعالیت
بدنی در پیشگیری
و کاهش ابعاد
فرسودگی شغلی
کارکنان
دانشگاه است.
با
توجه به اهمیت
و تأثیر مسخ
شخصیت وعدمکفایت
شغلی بر کارمندان
و سازمان و
وجود مطالعات
مداخلهای محدود
جهت سنجش تأثیر
آموزشها، این
مطالعه در
شهرستان آققلا
که در شمال
استان گلستان
و با جمعیتی
حدود 120 هزار
نفر تشکیلشده
است، با هدف بررسی
اثربخشی
آموزش فعالیت
بدنی بر مسخ
شخصیت و عدمکفایت
شغلی
کارمندان
انجام شد.
مواد
و روشها
این
مطالعه بهصورت
نیمهتجربی
انجام شد که
طی آن 200 نفر از
کلیه
کارمندان ادارات
آموزشوپرورش،
شهرداری و
اداره برق و
فرمانداری
شهرستان آققلا
در استان
گلستان بهعنوان
نمونه تعیین و
بهصورت نمونهگیری
آسان انتخاب
شدند. افراد
با نمونهگیری
تصادفی ساده
انتخاب شدند. حجم نمونه
اولیه بر اساس
انحرافمعیار
مسخ شخصیت (8/1) در
مطالعه
پایلوت انجامشده،
با دقت 25/0 برآورد
شد. حجم نمونه 200
نفر در نظر گرفته
شد. حجم نمونه برای مرحله مداخله آموزشی بر اساس مطالعه قبلی
که در آن میانگین و انحرافمعیار تغییرات
مسخ شخصیت قبل و بعد از مداخله برابر
۲/۳±۴۸/۸ و ۸/۱±۶۱/۶ با اطمینان 95/0
و توان آزمون 80%
محاسبه گردید.
در هر گروه
حداقل ۳۰ نفر تعیین شد.
جهت مداخله با
احتمال ریزش 10% در
هر گروه ۳۳ نفر
در نظر گرفته
شد. معيارهاى ورود آزمودنیها به مطالعه،
کارمندان شاغل
واجد شرایط در
ادارات و تمایل
آنها جهت شرکت
در مطالعه بود.
معيار خروج آنان از مطالعه نيز تمايل
نداشتن براى ادامه شركت و ایجاد مشکل
یا نقصی که مانع
از رفتار فعالیت
بدنی در حین مطالعه
شود.
پرسشنامه
مورداستفاده
جهت جمعآوری دادهها
شامل 3 بخش بود:
(1) سؤالات جمعیتشناختی؛
(2) پرسشنامه
فعالیت بدنی
ترجمه نسخه کوتاهشده پرسشنامه بینالمللی فعالیت[2] یا
به اختصار IPAQ: که
مشتمل بر 7 سؤال
بود که بهصورت
سنجش فعالیت هفته
گذشته افراد
است. این
پرسشنامه
استاندارد
بوده و تاکنون
در مطالعات
زیادی بهکاررفته
و روایی و
پایایی آن نیز
گزارششده
است (21). در
این پرسشنامه
پیادهروی [3]METs 3/3، فعالیت بدنی متوسط
METs 4 و فعالیت بدنی شدید
METs 8 در نظر گرفتهشده است.
برای محاسبه میزان کلی
فعالیت بدنی در هفته
مقدار پیادهروی
(روز× دقیقه MET×) با فعالیت
بدنی متوسط (روز×
دقیقه MET×) و مقدار
فعالیت بدنی
شدید (روز× دقیقه
MET×) در
هفته گذشته با
هم جمع شد (22). با توجه به فرمول
موجود در فرم کوتاهشده پرسشنامه بینالمللی فعالیت بدنی
METS-min/week میزان مصرف انرژی حین فعالیت کارمندان حین پیادهروی،
فعالیت متوسط و شدید محاسبه گردید و
در صورتی که جمع METS-min/week در هر کدام از فعالیتهای متوسط،
شدید یا پیادهروی طی
7 روز یا بیشتر حداقل 3000 بود، بهعنوان فعالیت بدنی زیاد؛ و اگر جمع
METS-min/week در
هر کدام از فعالیتهای متوسط،
شدید یا پیادهروی طی
5 روز یا
بیشتر حداقل 600 بود، بهعنوان فعالیت بدنی متوسط و در صورتی
که هیچکدام از موارد فوق وجود نداشت، بهعنوان فعالیت بدنی
کم در نظر گرفته شد (23).
(3) مسخ
شخصیت با 5 سؤال
و عدمکفایت
شغلی با 8 سؤال که
با استفاده از
پرسشنامه
استاندارد فرسودگی
شغلی
مسلش[4] (22)، موردسنجش
قرار گرفت. در
این پرسشنامه
امتیاز بالای 15 مسخ شخصیت
بالا، امتیاز 7-14
متوسط و زیر 6 مسخ شخصیت
پایین همچنین امتیاز
بالای 44 عدمکفایت
شغلی بالا، 37-43 متوسط
و زیر 36 عدمکفایت
شغلی پایین را نشان میدهند (24).
براى روايى پرسشنامه پژوهش از روش روايى محتوايى استفاده شد. براى اين امر پرسشنامه براى بررسى در مورد جامعبودن به تأييد
متخصصين آموزش بهداشت رسيد.
همچنين براى تعيين پايايى از روش آزمون مجدد كه به فاصله ۲ هفته انجام شد، استفاده گرديد. ضريب همبستگى بين پاسخهای دو نوبت
90/0 بهدستآمد. روش
کار بدین صورت
بود که در
ابتدا با پخش 200
پرسشنامهها،
پیشآزمونی
جهت تعیین
افراد فعال، کمتحرک
و بیتحرک
گرفته شد و
با توجه به
نتایج پیشآزمون،
66 نفر از افراد کمتحرک
و بیتحرک
تعیین شدند. این
افراد را به
دو گروه 33 نفره آزمون
و کنترل تقسیم
شده و به
افراد در گروه
آزمون طی 4
جلسه به مدت 40
دقیقه آموزش
در خصوص فواید
فعالیت بدنی و
مشکلات ناشی
از بیتحرکی و
نقش فعالیت
بدنی در کنترل
استرس، با
استفاده از
روشهای
سخنرانی، تهیه
و توزیع پمفلت،
پوستر و پخش
دیویدیهای
آموزشی بین
کارمندان
آموزش داده شد.
بعد از 8 هفته،
پرسشنامهها دوباره
در هردو گروه
برای سنجش
میزان تأثیر
آموزشها
توزیع و تکمیل
شد.
جهت تجزیهوتحلیل دادهها از آمار توصیفی
مشتمل بر
فراوانی، درصد،
میانگین و انحرافمعیار و استنباطی
شامل آزمونهای تی مستقل،
تی زوجی، ضریب
همبستگی
پیرسون و آنالیز واریانس یکطرفه استفاده گردید
و
با استفاده از
SPSS16 تجزیهوتحلیل
گردید.
یافتهها
نتایج
این پژوهش نشان
داد که 5/57% از
افراد را
مردان تشکیل
دادند که 91% آنها
متأهل بودند.
جدول
1. توزيع فراواني سطوح فعاليت بدني جامعه پژوهش بر
حسب MET در دو
گروه قبل و
بعد از مداخله
آموزشی
متغیر |
قبل مداخله |
بعد مداخله |
||
سطوح فعاليت بدني MET- min/week |
تعداد |
درصد |
تعداد |
درصد |
سبك و بیتحرک |
120 |
60 |
4 |
5/12 |
فعاليت متوسط |
41 |
5/20 |
24 |
75 |
فعاليت شدید |
39 |
5/19 |
4 |
5/12 |
کل |
200 |
100 |
32 |
100 |
با
مقایسه گروهها
بعد از اجرای
مداخله نشان
داد که نسبت
بیشتری از افراد
گروه آزمون (75%) در
سطح فعالیت
بدنی متوسط
قرار گرفتند؛
که نشاندهنده
افزایش
میانگین
فعالیت بدنی
بعد از مداخله
آموزشی در
افراد گروه
آموزشی است .آزمون
آماری اختلاف
معناداری آن را
نشان داد (01/0= p).
نتایج
جدول ماتریس
ضریب همبستگی
ابعاد
فرسودگی شغلی
با فعالیت
بدنی و سن حاکی از
این است که
بین مسخ شخصیت
و فعالیت بدنی
ارتباط معنادار
وجود دارد (02/0p=).
جدول 2. مقایسه
میانگین مسخ
شخصیت جامعه پژوهش
در گروه آزمون
و کنترل قبل و
بعد از مداخله
متغیر |
آزمون |
کنترل |
نتیجه آزمون
تی |
میانگین
و انحرافمعیار |
میانگین
و انحرافمعیار |
||
قبل مداخله |
95/3±4/4 |
81/4±79/4 |
7/0 p =؛ 35/0-
T = |
بعد مداخله |
1/ 5±7/5 |
01/3±23/3 |
04/0 p =؛ 02/2T = |
اختلاف |
38/4±3/1 |
5/4±5/1- |
01/0 p =؛ 62/2 T = |
آزمون زوجی |
001/0 p =؛ 81/3T = |
000/0 p =؛ 29/4 T = |
|
نتیجه
جدول 2 نشان میدهد
که مسخ شخصیت اگرچه
در گروه آزمون
کاهش پیدا
نکرده ولی
آزمون آماری
بین دو گروه
آزمون و کنترل
ارتباط
معناداری را
نشان داد (000/0p=).
جدول
3. مقایسه میانگین
عدمکفایت
شغلی جامعه پژوهش
در گروه آزمون
و کنترل قبل و
بعد از مداخله
متغیر |
آزمون |
کنترل |
نتیجه آزمون
تی |
میانگین
و انحرافمعیار |
میانگین
و انحرافمعیار |
||
قبل
مداخله |
01/6±84/9 |
21/7±88/11 |
21/0 p =؛ 24/1-
T = |
بعد
مداخله |
37/5±21/15 |
06/6±26/16 |
8/0 p =؛ 13/0T = |
اختلاف |
64/0±37/5- |
15/1±33/-4 |
54/0 p =؛ 6/0 T = |
آزمون
زوجی |
000/0 p =؛ 2/13-
T = |
000/0 p =؛ 35/10- T = |
|
نتیجه جدول 3
نشان داد که
بین عدمکفایت
شغلی قبل و
بعد از مداخله
تفاوت
معناداری وجود
دارد (000/0p=).
بحث
هدف
از این مطالعه
تعیین
اثربخشی
آموزش فعالیت
بدنی بر مسخ
شخصیت و عدمکفایت
شغلی در
کارمندان بود.
در مطالعه
حاضر 60% از
افراد دارای
فعالیت سبک و بیتحرک
بودند که این نشاندهنده
این است که
بیشتر
کارمندان جزء افراد
کمتحرک
هستند. در
مطالعه
جلیلیان و همکاران (25) که
با هدف بررسی
وضعیت فعالیت
جسمانی زنان
شاغل در
دانشگاه علوم
پزشکی همدان
انجام شد حدود
65% از کارمندان
جزء افراد بیتحرک
و کمتحرک
بودند؛ که با
مطالعه حاضر
همخوانی دارد.
سایر مطالعات
مشابه نیز
حاکی است اغلب
کارمندان
ادارات کمتحرک
بودهاند (26-29). این نتایج
گویای آن است
که نداشتن
تحرک بدنی
مناسب و ضعف
جسمانی در
اکثر کارکنان
ادارات مختلف است (29). مهمترین
دلایل نداشتن
فعالیت بدنی
مطلوب اکثر
کارمندان شامل
نداشتن وقت
کافی، کار و
مشغله زیاد، احساس
خستگی، تنها
بودن و عدم
دسترسی به
اماکن ورزشی
بود (27،30).
نتایج مطالعه نشان داد که پس از مداخله آموزشی افزایش معناداری در میانگین نمرات
فعالیت بدنی در گروهی که آموزشدیدهاند
به وجود آمده است که این نشاندهنده تأثیر مثبت
مداخله آموزش است.
یافتهها
حاکی است پس
از اجرای
برنامه
آموزشی، افراد
گروه آزمون
پیشرفت
معناداری را
در مقایسه با
گروه کنترل
نشان دادند؛ بهگونهای
که هیچیک از
افراد گروه
آزمون در
مرحله سبک و بیتحرک
نبودند و 75%
افراد گروه
آزمون در حد
فعالیت بدنی
متوسط بودند. درحالیکه
در گروه کنترل
در پایان
مداخله 2/88%
افراد سبک و بیتحرک
بودند و تنها 8/11%
افراد فعالیت
بدنی متوسط
داشتند. دو گروه آزمون
و کنترل قبل از مداخله آموزشی اختلاف معناداری با هم نداشتند.
درحالیکه بعد از مداخله، این اختلاف
معنادار شد؛ سیدامامی و همکاران
(34) و
استبصاری (17)، حسن
وندی (31)، نوروزی (32)، خوروش (28) و صلحی (33) در مطالعات
خود نشان دادند که
مداخله آموزشی باعث بهبود عملکرد میزان کلی فعالیت بدنی در هفته
شده است. تیموری و همکاران
(35) نشان دادند که برنامه مداخله با مدل پندر بیشترین تأثیر را بر میزان فعالیت
بدنی داشته (0001/0p<) است. در مطالعه
پرهوده و
همکاران (36) برنامه
مداخله
آموزشی باعث
بالا رفتن سطح
فعالیت بدنی
افراد شده که در
مجموع با
مطالعه حاضر
همخوانی دارد.
این موضوع نشاندهنده
اهمیت و تأثیر
برگزاری
جلسات فرهنگی
آموزشی و
توصیه و ترغیب
افراد است.
میانگین
نمره فعالیت
بدنی در مردان
بیشتر از زنان
بوده که آزمون
آماری ارتباط معناداری
بین جنسیت و
سطح فعالیت
بدنی نشان داد
(000/0p=)؛ که
با نتیجه
مطالعه علی
سان و
همکاران (20) که
میزان فعالیت
بدنی زنان
شاغل کمتر از
مردان بوده
مشابه میباشد. این
موضوع بیانگر
آن است که
عوامل زمینهای
دیگری همچون
ویژگی متمایز
هنجارهای
جامعه و خانواده
و توجه به
ملاحظات
فرهنگی در
رابطه با ورزش
زنان، دسترسی
کمتر به سالنها
و فضای فیزیکی
جهت ورزش کردن
بهعنوان
موانع درون فردی
و محیطی برای
داشتن سبک
زندگی فعال در
زنان ایرانی
مطرح میشود (37).
نتیجه
دیگر اینکه بین
فعالیت بدنی و
مسخ شخصیت
رابطه
معناداری مشاهده
شد (02/0p=)؛ که
نتایج این
پژوهش با
مطالعه آقایی و
همکاران همخوانی
دارد (38). فعالیت
بدنی میتواند
با کاهش مسخ
شخصیت افراد
باعث افزایش
رضایت از کارِ
کارمندان شود.
مطالعه
لیکوپلو و
همکاران (39)
نشان داد که
رضایت شغلی و
مدیریت خوب و
توانایی
دسترسی به
منابع بهعنوان
عامل حفاظتی
علیه فرسودگی
شغلی محسوب میشوند
(39).
بین
احساس عدمکفایت
فردی و جنسیت
ارتباط
معناداری
مشاهده نشد (6/0=p)؛ که با
نتیجه مطالعه
کوهپایه و همکاران (24) همخوانی
دارد. ارتباط
معناداری بین
مسخ شخصیت با
جنسیت مشاهده
نشد (06 /0p=)؛ که با
نتیجه مطالعه
خاقانی و
همکاران و
همکاران (40) و
کوهپایه و همکاران (24) و عبدی
ماسوله و
همکاران (41) مغایرت
دارد.
در
مورد میزان
تحصیلات
کارمندان
تنها ارتباط
معناداری در
بعد عدمکفایت
فردی بود که
آن هم به
تفاوت معنادار
تحصیلات
دیپلم و فوقدیپلم
اشاره دارد
این نتیجه نشاندهنده
آن است که
افراد با مدرک
تحصیلی دیپلم
و کاردانی
نسبت به کارشناسیارشد
دارای احساس عدمکفایت
فردی بیشتری میکنند؛
این نتیجه با
مطالعه وو و
همکاران (42) که نشان
داد
پرستارانی که
تحصیلات
کمتری داشتند
احساس عدمکفایت
فردی بیشتری
داشتند
همخوانی دارد.
نتیجه
گیری: نتایج
تحقیقات چند
دهه اخیر در
ارتباط با کارکردهای
اقتصادی روانشناختی
و اجتماعی
فعالیت بدنی
باعث شده است
تا برخی از مدیران
در سازمانهای
مختلف با
آگاهی از
فواید متعدد
برنامههای
ورزشی در محیط
کار، اقدام به
اجرای برنامههای
آمادگی
جسمانی و فعالیتهای
تفریحی ورزشی
برای
کارمندان خود
نمایند (38).
نتیجهگیری: توجه به فرسودگی
شغلی و
استرس ناشی از
کار و شرایط
کارکنان و
شناخت ویژگیهای
شخصیتی آنان
امری است جهت بالا
بردن کیفیت
کار موردتوجه قرارگرفته
است. بنابراین،
ضروری است
برای حفظ
عملکرد خوب در
شغل و داشتن
توانایی
انجام کار و
سلامت روانی
عوامل تأثیرگذار
شناسایی شود. افزایش
فعالیت بدنی میتواند
ظرفیت و توان
افراد را برای
مقابله با
مطالبات
روزمره بالا
ببرد و سطح
معین فعالیت
بدنی برای
بهبود عملکرد موردنیاز
است.
سپاسگزاری
این
مطالعه نتیجه پایاننامه
کارشناسی
ارشد مصوب
دانشگاه علوم
پزشکی مشهد به
شماره 911093 سال 1392 است.
بدینوسیله
از معاونت
پژوهشی
دانشکده و کلیه
کارمندان
ادارات
شهرستان آققلا
که در انجام
این پژوهش ما
را یاری
رساندهاند
تشکر و
قدردانی مینماییم.
References:
1. Tehrani H, Shojayizade D, Hoseiny S, Sh A. Relationship between Mental
Health, personality Trait and Life Events in Nurses Working in Tehran Emergency
Medical Service (Tehran 115). Iran Journal of Nursing. 2012;25(75):52-9.
2. Hannani M, Kashani
MM, Gilasi HR. Evaluating the correlation between burnout syndrome dimensions
and demographic characteristics of cashiers in state banks of Kashan. Feyz
Journals of Kashan University of Medical Sciences. 2011;15(1).
3. Jex SM. Stress and job performance:
Theory, research, and implications for managerial practice: Sage Publications
Ltd; 1998
4. Cherniss C. Staff burnout: Job stress in the human services: Sage
Publications Beverly Hills, CA; 1980.
5. Khan F, Yusoff R, Khan A. Job demands, burnout and resources in teaching a
conceptual review. World Applied Sciences Journal. 2014;30(1):20-8.
6. Rezaei J, Naderi S, Mahmoudi E, Rezaei S, Hashemian AH. Job Burnout Rate
and Related Demographic Factors in Nursing Personnel Employed in Emergency
Departments of Chosen Educational Hospitals by Kermanshah University of Medical
Science in 2012. Advances in Biological Research. 2015;9(2):117-27.
7. Nelson T, Johnson S, Bebbington P. Satisfaction and burnout among staff of
crisis resolution, assertive outreach and community mental health teams. Social
psychiatry and psychiatric epidemiology. 2009;44(7):541-9.
8. Gibson JA, Grey IM, Hastings RP. Supervisor support as a predictor of
burnout and therapeutic self-efficacy in therapists working in ABA schools.
Journal of Autism and Developmental Disorders. 2009;39(7):1024-30.
9. Adams A, Bond S. Hospital nurses’ job satisfaction, individual and
organizational characteristics. Journal of advanced nursing. 2000;32(3):536-43.
10. Westermann C, Kozak A, Harling M, Nienhaus A. Burnout intervention studies
for inpatient elderly care nursing staff: Systematic literature review.
International Journal of Nursing Studies. 2014;51(1):63-71.
11. Ahola K, Kivimäki M, Honkonen T, Virtanen M, Koskinen S, Vahtera J, et al.
Occupational burnout and medically certified sickness absence: a
population-based study of Finnish employees. Journal of psychosomatic research.
2008;64(2):185-93.
12. Mancini DM, Walter G, Reichek N, Lenkinski R, McCully KK, Mullen JL, et
al. Contribution of skeletal muscle atrophy to exercise intolerance and altered
muscle metabolism in heart failure. Circulation. 1992;85(4):1364-73.
13. Tehrani H, Rakhshani T, Zadeh DS, Hosseini SM. Analyzing the relationship
between job stress to mental health, personality type and stressful life events
of the nurses occupied in Tehran 115 emergency. Iranian Red Crescent Medical
Journal. 2013;15(3):272-3.
14. Taormina RJ, Law CM. Approaches to
preventing burnout: The effects of personal stress management and
organizational socialization. Journal of Nursing Management. 2000;8(2):89-99.
15. Ebrahim K, Rezaei Sahraei A. Effect of eight weeks of aerobic and
progressive exercises on changes of estrogen hormone and effective factors on
bone mass in menopaused sedentary women. Iranian Journal of Endocrinology and
Metabolism. 2010;12(4):401-8.
16. Ahmadi A, Hasanzadeh J, Rajaefard A.
Metabolic control and care assessment in patients with type 2 diabetes in
Chaharmahal & Bakhtiyari Province 2008. Iranian Journal of Endocrinology
and Metabolism. 2009;11(1): 33-9.
17. Estebsari F. Effects of interventional educational program in physical
activity. Payavard Salamat. 2009;2(4):56-63.
18. Gutman RA, Stead WW, Robinson RR. Physical activity and employment status
of patients on maintenance dialysis. New England journal of medicine.
1981;304(6):309-13.
21. Karimzadeh Shirazi K, Sh N, Heydarnia A. Effects of a TTM-based
osteoporosis preventive physical activity education, on increasing muscle.
Hakim Research Journal. 2007;10(2):34-42.
22. Oliveira LB, Sheiham A, Bönecker M. Exploring the association of dental
caries with social factors and nutritional status in Brazilian preschool
children. European journal of oral sciences. 2008;116(1):37-43.
23. Pate RR, Ward DS, Saunders RP, Felton G,
Dishman RK, Dowda M. Promotion of physical activity among high-school girls: a
randomized controlled trial. American journal of public health.
2005;95(9):1582.
24. Rad AMM, De Moraes A. Factors affecting employees' job satisfaction in
public hospitals. Journal of General Management. 2009;34(4)
26. Motefaker M, Sadrbafghi S.M, Rafiee M, Bahadorzadeh L, Namayandeh S.M,
Karimi M, et al. SuicEpidemiology of physical activity: a population based
study in Yazd cityide attempt and its relation to stressors and supportive
systems: a study in Karaj city. Tehran University Medical Journal.
2007;65(4):77-81.
27. Anand T, Tanwar S, Kumar R, Meena GS, Ingle GK. Knowledge, attitude, and
level of physical activity among medical undergraduate students in Delhi.
Indian journal of medical sciences. 2011;65(4):133.
28. King AC, Taylor CB, Haskell WL, DeBusk
RF. Identifying strategies for increasing employee physical activity levels:
Findings from the Stanford/Lockheed exercise survey. Health Education &
Behavior. 1990;17(3):269-85.
29. Tehrani H, Khanjani N, Majlessi F,
Sadeghi R, Doostan F. Modern media-based intervention on promotion of women’s
physical activity. Wulfenia journal. 2014;21(6):260-70.
30. Tavakoli R, Sanaienasab H, Karimi A, Noparast M. Physical activity and
factors influencing it among the personnel of a military center in Iran. J Res
Health. 2012;2(2):172-80.
31. Hasanvandi S, Valizade M, Honarmand MM,
Mohammadesmaeel F. Effectiveness of Stress Management on Mental Health of
Divorced Women. Procedia-Social and Behavioral Sciences. 2013;84:1559-64.
the Theory of Planned Behavior. Horizons
of knowledge; Journal of Medical Sciences and Health Services GONABAD. 2011;18
(1): 45-53.
34. Ghaffari M, Sharifirad G, Malekmakan E,
Hassanzadeh A. Effect of educational intervention on physical activity-related
knowledge, attitude and behavior of among first-grade students of male high
schools. Journal of Education and Health Promotion. 2013;2.
37. Taymoori P, Rhodes R, Berry T. Application
of a social cognitive model in explaining physical activity in Iranian female
adolescents. Health education research. 2010;25(2):257-67.
38. Aghaei N, Moshiri K, Shahrbanian S.
Relationship between organizational justice and job burnout in employees of
Sport and Youth Head Office of Tehran. Advances in Applied Science Research.
2012;3(4):2438-45.
39. Liakopoulou M, Panaretaki I, Papadakis V, Katsika A, Sarafidou J, Laskari
H, et al. Burnout, staff support, and coping in Pediatric Oncology. Supportive
Care in Cancer. 2008;16(2):143-50.
42. Wu S, Zhu W, Wang Z, Wang M, Lan Y.
Relationship between burnout and occupational stress among nurses in China.
Journal of advanced nursing. 2007;59(3):233-9.