Prevention of substance abuse among adolescents
Application of the Theory of Planned Behavior for the Prevention of Substance Abuse among Male Adolescents
Isa Mohammadi Zeydi1 & Amir Pakpour-Hagiagha2*
1. PhD in Health Education, Associated Professor of Social Determinant of Health Research Center, Qazvin University of Medical Sciences (QUMS), Qazvin, Iran
*2. PhD in health education, Health Education, Associated Professor of Social Determinant of Health Research Center, QUMS, Qazvin, Iran (Corresponding author) Tel/fax: 028332239259; pakpour_amir@yahoo.com
ABSTRACT
Background and objective: Adolescence is the most dangerous of lifetime regarding the onset of substance abuse and education is one of the most important methods to prevent this problem. The purpose of this study was to determine the impact of an educational intervention in the prevention of substance abuse among adolescents in Qazvin city using the theory of planned behavior (TPB).
Materials and methods: This study was a quasi-experimental study. With multi-stage sampling method, 216 students participated in the experimental and control groups. Five focus group discussions (including 8-15 members) were presented to the experimental group mainly based on role-playing, brain storming and group discussions methods. Self-reporting questionnaires were used for data collection consisted of demographic questions, attitudes, subjective norms, perceived behavioral control, intention and preventive behavior with 5-point Likert response options. Reliability and validity of the questionnaires was confirmed by Cronbach's alpha and test-retest coefficient. The data collected before and 2 months after training were analyzed with SPSS 20 and Chi-square, pair and independent t-test, and Fisher's exact test.
Results: The mean scores of attitude (from 26.3±17.4 to 45.7±21.6), subjective norms (from 20.4±14.6 to 33.4±15.2), perceived behavioral control (from 36.6±20.9 to 58.4±27.3), intention (from 6.24±2.2 to 11.4±3.8) and addiction related preventive behavior (from 24.11±9.5 to 40.6±13.7) were significantly improved after educational intervention among the experimental group (p < 0.001).
Conclusion: TPB provides an appropriate framework for designing educational interventions to prevent substance abuse among adolescents and its application in health promotion programs in schools and prevention of substance abuse is recommended.
Paper Type: Research Article.
Keywords: Substance abuse prevention, Health education, Self-efficacy, Theory of planned behavior (TPB), teenagers, Qazvin.
Citation: Mohammadi Zeydi I, Pakpour-Hagiagha A. Application of the theory of planned behavior for the prevention of substance abuse among male adolescents. Iran J Health Educ Health Promot. Winter 2015-2016;3(4):298-310 |
پيشگيري از سوءمصرف مواد در نوجوانان
كاربرد نظریه رفتار برنامهریزیشده در پيشگيري از سوءمصرف مواد در نوجوانان پسر
عیسی محمدی زیدی1 و امیر پاکپورحاجیآقا2*
1. دکترای تخصصی آموزش بهداشت و ارتقای سلامت، دانشیار مرکز تحقیقات عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت، دانشگاه علوم پزشکی قزوین، قزوین، ایران
*2. دکترای تخصصی آموزش بهداشت و ارتقای سلامت، دانشیار مرکز تحقیقات عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت دانشگاه علوم پزشکی قزوین، قزوین، ایران (نویسنده مسئول) تلفن و نمابر: 02833239259؛ pakpour_amir@yahoo.com
چکیده
زمينه و هدف: نوجواني مخاطرهآمیزترین دوران زندگي ازنظر شروع مصرف مواد مخدر است و آموزش يكي از اساسيترين روشهاي پيشگيري از اعتياد است. هدف مطالعه تعيين تأثیر مداخله آموزشي در پيشگيري از سوءمصرف مواد در نوجوانان پسر شهر قزوين با استفاده از نظریه رفتار برنامهریزیشده بود.
مواد و روشها: پژوهش حاضر يك مطالعه نیمهتجربی بود. 216 دانشآموز با نمونهگيري چندمرحلهای در قالب دو گروه تجربي و كنترل در مطالعه شركت كردند. 5 جلسه آموزش در قالب گروههاي 8-15 نفري با روشهاي ايفاي نقش، بارش افكار و بحث گروهي به گروه تجربي ارائه شد. ابزار پژوهش پرسشنامه خودگزارشدهي شامل سؤالات جمعیتشناختی، نگرش، هنجارهاي انتزاعي، كنترل رفتاري درکشده، قصد و رفتار پيشگيرانه بر اساس پاسخهای پنج گزينهاي لیکرت بود. روايي و پايايي پرسشنامه با ضريب آزمون بازآزمون و آلفاي كرونباخ تائید شد. دادهها قبل و 2 ماه بعد از آموزش با SPSS 20 و آزمونهاي كاي�اسكوئر، تي زوجي و مستقل، آزمون دقيق فيشر تجزیه وتحلیل شدند.
يافتهها: ميانگين نگرش (از 4/17±3/26 به 6/21±7/45)، هنجار انتزاعي (از 6/14±4/20 به 2/15±4/33)، كنترل رفتاري درکشده (از 9/20±6/36 به 3/27±4/58)، قصد (از 2/2±24/6 به 8/3±4/11) و رفتار پیشگیریکننده از اعتياد (از 5/9±11/24 به 7/13±6/40) بعد از آموزش در گروه تجربي بهطور معناداري بهبود يافت (001/0 > p).
نتيجهگيري: نظریه رفتار برنامهریزیشده چهارچوب مناسبي را جهت طراحي مداخله آموزشي بهمنظور پيشگيري از سوءمصرف مواد در نوجوانان ارائه ميكند و كاربرد آن در برنامههاي ارتقاء سلامت مدارس و پيشگيري از اعتياد توصيه ميشود.
نوع مقاله: مطالعه پژوهشی.
کلیدواژه ها: پیشگیری از سوءمصرف مواد، آموزش بهداشت، خودكارآمدي، نظریه رفتار برنامهریزیشده، نوجوانان، قزوین.
استناد: محمدی زیدی ع، پاکپورحاجیآقا ا. كاربرد نظریه رفتار برنامهریزیشده در پيشگيري از سوءمصرف مواد در نوجوانان پسر. فصلنامه آموزش بهداشت و ارتقاء سلامت. زمستان 1394؛3(4):298-310 |
مقدمه
اعتياد نوعی ناهنجاري رواني- اجتماعي است كه با مصرف غيرطبيعي يا غيرمجاز برخي مواد ازجمله الكل، ترياك و حشيش ارتباط دارد. این پدیده در فرد مبتلا وابستگي رواني يا فيزيولوژيكي ایجاد می کند، پيامدهاي جسمي، رواني و اجتماعي نامطلوبي بر جاي ميگذارد و زندگي فردي و اجتماعي فرد را بهشدت تهديد مي کند (1). در طبقهبندي اختلالات رواني(ویرایش چهارم)
[1]
مرتبط با مواد، طيفي از مشكلات مربوط به استفاده و سوءاستفاده از داروهايي مانند الكل، كوكايين، هرويين و مواد ديگري وجود دارد كه افراد براي تغيير در طرز تفكر، احساس و رفتار خود استفاده ميكنند (2). بر پايه تحقيقات سازمانهاي جهاني در دهه 2010، مسئله مواد مخدر در كنار مشكلات جهاني ديگر مانند معضلات زیستمحیطی، شكاف طبقاتي، سلاحهاي کشتارجمعی و غيره جزء مشكلات اساسي تهدیدکننده حيات و سلامت انسانها در سراسر دنيا به شمار ميرود (3). بر اساس گزارش دفتر مواد مخدر و جرم سازمان ملل، در سال 2014، حدود 243 میلیون نفر، یا 5% از جمعیت 15-64 سال جهان، در سال 2012 مواد مخدر مصرف کرده بودند. در همین حال، تعداد مصرفکنندگان مشکلساز مواد مخدر 27 میلیون، حدود 0/6% از جمعیت بزرگسال جهان، یا 1 نفر در هر 200 نفر بود (4).
يافتهها نشان ميدهند كه آمار اعتياد طي چهار دهه اخير در ایران در نوسان بوده است؛ بهگونهای كه در سال 1390، اين برآورد در جمعيت 15 تا 64 سال (طبق سرشماري سال 1385 معادل 50 ميليون) برابر با 1 میلیون و 325 هزار نفر اعلامشده است. بااینحال، يافتههاي چهار دهه تحقيقات شيوع شناسي در ايران نشان ميدهد كه با توجه به حجم تهديد مواد مخدر و روانگردانها و شيوع اعتياد در كشور و بهتبع آن تغيير جنسيت، تأهل، سن، شغل و تحصيلات معتادان، توجه كافي نسبت به تحقيقات مختلف در جمعيت عمومي كشور خصوصاً دانشآموزان صورت نپذيرفته است (5-10). هزينه مستقيم اعتياد در 1387، مبلغي نزديك 3 ميليارد دلار يا معادل 15% درآمد نفتي بود (11).
پژوهش قويدل و همكاران (12) در 1391 نشان داد که شيوع مصرف مواد حداقل يكبار در طول زندگي در نمونه 400 نفري از دانشآموزان سوم متوسطه 5/24% بود؛ كه در بین پسرها 7/69% و در بین دخترها 2/26% بود. شيوع مصرف مواد مخدر يا حداقل يكبار سابقه مصرف مواد در نوجوانان از 4/12 تا 5/26% گزارششده است (13). نتايج تحقيقات (14) بيانگر آن است كه مخاطرهآمیزترین دوران زندگي ازنظر شروع مصرف مواد مخدر دوره نوجواني است. ويژگيهايي چون تلاش جهت كسب هويت فردي و اجتماعي، لذتجويي، كاهش اعتمادبهنفس و كمبود مهارتهاي لازم جهت ارتباط با ديگران، نوجوان را مستعد سوءمصرف مواد مخدر ميسازد و كسب آگاهي موجب تغيير در فرايند فكري و در نهايت عملكرد نوجوان ميشود. با توجه به تأثیر اعتياد بر ابعاد فردي، خانوادگي و اجتماعي لازم است عواملي كه باعث پيشگيري از آن در نوجوانان و جوانان میشود، شناسايي شوند (15-16).
آموزش، يكي از اساسيترين ابزارها و روشهاي پيشگيري از معضل اعتیاد است. مؤثرترین برنامههاي آموزشي، آنهایی هستند كه مبتني بر رويكردها و مطالعات نظريه محور هستند؛ كه در الگوهاي تغيير رفتار ریشه دارند (17). نظريههايي كه بر نقشِ باورها و عقايد در اعتياد تأکید دارند، از دو فرضيه اساسي حمايت ميكنند: يكي آنكه اساسيترين دليل گرایش نوجوانان به مصرف مواد، انتظارات و برداشتهاي آنها درباره مواد است و ديگر آنكه عواملي مانند ویژگی شخصيتي نوجوان يا ارتباط با همسالاني كه مواد مصرف ميكنند بر شناخت، ارزيابي و تصميمات وي در مورد مواد تأثیر ميگذارد (18).
از بين نظریه های مختلف، نظریه رفتار برنامهریزیشده
[2]
يكي از نظريات پركاربرد و كارآمد است. در اين نظريه، فرض میشود که قصد براي انجام يک رفتار تحت تأثیر نگرش نسبت به رفتار، هنجارهاي انتزاعي و کنترل رفتاري درکشده قرار دارد. با توجه به این نظریه، هنجارهاي انتزاعي، نگرشها و کنترل رفتاري متصور جنبه آشکار اعتقادات برجسته (اعتقاداتي که اخیراً در ذهن نقش بسته اند) هستند. با توجه به نظريه رفتار برنامهریزیشده، اين هنجارها بر قصد فرد براي انجام رفتارِ هدف تأثیر خواهند داشت. نگرش، ارزيابي روانشناسانه از يک رفتار بهصورت خوب یا بد، ايمن یا غيرايمن و غيره است. نگرش اثر مستقيمي بر قصدِ فرد براي انجام يک رفتار دارد. در كنار اين دو سازه (نگرش و هنجارهای انتزاعی) ،کنترل رفتاري متصور ( تصور فرد را از ميزان کنترلي منعکس ميکند که آنها بر انجام رفتار هدفدارند ) نهتنها با قصد بلکه با انجام واقعي رفتار هدف رابطه دارد رفتار، ظهور مستقيم قصد است؛ كه تمايل يا برنامههاي فرد را براي انجام واقعي رفتارِ هدف بيان ميکند (19).
پژوهش و انجام مداخلات با استفاده از نظریه رفتار برنامهریزیشده در حوزه اعتياد و سوءمصرف مواد سابقه زیادي دارد. طاووسي و همكاران (20) با به کارگیری این نظریه بهمنظور پیشبینی رفتار سوءمصرف مواد در نوجوانان نشان دادند که سازههاي مدل 28% واريانس رفتار و 36% واريانس قصد را توصيف ميكند. كاربرد این نظریه توسط ميرزايي علويجه و همكاران (21) نيز توانست واريانس 9/17 درصدي از رفتار پدران در پيشگيري از گرايش فرزندان به مواد را توضيح بدهد. بهمنظور پيشبيني سوءمصرف مواد در نوجوانان بشيريان و همكاران (22) نيز از نظریه رفتار برنامهریزیشده استفاده كردند و نشان دادند كه نگرش، هنجارهاي انتزاعي و كنترل رفتاري متصور پیشبینیكنندههاي قوي براي قصدِ مصرف مواد هستند. هوانگ و همكاران (23) با استفاده از نظریه رفتار برنامهریزیشده در قالب يك برنامه پيشگيري از اعتياد در دانشآموزان سال اول دبيرستان در تايوان نشان دادند مهارتهاي زندگي، نگرش، هنجارهاي انتزاعي و كنترل رفتاري متصور دانشآموزان دریافتکننده برنامه مداخلهاي بهطور معناداري بعد از اجراي آموزش نظریه محور بهبود يافت.
بنابراين، با توجه بهضرورت توجه به پيشگيري از سوءمصرف مواد در محيطهاي آموزشي از طريق آموزش و کارایی مداخلات آموزشي مبتني بر نظریه رفتار برنامهریزیشده، هدف این مطالعه تعيين تأثیر مداخله آموزشي در پيشگيري از سوءمصرف مواد در نوجوانان پسر شهر قزوين با كاربرد نظریه رفتار برنامهریزیشده بود.
مواد و روش
پژوهش حاضر يك مطالعه مداخلهاي نیمهتجربی از نوع پیشآزمون و پسآزمون همراه با گروه كنترل بود. جامعه پژوهش، كليه دانشآموزان پسر سوم راهنمايي شهر قزوين بودند كه در سال تحصيلي 1392-1393 تحصيل می کردند. پس از اخذ مجوز از مسئولان مدارس مورد مطالعه، ثبتنام از دانشآموزان داوطلب و علاقهمند به شركت در مطالعه ثبتنام شد. حجم نمونه بر اساس فرمول و با استناد به مطالعه مسعودی بروجني و همكاران (24)، 15/0 = p و 05/0= d2 و با احتساب ريزش 10 درصدي تقريباً 216 نفر محاسبه شد. اين تعداد از طريق نمونهگيري چندمرحلهای تصادفي از بین هشت مدرسه راهنمايي شهر قزوين انتخاب شدند. بدين ترتيب كه ابتدا از بين مناطق پستي دوازده گانه شهر قزوين، چهار منطقه بهطور تصادفي انتخاب شدند. سپس از هر منطقه، دو مدرسه راهنمايي بهطور تصادفي انتخاب و به گروههای تجربي و كنترل تخصيص داده شدند. سپس با توجه به اينكه تعداد دانشآموزان در هر كلاس و مدرسه راهنمايي تقريباً يكسان بودند، با استفاده از جدول اعداد تصادفي تعداد 27 نفر از هر مدرسه راهنمايي جهت شركت در مطالعه انتخاب شدند.
معيارهاي ورود دانش آموزان به مطالعه عبارت بودند از: داوطلب بودن، اشتغال به تحصيل در زمان مطالعه، ابتلا نبودن يا سابقه ابتلا به بیماریهای جسمي يا رواني ناتوانکننده و معلوليت. در صورت تمايل نداشتن يا مخالفت والدين آنان براي مشاركت دانشآموزان در مطالعه، ابتلا به بیماریهای رواني و گزارش سابقه استعمال سيگار، دانشآموز از مطالعه خارج میشدند. با توجه به اخلاق پژوهش، هماهنگیهای اداري با معاونت كل آموزشوپرورش استان و شهر قزوين و كليه مسئولان مدارس درگير در مطالعه انجام شد. اهداف مطالعه قبل از پاسخگویی به سؤالات و تكميل پرسشنامهها، نیز بهدقت براي دانشآموزان توضيح داده شد و به آنها گوشزد شد كه شركت در مطالعه داوطلبانه است و كليه پرسشنامهها بدون نام يا هرگونه كد رهگيري است و داده های استخراجشده صرفاً بهصورت كلي و بهمنظور طراحي برنامههاي آموزشي و ارزيابي پيشرفت فرايند آموزش مورداستفاده قرار خواهد گرفت.
ابزار گردآوري دادهها پرسشنامه كتبي به روش خودگزارشي بود. اين پرسشنامه با هدف اندازهگيري سازههاي نظریه رفتار برنامهریزیشده و با استفاده از راهنماي موجود براي طراحي پرسشنامه نظریه رفتار برنامهریزیشده و سؤالات خودكارآمدي در حوزه سوءمصرف مواد و با تكيه بر پرسشنامههاي بكار رفته در مطالعات قبلي طراحي شد؛ روایی و پایایی آن مورد تائید قرار گرفت (22، 25، 26). پس از تهيه مجموعه اوليه سؤالات، بهمنظور تعيين روايي و پايايي آنها از روشهاي بررسي روايي صوري و روايي محتوايي كيفي، يعني پانل خبرگان، و كمي، يعني محاسبه نسبت روايي محتوا،
[3]
استفاده شد و براي بررسي پايايي از روش سنجش همبستگي دروني (ضريب آلفاي كرونباخ) با در نظر گرفتن حدنصاب مساوي يا بيشتر از 7/0 (27) و روش بازآزمايي در نمونه پايلوت 20 نفري از دانشآموزان در فاصله 15 روزه استفاده شد.
پرسشنامه نهايي از دو قسمت اصلي تشکیلشده بود: 1- اطلاعات جمعیتشناختی دانشآموزان (سن، وضعيت اقتصادي، تحصيلات والدين، شغل والدين، سابقه استعمال سيگار در گذشته و حال حاضر)؛ و 2- سؤالات سنجش سازههاي نظریه رفتار برنامهریزیشده. براي اندازهگيري نگرش، از 12 سؤال بهطور مستقيم استفاده شد؛ كه پاسخگويي به آنها بر اساس طيف ليكرت 5 گزينهاي (از كاملاً مخالفم=1 تا كاملاً موافقم=5) انجام شد. آلفاي كرونباخ سازه مذكور برابر 79/0 و ضريب بازآزمون آن 84/0 بود. براي اندازهگيري هنجارهاي انتزاعي از 5 سؤال بر روي طيف ليكرت 5 گزينهاي (از كاملاً مخالفم=1 تا كاملاً موافقم=5) استفاده شد. در اين سؤالات از دانشآموزان درخواست شده بود تا سایر افراد مهم را بر سوءمصرف مواد مشخص كنند. بهطور مثال، نظر بهترين دوستم اين است كه مواد مصرف كنم . همچنين 5 سؤال براي سنجش انگيزه براي اطاعت مطابق با گزينههاي مربوط به هنجارهاي ترغیبکننده در نظر گرفته شد. بهطور مثال، نظر بهترين دوستم درباره مصرف مواد برايم بسيار مهم است و آن را ميپذيرم . ميانگين آلفاي كرونباخ سؤالات اين بخش برابر با 80/0 و ضريب بازآزمون آن نيز 86/0 بود. سازه كنترل رفتاري درکشده، كه مرتبط با امتناع از سوءمصرف مواد است، در بخش عقايد كنترلي با 6 سؤال اندازهگيري شد. براي مثال، هرچند وقت، در حالت روحي رواني خوبي قرار ميگيريد؟ ؛ كه با مقياس 5 گزينهاي از يك (مكرراً) تا 5 (هرگز) اندازهگيري شد. همچنين، جهت سنجش توانمندي درکشده نيز براي هر گزينه عقايد كنترلي، يك سؤال و درمجموع 6 سؤال وجود داشت؛ كه با مقياس ليكرتي 5 گزينهاي (از اصلاً ممكن نيست=1 تا كاملاً احتمال دارد= 5) اندازهگيري شد. براي مثال، اگر در حالت روحي رواني خوبي قرار بگيرم، احتمالاً مواد مصرف خواهم كرد . توافق دروني سؤالات (82/0 = α، 78/0 = α) و پايايي به ترتيب براي عقايد كنترلي و توانمندي درکشده خوب بودند (76/0 = r، 80/0 = r). يك مقياس 3 سؤالی با گزينههاي پاسخ 5 نقطهاي (از اصلاً درست نيست=1 تا كاملاً صحيح است= 5) براي اندازهگيري قصد بكار رفت؛ كه توافق دروني و پايايي سؤالات آن خوب بود (89/0 = α، 94/0 = r). براي اندازهگيري رفتارهاي پیشگیریکننده از سوءمصرف مواد نيز از يك مقياس 12 سؤالی كه رفتارهاي پرخطر مربوط به مصرف مواد را در يك ماه گذشته ارزيابي ميكرد (با گزینه ها از هرگز=1 تا هميشه=5) استفاده شد.
مداخله آموزشي شامل 5 جلسه 90 دقيقهاي متناسب با سازههاي نظریه رفتار برنامهریزیشده و بر اساس نيازهاي آموزشي متناسب با پيشگيري از سوءمصرف مواد در دانشآموزان بود. جلسه اول شامل تعريف اعتياد، آشنايي با انواع مواد، دلايل گرايش به مواد، فيزيولوژي بدن و وابستگي مغز و روان بود. موضوعات باورهاي غلط درباره آثار فيزيولوژيكي-رواني- اجتماعي مواد، هزينههاي اجتماعي و فردي، تعريف انسان سالم و ديدگاه خانواده، جامعه و گروههاي اجتماعي هنجار جزء جلسه دوم بود. جلسه سوم و چهارم اختصاص به شناسايي موقعيتهاي پرخطر و مهارتهاي برخورد با موقعيتهاي پرخطر، مهارتهاي زندگي و جرات آموزي داشت. شناسايي و مقابله با خلق منفي، جايگزيني افكار منطقي و مثبت بهجای افكار و خلق منفي، مقابله با استرس و افزايش اعتمادبهنفس در جلسه پنجم مطرح شد. شناسايي نقاط ضعف، ترسها، مشكلات ارتباطي، تجربيات مثبت و منفي گذشته به همراه فراهمسازی موقعيت براي تشويق جمعي و ارائه بازخورد مناسب نيز در جلسه پنجم ارائه شد. جلسات در قالب گروههاي 8-15 نفري در كلاس درس مدارس و بيشتر با تكيه بر تكنيك بحث گروهي، ايفاي نقش و بارش افكار اداره ميشد و به دانشآموزان انتهاي هر جلسه خلاصهاي از مباحث به همراه جزوه مرتبط داده ميشد.
درآخر، قبل و دو ماه بعد از آموزش دادهها گردآوريشد؛ داده ها با استفاده از آزمونهاي آماري پارامتريك و ناپارامتريك تجزیه وتحلیل شد. بهمنظور مقايسه ميانگين سازههاي نظریه رفتار برنامهریزیشده قبل و بعد از مداخله آموزشي در هر يك از گروههاي تجربي و كنترل از آزمون تي زوجي و مقايسه ميانگين نمرات بين دو گروه تجربي و كنترل نيز از آزمون تي مستقل استفاده شد. همچنين در راستاي تجزیهوتحلیل صفات كيفي در گروههاي مختلف آزمونهاي كاي اسكوئر و آزمون دقيق فيشر استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل دادهها از SPSS 20 استفاده شد. در مطالعه حاضر مقدار p كمتر از 05/0 ازلحاظ آماري معنادار تلقي گرديد.
يافتهها
ميانگين سني دانشآموزان در گروه تجربي 9/2 ± 62/15 و در گروه كنترل 1/3 ± 48/15 بود و اختلاف معناداري با يكديگر نداشت (247/0 = p). از دانشآموزان گروه تجربي 15 نفر (9/13%) و از گروه كنترل 16 نفر (8/14%) پاسخ داده بودند كه حداقل يكبار سيگار كشيده بودند (144/0 = p). ميانگين تعداد افراد خانواده در گروه تجربي 51/2 ± 32/4 و در گروه كنترل 64/2 ± 19/4 با يكديگر تفاوت معناداري نداشتند (740/0 = p). بين دانشآموزان گروه تجربي و كنترل از لحاظ استعمال سيگار توسط پدر اختلاف معناداري ديده نشد؛ بهطوریکه 34 نفر (48/31%) از دانشآموزان گروه تجربي و 31 نفر (7/28%) از دانشآموزان گروه كنترل اعلام كردند كه پدر آنها سيگار ميكشد. تحصيلات دبيرستان و ديپلم بالاترين فراواني میزان تحصيلات پدر و مادر بود. تقريباً 40% از دانشآموزان وضعيت اقتصادي خود را متوسط و حدود یکچهارم نيز وضعيت اقتصادي ضعيف را بیان داشتند. بيشترين فراواني شغل پدر، مشاغل آزاد و شغل مادر خانهداري بود. مقايسه گروههای تجربي و كنترل از لحظ متغيرهاي مندرج در جدول 1 اختلاف معناداري را نشان نداده است.
جدول 1. مقايسه ویژگیهای جمعیتشناختی دانشآموزان گروههاي تجربي و كنترل
متغير موردبررسی |
گروه تجربي |
گروه كنترل |
2χ |
P value |
|
تعداد (درصد) |
تعداد (درصد) |
||||
تحصيلات پدر |
بیسواد |
13 (04/12) |
10 (26/9) |
153/9 |
869/0 |
ابتدايي |
15 (9/13) |
15 (9/13) |
|||
راهنمايي |
24 (2/22) |
27 (25) |
|||
دبيرستان و ديپلم |
46 (6/42) |
42 (9/38) |
|||
دانشگاهي |
10 (26/9) |
14 (94/12) |
|||
تحصيلات مادر |
بیسواد |
9 (33/8) |
11 (19/10) |
112/7 |
563/0 |
ابتدايي |
16 (8/14) |
15 (9/13) |
|||
راهنمايي |
15 (9/13) |
18 (7/16) |
|||
دبيرستان و ديپلم |
52 (2/47) |
47 (44/43) |
|||
دانشگاهي |
17 (77/15) |
17 (77/15) |
|||
وضعيت اقتصادي |
عالي |
16 (8/14) |
19 (6/17) |
187/9 |
163/0 |
خوب |
19 (6/17) |
20 (5/18) |
|||
متوسط |
46 (6/42) |
43 (8/39) |
|||
ضعيف |
27 (25) |
26 (1/24) |
|||
شغل پدر |
بيكار |
11 (19/10) |
13 (07/12) |
656/4 |
589/0 |
آزاد |
62 (4/57) |
58 (7/53) |
|||
كارمند |
27 (25) |
28 (9/25) |
|||
ساير موارد |
8 (41/7) |
9 (33/8) |
|||
شغل مادر |
خانهدار |
63 (3/58) |
66 (11/61) |
847/5 |
441/0 |
آزاد |
27 (25) |
25 (15/23) |
|||
كارمند |
14 (96/12) |
12 (11/11) |
|||
ساير موارد |
4 (74/3) |
5 (63/4) |
مقايسه ميانگين سازههای نظریه رفتار برنامهریزیشده در دانشآموزان گروههای تجربي و كنترل قبل و پس از اجراي مداخله آموزشي نظریه محور در جدول 2 نشان داده شده است. مقايسه ميانگين سازهها اختلاف معناداري را بين دو گروه قبل از مداخله نشان نمیدهد. این درحالی است که پس از اجراي مداخله آموزشي، شاهد افزايش ميانگين نگرش دانشآموزان نسبت به سوءمصرف مواد (001/0 > p)، بهبود وضعيت هنجارهاي انتزاعي (001/0 > p)، افزايش ميانگين سازه كنترل رفتاري متصور و قصد رفتاري (001/0 > p) به همراه افزايش معناداري ميانگين نمره رفتارهاي پیشگیریکننده از مصرف مواد (001/0 > p) در دانشآموزان گروه تجربي بوديم؛ درحالیکه ميانگين سازههای مذكور در گروه كنترل اختلاف معناداري را با قبل از مداخله نشان نداد.
جدول 2. ميانگين و انحراف معيار سازههاي نظریه رفتار برنامهریزیشده قبل و بعد از مداخله آموزشي در گروههاي تجربي و كنترل
متغير موردبررسی |
مقطع زماني اندازهگيري |
گروه تجربي |
گروه كنترل |
p value بين دو گروه |
انحراف معيار ± ميانگين |
انحراف معيار ± ميانگين |
|||
نگرش |
قبل |
4/17 ± 3/26 |
7/18 ± 8/25 |
420/0 |
بعد |
6/21 ± 7/45 |
5/19 ± 06/27 |
001/0 > p |
|
p value قبل و بعد |
001/0 > p |
211/0 |
|
|
هنجارهاي انتزاعي |
قبل |
6/14 ± 38/20 |
8/14 ± 25/21 |
574/0 |
بعد |
2/15 ± 40/33 |
02/15 ± 44/20 |
001/0 > p |
|
p value قبل و بعد |
001/0 > p |
464/0 |
|
|
كنترل رفتاري متصور |
قبل |
9/20 ± 6/36 |
4/21 ± 7/35 |
283/0 |
بعد |
3/27 ± 4/58 |
2/21 ± 0/37 |
001/0 > p |
|
p value قبل و بعد |
001/0 > P |
228/0 |
|
|
قصد رفتاري |
قبل |
2/2 ± 24/6 |
4/2 ± 08/6 |
149/0 |
بعد |
8/3 ± 4/11 |
5/2 ± 92/5 |
001/0 > p |
|
p value قبل و بعد |
001/0 > p |
103/0 |
|
|
رفتار پیشگیریکننده از اعتياد |
قبل |
5/9 ± 11/24 |
6/8 ± 3/25 |
512/0 |
بعد |
7/13 ± 6/40 |
3/8 ± 9/24 |
001/0 > p |
|
p value قبل و بعد |
001/0 > p |
660/0 |
|
بحث
كليات يافتههاي مطالعه نشاندهنده تأثیر مثبت و معنادار مداخله آموزشي مبتني بر نظریه رفتار برنامهریزیشده بر ارتقاي سطح مهارتهاي پیشگیریکننده از سوءمصرف مواد، بهبود وضعيت نگرش، افزايش حمايت اجتماعي و هنجارهاي انتزاعي درکشده و بالابردن توانمندي متصور و بهبود عقايد كنترلي در دانشآموزاني بود كه برنامه آموزشي پنج جلسهاي را به همراه مواد آموزشي دريافت كرده بودند (001/0 > p).
اما اولين يافته قابلتأمل در پژوهش حاضر شايد مرتبط با فراواني استعمال سيگار در دانشآموزان باشد؛ كه در گروههاي تجربي و كنترل به ترتيب 9/13 و 8/14% گزارششده بود. محمدخاني (28) در مطالعه خود نشان داد كه 8/18% دانشآموزان دختر و 8/29% دانشآموزان پسر در فاصله سني 13-18 سال حداقل يكبار در طول عمر خود يك نوع از مواد غیرقانونی مانند الكل، سيگار و ساير موارد را مصرف کردهاند؛ كه دراینبین ميزان شيوع مصرف سيگار 7/14% بود. قارلي پور و همكاران (29) نيز در پژوهش خود مشخص كردند كه 6/9% از دانشآموزان سابقه مصرف سيگار داشتند. اين در حالي است كه نتايج چند بررسي اخير (30-32) حاكي از افزايش گرايش نوجوانان به مصرف الكل، سيگار و ساير مواد بوده است. از طرف ديگر، يافتههاي پژوهشي مطالعات قبلي بهخوبی نشان دادهاند كه مصرف الكل، سيگار و ساير مواد غيرقانوني در سنين پايين با مصرف مواد و ساير رفتارهاي ضداجتماعی در سالهاي آينده ارتباط دارد. سيگار كشيدن يكي از رفتارهاي مخاطرهآمیز و دروازه ورود به مخاطرات ديگر است؛ كه اثرات سـوء آن با تأخیر زماني در بزرگسالی آشـكار مـيشـود. دوره نوجواني، دورهاي است كه بسياري از افراد درگير رفتارهاي پرخطر از قبيل استعمال سيگار، مصرف الكل و سوءمصرف مواد میشوند (33- 34). بنابراين، با توجه به شيوع آن در جوانان و نوجوانان، لزوم توجه و تمركز بيشتر بر نوجوانان بهعنوان يك گروه بهشدت آسیبپذیر، با در نظر گرفتن شيوع نسبتاً بالاي استعمال سيگار در میان آنها، هدف اصلي طراحي و اجراي بسياري از برنامههاي پيشگيرانه بايد این گروه باشند.
اما يكي ديگر از يافتههاي مهم و اصلي پژوهش حاضر بهبود معنادار و مثبت ميانگين نمره نگرش در دانشآموزان در ارتباط با رفتارهاي پيشگيرانه و اجتناب از سوءمصرف مواد بود (001/0 > p). يافتههاي پژوهش براتي و همكاران (25) نيز نشان داد كه نگرش دانشجويان نسبت به اكستازي، بعد از اجراي مداخله آموزشي مبتني بر نظریه رفتار برنامهریزیشده ،در گروه تجربي بهبودیافته است. بحرینی بروجني و همكاران (35) نيز در مطالعهاي با هدف مقايسه تأثیر چهار روش مختلف آموزشي بر نگرش دانشآموزان دبيرستاني نسبت به اعتياد و مواد مخدر نشان دادند كه آموزش حضوري مهارتهاي زندگي و ارائه فیلمهای آموزشي باعث بهبود معنادار نگرش دانشآموزان ميشود. علاوه بر اين، نتيجه مطالعه حاضر با يافتههاي مطالعات مداخلهاي ديگر در حوزه پيشگيري از اعتياد (36-38) همخواني دارد. نظريههاي شناختي-عاطفي در حوزه سوءمصرف مواد بر نقش باورها و عقايد نوجوانان در مورد عوارض مصرف مواد، بهعنوان عاملي براي شروع مصرف مواد، تأکید مي کنند. اين نظريهها اصـليتـرين عامـل مـرتبط بـا مصرف مواد در نوجوانان را انتظارات و نگرشهاي آنان درباره مواد ميدانند و معتقدند كه ساير عوامل از قبيل ويژگيهاي شخصيتي نوجوانان و يا ارتباط با همسـالان مصرفکننده مواد، از طريق شناختها، ارزيابيها و تصميمهاي نوجوانان درباره مواد تأثیر خود را اعمال ميكنند (39-40). همچنين، نظريههاي يادگيري اجتماعي تأکید ميكنند كه نگـرش فـرد در مورد مواد، قويترين پیشبینیکننده مصرف آن در نوجوانان است (41-42). تغيير نگرش دانشآموزان نسبت به مواد و اعتياد ميتواند نتیجه تمركز بخشي از برنامه آموزشي بر اصلاح باورهاي اشتباه در زمينه آثار مواد و تأکید بر شناخت واقعبینانه و ارتقاي سطح آگاهیهای دانشآموزان در ارتباط با سوء كاركردهاي مصرف مواد باشد. نگرش نسبت به مصرف مواد نتیجه وزن دهي به پيامدهاي مثبت ناشي از مصرف مواد (هزينهها و منافع) و ارزش عاطفي، كه براي آن پيامدها فرد واقع ميشود، است. نوجوانـاني كـه تصـور مـيكننـد فوايـد مصرف مواد بیشتر از پيامدهاي منفي آن است، در معرض خطر مصرف مواد قرار می گیرد. لذا بايد هدف برنامه آموزشي سنگين كردن وزن پيامدهاي منفي ناشي از مصرف مواد باشد؛ زیرا هنگامیکه ادراك حساسيت و شدت ناشي از مضرات و پيامدهاي منفي بالا باشد، کوچکترین تحريك از طريق منابع آموزشي براي تغيير رفتار ميتواند كافی باشد (43).
بهبود ميانگين نمره هنجارهاي انتزاعي بعد از آموزش در گروه تجربي يافته ديگر مطالعه بود (001/0 > p)؛ كه با يافتههاي مطالعات داخلي و خارج ديگر همخواني داشت (21، 23، 25، 43). علاوه بر عوامل شناختي و عاطفي در تبيين سوءمصرف مواد، بايد بر نقش عوامل اجتماعي و بين فردي نیز تأکید كرد. نوجوانـان باورهـاي خود را در مورد رفتارهاي بزهكارانه، از گروههای مرجع يا سایر افراد مهم و بانفوذ بهویژه از دوسـتان نزديـك و والدين خود كسب ميكنند (44). مطابق الگوي رشد اجتمـاعي، علـت اصـلي سوءمصرف مـواد تعلـق عـاطفي بـه همسـالاني است كـه مـواد مخـدر مصـرف مـيكننـد (45). برخي مطالعات مهمترين علت سوءمصرف مواد را استرس، بهویژه اسـترسهـاي مرتبط با مدرسه، معرفي ميكنند. با توجه به اين الگو، نوجواناني كـه مدرسـه را سـخت و پراسترس ادراك مي کنند، از فعاليتهاي مدرسهاي گريزان شده و همسالان منحرف را بهمنزله مفري براي رهايي از فشار رواني انتخاب ميكنند؛ درعینحال سوءمصرف مـواد نيز توسط آنها تقويت ميشود (46). در نقطه مقابل، پيونــد بــين نوجوان و والــدين و اعضاي خانواده بهعنوان مهمترین عامــل حفاظت كننده در نظر گرفته ميشود (47). خانوادهها ميتوانند با تقويت ارزشها و عزتنفس نوجوانِ خود نقش بسيار حياتي در پيشگيري از اعتياد ايفاء کنند. نوجواناني كه بهطور مكرر در معرض ارزيابيهاي منفي و انتقادات ديگران قرار ميگيرند، عزتنفس خود را از دست ميدهند، احسـاس بیکفایتی نمـوده و خود را تحقير ميكنند. اين نوجوانـان بـا انجـام رفتارهـاي نامتعـارف و برقـراري رابطـه بـا همسالان نابهنجار ميكوشند احساس ارزشمندي خود را تقويت كنند (21). دليل تغيير مثبتِ هنجارهاي انتزاعي در راستاي پيشگيري از سوءمصرف مواد در مطالعه حاضر شايد تأکید برنامه آموزشي بر تقويت مهارتهاي اجتماعي، قاطعيت، حل مسئله و مهارتهاي زندگي ازجمله مهارتهاي مقاومتي و جراتورزي و خصوصاً ارزش نه گفتن در مقابل اصرار همسالان و تبيين ارزشهاي انسانِ سالم باشد.
يافتههاي مطالعه حاضر از بهبود معنيدار ميانگين نمره كنترل رفتاري متصور بعد از آموزش در گروه تجربي خبر ميدهند (001/0 < p)؛ كه با يافتههاي مطالعات ديگر (23، 35، 48)همخواني دارد. مطالعات مختلف (49-51) نشان دادهاند كه خودكارآمدي براي موقعیتهای اختصاصيِ وسوسه مصرف مانند هيجانات منفي، وسوسههای دروني و موقعیتهای بين فردي مانند تعارض بين فردي، فشار اجتماعي براي مصرف و ناتواني در ابراز خود براي برنامهریزی درمان و پيشگيري بهتر خواهد بود. مطالعات مربوط به حوزه سيگار (52) نيز تأکید کردهاند كه خودكارآمدي اولين عامل پیشبینیکننده ترك سيگار است. مطالعات نشان دادهاند كه دانشآموزاني كه سطح خودكارآمدي و اعتمادبهنفس آنها پايينتر است، بيشتر تحت تأثیر تبليغات و جريانهاي تقليدي قرار ميگيرند. اگر اين اشخاص از لحاظ نفوذ اجتماعي بيشتر تأثیرپذیر باشند، احتمال بيشتري دارد که به مصرف مواد مخدر روي آورند. بنابراين، اگر مهارتهايي در جهت افزايش ظرفيت افراد در پاسخگويي قاطع در مقابل نفوذ اجتماعي در آنها ايجاد شود، از ميزان مستعد بودن در برابر تأثیرات اجتماعي آنها كاسته شده و احتمال گرفتارشده آنها در دام اعتياد كمتر خواهد بود (25، 53). اكتساب و كاربرد مهارتهاي شناختي و رفتاري جديد از طريق جلسات آموزشي و ارائه بازخوردهاي تشويقي و اطلاعاتي مناسب در بحثهاي گروهي، شايد دليل اصلي بهبود كنترل رفتاري متصور در مطالعه حاضر باشد.
در مطالعـه حاضـر ميـانگين رفتـار پيشـگيري از سوءمصرف مواد بعـد از مداخلـه بهبود يافـت (001/0 < p). در مطالعه براتي و همكاران (25) درباره كـاربرد نظریه رفتار برنامهریزیشده براي پيشگيري از مصرف اكستازي نيز نمره عملكرد پیشگیریکننده بعد از مداخله بهطور معناداري افزايش پيدا كرد. علاوه بر اين، نتايج مطالعه مرادي و همكاران (54) با استفاده از نظریه فرانظري در كارگران پتروشيمي، صلحي و همكاران (55) با استفاده از الگوی اعتقاد بهداشتي در پيشگيري از مصرف سيگار، تركي و همكاران در پيشگيري از اعتياد در خانواده معتادان (56)، عماري و همكاران (57) در پيشگيري از اعتياد در نوجوانان با يافتههاي مطالعه حاضر همسو است. به نظر ميرسد آموزش با تكيه بر سازههاي نظریه رفتار برنامهریزیشده با تأکید بر ابعاد مهمي در زمينه پيشگيري، يعني به وجودآوردن شناخت كافي در زمينه مواد و اثرات آن، با استفاده از رويكرد بحث گروهي و مشاركت فعال دانشآموزان، شفافسازی منافع و موانع و پيامدهاي مصرف مواد، بهرهگیری از رويكردهاي ارتقاي خودكارآمدي و بهبود مهارتهاي ارتباطي، مقاومت آموزي، تصميمگيري، حل مسئله به همراه ارائه بازخورد مناسب و بهموقع در كنار تدارك مواد آموزشي مناسب توانست رفتارهاي پیشگیریکننده از اعتياد در دانشآموزان موردمطالعه را بهبود بخشد.
این مطالعه محدودیتهایی داشت: نمونهگيري پژوهش از بين دانشآموزان پسر، استفاده از روش خودگزارشدهي رفتار، محدوديت زماني كوتاه در گردآوري دادهها پس از آموزش، مقايسه نکردن بين نظريههاي مختلف روان شناسي تغيير و مقايسه نکردن آموزش مبتني بر نظریه با آموزش سنتي.
نتيجهگيري: يافتههاي مطالعه حاضر نشاندهنده اثربخشي اجراي يك برنامه آموزشي پنج هفتهاي بر نگرش، هنجارهاي انتزاعي، كنترل رفتاري متصور، قصد رفتاري و رفتار پیشگیریکننده از سوءمصرف مواد در بین دانشآموزان پسر سوم راهنمايي با تكيه بر نيازسنجي و طراحي محتواي آموزشي متناسب با سازههاي نظریه رفتار برنامهریزیشده بود. با توجه به شيوع بالاي اعتياد در كشور و اهميت پيشگيري از رفتارهاي پرخطر در مراكز آموزشي و در سنين نوجواني، استفاده از تكنيكهاي آموزشي با تكيه بر الگوهاي تغيير رفتار، آموزش مهارتهاي زندگي و توانمندسازي دانشآموزان در راستاي پيشگيري از اعتياد و سوءمصرف مواد به مسئولان آموزشوپرورش و ساير نهادهاي ذیربط توصيه ميشود.
سپاسگزاری
از همکاری مسئولین مرکز تحقیقات عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت دانشگاه علوم پزشکی قزوین و کلیه کسانی که پژوهشگران را در این امر یاری نمودند سپاسگزاری می شود.
References:
2.
Frank JB. Synopsis of Psychiatry: Behavioral Sciences, Clinical Psychiatry. JAMA. 1992;267(15):2112-3.
3.
Madden TE, Graham AV, Straussner SLA, Saunders LA, Schoener E, Henry R, et al. Interdisciplinary benefits in Project MAINSTREAM: a promising health professions educational model to address global substance abuse. Journal of interprofessional care. 2006;20(6):655-64.
4.
UNODC, World Drug Report 2013 (United Nations publication, Sales No. E.13.XI.6).
5.
Compton WM, Thomas YF, Conway KP, Colliver JD. Developments in the epidemiology of drug use and drug use disorders. American Journal of Psychiatry. 2005.
6.
Safarinejad MR. Prevalence of nocturnal enuresis, risk factors, associated familial factors and urinary pathology among school children in Iran. Journal of pediatric urology. 2007;3(6):443-52.
7.
Noorbala AA. Substance abuse from community psychiatry point of view. Iranian journal of psychiatry and clinical psychology. Tehran, 2010; 16(10):351.
8.
Aliverdina A. A sociological study of drug addiction in Iran. Journal of social welfare.2006:5(20):193-212
9.
Fard JH, Gorji MA, Jannati Y, Golikhatir I, Bozorgi F, Mohammadpour R, Gorji AM. Substance dependence and mental health in northern Iran. Annals of African medicine. 2014;13(3):114-8.
10.
Momtazi S, Rawson RA. Substance abuse among Iranian high school students. Current opinion in psychiatry. 2010;23(3):221.
11.
Mokri A. Brief overview of the status of drug abuse in Iran. Arch Iranian Med. 2002;5(3):184-90.
12.
Ghavidel N, Samadi M, Kharmanbiz A, Asadi A, Feyzi A, Ahmadi R, et al. Investigation of substance use prevalence and the interrelated factors involved through third-year high school students in Nazarabad city from January 2008 to June 2008. Razi Journal of Medical Sciences. 2012;19(97).
13.
Mirzadeh A, Gholami S, Rafiee F, Shahravan A. An evaluation of the knowledge and attitude of school teachers regarding root canal therapy in Kerman, Iran. Journal of Oral Health and Oral Epidemiology. 2013;2(2).
14.
Mesic S, Ramadani S, Zunic L, Skopljak A, Pasagic A, Masic I. Frequency of substance abuse among adolescents. Materia socio-medica. 2013;25(4):265.
15.
Gorman DM, Huber JC Jr. The social construction of "evidence-based'' drug prevention programs: a reanalysis of data from the Drug Abuse Resistance Education (DARE) program. Evaluation Review. 2009;33(4):396-414.
16.
Allahverdipour H, Heidarnia AR, Kazem Nezhad A, Witte K, Shafiee F, Azad Fallah P. Applying Fear Appeals Theory for Preventing Drug Abuse among Male High School Students in Tehran. Scientific Journal of Hamadan University of Medical Science 2006; 13(3): 43-50.
17.
Tehrani H, Majlessi F, Shojaeizadeh D, Sadeghi R, Kabootarkhani MH. Applying Socioecological Model to Improve Women s Physical Activity: A Randomized Control Trial. Iranian Red Crescent Medical Journal. 2016;18(2).
18.
Brown TG, Seraganian P, Tremblay J, Annis H. Process and outcome changes with relapse prevention versus 12‐Step aftercare programs for substance abusers. Addiction. 2002;97(6):677-89. [
19.
VafaiNajar A, Masihabadi M, Moshki M, Ebrahimipour H, Tehrani H, Esmaeli H, et al. Determining the Theory of Planned Behavior s Predictive Power on Adolescents Dependence on Computer Games. Iranian Journal of Health Education and Health Promotion. 2015;2(4):303-11
20.
Tavosi M, Hidarnia A, Montazeri A, Taremian F, Hajizadeh E, Ghofranipour F. Modification of Reasoned Action Theory and comparison with the original version by path analysis for substance abuse prevention among adolescents. Journal of Hormozgan university of medical sciences 2010; 14 (1): 45-54. ]Persian[
21.
Mirzaei M, Mazloomy SS, Yassini SM, Askarshahi M, Jalilian F, Zinat Motlagh F, et al. Fathers behavioral intention and behavior in prevention of children tendency toward addictive drugs. Iranian Journal of Health Education and Health Promotion. 2013;1(2):57-66.
22.
Bashirian S, Hidarnia A, Allahverdi Pour H, Hajizadeh E. Application of Theory of Planned Behavior in Predicting Factors of Substance Abuse in Adolescents. Journal of Fasa University of medical sciences 2012; 2 (3): 156-62.
23. Huang CM, Chien LY, Cheng CF, Guo JL. Integrating life skills into a theory-based drug-use prevention program: effectiveness among junior high students in Taiwan. Journal of school health. 2012;82(7):328-35.
24.
Masoudi Boroujeni D, baghiani Moghadam MH, Sharifi Rad GH, Falahzadeh H. Evaluation of Preventive Behaviors of Addiction Based on Health Belief Model (HBM) among Male High School Students in Boroujen, Iran. Journal of health care system research 2012: 8 (2): 237-46.
25.
Barati M, Alahverdipour H, Moini B, Farahaninasab A, Mahjob H. Evaluation of theory of planned behavior-based education in prevention of MDMA (ecstasy) use among university students. Medical Journal of Tabriz university of medical sciences 2011; 33 (3): 20-9.
26.
Mc Millan B, Onner M. Applying an Extended Version of the Theory of Planned Behavior to Illicit Drug Use among Students. Journal of Applied Social Psychology. 2003;33(8):1662-83.
27.
Raykov T, Marcoulides GA. Introduction to Psychometric Theory, New York: Routledge, 2010.
28.
MohammadKhani SH. Prevalence of Cigarette Smoking, Alcohol Drinking and Illegal Drugs Use among Iranian Adolescents. Journal of Kerman University of Medical Sciences, 2012; 19(1): 32-48.
29.
Gharlipour Z,,Hazavehei M, Sharifi m, Nazari M. Study of cigarette smoking status using extended parallel process model (EPPM) among secondary school male students in Shiraz city. Quartely of Health Sciences 2010; 2 (3): 26-36.
30.
Ahmadi J. Hassani M. Prevalence of substance use among Iranian high school students. Addictive Behaviors 2003; 28: 375-9.
31.
Rimm EB, Chan J, Stampfer MJ, Colditz GA, Willett WC. Prospective study of cigarette smoking, alcohol use, and the risk of diabetes in men. Bmj. 1995;310(6979):555-9.
32.
Amin-Esmaeili M, Rahimi-Movaghar A, Yunesian M, Sahimi-Izadian E, Moinolghorabaei M. Trend of smoking among students of Tehran University of Medical Sciences: results from four consecutive surveys from 2006 to 2009. Medical Journal of The Islamic Republic of Iran (MJIRI). 2013;27(4):168-78
33.
Arnett JJ. The developmental context of substance use in emerging adulthood. Journal of drug issues. 2005;35(2):235-54.
34.
Maggs JL, Schulenberg JE. Trajectories of alcohol use during the transition to adulthood. Alcohol Research and Health 2005; 28: 195-201.
35.
Bahreini-Borujeni M, Ghaedamini-Harouni GH, Saedzadeh HR, Sepehri-Borujeni K. Examination of the four effectiveness methods of preventive from drug abuse on changing attitude towards drug abuse in the high schools boys. Journal of Shahrekord University of Medical Sciences. 2014;16(2).
36.
Reddy UK, Siyo RKN, Haque MAU, Basavaraja H, Acharya BLG, Divakar DD. Effectiveness of health education and behavioral intervention for tobacco de-addiction among degree students: A clinical trial. Journal of International Society of Preventive and Community Dentistry. 2015;5(8):93.
37.
Kwan PP, Sussman S, Valente TW. Peer Leaders and Substance Use Among High-Risk Adolescents. Substance use & misuse. 2015;50(3):283-91.
38.
Sadrabad AK, Radmanesh MH, Radmanesh H, Sadeghian E. The Effectiveness of Educational Programs of Healthy Behaviors on Students Insight into Drug Addiction and Reducing the Burden of Addiction.
39.
Roberto AJ, Shafer MS, Marmo J. Predicting substance-abuse treatment providers' communication with clients about medication assisted treatment: A test of the theories of reasoned action and planned behavior. Journal of substance abuse treatment. 2014;47(5):307-13.
40.
Hohman ZP, Crano WD, Siegel JT, Alvaro EM. Attitude ambivalence, friend norms, and adolescent drug use. Prevention science. 2014;15(1):65-74.
41.
Degarmo DS, Reid JB, Fetrow BA, Fisher PA, Antoine KD. Preventing Child Behavior Problems and Substance Use: The Pathways Home Foster Care Reunification Intervention. Journal of child & adolescent substance abuse. 2013;22(5):388-406.
42.
Saldana L, Smith DK, Weber E. Adolescent Onset of Maternal Substance Abuse: Descriptive Findings from a Feasibility Trial. Journal of child & adolescent substance abuse. 2013;22(5):407-20.
43.
Jalilian F, Allahverdipour H, Moeini B, Moghimbeigi A. Effectiveness of Anabolic Steroid Preventative Intervention among Gym Users: Applying Theory of Planned Behavior. Health promotion perspectives. 2010;1(1):32-40.
44.
Chabrol H, Mabila JD, Chauchard E, Mantoulan R, Rousseau A. Contributions of parental and social influences to cannabis use in a non-clinical sample of adolescents. Encephale 2008 Jan; 34(1):8-16.
45.
Wen CP, Tsai SP, Cheng TY, Hsu CC, Chen T, Lin HS. Role of parents and peers in influencing the smoking status of high school students in Taiwan. Tob Control 2005 Jun; 14 Suppl 1:i10-5.
46.
Duan L, Chou CP, Andreeva VA, Pentz MA. Trajectories of peer social influences as long-term predictors of drug use from early through late adolescence. Journal of Youth and Adolescence. 2009;38(3):454-65.
47.
Lezzin N, Rolleri. LA, Taylor J. Parent-child connectedness: implication for research, intervention, and positive impacts on adolescent health. ERT Associates, 2004.
48.
Jafari A, Shahidi SH, Abedin A. Comparing the effectiveness of Cognitive Behavioral Therapy and Trans-theoretical Model on improving abstinence self-efficacy in substance dependent adolescents. Journal of behavioral research 2009; 7 (1): 1-12.
49.
Dolan SL, Martin RA, Rohsenow DJ. Self-efficacy for cocaine abstinence: pretreatment correlates and relationship to outcomes. Addictive behaviors. 2008;33(5):675-88.
50.
Abdollahi Z, Taghizadeh F, Hamzehgardeshi Z, Bahramzad O. Relationship between addiction relapse and self-efficacy rates in injection drug users referred to Maintenance Therapy Center of Sari. Global journal of health science. 2014;6(3):138-144
51.
Choi HJ, Krieger JL, Hecht ML. Re-conceptualizing efficacy in substance use prevention research: refusal response efficacy and`drug resistance self-efficacy in adolescent substance use. Health communication. 2013;28(1):40-52
52.
Badr HE, Moody PM. Self-Efficacy: A Predictor for Smoking Cessation Contemplators in Kuwaiti Adults. International journal of behavioral medicine 2005; 12(4): 273-7.
53.
Gerrard M, Gibbons FX, Brody GH, Murry VM, Cleveland MJ, Wills TA. A theory-based dual-focus alcohol intervention for preadolescents: the Strong African American Families Program Psychology of Addictive Behaviors. 2006;20(2):185
54.
Moradi M, Heydarnia A, Babai GH. Assessment of the effects of processes of change on resistance skills against substance abuse among petrochemical workers in Assaluyeh plant in Iran. Payesh Journal.2010; 9 (1): 39-49.
55.
Solhi M, Abasi H, Hazavei MM, Roshanaei Gh. Effect of educational intervention on empowerment of high school student in prevention of smoking. Razi Journal of Medical Sciences 2014; 21 (118): 52-63.
56.
Fard FJ, Aboeshghi HRS, Zadeh SKK, Massoudi S. Impact of sex education on family health of students. International Journal of Psychology and Behavioral Research.2014:1(1):560-569
57.
Kumpfer KL, Alvarado R. Family-strengthening approaches for the prevention of youth problem behaviors. American psychologist. 2003;58(6-7):457.