SUCCESSFUL PARENTING OF ADOLESCENTS

Exploring Indicators of Successful Parenting of Adolescents among Iranian Families: A Qualitative Study

 

 

Masoud Asadi,1 Yazdan Mansourian2 & Ali Mohammad Nazary3

1. PhD Candidate in Family Counseling, Faculty of Psychology and Education, Kharazmi University (KHU), Tehran, Iran  (Corresponding Author) masoudasadi_fc@yahoo.com    

2. Associate Professor, Dept. of Library and Information Studies, Faculty of Psychology and Education, Kharazmi University (KHU), Tehran, Iran

3. Associate Professor, Dept. of Counseling, Faculty of Psychology and Education, Kharazmi University (KHU), Tehran, Iran

 

 

ABSTRACT

Background & objective: In order to have effective parenting, which, in turn, results in children being happy, healthy and productive, it is necessary to design an effective indigenous pattern based on the Iranian culture. The aim of this study was to explore indicators of successful parenting of adolescents among Iranian families.

Methods: This applied study used qualitative grounded theory to gather its data. 13 cases of successful parents were selected using theoretical sampling. They were studied using in-depth interviews over a period of 6 months. After collecting the data, they were recorded and coded in terms of categories, and then they were classified. In analyzing the data, the original codes were identified and based on axial coding, categories of parental role were identified.

Results: In the context of the role of parents, appreciation, encouraging, sincerity, positive communication, navigation, responsibility, fairness, monitoring, control and modeling role of parents were identified as parenting indicators.

Conclusion: The findings of this study can be helpful for parents in the upbringing of healthy young adults. Family counselors and psychologists could also apply the results of this study for educating families for successful parenting.

Paper Type: Research Article.

Keywords: Parenting, Spouse, Family, Adolescence, Qualitative study, Iran.

­­

u Citation: Asadi M, Mansourian Y, Nazary AM. Exploring indicators of successful parenting of adolescents among Iranian families: A qualitative study.   Iranian Journal of Health Education and Health Promotion. Falls 2015;3(3): [219-231].

 

 

 

 

 

 

والدگری موفق نوجوانان

تبیین شاخص­های والدگری موفق دوره نوجوانی در نمونه­هایی از خانواده­های ایرانی: یک مطالعه کیفی

 

 

مسعود اسدی،1 یزدان منصوریان 2 و علی‌محمد نظری3

1. دانشجوی دکتری مشاوره، دانشکده علوم تربیتی و روان­شناسی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران (نویسنده مسئول) masoudasadi_fc@yahoo.com

2. دانشیار گروه علم اطلاعات و دانش شناسی، دانشکده علوم تربیتی و روان­شناسی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران

3. دانشیار گروه مشاوره، دانشکده علوم تربیتی و روان­شناسی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران

 

 

چکیده

زمینه و هدف: برای والدگری مؤثر که حاصل آن داشتن فرزندانی شاد، سالم و مولّد است، لازم است که الگوی بومی مؤثر و مبتنی بر فرهنگ ایران طراحی گردد. پژوهش حاضر با هدف تبیین شاخص­های والدگری موفق دوره نوجوانی در نمونه­هایی خانواده­های ایرانی انجام شد.

مواد و روش­ها: پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش گردآوری داده­ها کیفی، از نوع داده‌بنیاد بود. بدین منظور 13 نفر از والدین نوجوانان سالم به روش نمونه‌گیری نظری و با استفاده از مصاحبه عمیق و اکتشافی در طول یک دوره شش­ماهه موردمطالعه قرار گرفتند. داده­ها پس از جمع‌آوری، ثبت و کدگذاری، در قالب مقوله­های اصلی، دسته‌بندی شدند. در تحلیل داده­ها، کد­های اولیه شناسایی گردید و در کدگذاری محوری، مقوله­های نقش والدینی مشخص شدند.

یافته­ها: تحلیل داده­های کیفی مشخص کرد که در مقوله­ نقش والدینی شاخص­های قدردانی، دلگرم­کردن، صمیمیت، ارتباط مثبت، هدایت، مسئولیت، عدالت، نظارت، کنترل و الگو بودن به‌عنوان شاخص­های نقش والدینی در والدگری موفق نقش دارند.

نتیجه‌گیری: پژوهش حاضر می­تواند برای والدین در جهت تربیت نوجوان سالم مثمر ثمر باشد. همچنین مشاوران و روان­شناسان خانواده می­توانند از نتایج پژوهش حاضر به‌منظور آموزش والدگری موفق به خانواده­ها استفاده نمایند.

نوع مقاله: مطالعه پژوهشی.

کلیدواژه­ها: والدگری، زن و شوهر، خانواده­ها، نوجوانان، مطالعه کیفی، ایران.

t استناد: اسدی م، منصوریان ی،  نظری، ع م. تبیین شاخص­های والدگری موفق دوره نوجوانی در نمونه­هایی از خانواده­های ایرانی: یک مطالعه کیفی. فصلنامه آموزش بهداشت و ارتقاء سلامت. پاییز 1394؛3 (3): [219-231].

 


مقدمه

نوجوانی دوره­ای از ایجاد تغییرات جسمی، شناختی، اجتماعی- عاطفی، محیطی و یک دوره پویا و هیجانی، برای افراد است که شامل افزایش توانایی در تفکر، شروع بلوغ و تغییر در روابط با خانواده، دوستان، مدرسه و اجتماع، انتظارات همسالان، خانواده و جامعه، نقش­های خانوادگی، مسئولیت­ها، تلاش در جهت کسب نقش­های عاطفی و اجتماعی جدید، مدیریت تکالیف زندگی بدون وابستگی بیش‌ازحد به افراد دیگر و ایجاد جهت‌گیری جدیدی برای آینده­ به‌عنوان بزرگ‌سالان مستقل و مولّد است (1-2). این عوامل شیوه­ی تصمیم‌گیری نوجوانان در امور تحصیلی، شغلی و همچنین میزان سلامت آن‌ها در حیطه­های فردی و اجتماعی را مشخص می­نماید (3).

والدین مسئولیت اصلی پرورش اخلاقی و عاطفی نوجوانان را بر عهده‌دارند و نقش مهم و بدون جایگزینی در تربیت اجتماعی و تأمین سلامت روانی آن‌ها ایفا می­کنند، زیرا شخصیت نوجوانان در خانواده شکل می­گیرد و سلامت آن‌ها به میزان زیادی تحت تأثیر تعامل نوجوان با والدینشان قرار دارد (4). تأثیری که والدین بر فرزندان می­گذارند، گاهی آشکار، کاملاً نامحسوس، مفید و نامناسب و مخرِّب است. اغلب تأثیرات نامحسوس والدین در افکار، باورها، رفتارها و احساسات، فرزندان تجلّی می­یابد (5). این تأثیرات تحت عنوان والدگری[1] قابل‌بررسی است.

والدگری می­تواند معانی متفاوتی در بین افراد و فرهنگ­های مختلف داشته باشد. به همین دلیل در ادبیات و پژوهش­های مرتبط با والدگری، اصطلاحات و مفاهیم متعددی از قبیل سبک­های فرزندپروری، فعالیت والدینی، فرایند والدینی و مراقبت والدینی،  وجود دارد و تعاریف نیز در این زمینه مختلف­اند­ (6). فعالیت والدینی به رفتارهای خاص والدین که برای رشد همه‌جانبه­ فرزندان (برای مثال اقدام برای بهبود وضعیت تحصیلی با خرید کتاب و غیره) انجام می­دهند، اطلاق می­گردد (7). فرایند والدینی به روشی که والدین بر نوجوانان نظارت می­کنند، میزان کنترل نوجوانان از سوی والدین و میزان ارتباط والدین و نوجوانان اشاره دارد (8). مراقبت والدینی به نگرانی درباره­ تنظیم و نظارت بر رفتار و فعالیت­های فرزندان از طرف والدین اطلاق می­گردد (9).

اگرچه پیدا کردن تعریف برای والدگری مشکل است، اما یک توافق عمومی درباره­ نقش­های متعددی که والدین در زندگی فرزندان بازی می­کنند، وجود دارد. برای والدین هفت نقش فرض شده است: 1) مراقبت‌کننده (مراقبت جسمی، رسیدگی به تغذیه و تر و خشک‌کردن)، 2) منبع عاطفی­بودن (موردپذیرش قرار دادن، عشق ورزیدن و رشد خودپنداره مثبت)، 3) مربی بودن، 4) منبع اقتصادی بودن (پرداخت هزینه­های پزشکی، غذا، لباس و تحصیل)، 5) پشتیبانی (محافظت از فرزندان در مقابل آسیب­ها)، 6) ارتقاء­دهنده­ سلامت، 7) انتقال­دهنده­ آیین­ها (10). این آیین­ها در کشورها و فرهنگ­های مختلف متفاوت است. با توجه به فرهنگ کشور ایران به موارد دیگری از انتقال آیین­ها می­توان به آشنا کردن فرزندان با مراسم ملی-مذهبی (عید نوروز، اعیاد فطر، غدیر و قربان، تاسوا، عاشورا و غیره) اشاره کرد.

 در تعریفی دیگر از والدگری به سیستمی از بازخوردهای والدین نسبت به فرزندان (6)، مراقبت فیزیکی، حمایت عاطفی، آموزش و راهنمایی، محافظت از آسیب فرزندان از طرف بزرگ‌سالان اشاره شده است (7). در حداقل شکل خود، والدگری به پرورش و تربیت فرزندان اشاره دارد که البته این هدفِ مهم و اساسی یکی از اهداف متعدد والدگری است و از آن جمله می­توان به رسیدن فرزندان به انواع موفقیت، خودکنترلی، خودمختاری و دستیابی به دیگر جنبه­های مثبت روان­شناختی اشاره کرد (11).

کارهای اولیه در زمینه­ سبک­های والدگری به بررسی ابعاد خاصی از والدگری پرداخته­ و قالب الگو­های محدود ارائه داده­اند. این الگو­های مشخص­شده عبارت‌اند از: 1-پاسخ­دهی و عدم پاسخ­دهی، 2- دموکرات یا مستبد، 3- درگیری و عدم درگیری عاطفی، 4- آزادی یا  کنترل، 5- پذیرش یا طرد، 6- تسلط یا  تسلیم، 7- سخت­گیری یا سهل­گیری، 8- مراقبت و همدلی در مقابل طرد و بی­تفاوتی، 9- پذیرش یا  طرد، 10- پاسخ­دهی یا  تقاضا شامل چهار سبک مقتدر، مستبد، آسان­گیر و مسامحه­کار و 11- والدگری مثبت یا  منفی. علاوه بر این الگو­ها، پژوهش­ها نیز والدگری را در ابعاد مختلفی مشخص کرده­اند: 1- کیفیت رابطه والد- فرزند، 2- مشارکت والدینی، 3-کنترل والدینی، 4- نظارت والدینی، 5- پذیرش یا طرد والدینی، 6- انتظارات و آرزوهای والدینی و 7- مدیریت نحو­ه گذراندن فعالیت­های فوق برنامه، مشخص کرده­اند (7).

الگو­های معرفی­شده که در قالب بررسی­های نظری و یافته­های پژوهشی ارائه‌شده­اند، در بافت­های فرهنگی- اجتماعی متفاوت و خارج از فرهنگ ایرانی- اسلامی انجام شده است و ممکن است اثرات آن در هر بافتی یکسان نباشد. در نظری دیگر، اکثر پژوهش­های انجام شده مرتبط با والدگری درکشور ایران، به تقلید صرف از الگوهای مذکور پرداخته­اند و اغلب پژوهش­ها با استفاده از شاخص­ها و ابزارهای سنجش والدگری برگرفته از الگو­های مذکور انجام شده و در این زمینه متغیرهای بافتی حاصل از فرهنگ ایران مورد غفلت قرار گرفته است. فرهنگ کشور ایران به میزان زیادی تحت تأثیر آموزه­های دین اسلام قرار دارد و در آموزش والدگری این مسئله مورد تأکید و توجه زیاد است و این در حالی است که در متون نظری و پژوهشی مرتبط با والدگری به این مسئله توجه نشده است.

برای والدگری مؤثر که حاصل آن داشتن فرزندانی شاد، سالم و مولّد است، ضرورت دارد که الگوی بومی مؤثر و مبتنی بر فرهنگ ایران طراحی گردد. طراحی این الگو می­تواند ضمن بررسی دقیق­تر والدگری موفق و روشن­ساختن شاخص­ها و عوامل مرتبط با والدگری موفق، نقطه شروعی برای پژوهشگران داخلی در جهت توجه به عوامل بافتی و فرهنگی در سنجش و ارائه الگوی والدگری موفق باشد. بنا بر تمهیدات یادشده، در این پژوهش تلاش بر آن است که با توجه به بافت فرهنگی کشور ایران و با گسترش الگو­های والدگری موجود و بر اساس نمونه­هایی از خانواده­های ایرانی، به پرسش: «والدگری موفق در بین خانواده­های ایرانی چه شاخص­هایی دارد؟»، پاسخ داده شود.

 

مواد و روش­ها

پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش گردآوری داده­ها کیفی، از نوع داده‌بنیاد[2] است. طرح داده‌بنیاد وقتی مناسب است که هدف تدوین و یا تعدیل نظریه­ و تبیین فرایندی باشد که تعامل افراد را به‌طورکلی مشخص می­کند (12). تمامی خانواده­های ساکن شهر قزوین که در زمان اجرای پژوهش فرزندی نوجوان 14 تا 18 سال داشتند و در سال تحصیلی 1392-1393 در یکی از دبیرستان­های این شهر مشغول به تحصیل بودند، جامعه آماری پژوهش حاضر را تشکیل دادند. از روش نمونه‌گیری نظری[3] برای انتخاب نمونه استفاده شد؛ زیرا این نوع از نمونه‌گیری با روش داده‌بنیاد همراه است و در آن مشاهدات جدید برای کفایت تفاوت­های مربوط در تحلیل انتخاب می­شوند و این انتخاب نمونه تا مرحله­ به اشباع رسیدن ادامه پیدا می­کند. یعنی که جمع‌آوری اطلاعات از مشارکت‌کنندگان تا زمانی ادامه پیدا می­کند که هیچ داده­ی تازه­ای حاصل نشود (13).

برای انتخاب گروه نمونه مراحل مختلفی انجام شد. در مرحله اول، برای شناسایی نوجوانان سالم ازنظر روان­شناختی از آزمون­های بهزیستی روان­شناختی ریف (14) در مؤلفه­های رضایت از خود، خانواده، دوستان، مدرسه و محیط زندگی، مقیاس چندبعدی رضایت از زندگی هیوبنر (15) در مؤلفه­های روابط مثبت با دیگران، خوداستقلالی، تسلط بر محیط، رشد شخصی، هدفمندی و پذیرش خود، و مقیاس عزت‌نفس روزنبرگ (16) استفاده شد. بدین ترتیب، نوجوانانی که در آزمون­های بهزیستی روان‌شناختی، رضایت از زندگی، عزت‌نفس، میزان رضایت والدین از آن‌ها و معدل پیشرفت تحصیلی نمره بالاتری را کسب کردند، به‌عنوان «نوجوانان سالم» شناخته شدند. سپس با والدین این دسته از نوجوانان که معیارهای ورود به مطالعه (1- داشتن حداقل دو فرزند و 2- تمایل به مشارکت در پژوهش و توانایی انتقال تجارب و اطلاعات) را داشتند مصاحبه شد. قبل از مصاحبه، به مشارکت‌کنندگان در مورد رعایت اصول اخلاقی پژوهش شامل جلب رضایت آگاهانه، اختیار انصراف از پژوهش، اجازه گرفتن برای ضبط مصاحبه، محرمانه­ماندن اطلّاعات ارائه‌شده در مصاحبه و اختیار انصراف از پاسخ به برخی از سؤالات توضیحات لازم داده شد. مصاحبه­ها معمولاً بین 40 تا 60 دقیقه در یک دوره زمانی 6 ماهه از مهر 1393 تا اسفند 1393 به طول انجامید. ابتدا 2 مصاحبه به‌صورت آزمایشی و سپس 13 مصاحبه تا زمان رسیدن به اشباعِ داده­ها انجام شد.

به دلیل ماهیت اکتشافی پژوهش، از روش مصاحبه بدون ساخت و عمیق فردی استفاده شد. مصاحبه­ها با یک سؤال کلی در مورد روش­های فرزندپروری والدین شروع می‌شد. سپس با تکیه بر سؤالاتی که در تعامل مصاحبه‌شونده و مصاحبه‌کننده پدید می­آمد، سوالات ادامه می­یافت. به‌طور ثابت، اولین سؤال این بود که «شما تاکنون برای تربیت فرزندتان چه کارهایی کرده‌اید؟» در ادامه، سؤال بعدی مبتنی بر پاسخ­های مشارکت‌کننده به سؤال اول پرسیده می­شد. زمانی که مشارکت‌کننده از موضوع اصلی فاصله می­گرفت، با طرح جمله­های هدایت‌کننده سعی می­شد به موضوع اصلی هدایت شود. جهت کسب اطلاعات بیشتر و روشن‌سازی مطالب مطرح‌شده، در طول مصاحبه از سؤالات کاوشی مانند «می­توانید دراین‌باره بیشتر توضیح دهید؟»، یا «می­شود منظورتان را واضح­تر بیان کنید؟» یا «می­توانید مثالی بزنید؟» استفاده شد.

برای تحلیل داده­ها از روش کوربین و اشتراس (17) استفاده شد. بدین شکل که مصاحبه­های ضبط‌شده، بلافاصله، کلمه به کلمه دست‌نویس و تایپ می­شد. متن مصاحبه­ها پس از پیاده­شدن روی برگه، چندین بار موردمطالعه قرار می­گرفت تا شناخت کلی از آن به دست­آید. در ادامه، برای استخراج مضامین با متخصین و اساتید به تبادل‌نظر  پرداخته شد.

در روش داده‌بنیاد، داده­ها به سه شیوه­ موردبررسی قرار می­گیرند : 1-جمله به‌عنوان واحد تحلیل، 2-بَند (پاراگراف) به‌عنوان واحد تحلیل و 3-کل متن به‌عنوان واحد تحلیل. در پژوهش حاضر از تلفیق سه روش مذکور استفاده شد. بدین معنی که جمله­ها، بندها و کل متن هر مصاحبه برای شناسایی کدهای اولیه بکار گرفته شدند. نحوه­ رسیدن به کدهای اولیه بدین‌صورت بود که هر یک از مصاحبه­ها پس از پیاده‌سازی متن آن‌ها، به‌صورت جمله به جمله موردبررسی قرار گرفت و سپس پیام اصلی یا مفهوم کلیدی که در هر یک از عبارات مستتر بود، استخراج و ثبت می­شد. این کار برای هر بند و کل متن هر مصاحبه نیز انجام می­شد.

در برخی ازجمله­ها، مصاحبه‌شوندگان از اصطلاحاتی استفاده می­کردند که مستقیماً قابل‌استفاده به‌عنوان یک کد بود و در برخی از موارد، مفهومی مستتر در جمله­ها، بندها و کل متن وجود داشت که با توجه به‌قصد و هدف مصاحبه‌شونده، مفهومی را به آن نسبت می­داد و به‌عنوان یک کد اولیه در نظر گرفته می­شد. برای مثال وقتی مصاحبه‌شونده­ای می­گفت: «وقتی می­بینم پسرم نمازش رو اوّل وقت می­خونه، تشویقش می­کنم»، مفهوم «تشویق» مستقیماً به‌عنوان یک کد قابل استنباط است. اما در جمله­ «... وقتی فرزندمون خونه نیست، با همسرم صحبت می­کنم و بهش می­گم، وقتی من از بچمون می­خوام که کمتر پای کامپیوتر بشینه، شما هم باید دنبال حرف منو بگیری ...»، مفهوم هماهنگی و اتحاد با همسر، برای جمله­ مربوطه، انتخاب ‌شد.

کدهای اولیه پس از هر مصاحبه پالایش گردید و با توجه به سنخیت و تجانس هر کد با سایر کدها، در ذیل یک مفهوم کلان­تر قرارگرفته و این فرایند بارها تکرار شد تا پس از پالایش­های مکرر، کدهای اولیه، که ازنظر معنایی تشابه بیشتری با هم دارند، به زیرمقوله و زیرمقوله­ها نیز هر یک بر اساس تجانس مفهومی، به‌عنوان مقوله، سازماندهی شدند. جهت روشن‌سازی، مقوله‌بندی و رفع تناقض­های موجود در تفسیر، فرایند بازگشت مکرّر به متون صورت گرفت.

جهت تضمین قابلیت اطمینان و کفایت داده­ها از نظارت همکاران متخصص استفاده شد و متن مصاحبه­ها برای بررسی دقیق­تر کدگذاری­ها به همکاران پژوهش و یک متخصص پژوهش کیفی ارائه شد. جهت افزایش قابلیت تعمیم به موقعیت­های دیگر، سعی شد که تا حد امکان از والدینی متعلق به سطوح مختلف اجتماعی- اقتصادی شهر قزوین برای شرکت در پژوهش استفاده شود. برای تحلیل داده­ها از روش کوربین و اشتراس (17) استفاده شد. متن مصاحبه­ها پس از پیاده­­شدن، چندین بار موردمطالعه قرار گرفت تا شناخت کلی از آن حاصل شود. در ادامه، پژوهشگران برای استخراج مضامین به مشارکت و تبادل‌نظر پرداختند. با تداوم مصاحبه­ها، مضمون قبلی روشن­تر و تکامل می­یافت و گاه مضمون جدید شکل می­گرفت. جهت روشن‌سازی، مقوله‌بندی و رفع تناقض­های موجود در تفسیر، فرایند بازگشت مکرر به متون صورت گرفت.

 

یافته‌ها

همان­طور که در جدول 1 مشاهده می­شود، دامنه­ سنی مشارکت‌کنندگان 38 تا 60 بود. همچنین آن­ها دارای تحصیلات ابتدایی تا کارشناسی‌ارشد بودند. مشاغل آن‌ها نیز شامل کارمند، دبیر، فروشنده، خیاط، بازنشسته و کارگر بود. قومیت آن­ها نیز فارس، ترک و تات بود. دامنه سنّی همسرانِ مشارکت‌کنندگان 38 تا 52 بود. تحصیلات همسران آنا، ابتدایی تا کارشناسی بود؛ قومیت آنان نیز فارس، ترک و تات بود. شغل همسران نیز فروشنده، دبیر، راننده، تراشکار، عینک­ساز، بازنشسته و خانه‌دار بود.

 

 

جدول 1. مشخصات جمعیت‌شناختی افراد مشارکت‌کننده در پژوهش

 

 

ردیف

مصاحبه‌شونده

همسر مصاحبه‌شونده

جنسیت

سن

تحصیلات

شغل

تعداد فرزند

قومیت

سن

تحصیلات

شغل

قومیت

میزان درآمد خانواده در هر ماه (میلیون)

دختر

پسر

1

زن

44

کارشناسی

خیاط

1

1

فارس

48

راهنمایی

فروشنده

فارس

5/2

2

زن

45

دیپلم

خانه‌دار

-

3

فارس

53

دیپلم

تراشکار

فارس

2

3

زن

45

کارشناسی

دبیر

1

1

فارس

45

دیپلم

راننده

فارس

5/2

4

زن

46

دیپلم

خانه‌دار

1

1

ترک

48

کارشناسی

دبیر

ترک

5/1

5

زن

49

دیپلم

خانه‌دار

1

1

فارس

52

دیپلم

عینک‌ساز

فارس

8/1

6

زن

50

کاردانی

دبیر

-

2

فارس

50

کارشناسی

بازنشسته

فارس

5/2

7

مرد

38

کارشناسی

دبیر

-

2

ترک

38

ابتدایی

خانه‌دار

ترک

5/1

8

مرد

44

کارشناسی

کارمند

-

2

تات

40

کارشناسی

دبیر

فارس

5/2

9

مرد

46

ابتدایی

فروشنده

-

2

ترک

43

دیپلم

خانه‌دار

فارس

2

10

مرد

47

کارشناسی

کارمند

1

1

فارس

47

دیپلم

خانه‌دار

فارس

2

11

مرد

52

کارشناسی‌ارشد

بازنشسته

1

2

تات

46

ابتدایی

خانه‌دار

تات

5/1

12

مرد

54

سیکل

فروشنده

1

1

فارس

48

سیکل

خانه‌دار

فارس

2

13

مرد

60

کاردانی

بازنشسته

-

3

ترک

50

دیپلم

خانه‌دار

ترک

5/1

 

تحلیل و مقوله­بندی توصیف­های شرکت­کنندگان در جدول 2 نشان داده‌شده است. همان­طور که مشاهده­ می­شود برای نقش والدگری 11 شاخص شامل قدردانی، دلگرم­کردن، صمیمیت، ارتباط مثبت، هدایت، مسئولیت، عدالت، نظارت، کنترل، مراقبت­کننده و رشددهنده بودن و الگو بودن شناسایی شدند. در ادامه هر یک ز مقوله­ها و زیرمقوله­ها شرح داده شده­اند.

جدول 2. مقوله­ها و زیرمقوله‌های والدگری موفق

مقوله

زیرمقوله

1. قدردانی

تشویق، تحسین، تشکر، مهربانی و محبت، احترام

2. دلگرم کردن

اهمیت دادن به علایق فرزند، اهمیت دادن به نیازها، اهمیت دادن به مشکلات، همراهی با فرزند، اهمیت دادن به استقلال‌طلبی، درک شرایط سنی فرزند، اعتماد به فرزند

3. صمیمیت

برقراری رابطه صمیمانه، ابراز احساسات به فرزند، نوازش، پذیرش احساسات، بازی و سرگرمی و شوخی

4. ارتباط مثبت

ارتباط هم‌سطح، ارتباط باز، گوش دادن به حرف‌های فرزند، مذاکره و تبادل‌نظر، همدلی با فرزند، ارائه بازخوردهای مثبت به فرزند، صحبت با ملایمت و نرمی، انعطاف‌پذیری در تعامل با فرزند، حل مسئله، تعامل سازنده با (دوره) بلوغ

5. هدایت

راهنمایی و آگاهی دادن، آموزش مستقیم، آموزش غیرمستقیم، بالابردن وسعت دید فرزند، بالابردن قدرت تشخیص فرزند، سوق دادن فرزند به فعالیت­های مثبت و سازنده، داشتن موضع ارشادی در قبال ارتباط فرزند با دوستان و همسالان، ارائه شاخص‌های عملکردی به فرزند، آموزش خودنظم­دهی

6. مسئولیت

داشتن رفتار مسئولانه نسبت به فرزند، اهمیت دادن به مسئولیت‌پذیری فرزند، مشارکت دادن فرزند در کارهای داخل و خارج از منزل، داشتن مراقبت­های همه‌جانبه، آینده‌نگری برای فرزند، درونی کردن عادات رفتاری مناسب در فرزند، انتظارآفرینی برای فرزند، شناخت خصوصیات فرزند، آشنا کردن فرزند با فضای کسب‌وکار

7. عدالت

پرهیز از تبعیض رفتاری و ابزاری در بین فرزندان، رفتار عادلانه، مساوات‌طلبی در بین فرزندان، توجه به تفاوت‌های فرزندان

8. نظارت

نظارت مستقیم و غیرمستقیم بر عملکرد فرزند، شناخت دوستان فرزند، نظارت بر ارتباط فرزند با دوستان و همسالان

9. کنترل

تعیین قواعد رفتاری روشن، پیگیری قواعد رفتاری تعیین‌شده، محروم‌سازی هدفمند و مؤثر، ارزیابی فرزند، تذکر دادن و گوشزد کردن، قاطعیت در اجرای قواعد

10. مراقبت­کننده و رشد دهنده بودن

مراقبت و رشد مذهبی، اجتماعی، شخصی، اخلاقی و تحصیلی، تقویت حس خوداتکایی فرزند

11. الگو بودن

توجه به یادگیری مشاهده­ای، تلاش برای الگو شدن برای فرزند، الگودهی دینی، تأکید بر احترام به پدر و مادر، تأکید بر احترام بر بزرگ‌ترها، عمل­گرایی

 

1. قدردانی: انجام تشویق، تحسین، تشکر، مهربانی، محبت و احترام به فرزند ازجمله زیرمقوله‌هایی بوده­اند که مشارکت‌کنندگان در طی مصاحبه­ها به آن‌ها اشاره‌کرده‌اند و در مقوله قدردانی قرارگرفتند.

یکی از مشارکت‌کنندگان در این رابطه بیان داشت:

وقتی بخوام رفتار خوب بچه­هام تکرار بشه، اون­ها رو تشویق می­کنم. مثلاً یه روز دیدم پسرم خونه رو کلاً مرتب کرده، ازش تشکر کردم، بوسیدمش و بهش گفتم من واقعاً لذت بردم، همه خستگیم از بین رفت. عادتش ندادم که دم به دقیقه براش جایزه بخرم. همین که احساس می­کنه من خوش­حالم خوبه، کار خوبش رو بیان می­کنم. مثلاً اگر دخترم یا دامادم زنگ بزنه یا به خونمون بیان، بهشون می­گم. یا وقتی که پدرش بیاد خونه کارهای خوب پسرم رو، جلوی پسرمون بهش می­گم (مادر، 47 ساله).

مشارکت‌کننده دیگری بیان داشت:

وقتی از فرزندم رفتار خوبی ببینم، با تشویق زبانی و یا درست­کردن غذایی که دوست داره، ازش تشکر می­کنم (مادر، 45 ساله).

مشارکت‌کننده دیگری قدردانی کردن از فرزندش را این­گونه توصیف کرد:

اگه رفتار خوبی از فرزندم ببینم، ازش تشکر می­کنم یا جلوی دیگران تعریف می­کنم و می­دونم که خیلی تأثیر داره؛ مثلاً جلوی خاله­اش یا جلوی عموش می­گم پسرم این کار رو کرده، مثلاً پسرم خواهرش رو بُرد باشگاه و ... (مادر، 45 ساله).

در مورد تحسین کردن فرزند، یکی از والدین این­گونه بیان داشت:

اگه کارشو خوب انجام بده، بهش آفرین می­گم و جلوی دیگران تعریف می­کنم، چون جلوی دیگران تعریف کردن باعث کارهای بهتری می­شه»(مادر، 46 ساله).

یکی از مشارکت‌کنندگان نیز در مورداحترام گذاشتن به فرزند عنوان کرد:

من و همسرم به فرزندانمون احترام می­ذاریم، همون طور هم ازشون احترام می­بینم (مادر، 49 ساله).

2. دلگرم کردن: در مصاحبه­های انجام‌شده با والدین، زیرمقوله‌های پاسخ­دهی به علایق و نیازهای فرزند، اهمیت دادن به مشکلات فرزند، همراهی با فرزند، اهمیت دادن به استقلال‌طلبی، درک شرایط سنی فرزند، اعتماد به فرزند، در مقوله دلگرم کردن قرار گرفتند. یکی از والدین در این رابطه بیان داشت:

پسر بزرگم به خلبانی علاقه داره. چندین ساله که به بدنش، به برنامه­هاش می­رسه. اولین هدفش اینه که خلبان بشه، دومین هدفش جزء مهندسان انرژی هسته­ای بشه و در این راه هر چی از من خواسته، در حدّ توان خودم براش انجام دادم. اونم دیده که من این کار رو انجام می­دم (پدر 38 ساله).

3. صمیمیت: برقراری رابطه صمیمانه، ابراز احساسات به فرزند، نوازش، پذیرش احساسات، بازی و سرگرمی و شوخی با فرزند ازجمله زیرمقوله‌هایی بوده­اند که مشارکت‌کنندگان در طی مصاحبه­ها به آن‌ها اشاره‌کرده‌اند و در مقوله صمیمیت قرارگرفته‌اند.

یکی از والدین در این رابطه بیان داشت:

هیچ موقع فاصله بین ما نبوده. بعضی پدر و مادرها با بچه­ها اون­قدر جدی رفتار می­کنند یا اینکه دوست ندارن به بچه روی خوشی نشون بدن، و به‌اصطلاح عامیانه میگن بچه­ها پرو می­شن. ولی من این­طور نیستم. اگه با فرزندم خشن باشم یا جدی و خشک باشم، هیچ‌وقت نمی­یاد با من راحت حرف­هاشو بزنه(مادر، 49 ساله).

 یکی از مادران بیان کرد:

سعی کردم با بچه­هام دوست باشم؛ یعنی از اول جویای حالشون شدم. بعضی­ها هستند که نمی­پرسند مدرسه چه خبر؟ دوستت کیه؟ یا چی کردی امروز؟ خب خیلی اثر داره که من درسشو می­پرسم. حتی کتاباشو باز می­کنم، امروز چی داشتی؟ این معلم چی گفت؟ اون معلم چی گفت؟ خب، این از بچگی در ذهن بچه مونده. الآن که دبیرستانه، شاید من با درساش کار ندارم، ولی خودش ناخودآگاه میاد و میگه: امروز معلم­مون این­جوری گفت. امروز این کار را کردیم. من فقط فکر می­کنم با بچه­هام دوست بودم و بیشتر باهاشون در ارتباط بودم، توی خیلی از کاراشون همراهی شون کردم (مادر، 45 ساله).

یکی از مادران در زمینه بازی کردن به‌عنوان یکی از زیرمقوله‌های صمیمیت بیان داشت:

از اول با بازی­های کودکانه­ای که باهاشون داشتم، باعث شد جذب خانواده بشن و فاصله­ای بین ما نیوفته. الآن هم بارها شده با پسرم بدمینتون بازی می­کنیم و یا پدرشون هم همین­طور و در حین بازی هم انرژی تخلیه می­کنه و هم متوجه می­شه خونه و خانواده جای عشق و محبت هستش (مادر، 46 ساله).

یکی از مشارکت‌کنندگان نیز در مورد ابزار احساسات و برقراری رابطه صمیمانه با فرزندش اظهار داشت:

دوست داشتنم رو با محبت کردن، کنارش نشستن، دستی بر سرش کشیدن، به بچم نشون می­دم (مادر، 5 ساله).

4. ارتباط مثبت: برقراری ارتباط هم­سطح، ارتباط باز، گوش دادن به حرف­های فرزند، مذاکره و تبادل‌نظر، همدلی با فرزند، ارائه بازخوردهای مثبت به فرزند، صحبت با ملایمت و نرمی، انعطاف‌پذیری در تعامل با فرزند، حل مسئله، احترام متقابل فرزند-والد و تعامل سازنده با بلوغ، در پژوهش حاضر به‌عنوان زیرمقوله‌های ارتباط مثبت والدین با فرزندان در نقش والدینی شناسایی شدند.

یکی از مشارکت‌کنندگان دراین‌باره اظهار داشت:

معمولاً در مورد هر موضوعی شده که باهاش صحبت کردیم. می­گم این جای حرفت اشکالی داشته که سعی کردم با منطق باهاش صحبت کنم. هم فکرش به کار بیفته و هم خودش فکر کنه و دنبال راهکار باشه. بیشتر سعی می­کنم براش سؤال ایجاد کنم که خودش بره دنبالش (پدر، 52 ساله).

مادری درباره برقراری ارتباط هم­سطح با فرزندش در قالب مثالی بیان داشت:

... مثلاً تو جمعی صحبتی شده که پسرم پرسیده مامان این یعنی چی؟ من در حدِّ اون چیزی که خودش متوجه بشه براش توضیح دادم. باز براش ذکر کردم که عجله نکن شما در آینده وارد جنبه­های دیگه­ای از زندگی می­شی و با مسائلی رو به رو می­شی، در همین حد بدون که زندگی فقط محدود به جای که الان هستی نیست (مادر، 44 ساله).

مشارکت‌کننده­ای درباره صحبت و تبادل‌نظر با فرزندش بیان داشت:

...یعنی اینکه وقتی من حرف دلمو با اونا بزم، اونها هم این کار رو انجام می­دن؛ نه هر حرفی، نه هر چیزی. مثلاً هر کاری رو که می­خوان انجام بِدن، هر کاری که لازمه انجام بِدن، با من مشورت می­کنن (مرد 54 ساله).

مشارکت‌کننده­ای درباره تعامل سازنده با بلوغ فرزندش بیان کرد:

وقتی دخترم به سن بلوغ رسید، بهش تبریک گفتم. براش جشن گرفتیم و بهش هدیه دادیم و من نکات لازم رو در مورد بلوغ که باید دخترم می­دونست رو براش توضیح دادم و هر وقت نیاز بود در این مورد باهاش صحبت می­کردم (مرد، 52 ساله).

5. هدایت: راهنمایی و آگاهی دادن، آموزش مستقیم و غیرمستقیم، بالابردن وسعت دید و قدرت تشخیص فرزند، سوق دادن فرزند به فعالیت­های مثبت و سازنده، داشتن موضع ارشادی در قبال ارتباط فرزند با دوستان و همسالان، ارائه شاخص­های عملکردی به فرزند و آموزش خود نظم دهی، در پژوهش حاضر به‌عنوان زیرمقوله‌های هدایت فرزندان از طرف والدین شناسایی شدند.

مشارکت‌کننده­ای در این رابطه بیان داشت:

ما داخل خونه راهنمایی می­کنیم که دنبال کار خلاف نرود، با رفیق­های بد رابطه نداشته باشه. توصیه­ ما همینه که درسش را بخونه و با بچه­های خیابانی نره و مراقب خودش باشه (پدر، 46 ساله).

مشارکت‌کننده دیگری اظهار کرد:

مثلاً همین پسرم که می­رفت دبیرستان، بهش گفتم محیط دبیرستان فرق می­کنه. باید حواست به دوستانی که انتخاب می­کنی باشه. به هر حال ظاهر بعضی چیزها را نشون می­ده و همین کارها را با همه­، بچه­هام وقتی مقاطع تحصیلی­شون عوض می­شد، کردم. خب بچه، یه احساس دیگه­ای پیدا می­کنه به مادر، و با اون مادری که اصلاً به بچه­اش توجه نداره، خیلی تفاوت داره؛ ولی همیشه باهاشون صحبت کردم در مورد دوست و ارتباطشون با اون­ها»(زن، 45 ساله).

6. مسئولیت: داشتن رفتار مسئولانه نسبت به فرزند، اهمیت دادن به مسئولیت‌پذیری فرزند، مشارکت دادن فرزند در کارهای داخل و خارج از منزل، داشتن مراقبت­های همه‌جانبه، آینده‌نگری برای فرزند، درونی کردن عادات رفتاری مناسب در فرزند، اهمیّت­دادن به تأثیر همسالان بر فرزند، برنامه ریزی برای گذراندن بهینه اوقات فراغت فرزند، انتظارآفرینی برای فرزند، انتقال آیین­ها و سنت­ها به فرزند، شناخت خصوصیّات فرزند و آشنا کردن کردن فرزند با فضای کسب‌وکار ازجمله زیرمقوله‌هایی بود­ند که مشارکت‌کنندگان در طی مصاحبه­ها به آن‌ها اشاره کرده­اند و در مقوله­ مسئولیت والدینی قرار گرفته­اند.

مشارکت‌کننده­ای در این رابطه اشاره کرد:

برنامه نظافت خونه هست که هر کسی باید اتاق خودشو تمیز کنه. اینم براشون جا افتاده که ماهی یک بار اتاق نظافتِ کامل بشه به طور زیر و رو؛ حتی تغییرات دکوراسیون. اینم برای پسرم جا افتاده که اگر طول هفته درسش کم باشه، کل اتاقو می­ریزه بیرون و تمیز می­کنه. نظافت روزمره اتاق خودشون هم با خودشونه (مادر، 49 ساله).

پدری در مورد پرورش مسئولیت‌پذیری و مشارکت دادن فرزند در کارها بیان کرد:

مامانش می­گه امروز جمعه بلند شو پسرم، خونه رو جارو بزن. یا می­گم پاشو برو ماشینو بشور. می­گم شما باید یاد بگیرید تمیز کردن، ماشین شستن؛ از الان باید این­جور کارها را یاد بگیرن و انجام بدن؛ چون آینده هم باید این کار­هارو انجام بدن. همین جور چیزها رو راهنمایی می­کنم (پدر، 46 ساله).

مادری بیان داشت:

... مثلاً وقتی مهمون داریم بر فرض که 5 تا 6 درصد کارهام رو پسرم انجام می­ده، الان چهار، پنج ساله که در و دیوار رو پسرم با بخارشور، می­شوره و کارهای سنگین رو اصلاً اجازه نمی­ده که من انجام بدم (مادر، 45 ساله).

 

مشارکت‌کننده­ای درباره آشنا کردن فرزند با فضای کسب‌وکار بیان داشت:

پسرم تازگی­ها گفت می­خوام فکر جیب بابا رو کنم، برم نقاشی ساختمان. من هم گفتم وسایلش رو مهیّا می­کنم، برو اتاقت رو رنگ کن. اگر قابل قبول بود، دستمزد هم بهت می­دم و می­تونی بری کار کنی (مادر، 46 ساله).

مشارکت‌کننده ­دیگری در مورد آینده‌نگری اشاره کرد:

فقط آینده رو به آن‌ها یادآوری می­کنم و می­گم باید به فکر آینده­ات باشی. سال دیگه کنکور داری، خودت باید تلاش کنی. من فقط می­تونم زمینه رو برات فراهم کنم(مادر، 5 ساله).

پدری نیز در مورد مقوله انتظارآفرینی بیان داشت:

من ایده­هامو به بچه­هام اعلام می­کنم. مثلاً بهشون می­گم که شما رفته­گر هم شدی، ایراد نداره؛ فقط انسان باش. دکتر باشی ولی انسان نباشی، برای من ارزش نداره (مرد، 38 ساله).

7. عدالت: زیرمقوله‌های پرهیز از تبعیض رفتاری و ابزاری در بین فرزندان، داشتن رفتار عادلانه، مساوات‌طلبی در بین فرزندان و توجه به تفاوت­های فردی بین فرزندان ازجمله نقش­های والدین بودند که در مقوله عدالت قرار گرفتند.

مشارکت‌کننده­ای در این رابطه بیان داشت:

بین پسر و دختر هیچ فرقی نمی­ذارم. همیشه انگشتای دست و پا رو مثال می­زنم. می­گم اگر شما بگید کدوم انگشتتون رو بیشتر دوست دارید، منم می­گم شماها برای من فرق می­کنید (مادر، 46 ساله).

مادری، نداشتن تبعیض با فرزندان را این­گونه توصیف کرد:

... رفتارم با همشون یه جور بوده. هر کاری برای هر کدومشون انجام بدم، برای اون یکی هم انجام می­دم. سعی می­کنم رفتارم یه جور باشه و هر کاری کردم، بینشون مساوات باشه. مثلاً هر سه تاشونو مدرسه معمولی گذاشتم. این طوری نبوده که یکی غیرانتفاعی باشه و یکی دولتی و یا اینکه اگه با یکی از اون­ها خوب بودم، با بقیه اون­ها هم خوب بودم؛ این­طور نبوده که حتّی توی محبّت کردنم هم فرق بذارم. اگر دست نوازشی کشیدم سر یکی از اون­ها، برای بقیّه هم کشیدم یا اگر میوه آوردم برای یکی­شون برای بقیّه هم بردم (مادر 45 ساله).

مشارکت‌کننده دیگری بیان کرد:

«هیچ وقت بین دو نفر فرق نذاشتم، با این که از بین یه دختر و یه پسر، معمولاً دختر خریدش بیشتر، خواسته­هاش بیش­ترِ، ولی کاری نکردم که این احساس در پسرم به وجود بیاد که بگه مامان و بابا بیشتر برای خواهرم خرید می­کنن و یا اونو بیشتر مورد توجه قرار می­دن» (مادر 49 ساله).

پدری تجربه خودش را از مساوات‌طلبی با فرزندان این­گونه توصیف کرد:

سه تا پسرهام هم توی جایگاه خودشون بودن؛ همون اندازه که برای بزرگه انجام دادم برای کوچیکه هم انجام دادم. مثلاً اگه امکاناتی رو برای تحصیل و ورزش فراهم کردم، برای همشون به یک اندازه بوده، این­طور نبوده که بینشون فرق بذارم» (پدر، 6 ساله).

مادری در داشتن رفتار عادلانه و مساوات‌طلبی بین فرزندانش عنوان کرد:

«... عدالت همیشه اون چیزی نیست که براشون به اندازه بخریم. حتی در کلام و نگاه هم بوده و در این مورد هم هیچ وقت فرقی بین دو تاشون نمی­ذارم. بر فرض مثلاً اگر یه بار اونو بوسیدیم، یه بارهم اینو بوسیدم؛ حتی نگاه کردن. اگه یه بار به اون نگاه کردم، یه بار هم به اون یک نگاه کردم؛ اگر یه بار به اون جان گفتم یه بار هم به این یکی گفتم. همیشه عدالت در کلام بوده، تو نگاه بوده، تو خرید کردن براشون بوده (مادر، 45 ساله).

8. کنترل: تعیین قواعد رفتاری روشن، پیگیری قواعد رفتاری تعیین‌شده، محروم‌سازی هدفمند و مؤثر، ارزیابی فرزند، تذکر دادن و گوشزد کردن، قاطعیّت در اجرای قواعد، در پژوهش حاضر به‌عنوان زیرمقوله‌های کنترل والدینی شناسایی شدند.

مشارکت‌کننده­ای در این رابطه بیان داشت:

پسرم میره کلاس زبان از 4:15 تا 8 که 2: 8 باید خونه باشه. امکان داره 3: 8 بیاد و ده دقیقه دیرکنه. باید علّت اون ده دقیقه دیر اومدن رو به من بگه. یا مثلاً تابستون که میره برای کار، گاهی وقت­ها ساعت 3 بیاد، می­گم اینکه ساعت 3 میای برای من مسئله نیست، فقط بدونم تو کجا هستی، باید به من اطلّاع بدی، باید زنگ بزنی و به من بگی (مادر، 49 ساله).

پدری، نمونه­ای از تعیین قواعد و نحوه پیگری قانون تعیین‌شده را این­گونه توصیف کرد:

کنترل می­کنم که کاری که ازش خواستم رو انجام داده یا نه؛ ازش خواستم تخلیه زباله رو ایشان انجام بده. بهش گفتم باید هر شب قبل از خواب انجام بده، شاید من از ایشان زودتر بخوابم صبح که پا می­شم کنترل می­کنم که ببینم انجام شده یا نه (پدر، 47 ساله).

 

 

 «کنترل می­کنم که کاری که ازش خواستم رو انجام داده یا نه؛ ازش خواستم تخلیه زباله رو ایشان انجام بده، بهش گفتم باید هر شب قبل از خواب انجام بده، شاید من از ایشان زودتر بخوابم صبح که پا می­شم کنترل می­کنم که ببینم انجام شده یا نه»(پدر، 47 ساله).

مشارکت‌کننده­ای قاطعیّت در اجرای قواعد تعیین‌شده را در قالب مثالی بدین شکل توصیف کرد:

...مثلاً چند بار از من خواسته با دوستاش برن استخر ساعت 1 تا 12 شب، من نذاشتم و گفتم الان دیروقته، وقتِ استخر نیست یک روز دیگه برو، قرار بذارید با بچه­ها برید؛ براش توضیح دادم که هوا سرده این وقت شب با کی بر می­گردی، این وقت خوب نیست، یه وقت دیگه برو براش توضیح می­دم این وقت خوب نیست، امروز نرو، یه روز دیگه برید. با دلیل و منطق قانع کردم که به این دلیل موافق نیستم که بروید همین­طوری نگفتم که نرو یا برو سعی کردم با دلیل بهش بپذیرم»(پدر، 47 ساله).

مشارکت‌کننده­ای نیز در مورد تعیین قواعد برای فرزند بیان داشت:

باید کارهای بیرون از خونه رو انجام بده، وظیفه تخلیه زباله را باید انجام بده. بهش گفتم اگر روز تعطیل هست، نون نیاز هست یا خرید بیرون هست. شما باید انجام بدی ... (پدر، 46 ساله).

9. نظارت: نظارت مستقیم و نظارت غیرمستقیم بر عملکرد فرزند، شناخت دوستان فرزند و نظارت بر ارتباط فرزند با دوستان و همسالان، در پژوهش حاضر به‌عنوان زیرمقوله‌های نظارت والدینی شناسایی شدند.

پدری در رابطه با نظارت بر رفتار فرزندش بیان داشت:

کامپیوتر را جایی گذاشتم که در معرض دید عموم است. مثلاً در اتاق پذیرایی گذاشتم که همه رفت و آمد دارند. دائم نمی­تونه جایی بره که مناسب نباشه. طوری که صفحه کامپیوتر رو به بقیّه است و قابل کنترله. یه مدّتی براشون ساعت تعیین کردم که تا این ساعت مجاز به استفاده از اینترنت هستید؛ مثلاً 1 تا 3: 1 شب مجازید. بعد از اون باید خاموش باشه (پدر، 47 ساله).

مادری در رابطه با شناخت دوستان فرزند و نظارت بر ارتباط فرزند با دوستان و همسالان بیان داشت:

...من اسم دوست شون رو از خودشون می­پرسم و گاهی هم اگر لازم باشه، می­رم مدرسه و یک تحقیقی راجع به اون فرد انجام می­دم (مادر، 45 ساله).

مشارکت‌کننده دیگری در این­باره عنوان کرد:

تا زمانی که دوستاشون رو معرفی نکنن، نمی­ذارم ارتباط برقرار کنن. چون اوایل که بر عهده خودشون بود، می­گفتن مامان فلان دوستم خوب نیست، چی­کار کنم؟ و اکثر دوستان و خانواده­هاشون رو می­شناسیم و مورد تأیید ما بودن (مادر، 45 ساله).

مشارکت‌کننده­ دیگری عنوان کرد:

جدا از درس، من سعی کردم تو خونه حواسم بهشون باشه. حتی بیرون رفتنشونو خیلی دقّت کردم، کجا میرن؟ کی میان؟ چه کاری می­کنن؟ این کارو نکردم که بگم دنبالشون رفتم؛ نه. همیشه از خودشون پرسیدم، حس کردم که برای من راستشو میگن، یعنی باورشون کردم. این باور کرد نشان خیلی مهمّه (مادر، 44 ساله).

10. مراقبت کننده و رشد دهنده بودن: زیرمقوله‌های مراقبت و رشد مذهبی، اجتماعی، شخصی، اخلاقی، تحصیلی و تقویت حس خوداتکایی فرزند ازجمله زیرمقوله‌هایی بود­ند که مشارکت‌کنندگان در طی مصاحبه­ها به آن‌ها اشاره کرده­اند و در مقوله نقش مراقبت‌کننده و رشد دهنده بودن والدین قرار گرفتند.

مشارکت‌کننده­ای دراین‌باره بیان داشت:

... دربحث نماز میگم یه مدت اینو شما با تأخیر انجام دادی. سعی کردم براش توضیح بدم که نماز اول وقت براش چه فایده­ای داره، اصلا ًنماز چه فایده­ای داره، چه کمکی به آدم می­کنه، یا من خودم در زندگی از نماز چه کمک­هایی گرفتم. جاهایی که به مشکل برخوردم، به نماز رو آوردم. براش توضیح دادم. موقع امتحانات دعا کن که خدا توفیق بده خوب درس بخونی، چون دانش رو خدا به هر کسی نمی­ده. از خدا بخواه که به شما بده و انرژی تو سعی کن تو این راه صرف کنی، جاهای دیگه مصرف نکنی (پدر، 47 ساله).

مشارکت‌کننده دیگری عنوان کرد:

پسرم یه روز اومد از من سؤال کرد و گفت جواب این سؤال را می­دونی. معلم از ما خواسته. گفتم: من بلد نیستم؛ خودت باید بری تحقیق کنی و به جواب برسی. می­خواستم امتحانش کنم. یه روز بلند می­شه میره پیش یک روحانی، سؤال می­کنه و جواب هم می­گیره. بهم گفت بابا فکر کردی من جواب رو پیدا نمی­کنم، گفتم چی­کار کردی. گفت: رفتم پیش یه روحانی و جواب سؤالم رو ازش گرفتم. گفتم آفرین من همین رو می­خواستم، و این نکنه برام خیلی اهمیت داشت (مرد، 38 ساله).

11. الگو بودن: توجه به یادگیری مشاهده­ای، تلاش برای الگو شدن برای فرزند، الگودهی دینی، تأکید بر احترام به پدر و مادر، تأکید بر احترام بر بزرگ‌ترها و عملگرایی در پژوهش حاضر به‌عنوان زیرمقوله‌های نقش الگو بودن والدین برای فرزندان شناسایی شدند.

مشارکت‌کننده­ای در این رابطه بیان داشت:

باید خودم تربیت شده باشم که بتونم بَچَم رو تربیت کنم. مثلاًدروغ نگم، بعد به پسرم بگم دروغ نگو. و یا خودم نماز سر وقت بخوانم، بعد به اون بگم بخوان. توی رفتار خودم با دیگران، احترام به بزرگتر و دیگران، بدو ورود به کسی سلام دادن، روبرو شدن با دیگران با سلام باشه؛ سعی کردم خودم رعایت کنم و به ایشان هم انتقال بدم (پدر، 47 ساله).

در مثالی دیگر مشارکت‌کننده عنوان کرد:

من تو همه این کارها به بچه هام گفتم که شما ملاکتان دیگران نباشد، ملاکتان دین باشد. مثلاً دین گفته که دروغ نگید. به من گفتند که دروغ نگو، ممکنه که دروغ بگم، منو ملاک قرار نده. ممکنه من اشتباه کنم. شما ملاکتان دینتان باشد، افراد نباشد، ولی خوبی­ها را از افراد یاد بگیرید. هر کسی یه خوبی­هایی داره یه بدی­هایی، خوبی­هاش را یاد بگیرید، ولی مواظب باشید که بدی­هاش در شما نباشد (پدر، 47 ساله).

مشارکت‌کننده دیگری اشاره کرد:

از لحاظ اخلاقی که می­گم، شاید من خودم اخلاقم روی اونها اثر گذاشته. چون صبورم، سعی کردم همیشه فکرهای مثبت داشته باشم و همینو هم انتقال بدم به بچه­هام و بهشون می­گم منفی فکر نکنید. هر چیزی رو که مثبت فکر کنید، روتون بیشتر اثر می­ذاره (پدر، 44 ساله).

مشارکت‌کننده دیگری درباره عمل­گرایی عنوان کرد:

احساسم بر این است که کاری در مخاطب یا به هر حال اموری در مخاطب تحویل گیرنده است که خود شخص مخاطب اون رو انجام بده و عمل کنه، من اونای که به بچه­هام می­گم، 99 درصد شرو خودم عمل کردم، به خاطر می­دونم این کار در مخاطب تأثیر داره؛ اصلاً حدیث هم هست از پیامبر اکرم (ص) که می­فرمایند: «اگر خود گوینده از سخنش عملی نداشته باشد آن سخن در دیگران تأثیر ندارد». در اموراتی مثل مسجد یه موقع­هایی با هم می­ریم مخصوصاً در ماه رمضان که هر موقع من رفتم مخصوصاً پسر کوچک با من اومد» (پدر، 38 ساله).

 

بحث

پژوهش حاضر به شیوه کیفی، از نوع داده‌بنیاد و با هدف شناسایی شاخص­های والدگری موفق دوره نوجوانی در خانواده­های ایران انجام شد. نتایج حاصل از 13 مصاحبه عمیق با والدین، منجر به شناسایی 11 شاخص والدگری موفق گردید. شاخص­های استخراج شده عبارت‌اند از: قدردانی، دلگرم کردن، صمیمیت، ارتباط مثبت، هدایت، مسئولیت، عدالت، نظارت، کنترل، مراقبت­کننده و رشد دهنده بودن و الگو بودن.

مروری بر مقوله­های و زیرمقوله‌های استخراج­شده در مطالعه حاضر و مقایسه آن با رویکردها و الگوهای موجود که از طرف پژوهشگران و نظریه­پردازان غیرایرانی و در فرهنگ­های متفاوت از فرهنگ ایران، بدست آمده است، سه موضوع را برجسته می­کند. اول اینکه مقوله­های به­دست­آمده تا حد بسیار زیادی همه الگوهای قبلی در زمینه والدگری شامل الگوهای: 1-پاسخ­دهی و عدم پاسخدهی، 2- دموکرات یا مستبد، 3- درگیری و عدم درگیری عاطفی، 4- آزادی یا  کنترل، 5- پذیرش یا  طرد، 6- تسلط یا  تسلیم، 7- سخت­گیری یا سهل­­گیری، 8- مراقبت و همدلی در مقابل طرد و بی­تفاوتی، 9- پذیرش یا  طرد، 10- پاسخ­دهی یا  تقاضا شامل چهار سبک مقتدر، مستبد، آسانگیر و مسامحه­کار، 11- والدگری مثبت یا  منفی و همچنین ابعاد والدگری شامل 1- کیفیت رابطه والد- فرزند، 2- مشارکت والدینی، 3-کنترل والدینی، 4- نظارت والدینی، 5- پذیرش یا طرد والدینی، 6- انتظارات و آرزوهای والدینی و 7- مدیریت نحو­ه گذراندن فعالیت­های فوق­برنامه (7) را در بر می­گیرد.

موضوع دوم اینکه مقوله­های و زیرمقوله‌های استخراج­شده در پژوهش حاضر، نقش­های والدگری جدیدی که در رویکردها، الگوها و پژوهش­های قبلی به آن‌ها اشاره و توجهی نشده بود، مورد شناسایی قرار گرفت. ازجمله آن‌ها می­توان به مواردی از قبیل «دلگرم کردن» (اهمیت دادن به علایق فرزند، اهمیت دادن به نیازها، اهمیت دادن به مشکلات، همراهی با فرزند، اهمیت دادن به استقلال‌طلبی و اعتماد)، «ارتباط مثبت» (ارتباط همسطح، ارتباط باز، صحبت با ملایمت و نرمی و تعامل سازنده با بلوغ)، «هدایت» (بالابردن وسعت دید فرزند، بالابردن قدرت تشخیص فرزند، سوق دادن فرزند به فعالیت­های مثبت و سازنده و داشتن موضع ارشادی در قبال ارتباط فرزند با دوستان و همسالان)، مسئولیت (انتظارآفرینی برای فرزند و آشنا کردن فرزند با فضای کسب‌وکار)، اشاره کرد.

موضوع سوم اینکه مقوله­های و زیرمقوله‌های استخراج­شده در پژوهش حاضر نقش­های والدگری جدیدی که مبتنی بر فرهنگ ایرانی- اسلامی است را مشخص کرده است؛ که از آن جمله می­توان به مواردی از قبیل الگودهی دینی، تأکید بر احترام به پدر و مادر و تأکید بر احترام بر بزرگ‌ترها اشاره کرد.

به طور کلی، نتایج پژوهش حاضر علاوه بر اینکه الگوها و نقش­های والدگری که در پژوهش­های قبلی مشخص شده بود را در بر می­گیرد، نقش­های و الگوهای جدید مبتنی بر بافت فرهنگی- اجتماعی ایران ارائه داده است. بر اساس یافته­های به­دست­آمده می­توان به دو دسته پیامد عملی و نظری در پژوهش حاضر اشاره کرد. در سطح ِنظری، هدف شناسایی شاخص­های والدگری موفق مبتنی بر بافت فرهنگی- اجتماعی ایران با استفاده از رهیافت کیفی و روش داده­بنیاد، هنوز مورد توجه پژوهشگران داخلی قرار نگرفته است؛ به همین دلیل انجام این پژوهش می تواند به‌عنوان شروع، توجه پژوهشگران داخلی را به موضوع جلب نماید، از این رو پژوهش حاضر می­تواند شروعی برای انجام پژوهش­های بعدی باشد.

نکته دیگر اینکه پژوهشگران حوزه خانواده می­توانند شاخص­های استخراج­شده از مطالعه حاضر را به شیوه­های کمّی در ارتباط با سایر متغیرهای مؤثر بر والدگری و نوجوانی سالم موردمطالعه قرار دهند. در سطح ِعملی نيز از نتایج پژوهش حاضر می­توان در آموزش خانواده­های دارای فرزند نوجوان به‌منظور اصلاح، بهبود و ارتقای روش­های والدگری مؤثر بهره گرفت و هر یک از زیرمقوله‌های استخراج شده می­تواند به‌عنوان سرفصل­­های آموزش در جلسات آموزش خانواده مورد استفاده قرار بگیرد. از آنجایی که شاخص­های شناسایی­شده در مطالعه حاضر مبتنی بر بافت فرهنگی- اجتماعی کشور ایران است، مشاوران خانواده می­توانند با توجه به شاخص­های شناسایی­شده در مطالعه حاضر برای والدگری مؤثر، نسبت به تدوین محتوای آموزشی برای آموزش والدین و خانواده­ها اقدام نمایید. همچنین پيشنهاد مي­شود كه نتايج پژوهش حاضر در برنامه هاي آموزشي و مداخلات بالینی برای بهبود روابط والد- فرزند به شیوه فردي، زوجی و گروهي بکار گرفته شود. انجام پژوهش­های در نمونه­هایی در سایر جمعیت­ها پیشنهاد می­گردد.

 

سپاسگزاری

از دانش آموزان و والدینی  که در این پژوهش شرکت کردند و با همکاری صمیمانه آنها اجرای پژوهش امکان پذیر گردید، تشکر و قدردانی می­گردد.

 

References

1.       Kagitcibasi C. Family, self, and human development across cultures: Theory and applications: Routledge; 2013.

 View Link

 

2.       Baltes PB, Schaie KW. Life-span developmental psychology: Personality and socialization: Elsevier; 2013.

View Link

 

3.       HOLMILA M. Helping Adolescents At Risk. Prevention of Multiple Problem Behaviors. Addiction. 2005;100(3):417-426.

Abstract

 

4.       VafaiNajar A, Masihabadi M, Moshki M, Ebrahimipour H, Tehrani H, Esmaeli H, Dogonchi M. Determining the theory of planned behaviors predictive power on adolescents dependence on computer games. Iranian Journal of Health Education and Health Promotion. 2015;2(4): 303-311.

Abstract/FREE Full Text     

5.       McGraw P. Family first: Your step-by-step plan for creating a phenomenal family: Simon and Schuster; 2005.

 View Link

 

6.       Desjardins J, Zelenski JM, Coplan RJ. An investigation of maternal personality, parenting styles, and subjective well-being. Personality and Individual Differences. 2008;44(3):587-97.

Abstract

 

7.       Spera C. A review of the relationship among parenting practices, parenting styles, and adolescent school achievement. Educational Psychology Review. 2005;17(2):125-46.

Abstract/FREE Full Text

 

8.       Özdemir Y, Vazsonyi AT, Çok F. Parenting processes and aggression: The role of self-control among Turkish adolescents. Journal of adolescence. 2013;36(1):65-77.

Abstract

 

9.       Crnic K, Low C. Everyday stresses and parenting. Handbook of Parenting Volume 5 Practical Issues in Parenting. 2002:242.

View Link

 

10.   Duncan PM, Garcia AC, Frankowski BL, Carey PA, Kallock EA, Dixon RD, et al. Inspiring healthy adolescent choices: a rationale for and guide to strength promotion in primary care. Journal of adolescent health. 2007;41(6):525-35.

Abstract

 

11.   Anthony LG, Anthony BJ, Glanville DN, Naiman DQ, Waanders C, Shaffer S. The relationships between parenting stress, parenting behaviour and preschoolers' social competence and behaviour problems in the classroom. Infant and Child Development. 2005;14(2):133-54.

Abstract

 

12.   Johnson RB, Onwuegbuzie AJ. Mixed methods research: A research paradigm whose time has come. Educational researcher. 2004;33(7):14-26.

Abstract/FREE Full Text

 

13.   Gall, M. D., Borg, W. R., and Gall, J. P. Educational Research: An Introduction (6th ed.). New York: Longman.2009

View Link

 

14.   Ryff CD, Singer BH. Best news yet on the six-factor model of well-being. Social Science Research. 2006;35(4):1103-19.

Abstract/FREE Full Text

 

15.   Huebner ES. Preliminary development and validation of a multidimensional life satisfaction scale for children. Psychological assessment. 1994;6(2):149-158

Abstract

 

16.   Kendall PC. Child and adolescent therapy: Cognitive-behavioral procedures: Guilford Press; 2011.

View Link

 

17.   Wuetherick B. Basics of Qualitative Research: Techniques and Procedures for Developing Grounded Theory. Canadian Journal of University Continuing Education. 2010;36(2). 1-3

Abstract/FREE Full Text



[1] parenting

[2] grounded theory

[3] theoretical sampling