زمینه و هدف: محیطهای کار فرصتی ماندگار برای مداخلات ارتقاء سلامت فراهم مینمایند. با توجه به افزایش پدیده چاقی در کارمندان، این مطالعه با هدف ارزشیابی تأثیر مداخله سبک زندگی مبتنی بر فناوریهای نوین ارتباطی و نظریه شناختی-اجتماعی بر کنترل وزن کارمندان دولتی شهر همدان در سال 1393 اجرا گردید.
مواد و روشها: این مطالعه مداخلهای از نوع کارآزمایی میدانی است که در سه گروه (مداخله از طریق تلفنهمراه، مداخله از طریق اینترنت و کنترل) در بین 435 کارمند دارای اضافهوزن یا چاقی انجام شد. مداخله آموزشی تحت عنوان «برنامه سبک زندگی» به مدت 6 ماه انجام شد. سپس مشارکتکنندگان به مدت 6 ماه و 9 ماه بعد از مداخله ازنظر وزن و تغییر در سازههای نظریه شناختی-اجتماعی موردبررسی قرار گرفتند. پرسشنامه محققساخته با بهرهگیری از پرسشنامههای دِشمَن و دیوئر که روایی و پایایی آن سنجیده شد، جهت سنجش سازههای نظریه شناختی-اجتماعی بکار برده شد. دادههای جمعآوریشده با استفاده از آزمونهای آنالیز واریانس یکطرفه، آنالیز واریانس دوطرفه و رگرسیون خطی از طریق SPSS 20 مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت.
یافتهها: مداخله سبک زندگی منجر به کاهش وزن به میزان 1/92 کیلوگرم در گروه پیامک و 1/08 کیلوگرم در گروه اینترنت گردید. مداخله در گروه تلفن همراه منجر به افزایش میانگین نمرات مشارکتکنندگان در سازههای خودکارآمدی، محیط، انتظارت پیامد و ارزشهای پیامد گردید. در گروه اینترنت میانگین نمرات سازههای خودمدیریتی و ارزشهای پیامد افزایش یافت.
نتیجهگیری: یافتههای مطالعه حاضر مؤثر بودن مداخله مبتنی بر نظریه شناختی-اجتماعی و فناوریهای نوین ارتباطی را اثبات نمود. انجام مطالعه در سایر مشکلات سلامت در محیطهای کار با بهرهگیری از نظریه بکار رفته در این مطالعه توصیه میشود.
Abdi J, Eftekhar H, Mahmoodi M, Shojayezadeh D, Sadeghi R, Saber M et al . The Effect of Theory and New Communication Technologies-Based Lifestyle Intervention on the Weight Control of the Employees with Overweight and Obesity. Iran J Health Educ Health Promot 2015; 3 (3) :188-197 URL: http://journal.ihepsa.ir/article-1-312-fa.html
عبدی جلال، افتخار حسن، محمودی محمود، شجاعی زاده داود، صادقی رویا، صابر مریم و همکاران.. تأثیر مداخله سبک زندگی نظریه محور مبتنی بر فناوریهای نوین ارتباطی در کارکنان دارای اضافهوزن و چاقی. آموزش بهداشت و ارتقای سلامت. 1394; 3 (3) :188-197